شناسه : ۹۱۱۸۶۳ - دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۰
بحران و تهدید زندگی ۶ میلیون ایرانی
سونامی نمک در مرگ دریاچه
اقدامات ستاد احیا، روند هیدرولیژیکی طبیعی دریاچه را برهم زده و خسارتهای بسیاری به پوشش گیاهی آن منطقه وارد کرده است
اقدامات ستاد احیا، روند هیدرولیژیکی طبیعی دریاچه را برهم زده و خسارتهای بسیاری به پوشش گیاهی آن منطقه وارد کرده است.با انتقال آب از دریاچه خزر و وان ترکیه نمیتوانیم مشکل دریاچه ارومیه را به صورت پایدار حل کنیم. این روشها تنها یک مسکن کوتاه مدت است.
به گزارش به نقل از روزنامه قانون، از یک سو آب دریاچه را برای تولید سیب هدر میدهیم و از سوی دیگر سالانه هزاران تن سیب بهدلیل عدم برنامهریزی مناسب در بخش اقتصاد کشاورزی و قیمت پایین خرید، دور ریخته میشوند
توفان نمک، زندگی 6 میلیون ایرانی را تهدید میکند. این دیگر تنها هشدار کارشناسان و فعالان محیطزیست ایران نیست بلکه رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز به این مساله اعتراف کرده است. عیسی کلانتری گفته است:«سالانه هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری میکنیم تا دریاچه ارومیه را از خشک شدن نجات دهیم. در سالهای گذشته بدون در نظر گرفتن حقابه تالابها سد زدیم و توسعه کشاورزی و صنعتی داشتیم و حالا 6 میلیون نفر با بحران نمک مواجه هستند». بحران نمک بهدلیل مدیریت اشتباه بر منابع آبی ایران رخ داده است و این مدیریت اشتباه همچنان ادامه دارد. در این میان نیز گزینههای مانند واردات آب یا انتقال از دریاچه خزر برای نجات نگین فیروزهای ایران پیشنهاد میشود. نکته قابل توجه اینجاست، مسئولان تاکنون به این باور نرسیدهاند که احیای دریاچه با روشهایی که موجب خشکی آن شده است، امکانپذیر نیست و برای احیای آن باید در تفکر مدیریت منابع آبی ایران بازنگری شود.
ارومیه بهعنوان بزرگترین دریاچه خاورمیانه در استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته است. ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه بزرگ آب شور دنیاست. داستان غمانگیز خشکی دریاچه از اوایل دهه 80 آغاز شد و همچنان ادامه دارد. زنگ خطر خشکی دریاچه ارومیه سالهاست که بهصدا درآمده اما گوش شنوایی برای آن وجود نداشته است. البته بهجز سالهای اخیر که مسئولان بحران را از نزدیک لمس کرده و دریافتهاند که خشکی دریاچه ارومیه دیگر شوخی و بیاهمیت نیست و خطر زندگی بیش از 14 میلیون انسان را تهدید میکند. اما در همان سالهایی که مسئولان مربوطه در خواب غفلت بودند، صدای زنگ خطر خشکی دریاچه در جهان پیچید و این بیاهمیتی ایرانیها به نگین فیروزهای موجب شد تا آنچه با دریاچه ارومیه کردهایم، تبدیل به درس عبرتی شود که حتی در کتابهای مدرسه کودکان استرالیایی ذکر شود.
دریاچه ارومیه، نگین فیروزهای ایران زمین، نفسهای آخر خود را میکشد و خشکی دریاچه، تنها به بازیچهای برای زورآزمایی جناحهای سیاسی تبدیل شده است.
بحران نگین فیروزهای ایران بهجایی رسید که بری احیای آن ستادی تشکیل شد. تاکنون انتقادهای بسیاری به عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه وجود داشته است. برخی کارشناسان بر این باور هستند که اقدامات ستاد احیا، روند هیدرولیژیکی طبیعی دریاچه را برهم زده است و خسارتهای بسیاری به پوشش گیاهی آن منطقه وارد کرده است. آنها اینگونه اقدامات را خلاف اصول احیای اکولوژیکی میدانند.
حسین آخانی از چهرههای برجسته جامعه محیطزیست کشور که مدتی نیز در بحث احیای دریاچه ارومیه با ستاد احیا همکاری داشت، با اشاره به هزینههای هنگفت برای احیای دریاچه ارومیه به «قانون»میگوید:« اعتبار بسیاری برای انتقال آب از «زاب» تخصیص داده شد که چندین سال تا پایان پروژه مانده است. بخش عمده بودجه ستاد احیای دریاچه تاکنون برای ساخت مسیر انتقال آب «زاپ» و احداث چندین سد، اختصاص یافته است. اما انتقال آب از «زاب» به دریاچه کاری غیرعقلانی، غیراخلاقی و غیر علمی است. به دلیل اینکه در مسیر رودخانهها، اکوسیستمهایی وجود دارند که دارای حقابه هستند. انسانهای بسیاری سالیان سال در مسیر این رودخانه زندگی کردهاند و معیشت آنها به رودخانه و آب آن بستگی دارد. از لحاظ اخلاقی، نژاد و قومیت این انسانها هیچ تفاوتی ندارد، ایرانی یا همسایگان مسلمان ما در عراق، نباید معیشت و زندگی آنها نابود شود. بهدلیل پروژه انتقال آب از«زاب» اکوسیستم منطقه نابود میشود. آب کمتری به دجله میرسد، هنگامیکه حقابه دجله کاهش یابد، کانونهای تولید گرد و غبار در عراق افزایش مییابند که سرانجام آن هجوم ریزگردهای عراق به خوزستان است. از طرفی دیگر این پروژه بهدلیل هدررفت بخش بسیاری از سرمایههای کشور غیراقتصادی نیز است؛ چراکه این سرمایهها را در بخشی هزینه کردهایم که از اساس اشتباه و غیرعادلانه بوده است».
داستان سیب و دریاچه
کشاورزی و بهویژه باغهای سیب یکی متهمان اصلی خشکی دریاچه ارومیه بهشمار میروند.توسعه کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی آببر بلای جان دریاچه است. آخانی در اینباره میگوید:« مشکل اصلی باغهای گسترده سیب در اطراف دریاچه ارومیه است. از یک سو آب دریاچه را برای تولید سیب هدر میدهیم و از سوی دیگر سالانه هزاران تن سیب بهدلیل عدم برنامهریزی مناسب در بخش اقتصاد کشاورزی و قیمت پایین خرید، دور ریخته میشوند، این کشاورزی، یک بازی دو سرباخت برای کشور است. حال پرسش اینجاست پس از گذشت چهار سال، ستاد احیای دریاچه ارومیه برای این معضل چه اقدامی انجام داده است؟ چرا تاکنون این مساله مدیریت نشده است؟».
احیای اکولوژیک
آخانی با اشاره به اینکه سدسازی عامل اصلی خشکی دریاچه ارومیه است، تصریح میکند:«سدسازیهای بیرویه و غیرکارشناسی، جلوی روان آبها را به سوی دریاچه گرفته و به این ترتیب دریاچه خشک شدهاست.
احیا باید اکولوژیک باشد؛ این مساله را بارها به آنها گفتهایم اما گوش شنوایی برای آن نیست. مساله ریزگردها را مطرح کردهاند و من راهکار آن را جلوگیری از چرای دامها و ایجاد پوشش گیاهی اعلام کردهام. اما هیچ مسئولی در اینباره جرات انجام اقدامی را نکرده است و حاضر نشده که جلوی کشاورزان را در تولید محصولات آببر و البته بدون فایده بگیرد».
یکی از بحثهایی که درچند سال اخیر برای احیای دریاچه مطرح شده بود، معیشت جایگزین کشاورزان اطراف دریاچه است. آخانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه این طرح به کجا رسید، میگوید:«هنگامیکه تمام بودجه احیا را به انتقال آب از«زاب» اختصاص میدهید، دیگر اعتباری برای طرح معیشت جایگزین نمیماند. مسئولان ستاد احیا چاله عمیقی بهنام «زاب» حفر کردهاند که تنها چند هزار میلیارد اعتبار برای آن لازماست».
حقابه دریاچه را به یغما نبریم
آخانی در ادامه با اشاره به اینکه دریاچه ارومیه برای بقا به حدود 180 میلیمتر آب در سال نیاز دارد، بیان میکند:« در صورتی که درحال حاضر حدود 240 میلیمتر در سال آب وجود دارد؛ این بهآن معناست که ما تنها اجازه استفاده آن میزان مازاد را داریم و بیش از آن را نباید مصرف کنیم. بیش از آن حق دریاچه ارومیه است. این حق باید به دریاچه ارومیه بازگردد. اما دولت درک درستی از مفهوم آب در ایران ندارد. شعار آب کم هست را سر میدهیم اما با مصرف بیرویه آب در شهرها مواجه هستیم، حال انتظار داریم یک روستایی که معیشت و زندگیاش به کشاورزی بستگی دارد، آب مصرف نکند. نخست باید الگوی مصرف در شهرها را اصلاح کنیم. چرا باید پارک «ایلگلی» در تبریز به آن زیبایی شود؟ درحالی که این پارک با مصرف آب دریاچه ارومیه به این زیبایی شده است. باید تمامی این مسائل برطرف شود .»
واردات آب ممنوع!
واردات آب یا انتقال از دریاچه خزر، گزینههای پیشنهادی برخی مسئولان برای حل بحران نگین فیروزهای ایران است. دوباره مسئولان احیای دریاچهای را در گرو انتقال آب از دریاچه دیگری میدانند. مسالهای که حتی مدیر کل حوضههای آبریز دریاچه خزر و ارومیه نیز مخالف آناست.مرتضی موسوی مدیر کل حوضه های آبریز دریاچه خزر و ارومیه در مصاحبهای گفته است:« با انتقال آب از دریاچه خزر و وان ترکیه نمیتوانیم مشکل دریاچه ارومیه را به صورت پایدار حل کنیم. این روشها تنها یک مسکن کوتاه مدت است و تنها راه حیات پایدار بزرگترین دریاچه شور کشور،کاهش مصرف از درون خود حوضه است. اگر دخالتهای انسان نبود، این حوضه میتوانست خود را در تعادل نگه دارد. اما در چهار دهه گذشته 200 هزار هکتار به سطح زیر کشت حوضه آبریز دریاچه ارومیه افزوده شد و محصولهای کشاورزی تولید شده در این منطقه از محصولات کم آببرهمچون انگور به سمت محصولات پر آببر مانند سیب و چغندر قند رفته است».
خیال راحت دولت برای دریاچه ارومیه
معاون اول رییس جمهور فروردین سال جاری بازدیدی از دریاچه ارومیه داشت، جهانگیری درباره وضعیت ارومیه گفته است:« خوشبختانه در حال حاضر تراز دریاچه ارومیه وضعیت مناسبی دارد. البته نسبت به شرایطی که پیش بینی کرده بودیم کمی عقب تر هستیم و امیدوارم با اقداماتی که در سالهای 97 و 98 انجام میشود، بتوانیم به مردمی که تحت تاثیر دریاچه ارومیه هستند و به مردم ایران این اطمینان را بدهیم برنامه احیای دریاچه ارومیه اجرا خواهد شد. مردم کمترین دغدغه ای نسبت به اجرای برنامه های احیای این دریاچه نداشته باشند».جهانگیری درحالی به مردم برای احیای دریاچه ارومیه اطمینان خاطر میدهد که هر روز خبرهای بدی از دریاچه ارومیه بهگوش میرسد.
ثبت ارومیه در یونسکو
سازمان محیطزیست ایران بیشتر نقاط این دریاچه را به عنوان پارک ملی شناسایی کرده است. این دریاچه با داشتن بیش از 100 جزیره کوچک صخرهای محل توقف پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو، پلیکان، کفچهنوک، اکراس، لکلک، اردک پیسه، نوکخنجری، چوبپا و مرغ نوروزی است.بر اساس لیست تنوع زیستی پارک ملی دریاچه ارومیه که در سالهای 2014 و 2016 ارائه شده است، 62 گونه باکتری و آرکئوباکتر، 42گونه قارچهای میکروسکوپی، 20 گونه جلبک، 311 گونه گیاه، پنج گونه نرمتنان دو کفهای، 226 گونه از پرندگان، 27 گونه خزنده و دوزیست و 24 گونه از پستانداران در آنجا زندگی میکنند. دریاچه ارومیه توسط یونسکو به عنوان منطقه تحت حفاظت به ثبت رسیده است. به خاطر شوری بیش از حد دریاچه، هیچ نوع ماهی در این دریاچه زندگی نمیکند. با اینحال دریاچه ارومیه یکی از زیستگاههای مهم سختپوست آرتمیا شناخته میشود. این سخت پوست یکی از منابع اصلی تغذیه پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو بهشمار میآید. در اوایل سال 2013 از رییس وقت مرکز مطالعات آرتمیای ارومیه نقل شد که آرتمیا در این دریاچه منقرض شده است. این نظر توسط برخی کارشناسان دیگر رد شده است.در بهمن 94 رییس مرکز تحقیقات آرتمیای کشور بیان کرد که بر پایه بررسیها آرتمیای زنده در دریاچه ارومیه وجود ندارد و متاسفانه با خشکسالی تابستانه این موجودات نابود شدهاند.این دریاچه از اواسط دهه 80 شروع به خشک شدن کرد. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در سال 2015 دریاچه، 88 درصد مساحت خود را از دست داده است. دلایل بسیاری برای خشک شدن دریاچه ذکر شده است از جمله خشکسالی، احداث بزرگراه روی دریاچه و استفاده بیرویه از منابع آب حوضه آبریز دریاچه. تحقیق جدیدی توسط چند تن از محققان در آمریکای شمالی نشان میدهد که خشکسالی تنها باعث کاهش پنج درصدی بارش در حوضه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی شامل پروژههای جاهطلبانه توسعه اقتصادی-آبی به همراه ساخت بزرگراه 15 کیلومتری روی دریاچه با دریچه کوچک 2.1 کیلومتری، وضعیت دریاچه را به بحران رسانده است.
تا سال 2012 بیش از 200سد روی رودخانههای حوضه آبریز دریاچه در مرحله آماده بهرهبرداری یا پایان مراحل طراحی بودند.بر پایه بررسیها در آبان 94 تراز آب دریاچه ارومیه 1270.04متر بیان شد که نسبت به زمان مشابه سال پیش از آن 40 سانتیمتر کاهش نشان میداد. در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیستمحیط منطقه را تغییر خواهد داد. علاوه بر نمک بسیاری از آلودگیهای شامل فلزات سمی سنگین مورد استفاده در صنعت و مواد سمی مورد استفاده در کشاورزی به آبهای سطحی و زیر سطحی مرتبط با دریاچه نفوذ کردهاند و در صورت خشک شدن دریاچه بسیاری از مواد سمی هوازی شده و خطرات بیماریهای تنفسی برای زیستبوم و مردم منطقه بهوجود خواهد آورد.