به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری میزان، روز یکشنبه هفته جاری نیروی هوایی ارتش آمریکا اعلام کرد که فضاپیمای بدون سرنشین X- 37B ضمن انجام مأموریت خود پس از 718 روز فضاپیمایی و گردش به دور کره زمین در پایگاه فضایی کندی ناسا در فلوریدا فرود آمده است.
با فرود فضاپیمای X- 37B و اعلامیه ارتش آمریکا که گویا تأکیدی ویژهای بر عبارت «اتمام مأموریت» داشت، گمانهزنیها درباره این مأموریت در فضای رسانهای بالا گرفت، اگرچه این چهارمین مأموریتی بود که این فضاپیما به اتمام میرساند، اما از آنجایی که ارتش و دولت آمریکا هیچگاه به روشنی درباره این فضاپیما و مأموریتهای آن سخن نگفتهاند روز به روز ابهام و گمانهزنی حولوحوش آن بیشتر میشود.
مختصات فنی فضاپیمای X-37 B
فضا-پیما-هواپیمای بدون سرنشین «بوینگ-ایکس 37» را اساساً شرکت هواپیماسمازی بوئینگ برای به کارگیری در ناسا، دارپا (سازمان طرحهای پژوهشی پیشرفته دفاعی DARPA)، ونیروی هوایی آمریکا ساخت؛ نخستین پرواز آزمایشی آن با موفقیت در آوریل سال 2006 انجام گرفت تا اینکه در ماه مارس سال 2010 نیروی هوایی ارتش آمریکا این پرنده بیخلبان را برای انجام نخستین مأموریت مرموز خود روانه فضا کرد.
طول این فضاپیما 8.9 متر، ارتفاعش 2.9 متر و فاصله بین دو بالش4.5 متر است. وزن آن در حالت بارگیری شده به 4990 کیلوگرم میرسد و از یک پیشرانه Aerojet AR2-3 با سوخت هیدرازین که توانایی تولید 29.3 کیلونیوتن نیرو را دارد بهره می گیرد.
انرژی برق مورد نیاز X-37 از صفحات خورشیدی گالیم-آرسنید تامین می شود. باتری های مورد استفاده در سیستم برق رسانی X-37 از نوع لیتیم-ین، ابعاد محفظه بار این فضاپیما 1.2 در 2.1 متر و سرعت گردش X-37B به دور زمین 28044 کیلومتر بر ساعت است.
این فضاپیما را میتوان طرحی کوچکتر از شاتلهای فضایی آمریکا دانست که میتوان بارها از آن استفاده کرد، اما تفاوت عمده در این است که شاتلهای فضایی بیش از دو هفته نمیتوانند در فضا باشند، در حالیکه این فضاپیما بی هیچ مشکلی میتواند یک مأموریت دوساله در فضا را انجام دهد، چرا که میتواند از انرژی خورشیدی برای شارژ مجدد خود استفاده کند و همچنین نگرانیهای مربوط به سلامت و جان فضانوردان دیگر در این فضاپیما مطرح نیست.
چهار مأموریت فضاپیمای X- 37B که تاکنون انجام یافته و اطلاعات چندانی از آنها به بیرون درز نشده به قرار زیر است: ماموریت نخست در سال 2010 میلادی آغاز شد و تنها 224 روز ادامه داشت، با فاصله اندکی دومین مأموریت در سال 2011 آغاز شد و 468 روز ادامه به طول انجامید، سومین مأموریت در سال 2012 آغاز شد و پس از 674 روز نیز به اتمام رسید، و آخرین ماموریت این هواپیما نیز در 20 میسال 2015 میلادی آغاز شد که پس از 718 روز زمینگردی در 20 ماه آوریل 2017 به زمین فرود آمد.
ناوگان نیروی هوایی آمریکا هماکنون دو فروند از فضاپیمای ایکس-37-بی را در اختیار دارد؛مقامهای آمریکایی ادعا میکنند که از این فضاپیماها برای اجرای یک سری آزمایشهای نامشخص برای مدت بیش از 700 روز در مدار زمین استفاده میشود.
واقعیت فضاپیمای مرموز آمریکا چیست؟
با اینکه نیروی هوایی آمریکا بارها در پاسخ به ذهنهای کنجکاو به این بسنده کرده که این فضاپیماییهای طولانیمدت به دور زمین صرفا به منظور آزمایش فناوریهای جدید و ساخت نمونههای پیشرفتهتری از این هواپیما انجام میشوند؛ هم چنان بسیاری از کارشناسان نظامی بر این باورند که از این فضاپیمای بدون سرنشین افزون بر آزمایش فناوریهای جدید برای اهداف دیگری نیز به کار برده میشود، اهدافی که همچنان از دید همگان مخفی است.
نظریه جاسوسی: نخستین نظریه و پربسامدترین گمان درباره این فضاپیما و مأموریتهای مرموزش این است که این فضاپیمای بدون سرنشینِ شاتل مانند ابزاری تازهای برای جاسوسی از کشورهای مختلف است که با گردش به دور زمین اطلاعات موردنیاز را جمعآوری میکند.
این وسیله احتمالا یک جایگزین خوب برای ماهوارههای جاسوسی باشد، زیرا به سادگی و با سرعت میتواند در مدار مورد نظر قرار بگیرد تا با توجه به حسگرهای متفاوتی که برای هدفهای متفاوت روی آن نصب میشود، شروع به جمع آوری اطلاعات کند.
«استیون افترگود» کارشناس مسائل جاسوسی در «فدراسیون دانشمندان آمریکا» در گفتگو با «دیلیمیل» ضمن بیان اینکه به احتمال خیلی زیاد آمریکا از این هواپیمای بدونسرنشین برای آزمایش فنآوریهای استفاده میکند که قابلیتهای جاسوسی آمریکا را افزایش خواهند داد تأکید میکند که دولت آمریکا اشتهایی سیرناپذیر برای بهدستآوردن اطلاعات حساس دارد.
نظریه بمبافکن فضایی: شماری نیز گمان میکنند این فضاپیما یک بمبافکن فضایی است که به راحتی میتواند اهداف موردنظر بر روی کره زمین را در مواقع لازم در کمترین زمان بمباران کند.
نظریه جنگ فضایی: برخی گمان میکنند که این فضاپیما در واقع ماهواره مرگباری است که توانایی نابودی و ضربهزدن به ماهوارههای دشمن را دارد.
«استیون افترگود» مدعی است که این نظریه بیش از حد از واقعیت به دور است چرا که چنین فعالیتهایی نمیتواند مخفی انجام شود و با کوچکترین حرکت آشکار میشود.