شناسه : ۸۶۸۹۸۵ - سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۳
مخمل سبز ایران محو میشود
زاگرس کُشی
حال و روز زاگرس، مخمل سبز میانه ایران خوش نیست؛ زاگرسی که مامن و پناه بیش از یک میلیون و نیم ایرانی است و ۴۰ درصد جنگلهای کشور و ۱۱ استان را در خود جای داده است
حال و روز زاگرس، مخمل سبز میانه ایران خوش نیست؛ زاگرسی که مامن و پناه بیش از یک میلیون و نیم ایرانی است و 40 درصد جنگلهای کشور و 11 استان را در خود جای داده است. تغییرکاربری جنگل به باغ و مزرعه، راهسازی و ایجاد خطوط انتقال گاز، انتقال آب از رودخانههای زاگرس، تجارت سیاه زغال و آتشسوزی که بهدست انسانها انجام میشود درکنار کاهش نزولات جوی، نفس زاگرس را بریده است.
به گزارش ، روزنامه قانون در ادامه نوشت: براساس آمار یک میلیون و سیصد هزار هکتار از جنگلهای زاگرس تنها درهفت سال گذشته تخریب شده است.
از سال 88 تاکنون که سازمان حفاظتمحیطزیست رصد بر جنگلهای زاگرس را برعهده گرفته است، آتشسوزی، انحراف سرشاخههای آب، تغییرکاربری و خشکسالی موجب از بین رفتن حدود یک میلیون و سیصد هزار هکتار از عرصه جنگلی زاگرس شده است. این میزان از جنگلهای زاگرس تنها بهدلایلی که عنوان شد از بین رفته و دلایل دیگری همچون کرم چوبخوار و آفت جز آن محسوب نمیشوند.
جنگلهای زاگرس آهسته آهسته درحال تبدیل شدن به مزارع و باغ هستند. کشاورزان زاگرسی با شخمزدن جنگلها موجب ازبین رفتن آنها شدهاند. بهگفته کارشناسان شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگلها سبب میشود تا قسمتهای زیرین خاک در معرض جریان هوا قرارگیرند و رطوبت خود را از دست بدهند که این مساله موجب خشکی درختان و تخریب تدریجی جنگلهای زاگرس خواهد شد. جنگلزایی در ایران شروع شده و هر روز بر شدت آن افزوده میشود؛ براساس آمار در 70 سال گذشته هفت میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس از بین رفته و درحال حاضر تنها پنج میلیون هکتار جنگل در زاگرس باقی مانده است. بسیاری وزارتخانهها با تصمیمات غیرکارشناسی موجب از بین رفتن هزاران هکتار از جنگلهای زاگرس شدهاند. بهعنوان مثال، جهادکشاورزی در جنگلهای زاگرس بهصورت مجانی زمین و آب را در اختیار کشاورز و باغدار قرار میدهد که به کشاورزی بپردازند. درخت بلوطی راکه عمر 500 سال میکند و ریشه در آب دارد و نیازی به آبیاری ندارد،قطع میکنند؛ جنگل را به باغ تغییر کاربری میدهند و در آن درخت سیبی میکارند که عمر نهایت 15 ساله دارد و برای تولید یک کیلو ی آن 840 لیتر آب نیاز است.
تمامی این فجایع تحت عنوان «معیشت مردم» انجام میشود. حال پرسش این است که این چه معیشتی است که طبیعت را به تاراج ببریم و محصولی تولید کنیم که صرفه اقتصادی نداشته باشد؟در نهایت نیز یک معیشت ناپایدار بیش نیست.یکی دیگر از عوامل نابودی زاگرس، آتشسوزی جنگلها در فصول گرم سال است. هرساله شاهد آتشسوزیهای بسیاری در جنگلهای زاگرس و از بین رفتن صدها هکتار جنگل در اثر آتشسوزی هستیم. بهگفته رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری،بهطور معمول 70درصد آتشسوزیهای کشور در جنگلهای زاگرس رخ میدهد. آتشسوزی بلای جان زاگرس شده است؛ چرا که امکان احیای برخی از این جنگلها دیگر وجود ندارد.
برخی جنگلهای زاگرس بهدلیل قرارگیری در کمربند خشک ایران، ابتدا باید بهشکل مرتع احیا شوند که حداقل 50 سال زمان نیاز دارد و متاسفانه باید گفت تنها در برخی مناطق میتوانیم مرتع داشته باشیم و دیگر خبری از جنگل نیست زیرا احتمال رشد بلوط در کمربند خشکسالی صفر درصد است.
کاهش نزولات جوی، برداشت بیرویه آب و انسان عوامل مرگ تدریجی جنگلهای زاگرس هستند. جنگلهای زاگرس درحالی بهدست انسانها تخریب میشوند که نظارت مسئولان بهاندازهای ضعیف است که میتوان گفت، نظارتی وجود ندارد.
یکی از تجارتهای پرسودی که پای انسانها را به نقاط بکر زاگرس باز کرده، تجارت زغال است. زغالگیری همچون آفت کرم چوبخوار بهجان زاگرس افتاده است.
بارها خبر اکتشاف محمولههای زغال در زاگرس را شنیدهایم اما این بازی اکتشاف همچنان ادامه دارد. طبق قانون تهیه، حملونقل و استفاده از درختان برای درست کردن زغال ممنوع است. پایان دادن به تجارت سیاه زغال در زاگرس مستلزم فرهنگسازی، آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و همچنین ایجاد معیشتهای جایگزین برای جوامع محلی است. شنیدهها حاکی از آن است که بخش عمدهای از زغالهای درختان زاگرس در رستورانها و مجتمعهای تفریحی بینراهی و ... مورد استفاده قرار میگیرند. توسعه ناپایدار، یکی دیگر از دلایل تخریب زاگرس است.
هزاران درخت برای احداث جاده یا خطوط انتقال گاز قطع میشوند. در چند سال اخیر شرکتهای خطوط انتقال نفت و گاز در تمامی بخشهای زاگرس به تخریب جنگلها مشغولند و سازمان حفاظت محیطزیست بهتنهایی توان مقابله با آنها را ندارد.
خطوط انتقال گازعلاوهبر اینکه طبیعت بکر و دستنخورده زاگرس را نابود میکند بهدلیل گردوغبار ناشی از انفجارها باعث خشکیدگی درختان نیز میشود. پیری معضلی است که بهتازگی به لیست مشکلات جنگلهای زاگرس افزوده شده است. براساس تحقیقات انجام شده، پدیده پیری درختان بهدلیل حمله آفات و خشکسالیهای متوالی، ریزگردها و ... رخ داده است. عواملی که انسان در بهوجود آمدن آن تاثیر بسیاری داشته است. پیرشدن زاگرس پیامدهای منفی بسیاری برای این جنگلها دارد. شاید خطرناکترین آنها نزدیک شدن تاریخ مرگ زاگرس است. حال پرسش این است درصورت مرگ زاگرس، آیا جایگزین مناسبی برای این منبع غنی طبیعی وجود دارد؟
احمدرضا محرابیان، استادیار اکولوژی گیاهی دانشگاه شهید بهشتی به ایسنا درباره وضعیت جنگلهای زاگرس گفت:«متاسفانه بیماری «زغالبلوط» در زاگرس جنوبی و زاگرس میانی بسیار جنگلها را تخریب کرده است و باید چاره عاجلی برای این مشکل اندیشید.برای درمان بلوطهایی که به این بیماری دچار شدهاند، باید از روشهای سازگار با محیطزیست مانند کنترل بیولوژیک و کاهش تنشهایی که سبب آسیب به گونههای درختی میشود، استفاده کرد؛ البته متاسفانه در حال حاضر کنترل بیولوژیک فقط به صورت محدود در شرایط آزمایشگاهی انجام میشود.
کاهش ریزگردها، مبارزه با قارچها و آفتها در مراحل اولیه از شیوههای کنترل آفات است. به نظر میرسد که استفاده از تجارب دیگر کشورها در این زمینه نیز موثرباشد اما در حال حاضر حداقل کاری که میتوان انجام داد، کاهش تنشهای محیطی بر اکوسیستم درختزار زاگرس است.با نمونهبرداریهای منظم و تصادفی درختان میتوان دریافت که در چه مرحلهای از حمله آفات و تنشهای محیطی قرار دارند.سازمان جنگلها و سازمان حفاظت محیطزیست اقداماتی را برای حفظ درختان بلوط در منطقه زاگرس انجام دادهاند اما برای از بین بردن بیماری «زغال بلوط» و حفظ جنگلهای زاگرس نیازمند عزم جدیتر و بودجههای بیشتری هستیم؛ همچنین هر گونه روش مبارزه با این بیماری باید کنترل شده و با نظارت و اجماع همه متخصصان و افراد صاحب تجربه در این زمینه باشد».