شاید پیش از آغاز بازیهای جام جهانی کمتر کسی تصور میکرد تیم ایران به جایگاه امروز خود دست یابد؛ هرچند کیروش بارها تاکید کرده بود که نتایج خوبی خواهد گرفت. حتی پیش از بازی ایران و مراکش اغلب علاقمندان فوتبال از قَدَر بودن بازیکنان تیم مراکش و باخت ایران صحبت میکردند اما امید باعث شد که همه تا لحظه آخر بازی را دنبال کنند. با این حال پس از نیم ساعت از گذشت بازی ایران و اسپانیا، ایرانیان در سراسر جهان به تیم خود به دیدهای دیگر نگریستند. آنها شناختی تازه از تیم خود پیدا کردند و پس از گل اسپانیا به ایران و دیدن بازی یوزهای ایرانی در ذهن و دل خود مدعی پیروزی و قهرمانی بودند.
در عرصه سیاسی دستیابی به توافق برجام شباهت بسیاری به بازی ایران و اسپانیا داشت؛ پس از انجام این توافق مردم با امید به خیابانها آمدند و از تیم مذاکره کننده ایرانی تقدیر و حمایت و شادمانی کردند و عدهای با وجودی که از همان ابتدا مقام معظم رهبری بر بینتیجه بودن توافق با آمریکا تاکیده کرده بودند و صرفا این نرمش قهرمانانه را برای اتمام حجت با جامعه بین المللی دانسته بودند همزمان بر طبل ناامیدی میکوبیدند و نگران بودند.
بازی ایران و اسپانیا با باخت ایران به نتیجه رسید اما با تبریک و حمایت مقام معظم رهبری و تک تک ایرانیان در سراسر دنیا روبرو شد. این حمایت از یک کار تیمی که ریشه در خودباوری و تجربه داشت نتیجه تعامل تک تک بازیکنان با مربی و از سویی حمایت و باور طرفداران بود. شاید با ورود بازیکنان به زمین بازی و پخش سرود ملی ایرانیان با هر تفکر سیاسی به تماشای بازی نشستند اما پس از گذشت نیم ساعت دیگر آنها عینک سیاسی خود را برداشتند و قلبشان برای تیمی میتپید که برای ایران میدوید.
و این همان مفهوم وحدت است که رهبری بر آن تاکید دارند و آن را بایسته هر ایرانی میدانند. امروز ایران در شرایطی نیست که سیاسیون بخواهند با جناحبندیهای سیاسی به فکر منافع شخصی خود باشند؛ جنگافزار آمریکایی تغییر شکل داده و وزارت خزانهداری آمریکا کنترل جنگ علیه ایران را بر عهده گرفته است و تغییر تاکتیک حریف درایت ایرانیان را میطلبد که ترکیب تیم و نوع بازی خود را در تقابل با حریف هماهنگ کنند. نوع رفتارهای اقتصادی مردم باید با شناخت از تاکتیک حریف تغییر کند و مسئولان نیز باید میدان را برای این بازی تدارک ببینند.
اگر مربی تیم میگوید: «در اینجا سوپرمن معنا ندارد. در اینجا گروهی از بازیکنان زحمتکش و مربیانی حضور دارند که توانایی ابرکارها را دارند.» و به این نتیجه و تصمیم رسیده که تیم دفاعی بازی کند و سردار آزمون تغییر تاکتیک دهد باید به این تصمیم احترام گذاشت و قلبا به آن باور داشت. باید در نظر داشت که هدایتهای همین مربی و عملکرد تیمی بازیکنان بود که شناخت جدیدی از تیم ایرانی را به ایرانیان و جهان داد. این که برخی با مواضع غیرکارشناسی و خودسرانه به سردار آزمون بتازند و عملکرد او را که ناشی از تصمیمات مربی بوده زیر سوال ببرند و حتی تصویر او را از بیلبورد «یک ملت؛ یک ضربان» حذف کنند آشکارا در تضاد با شعار حمایت از تیم ملی و منافع ملی است.
ایران امروز که از یک جامعه متنوع و چند لایه تشکیل شده برای پیشرفت و رشد خود نیازمند حرکتی همسو است و فقط با یکصدایی است که تک تک ایرانیان میتوانند به بیشترین منافع فردی خود دست یابند. بستر این یکصدایی پایبندی به قانون اساسی است؛ هر چند اگر من ایرانی، من شهروند با برخی قوانین آن مخالف باشم. اگر در بازیکنان ایرانی یک نفر به تصمیمات مربی احترام نگذارد و به مربی خود باور نداشته باشد طبیعتا نمیتوان انتظار موفقیت برای تیم ملی را داشت.
از سویی باید در نظر داشت که نتیجه یک بازی یا حتی یک جام جهانی به معنای قهرمانی یا ناکامی همیشگی نیست. آرژانتین در برابر کرواسی با دریافت سه گل بازی را باخت اما طرفداران تیم آرژانتین امید خود را از دست نخواهند داد. آنها امیدوار خواهند بود که با کسب تجربه بیشتر و بهبود عملکرد خود در آینده بار دیگر طعم قهرمانی را بچشند و طرفداران آرژانتینی این را به خوبی میدانند که حمایت از تیم ملی در مواقع ناکامی بیش از مواقع قهرمانی ضروری و الزامی است.
در کشورهایی که الگوی دولت – ملت جاری و ساری است یک فرد هر گاه از عملکرد دولت ناراضی است ابتدا این سوالات را از خود میپرسد که آیا رفتار او نشانگر رفتار یک شهروند بوده است یا خیر و آیا او به وظایف شهروندی خود عمل میکند؟ و اگر «وظایف شهروندی» نشانی در رفتارش نداشته بدون آنکه از دولت خود طلبکار باشد در راستای اصلاح رفتار خود گام برمیدارد.
اگر تیم ملی در مقابل اسپانیا چنان درخشید که با وجود باخت، قهرمان شناخته شد به خاطر باور تک تک اعضا و مربی به شایستهپنداری و خودباوری آنها بود. ما ایرانیان اگر این باور به شایستهپنداری و خودباوری را در خود تقویت کنیم، آنگاه در تدارک استادیوم آزادی برای حضور حمایتگرانه همه ایرانیان سنگ تمام خواهیم گذاشت و زمینه را برای حضور بایسته و شایسته آنها فراهم خواهیم کرد، از فردی که مسئول انتخاب صفحه نمایشی استادیوم است، تا او که به عنوان یک شهروند در چارچوب قوانین کشور در استادیوم رفتار میکند، تا نماینده و رییس جمهور و استاندار و نیروی انتظامی که برای هر چه بهتر شدن زمینه حضور حامیان ایرانی در این استادیوم نقش دارد.