نابرابریها در اقدامات عمرانی در سطح محلات و مناطق مختلف پایتخت بیداد میکند و به اقتضای شرایط موجود شهروندان جنوب شهر تهران مجبور هستند که با طی مسافتهای طولانی در شهر از اماکن تفریحی و تجاری دیگر مناطق استفاده کنند. این در حالی است که پهنههای کار و فعالیت در طرح تفصیلی به عنوان پهنه اسهای ویژه در جنوب شهر تهران برای رشد اقتصادی مناطق جنوب و کاهش فاصله شمال و جنوب شهر تعریف شدهاند. علت این مغایرتها در چیست؟
طی سالها و دهههای گذشته شاهد بودیم که شهر تهران از یک توسعه پایدار و همه جانبه برخوردار نبوده است. این در حالی است که باید با توجه به جغرافیای قابل توجه شهر تهران تجمیع بسیاری از امکانات، انجام پروژههای عمرانی، بارگذاریها و تامین سرانههای خدماتی به صورت متناسب و همگون در پهنه شهر تهران اتفاق میافتاد.
با وجود این، در ابتدای شکلگیری شهر تهران؛ شمال و شمال غرب آن جزو محدودههای شهر به حساب می آمد که به باغ شهرها معروف بودند. تمرکز امکانات و وجود تعداد قابل توجهی از قناتها و روددرهها در شهر تهران بهطور طبیعی افرادی از جاهای دیگر کشور به تهران مهاجرت کردند.
به بیان دیگر افرادی که از تمکن مالی مناسب برخوردار بودند، به این مناطق هجوم آوردند و نهایتا طی سالهای بعدی به ویژه دهه های اخیر حجم قابل توجهی از بارگذاریها و ساختوسازها در محدودههای شمالی، شمالغرب و شمال شرق شهر تهران اتفاق افتاد. به نوعی که اکنون شاهد هستیم بسیاری از این باغ های ارزشمند شهر تهران از دست رفتهاند و جای خودشان را به مجموعه قابل توجهی از بارگذاریها و ساختوسازها دادند.
باید بگویم ما در مدیریتهای مختلف شهر تهران هم شاهد بودیم امکاناتی که به عنوان منابع درآمدی شهر محسوب میشدند، به صورت متناسب و مطلوب در سطح محلات و مناطق شهر هزینه نشدند، به طوری که در اصل ما یک نابرابری ملموس و مشخص را در انجام عملیات عمرانی و تامین سرانههای خدماتی در محلات و مناطق مختلف شهر نظارهگر هستیم.
همین امر موجب شده مناطق مرکزی شهر تهران که همان مناطق جنوبی تهران سابق بودند، اکنون به لحاظ کمبود سرانههای خدماتی به ویژه سرانههای فضای سبز، آموزشی، ورزشی، تفرجگاهی و از این قبیل در فقر قابل توجهی بسر ببرند. این در حالی است که بسیاری از پارکها، بوستانها، فضاهای تفرجگاهی و همچنین ایجاد مناطق تفرجگاهی و گردشگری همانند فرهنگسراها و پروژههای محرک توسعه بیشتر در مناطق شمالی شهر تهران شکل گرفته و از این منظر ما با یک فاصله ملموسی بین مناطق شمالی از لحاظ خدمات و زیرساختها و مناطق جنوبی و مرکزی مواجه باشیم.
البته در مقاطعی از سالهای گذشته و دهههای اخیر تلاش شد که با برخی اقدامات فاصله جنوب و شمال تهران کم شود. برای مثال ایجاد دسترسیهای شمال و جنوب مانند اتوبان امام علی(ع) یا اتوبان شهید صیاد و امثالهم و ایجاد بوستانهایی مثل ولایت و... اما باز هم کاهش ملموسی در از بین بردن فاصله بین مناطق برخوردارو غیربرخوردار شاهد نبودیم و همچنان فاصلهها وجود دارد و توسعه ناهمگون و نامتوازن مشهود است.
با توجه به نکاتی که اشاره کردید هدایت و کنترل تحولات کالبدی شهر تهران یکی از اهداف طرح تفصیلی شهر تهران است و شواهد امر نشان میدهد، مدیران شهری موفق عمل نکرده و این طرح به اهداف خود نرسیده است...
مدیریت شهری مسئولیت دارد که در راستای تحقق طرح تفصیلی شهر تهران این توسعهیافتگی را رهبری و هدایت کند. در واقع مدیران شهری باید طی دهه اخیر و سالهای گذشته که شاهد حضور سرمایهگذاران و سوق دادن منابع درآمدی شهر به مناطق برخوردار بودند، منابع درآمدی را به طور متوازن و متناسب توزیع میکردند.
این در حالی است که باز هم توزیع متناسب منابع درآمدی در محلات و مناطق شهر تهران رخ نداده و هنوز هم مناطق برخوردار از منابع درآمد شهری سهم بیشتری را میبرند که شورا در دوره پنجم یکی از اصول مدیریتاش همین موضوع بوده است.
از این رو ما در بحث نوسازی بافتهای فرسوده و تامین سرانههای محلات شهر تهران تاکید داریم و بر این اعتقاد هستیم که شهر تهران باید در مقیاس محلهای به این تناسب برسد. آنچنان که محلات و مناطق جنوبی و مرکزی شهر تهران مبتنی بر نیازهای واقعی خدمات شهری که دارای فقر قابل توجهی هستند باید بیشتر به آنها توجه شود تا پروژههای شهری و فراشهری در مناطق شمالی.
با توجه به اینکه شما عضو شورای آموزش و پرورش شهر تهران هم هستید، وضعیت فضاهای آموزشی در مناطق جنوب شهر تهران نیز از توسعه همگون برخوردار نیست. از نظر شما چه عواملی در ناکارآمدی شهری دخیل هستند؟
وقتی به مناطق شمالی، مرکزی و جنوبی شهر تهران میرویم، احساس میکنیم که در شهرهای متفاوتی حضور پیدا کردهایم. این در حالی است که همه این مناطق در جغرافیای شهر تهران مستقر هستند.
با وجود این، مادر شهر تهران به لحاظ فضاهای آموزشی و وضعیت مدارس، مناطق و محلاتی را داریم که در اصل حتی از استانهای محروم و دورافتاده کشور هم محرومتر هستند. حتی استانهایی همچون سیستان و بلوچستان هم وضعیت بهتری به لحاظ آموزشی نسبت به مناطق جنوب شهر تهران دارند.
در مجموعه گزارش هایی که در شورای آموزش و پرورش شهر تهران به ریاست استاندار تهران ارائه میشود، شاهد هستیم که سرانههای آموزشی، چند شیفته بودن و میزان فرسودگی مدارس وضعیت اسفناکتری نسبت به استانهای محروم کشور دارند. همین امر موجب شده که ما شاهد نوسازی، بهسازی و بازآفرینی شهر در مناطق مرکزی و جنوبی شهر به لحاظ بافت فرسوده و ناکارآمد شهری نباشیم.
در واقع به لحاظ نبود امکانات و برخورداری از سرانههای خدماتی و همچنین حداقلهای مربوط به ارتقای کیفیت زندگی؛ رشد و سرعت بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری در مناطق جنوبی مورد توجه نبوده و سرمایهگذاران بخش خصوصی کمتر برای سرمایهگذاری در مناطق جنوبی شهر تهران حضور پیدا میکنند. آنچنان که حجم حضور سرمایهگذاران در مناطق شمالی شهر تهران قابل تامل بوده و بسیاری از مالها، بلند مرتبههایسازی و همچنین فضاهای تفرجگاهی بیشتر در مناطق برخوردار شهر تهران ایجاد میشوند.