آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟

خیلی‌ها سعی کردند این نفرین را بشکنند. هیچ کس تا به حال استحقاقش را نداشته است. سال گذشته قربانیان جدیدی از جمله «وارکرفت» و «انگری بردز» اضافه شدند و به جمع فیلم هایی مثل «مورتال کمبت»، «شاهزاده ایران» پیوستند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- آیا فیلم اکشن مایکل فسبندر که در آن او به گذشته سفر می کند می تواند نفرین بازی های ویدیویی را بشکند؟ کارگردان فیلم توضیح می دهد که چرا این پروژه از نظر مفهومی حتی از «مکبث» هم عمیق‌تر است. «نفرین اقتباس‌های سینمایی بازی‌های ویدیویی». خود این می تواند بازی خوبی باشد: یک بازی رول پلی با ماموریت های مختلف که در آن یک فیلمساز آرمان گرا سعی می‌کند یک بازی محبوب اکشن تیراندازی را به یک فیلم سینمایی تبدیل کند. چالش‌هایش هم شامل ملاقات های دوزخی با هیات مدیره، نبرد سر کنترل خلاقانه پروژه، راضی کردن بازیگران درجه یک و نجات دادن جلوه های ویژه افتضاح می شوند. وقتی به اندازه کافی امتیاز بودجه جمع آوری کنید، با رقیب ترسناک مرحله آخر مواجه می شوید: «هیولای دو سر مخاطبان». اگر «گیمر موشکاف» شما را نکشد، مسلما «شهروند عادی گیج که فکر می کند همه‌اش چرت است» پایان شما خواهد بود.

 آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟

به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین،خیلی‌ها سعی کردند این نفرین را بشکنند. هیچ کس تا به حال استحقاقش را نداشته است. سال گذشته قربانیان جدیدی از جمله «وارکرفت» و «انگری بردز» اضافه شدند و به جمع فیلم هایی مثل «مورتال کمبت»، «شاهزاده ایران»، «هیتمن»، «دوم» و «مبارز خیابانی» پیوستند. اما کمپانی‌های سازنده بازی ها که بیشتر از آن پول دارند که بدانند می خواهند با آن چه کار کنند، پشت سر هم اقتباس‌های درمانده شان را به صحنه نبرد بی رحم سینما می‌فرستند. در عین حال، نفرین از آن سمت هم کار می‌کند: بلاکباسترهای مدرن را آنقدر آلوده می‌کند که آن ها هم دارند شبیه بازی های ویدیویی پر از جلوه‌های سی‌جی‌آی می شوند. آیا هیچ کس نمی تواند توازن جهان سینما را دوباره برقرار کند؟حالا یک شرکت کننده جدید از راه رسیده است: «کیش یک آدمکش» یا «Assassin’s Creed» که از مجموعه بازی های به شدت محبوب شرکت یوبی سافت نشات گرفته، مجموعه بازیگران درجه یک و بودجه ای بزرگ دارد وفیلمی است پیچیده و پر از اکشن که بین آینده نزدیک و اسپانیای قرون وسطی عقب و جلو می پرد. جاستین کرزل در کمپین شجاعانه اش برای شکستن این نفرین از یک استراتژی انقلابی استفاده کرد: کاری نکن شبیه بازی ویدیویی شود.

 آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟

او توضیح می دهد: «در این پروژه خیلی به سبک قدیم کار کردیم. در لوکیشن‌های واقعی فیلمبرداری کردیم (جزایر مالت و جنوب اسپانیا)، بهترین پارکورکارها، بندبازها و رزمی کارهای دنیا را استخدام کردیم تا واقعا تمام حرکات را انجام بدهند. می خواستیم حسابی خسته و کثیف مان کند.»به جای یک گیم قرن بیست و یکمی، اکشن این فیلم حس یک فیلم کلاسیک را با اضافه شدن کمی دیوانگی سبک «مد مکس» دارد. در فیلم نبرد با شمشیر و با مشت، تعقیب سوار بر اسب و تعقیب روی سقف خانه‌ها وجود دارد و حتی یکی از حرکات اصلی بازی هم در فیلم دیده می شود: «leap of faith» که شیرجه‌ای است از ارتفاع 125 فوتی از بالای یک ساختمان بدون هیچ گونه طناب یا کابل. کرزل می گوید: «بدل کارها پیش از این درهیچ فیلمی که تا این حد به آن ها اجازه بدل کاری داده شود، حضور نداشتند.» این روزها، بدل کارها معمولا در استودیوهای با تهویه هوای خوب جلوی پرده سبز کارشان را انجام می‌دهند.این جهشی بزرگ برای کرزل بوده است. پنج سال پیش، او با نخستین فیلمش «اسنوتاون» سر و دل همه را به درد آورد؛ داستانی واقعی از یک قاتل زنجیره‌ای استرالیایی که کاری می کرد «سکوت بره ها» مثل «اشک ها و لبخندها» به نظر برسد. بعد از آن هم او فیلم «مکبث» را با مایکل فسبندر و ماریون کوتیار ساخت که می‌توان رویکردش را در «کیش یک آدمکش» هم دید. در بازه کوتاه سه فیلم سینمایی، این کارگردان 42 ساله حالا مسئولیت هدایت یک پروژه عظیم 200 میلیون دلاری را بر عهده دارد. خودش هم اقرار می کند که «مسیر حرفه‌ای کاری من خیلی عجیب است.»

 آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟

فسبندر یکی از دلایل اصلی پیشرفت کرزل بود. این دو نخستین بار موقع ساخت «اسنوتاون» بدون آشنایی قبلی با هم ملاقات کردند. مشخص است که رابطه شان خوب بود. کرزل می‌گوید: «به محض اینکه با هم شروع به صحبت کردیم متوجه شدم فسبندر کسی است که من واقعا می خواهم با او کار کنم. 101 سوال برای یکدیگر داشتیم و مثل یکدیگر نسبت به اجرای زنده و تدوین اشتیاق داشتیم.» او تاکید می کند که چنین چیزی خیلی در دنیای فیلم اتفاق نمی افتد.یک سال بعد پروژه «مکبث» به کرزل پیشنهاد شد و وقتی او فهمید فسبندر در آن حضور دارد آن را پذیرفت. بعد از آن هم «یوبی سافت» فسبندر را به عنوان بازیگر اصلی و یکی از تهیه کنندگان «کیش یک آدمکش» استخدام کرد. او دوباره با کرزل صحبت کرد، کرزل دوباره قبول کرد، آن هم حتی با وجود اینکه به هیچ وجه با منبع داستان آشنایی نداشت. او می گوید: «آخرین بازی ویدیویی من «دو اژدها» در بچگی بود.» (از قضا، فیلم سینمایی سال 1994 «دو اژدها» خیلی افتضاح است)کرزل نگرانی‌های خودش را داشت. مسیر حرفه ای کاری اش داشت پیشرفت قابل احترامی می‌کرد، او داستان‌های خودش را برای تعریف کردن داشت و آن نفرین هم که سر جای خودش بود. اما فسبندر کاری کرد که این فیلم بیشتر شبیه «برزیل» یا «ماتریکس» به نظر برسد تا «برادران ماریو»

 آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟

کرزل می گوید: «به پروژه جذب شدم. آنطوری که او درباره آن صحبت می کرد، از منظر خاطرات ژنتیکی، این ایده که خاطرات نیاکان ما روی ما تاثیر می‌گذارند، اینکه خشونت را انسان یاد می‌گیرد یا در او نهادینه است، طبیعت اراده آزاد؛ تمام این ها بسیار عمیق تر از آن چیزی بود که من انتظارش را داشتم. بحث هایی که ما سر این فیلم داشتیم بسیار عمیق تر، گسترده تر و غنی‌تر از بحث های مان سر «مکبث» بودند. واقعا!» پیش زمینه داستانی فیلم و بازی های «کیش یک آدمکش» این است که دی ان ای انسان یک نوع تاریخ جستجوی اجدادی است که از طریق آن می توان به تجربیات گذشتگان در زمان حال دسترسی پیدا کرد که به نحوی به سفر در زمان شباهت دارد. شخصیت فسبندر یکی از نوادگان یکی از اعضای فرقه قرن پانزدهمی آدمکش های حرفه‌ای است که برای آزادی عمل و اراده مبارزه می‌کنند. دشمنان آن ها هم شوالیه های معبد یا تمپلارها هستند که به جستجوی کنترل و نظم می پردازند. این نبرد مخفی قرن‌هاست که جریان دارد و به همین دلیل است که نسخه‌های زیادی از این بازی بیرون داده شده اند. بنابراین در بازه زمانی قرن پانزدهمی فیلم، تمپلارها در راس واقعه تاریخی تفتیش عقاید اسپانیا قرار دارند. در بازه زمانی مدرن فیلم، آن‌ها سرمایه تحقیقات پزشکی را تامین می کنند که هدفش تعیین ژن خشونت و در نتیجه «درمان کردن» بشر است. برای رسیدن به این هدف، آن‌ها فسبندر را در یک دستگاه ماتریکس مانند به نام «انیموس» قرار می‌دهند و فسبندر را به ضمیر آگاه جدش در قرن پانزدهم ارسال می‌کنند تا بتواند چیزی بسیار مهم به نام «سیب عدن» را برای آن ها بازیابی کند.

آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟ 

کرزل اقرار می کند که البته ایده فیلم دور از ذهن است و می‌گوید: «شما در یک دنیای سرگرم کننده هستید و رویاهای تان بزرگ است، اما یک نوع عقلانیت در آن است که می‌توانم از نظر ذهنی آن را قبول کنم.» او می‌گوید مثلا دانشمندان تا به حال موفق به کشف ژن‌های «مبارز» شده‌اند که ارتباطی مستقیم با خشونت انسان دارند. او از دژاوو، غریزه، تحول و این صحبت می کند که بعضی ها می توانند ویولن را برای نخستین بار به دست بگیرند و آن را به خوبی بنوازند.به نظر می رسد وحشی گری و وراثت تا به حال از تم های موضوعی تکرارشونده در کارهای کرزل بوده باشند. او می گوید: من کاملا نسبت به تیرگی فیلم هایی که ساخته ام آگاهی پیدا کردم.» شخصیت دیوانه «اسنوتاون» برای دستیار نوجوانش مثل یک چهره پدرانه بود، می توان گفت یک تجربه تقابل طبیعت با پرورش. «مکبث» به تقدیر، میراث و خشونت طایفه ای می پردازد.اما در شخص چیز بدطینتی در کرزل دیده نمی شود. او جالب و متفکر است. دوران کودکی اش را «بسیار فوق‌العاده» توصیف می کند، اما اقرار می کند که «رابطه خیلی شکننده ای با پدرم داشتم و تمام وقت با درماندگی سعی می کردم بفهمم او چطور آدمی است.» او دوست دارد داخل انیموس خودش شود و به گذشته برود تا این مسئله را درک کند.

آیا اقتباس سینمایی از بازی «کیش یک آدمکش» طلسم شکن می‌شود؟ 

با این حال او نسبت به احتمال هایی که در فیلم‌هایش وجود دارند هم محتاط است. او قبول دارد که می توان از ایده‌های «تمایل قبلی» ژنتیکی به منظور بد هم استفاده کرد، مثلا پیش از اینکه کسی جرمی مرتکب شود به او لقب مجرم بدهند. او می‌گوید: «اگر ناگهان بتوانیم آینده مان را پیش روی مان ببینیم، آن وقت همه چیز بسیار بی مزه و بسیار خطرناک می شود. اما عاشق متضاد آن هستم: عاشق داشتن رابطه ای نزدیک با گذشته هستم، اینکه بتواند شما را به سمت یک نوع سرنوشت پیش ببرد. به نظرم رمز و راز آینده و عدم اطمینان نسبت به سرنوشت چیزی است که ما را به عنوان انسان به جلو می‌راند.»آیا سرنوشت کرزل این هست که بتواند نفرین بازی های ویدیویی را بشکند؟ پاسخ این سوال در ژن های او یا در نیاکانش نیست، بلکه در این است که چقدر خوب بازی کرده است. تا اینجا که خوب پیش آمده. حالا باید ببینیم هیولای دو سر مخاطبان چه می گوید.«کیش یک آدمکش» از روز تحویل سال نو میلادی در سینماها اکران شد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان