فرشتگان

فرشتگان موجوداتی غیرمحسوس اند و همین باعث شده تنها راه شناخت این دسته از خلایق و پی بردن به اعمال و افعالشان، چنگ زدن به دامن ثقلین یعنی قرآن و عترت باشد.

فرشتگان

فرشتگان موجوداتی غیرمحسوس اند و همین باعث شده تنها راه شناخت این دسته از خلایق و پی بردن به اعمال و افعالشان، چنگ زدن به دامن ثقلین یعنی قرآن و عترت باشد.

قرآن کریم بارها از ملائک و افعال آنها سخن به میان آورده است، ولی جز به اسم جبرائیل، میکائیل، هاروت و ماروت علیهم السلام اشاره نکرده، و در مورد برخی فرشتگان دیگر به وسیله اعمالشان آنان را معرفی نموده است؛ همانند ملک الموت، کرام الکاتبین، رقیب، عتید و.. ..

خداوند متعال در آیه شریفه ای که گذشت خویشتن را به خاطر خلقت آسمانها و زمین و خلقت ملائک، سزاوار حمد و سپاس می داند، همچنین در این آیه به قدرت و توان زایدالوصف ملائک با بیان بالهای مختلف آنها اشاره شده است، چه اینکه بال برای پرنده همانند دست برای انسان نشانه قوّت و قدرت اوست، در برخی از روایات خبر از وجود ششصد بال برای جبرائیل امین علیه السلام داده شده است.

قال الصادق علیه السلام: خَلَقَ اللَّهُ الْمَلائِکةَ مُخْتَلِفَةً وَ قَدْ رَأَی رَسُولُ اللَّهِ جَبْرَئیلَ وَ لَهُ سِتُّ مِئَةَ جَناحٍ.[1]

خداوند ملائک را مختلف و گوناگون آفریده است، رسول خدا صلی الله علیه و آله جبرائیل را مشاهده فرمود، در حالیکه ششصد بال داشت.

در این مقوله به بررسی برخی از خصوصیات و اعمال و رفتار فرشتگان و نیز گزیده ای از معرفی بعضی فرشتگان می پردازیم و البته در ادامه آن سخنی از ملکوت و نیز مطلبی کوتاه از خصوصیات «جن» آورده شده است.

ویژگی ها

خصائص و ویژگی های ذیل در روایات، تا حدودی چهره فرشتگان را برای ما ترسیم می نمایند.

1- آفرینش از نور

ملائک از نور خلق شده و بقاء آنها هم به دوام نور الهی و افاضه اش به آنان بستگی دارد.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: خُلِقَ الملائِکةُ مِنْ نُورٍ وَ خُلِقَ الجانُّ مِنْ مارجٍ مِنْ نارٍ وَ خُلِقَ آدَمُ مِمَّا وُصِفَ لَکمْ.[2]

ملائک از نور، اجنه از شعله های آتش و آدم از آنچه برای شما توصیف شده خلق شده اند.

قال الصادق علیه السلام: انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمَلائِکةَ مِنْ نُورٍ.[3]

خدای متعال ملائک را از نور آفرید.

2- توان و قدرت

رسول خدا صلی الله علیه و آله اندازه برخی از ملائک را کوچکتر از پشه معرفی نموده است.

خَلَقَ اللَّهُ الْمَلائِکةَ مِنْ نُورٍ وَ انَّ مِنْهُمْ لَمَلائِکةً اصْغَرُ مِنَ الذُّبابِ.[4]

خداوند ملائک را از نور آفرید و برخی از آنها فرشتگانی هستند که از پشه کوچکترند.

حضرت امیر علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه به بررسی افعال و اعمال فرشتگان پرداخته و توان دسته ای از آنها را چنین بیان فرموده است.

وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِی الْارَضینِ السُّفْلی اقْدامُهُمْ، وَ الْمارِقَةُ مِنَ السَّماءِ الْعُلْیا اعْناقُهُمْ، وَ الْخارِجَةُ مِنَ الْاقْطارِ ارْکانُهُمْ و المناسِبَةُ لِقَوائِمَ الْارْضِ اکتافُهُمْ.[5]

برخی از فرشتگان، پاهایشان در طبقات پایین ثابت، و گردنهایشان از آسمان فراتر رفته، و ارکان وجودشان از اقطار جهان بیرون شده و کتفهایشان برای حفظ پایه های عرش خدا آماده است.

اخبار و روایات زیادی در عظمت و هیبت ملائک و نیز توان و قدرت آنها وارد شده است.[6]

3- تعداد

در بیان جمعیت ملائک و تعداد آنها به این دو روایت از امام صادق علیه السلام توجه نمایید:

ما مِنْ شَی ءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ اکثَرُ مِنَ الْمَلائِکةِ.[7]

خداوند چیزی را بیشتر از ملائک خلق نکرده است.

وَ الَّذی نَفْسی بِیدِهِ لَمَلائِکةُ اللَّهِ فِی السَّمواتِ وَ الْارْضِ اکثَرُ مِنْ عَدَدِ التُّرابِ فِی الْارْضِ، وَ ما فِی السَّماءِ مَوْضِعَ قَدَمٍ الّا وَفیها مَلَک یسَبِحُّهُ وِ یقَدِّسُهُ، وَ لا فِی الْارْضِ شَجَرٌ وَ لا مَدَرٌ الّا وَ فیها مَلَک مُوَکلٌ بِها.[8]

به خداوندی که جانم در گرو قدرت اوست، فرشتگان آسمانها و زمین از تعداد خاکهای در زمین بیشترند. و به قدر جای پایی در آسمان نیست مگر اینکه آنجا ملکی است که خداوند را تسبیح و تقدیس می کند، و بر زمین، درخت و کلوخی نیست مگر فرشته ای مأمور آن است.

4- شیوه زندگی

حوائج و نیازهای فرشتگان چون آدمیزادگان نیست.

قال الصادق علیه السلام: انَّ الْمَلائِکةَ لا یأْکلُونَ وَ لا یشْرَبُونَ وَ لا ینْکحُونَ وَ انَّما یعیشوُنَ بِنَسیمِ الْعَرْشِ.[9]

فرشتگان نمی خورند و نمی نوشند و ازدواج نمی کنند، بلکه آنها به نسیم عرش زنده اند.

5- خواب

برخی از فرشتگان که حاملان عرش الهی هستند خواب ندارند.

قال علی علیه السلام: مِنْهُمْ... لا یغْشاهُمْ نَوْمُ الْعُیونِ وَ لا سَهْوُ الْعُقُولِ وَ لا فَتْرَةُ الابْدانِ وَ لا غَفْلَةُ النِّسْیانِ.[10]

برخی از فرشتگان، هیچ گاه خواب چشمهایشان را نمی پوشاند، و عقولشان گرفتار نسیان و سهو نمی شود، بدنهایشان سست نمی گردد، و غفلت و فراموشی بر آنها عارض نمی شود.

امام صادق علیه السلام به خواب ملائک اشاره فرموده و آن را وجه امتیاز خداوند از ملک برشمرده است.

ما مِنْ حَی الّا وَ هُوَ ینامُ خَلَا اللَّهِ وَحْدَهُ عَزَّ وَ جَلَّ، و الْمَلائِکةُ ینامُونَ.[11]

زنده ای نیست مگر اینکه خواب دارد، مگر خداوند متعال که او را خوابی نیست، ملائک نیز می خوابند.

طبعاً جمع بین این دو خبر به این است که فرشتگان بر دو دسته اند، برخی حامل عرش الهی می باشند و آنها را خوابی نیست ولی بقیه نوعی خواب در مورد آنها متصور است.

این وجه جمع از فرمایش حضرت امیر علیه السلام که با عبارت «منهم» آمده است، قابل استفاده است.

6- به صورت انسان

از خصائص ملائک این است که می توانند به صورت انسان در آیند، امام عسکری علیه السلام می فرمایند: از جمله احتجاجات پیامبر صلی الله علیه و آله علیه مشرکین این بود که:

وَ الْمَلِک لا تُشاهِدُهُ حَواسُّکمْ، لِانَّهُ مِنْ جِنْسِ هذَا الْهَواءِ، لا عِیانَ مِنْهُ، وَ لَوْ شاهَدْ تُمُوهُ بِانْ یزادُ فی قُوی ابْصارِکمْ لَقُلْتُمْ لَیسَ هذا مَلَکاً بَلْ هذا بَشَرٌ.[12]

حواس شما قادر به مشاهده ملائک نیستند، چرا که آنها از جنس هوا هستند( محسوس نیستند) و ظاهر نمی شوند، و اگر آنها را با قوی شدن چشمهایتان ببینید، می گویید این ملک نیست این بشر است.

در قرآن کریم بارها از نزول فرشتگان به صورت انسان سخن به میان آمده است، مثل نزول فرشته ای به شمایل انسان بر حضرت مریم علیها السلام، و یا نزول آنها به صورت آدمی بر ابراهیم علیه السلام و لوط علیه السلام به طوری که ابراهیم علیه السلام آنها را نشناخت و برای آنان غذا پخت و.. ..

در روایات و احادیث نیز خبر از نزول جبرائیل به صورت انسانی به نام «دهیه» بر پیامبر صلی الله علیه و آله برای آوردن وحی وارد شده است.

7- وارد نشدن به برخی خانه ها

چنانچه در مبحث اعمال و افعال ملائک خواهد آمد، آنان واسطه رحمت و ایصال آن از خالق به خلق می باشند. ولی از آنجا که آنها موجوداتی به دور از هرگونه عصیان و سرکشی هستند، به گناه و معصیت نزدیک نشده و از خطای انسانها بیزار و هرگز بر خانه ای که در آن معصیت خداوند صورت گیرد وارد نمی شوند. اخبار وارده در این رابطه بسیارند. به نمونه ای از آنها توجه کنید:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لا تَدْخُلُ الْمَلائِکةُ بَیتاً فیهِ خَمْرٌ اوْدَفٌّ اوطَنْبُورٌ اوْنَرْدٌ و لا تُسْتَجابُ دُعائُهُمْ وَ تَرْفَعُ عَنْهُمُ الْبَرَکةُ.[13]

فرشتگان به خانه ای که در آن شراب یا دایره یا طنبور یا آلات قمار باشد وارد نمی شوند. دعا اهل آن خانه مستجاب نمی شود و برکت از آن زایل می گردد.

8- مراتب مختلف

فرشتگان در یک مرتبه نیستند و به حسب اعمالی که انجام می دهند مراتب عدیده ای دارند، خدای متعال از زبان ملائک می فرماید:

وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ.[14]

هر یک از ما مقام مشخصی داریم.

برخی از آنها فوق دیگران می باشند، و اوامر آنها به وسیله دیگر ملائک اطاعت می شود.

آیه ذیل در بیان اطاعت فرشتگان از جبرائیل امین آمده است.

مُطاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ.[15]

او فرمانروا و امین است.

حضرت امیر علیه السلام به ملائک مقرّب خداوند چنین اشاره نموده است.

بَلْ انْ کنْتَ صادِقاً ایهَا الْمُکتَفُّ لِوَصْفِ رَبِّک، فَصِفْ جِبْریلَ وَ میکائیلَ، وَ جُنُودَ الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبینَ فی حُجُراتِ الْقُدُسِ مُرْجَحِنینَ مُتُوَلِّهَةً عُقُولُهُمْ انْ یحُدُّوا احْسَنَ الْخالِقینَ.[16]

ای آنکه در توصیف خداوند خود را به زحمت می اندازی، اگر قادر بر توصیف او هستی، جبرئیل و میکائیل و لشگر فرشتگان را وصف کن، آنان که در غرفه های پاکیزه ساکنند و از عظمت خداوند سربزیر انداخته اند و عقلشان حیران است از اینکه آفریدگار را توصیف کنند.

افعال و اعمال

نمونه ای از اعمال فرشتگان در آیات و اخبار چنین آمده است:

1- حاملان عرش

وَ الْمَلَک عَلی أَرْجائِها وَ یحْمِلُ عَرْشَ رَبِّک فَوْقَهُمْ یوْمَئِذٍ ثَمانِیةٌ.[17]

هنگام قیامت فرشتگان در اطراف آسمان قرار می گیرند و در آن روز عرش پروردگار را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل می کند.

عرش کنایه از احاطه کامل خداوند بر تمام خلایق مادی و غیرمادی است.

2- مدبّران امور

فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً.[18]

سوگند به فرشتگانی که امور را تدبیر می کنند.

تدبیر تمام جهان بر عهده ملائک است، بنابر تفسیری از آیه شریفه که مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده است، مراد آیه، گردش عالم به وسیله چهار ملک مقرّب می باشد، جبرئیل موکل بادها و جنود است میکائیل موکل باران و نباتات می باشد، قبض ارواح عمل عزرائیل و نزول امر الهی کار اسرافیل می باشد.[19]

3- قابضان ارواح

قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذِی وُکلَ بِکمْ ثُمَّ إِلی رَبِّکمْ تُرْجَعُونَ.[20]

بگو فرشته مرگ بر شما مأمور شده است، روح شما را می گیرد سپس به سوی پروردگارتان باز می گردید.

وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یرْسِلُ عَلَیکمْ حَفَظَةً حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یفَرِّطُونَ.[21]

او بر بندگان خود مسلط است و مراقبانی بر شما می فرستد تا وقتی که مرگ یکی از شما فرا رسد فرستادگان ما جان او را بگیرند و آنها کوتاهی نمی کنند.

در آیه اول قبض روح به حضرت عزرائیل نسبت داده شده و در آیه دوم به جمعی از فرشتگان. جمع بین این دو را از امام صادق علیه السلام فرا می گیریم.

قال الصادق علیه السلام: انَّ اللَّهَ تَبارَک وَ تَعالی جَعَلَ لِمَلِک الْمَوْتِ اعْواناً مِنَ الْمَلائِکةِ یقْبِضُونَ الْارْواحَ بِمَنْزِلَةِ الشُّرْطَةِ لَهُ اعْوانٌ مِنَ الْانْسِ یبْعَثُهُمْ فی حَوائِجِهِمْ، فَتَوفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ وَ یتَوفَّاهُمْ مَلَک الْمَوْتِ مِنَ الْمَلائِکةِ مَعَ ما یقْبِضُ هُوَ وَ یتَوَفَّاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مَلَک الْمَوْتِ.[22]

خداوند برای ملک الموت همکارانی از فرشتگان قرار داده است که در قبض روح به وی کمک می کنند، همانند پلیس( عمّال حکومت) که همکارانی بین مردم دارند و آنها کارهای شرطه را انجام می دهند، ارواح انسانها به دست فرشتگان و ارواح آنان و نیز ارواحی که از انسانها اخذ کرده اند، به وسیله ملک الموت قبض شده و ملک الموت به وسیله خداوند قبض روح می شود.

4- نویسندگان اعمال انسان

وَ إِنَّ عَلَیکمْ لَحافِظِینَ* کراماً کاتِبِینَ* یعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ.[23] و[24]

خداوند بی تردید بر شما نگهبانانی قرار داده که دارای مقام بالا و نویسنده اعمالند آنها می دانند شما چه می کنید.

5- خادمان اهل دانش

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: طالِبُ الْعِلْمِ تَبْسُطَ لَهُ الْمَلائِکةُ اجْنِحَتِها رِضی بِما یطْلُبُ.[25]

فرشتگان برای طالب دانش به عنوان خشنودی از عملش، بالهایشان را می گسترانند.

6- مدافعان خطر از انسان

إِنْ کلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیها حافِظٌ.[26]

هر کس مراقب و نگاهبانی دارد.

سخن از حفظ انسان در آیات عدیده ای وارد شده است که برخی از آنها در لابلای این مباحث گذشت به هر حال مراد از حفظ آدمی در این آیه شریفه، توجه ملائک به اعمال انسان و یا حفظ و پاسداری از او در مقابل حوادث و مهالکی است که از سوی شیاطین جنّی و دیگر موجودات بر انسان تحمیل می شود.

7- تسبیح و تقدیس گویان خدا و استغفار کنندگان برای بشر

... وَ الْمَلائِکةُ یسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.[27]

فرشتگان پیوسته تسبیح و تقدیس پروردگارشان را به جا می آورند برای کسانی که در زمین هستند استغفار می نمایند آگاه باشید که خداوند آمرزنده و مهربان است.

8- مأموران امور قیامت

قرآن کریم گروهی از فرشتگان را موکلان و مأموران جهنم معرفی کرده است:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَ أَهْلِیکمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیها مَلائِکةٌ غِلاظٌ شِدادٌ...[28]

ای مومنین، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است نگه دارید، آتشی که فرشتگانی خشن بر آنها گمارده شده است.

حضرت امیر علیه السلام در بیان اعمال ملائک می فرماید: گروهی از آنها دربانان بهشت هستند.

مِنْهُمْ سُجُودٌ لا یرْکعُونَ، وَ رُکوعٌ لا ینْتَصِبُونَ، وَ صافُّونَ لا یتَزایلُونَ. وَ مُسَبِّحُونَ لا یسْأَمُونَ،.. . وَ مِنْهُمْ امَناءُ عَلی وَحْیهِ وَ الْسِنَةٌ الی رُسُلِهِ وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضائِهِ وَ امْرِهِ وَ مِنْهُمْ الْحَفَظَةُ لِعِبادِهِ وَ السَّدَنَةُ لِابْوابِ جَنانِهِ.[29]

گروهی همیشه در حال سجده بوده و رکوع ندارند، و یا در حال رکوع هستند و قیام نمی کنند، و در صفوفی که پراکندگی ندارد قرار دارند، و همواره تسبیح می گویند و خسته نمی شوند، گروهی دیگر امینان وحی خداوند هستند و زبان او به سوی پیامبران می باشند، و پیوسته برای رساندن حکم و فرمانش در رفت و آمدند. جمعی دیگر حافظان بندگان او هستند، و برخی بهشت را دربانی می نمایند.

در یک نگاه کلی می توان گفت چکیده شغل ملائک، واسطه بودن آنها بین خداوند و خلایق می باشد. آنان را می توان اسباب و علل غیرمادی همه حوادث برشمرد و هر حادثه و واقعه ای را به گروهی از آنها نسبت داد.

از خلق وایجاد عالم جماد و نبات و حیوان و انسان و جن گرفته تا مراقبه و محاسبه همه چیز و ارسال انبیاء و انزال مصاحف و حفظ آنها از گزند شیطان و نیز مرگ و حشر و قیامت و...

شاید شبهه ای به ذهن برخی خطور کند که برخی از اعمالی که برای ملائک برشمردیم با واسطه بودن آنها بین خالق و نظام هستی سازگار نیست و مثلًا ملکی که همه کار او تسبیح و تقدیس است، چگونه می تواند این وساطت را برعهده داشته باشد.

یسَبِّحُونَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ لا یفْتُرُونَ.[30]

شب و روز تسبیح خدا می گویند و ضعف و سستی به خود راه نمی دهند.

در پاسخ این شبهه باید گفت که تمام افعال ملک تسبیح است، حتی حمل عرش، نوشتن اعمال، رساندن روزی، قبض ارواح و.. . همه و همه تسبیح و تقدیس الهی می باشد. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه فوق می فرماید:

انْفاسُهُمْ تَسْبیحٌ.[31]

نفسهای آنها تسبیح است.

عصیان هرگز

ملائک در انجام افعال و اعمال خود هیچ گونه اختیاری ندارند و در واقع آنان دارای نفوس مستقله و اراده استقلالی نیستند و لذا مطیع محض خداوند متعال بوده و هرگز عصیان و نافرمانی ندارند.

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَ أَهْلِیکمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیها مَلائِکةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ.[32]

ای مؤمنین، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است نگه دارید، آتشی که فرشتگانی سختگیر و خشن بر آن گمارده شده، که هرگز مخالفت خدا نمی کنند و دستورات او را دقیقاً اجراء می نمایند.

در سوره انبیاء در وصف ملائک آمده است:

لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ.[33]

هرگز در سخن بر خداوند پیشی نمی گیرند و همواره به فرمان او عمل می کنند.

زشت ترین افترائات

یکی از زشت ترین افترائات بشر گذشته که حکایت از قصور افکار و ضعف عقل او می کرد این بود که وی خالق هستی را با مخلوق مقایسه می نمود و می گفت: ملائک دختران خدایند.

خداوند متعال با براهین قاطع این ایده رامذمت می فرماید و در آیات بسیاری به نکوهش آن می پردازد. به راستی چه شده است خدا را به داشتن دختر لقب می دهند؟

چرا آنچه برای خود نمی پسندند به او نسبت می دهند؟ آیا او را بدتر از خود تصور کرده اند؟

ثانیاً: آیا آنان هنگامی که خداوند فرشتگان را خلق نمود حاضر بودند و دیدند که آنها دخترند؟

ثالثاً: آیا خداوند فرزندی زاده است و آنها بر این مطلب دلیلی دارند؟

رابعاً: آیا خدا دختر را بر پسر ترجیح می دهد، و بنده ای را بر بنده دیگرش برتری داده است؟

خامساً: آیا هیچ دلیلی برای این پندار دروغینشان دارند؟

فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّک الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ* أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ* أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکهِمْ لَیقُولُونَ* وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ* أَصْطَفَی الْبَناتِ عَلَی الْبَنِینَ* ما لَکمْ کیفَ تَحْکمُونَ* أَ فَلا تَذَکرُونَ* أَمْ لَکمْ سُلْطانٌ مُبِینٌ.[34]

ای پیامبر از آنها بپرس آیا پروردگار تو دخترانی دارد و پسران از آن آنان است؟ آیا ما فرشتگان را به صورت دختر آفریدیم و آنان گواه بودند، بدانید آنان با این تهمت بزرگشان می گویند، خداوند فرزندی زاده ولی آنها بی تردید دروغ می گویند. آیا خدا دختران را بر پسران ترجیح داده است؟ شما چگونه حکم می کنید آیا متذکر نمی شوید؟ آیا دلیل روشنی در این باره دارید؟

پی نوشت ها

[1] تفسیر قمى، ج 2، ص 206.

[2] کنزالعمال، 15156.

[3] بحارالأنوار، ج 59، ص 191.

[4] کنزالعمال، 15174.

[5] نهج ‏البلاغه، خطبه 1.

[6] به تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 394 رجوع کنید.

[7] تفسیر قمى، ج 2، 206.

[8] بحارالأنوار، ج 59، ص 176.

[9] تفسیر قمى، ج 2، ص 206.

[10] نهج ‏البلاغه، خطبه 1.

[11] بحارالأنوار، ج 59، ص 185.

[12] همان، ص 171.

[13] وسائل الشیعة، ج 12، ص 235؛ مستدرک الوسائل، ج 13، ص 218.

[14] سوره صافات، آیه 164.

[15] سوره تکویر، آیه 21.

[16] نهج ‏البلاغه، خطبه 181 به ترتیب فیض‏الاسلام و 182 به ترتیب صبحى صالح.

[17] سوره حاقه، آیه 17.

[18] سوره نازعات، آیه 5.

[19] تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 430.

[20] سوره سجده، آیه 11.

[21] سوره انعام، آیه 61.

[22] بحارالأنوار، 6، ص 144.

[23] سوره انفطار، آیه 10 تا 12

[24] به آیات 21 از سوره یونس، 11 از سوره رعد و 18 از سوره ق، رجوع کنید.

[25] کنزالعمال، 28725.

[26] سوره طارق، آیه 4.

[27] سوره شورى، آیه 5.

[28] سوره تحریم، آیه 6.

[29] نهج‏البلاغه، خطبه 1.

[30] سوره انبیاء، آیه 20.

[31] تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 417.

[32] سوره تحریم، آیه 6.

[33] سوره انبیاء، آیه 27.

[34] سوره صافات، آیات 149- 156.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان