به گزارش ایسنا، نشست هفتگی شهر کتاب به خواندن بخشی از رمان راینهارد کایزر مولاکر و گفتوگویی درباره ادبیات امروز اتریش اختصاص داشت که با حضور این نویسنده، بیرگیت گشیر، وابسته فرهنگی و معاون مدیر انجمن فرهنگی اتریش، و علیاصغر حداد برگزار شد.
راینهارد کایزر مولاکر، نویسنده جوان اتریشی، در دانشگاه وین کشاورزی، تاریخ و توسعه بینالمللی خوانده و اولین رمانش، «پیادهروی در ایستگاهها»، برنده جایزه ادبی مؤسسه یورگن پونتو شده است. همچنین رمانِ روستایی او با عنوان «روح غریب، جنگل تاریک» در سال 2016 به فهرست نهایی جایزه کتاب آلمان راه یافته است.
ادبیات اتریش حرفهای زیادی برای گفتن دارد
در ابتدای این نشست، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، اظهار کرد: کشور اتریش هرساله در هفته آخر مهرماه، برنامهای با عنوان «اتریش میخواند» برگزار میکند که به بحث در مورد کتابهای جدید و نویسندگان نوظهور ادبیات اتریش اختصاص دارد. مرکز فرهنگی شهر کتاب نیز طی این چند سال، با همکاری مرکز فرهنگی اتریش با دعوت از یک نویسنده یا شاعر اتریشی در این رویداد شرکت میکند. گرچه در 10 سال اخیر ادبیات اتریش در برنامه «سه سرزمین، یک زبان» نیز مطرح میشد.
او افزود: بسیاری از فیلسوفان، اندیشمندان و نویسندگان جهانی و تأثیرگذار مانند فروید، ویتگنشتاین، داروین، موزیل، اریش فرید، توماس برنهارد و پیتر هانتکه از اتریش برخاستهاند. مرور ادبیات اتریش، بهویژه از آخر قرن نوزدهم، نیز نشان میدهد که اتریش حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. در دهههای اخیر ادبیات اتریش در ایران بهخوبی ترجمه، منتشر و در این مرکز فرهنگی معرفی شده است. برای نمونه، کتاب «سودازدگان سرزمین موسیقی و شعر» تورج رهنما با ارائه معرفی کوتاه و بخشی از آثار نویسندگان و شاعران معاصر اتریش به شناخت ادبیات این کشور کمک میکند. کتابی مانند این میتواند برای شناخت نویسندگان دهههای اخیر اتریش نیز کارآمد باشد.
محمدخانی ادامه داد: شهر کتاب امیدوار است میان شاعران و نویسندگان ایران و دیگر کشورها ارتباط بهتری برقرار شود. از اینرو، معمولاً در این نشستها در مورد مباحثی مانند وضعیت زنان در ادبیات دیگر کشورها، موضوعهای مورد توجه نویسندگان این کشورها، دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی و فضای نقد در این کشورها، ویژگیهای متمایزکننده ادبیات این کشورها از دیگر کشورهای همزبانشان یا شباهت و تفاوتهای ادبیات کشورمان با دیگر کشورهای همزبانمان گفتوگو میکنیم.
او سپس بیان کرد: از میان آثار راینهارد کایزر مولاکر، تاکنون فقط «روح غریب، جنگل تاریک» به فارسی برگردانده شده است. شباهت چهره این نویسنده جوان به ویتگنشتاین مشهور است. شاید به این دلیل که ابتدا یک کتاب در حوزه اندیشه و یک نمایشنامه نوشته و بعد بر رمان متمرکز شده است. مسائل مربوط به طبیعت، روستا، کشاورزی، محیط زیست در آثار او نمود خاصی دارد. پیوند میان خانواده نیز در آثار او برجسته است.
ضیافت جهانی کتاب
بیرگیت گشیر، وابسته فرهنگی و معاون مدیر انجمن فرهنگی اتریش، نیز در این نشست گفت: امسال مؤسسه فرهنگی اتریش در تهران فعالیت بسیاری داشت. در آغاز سال، منتقدی اتریشی به تهران آمد و در ارتباط با کتاب «میوهدزد؛ یا راهی راحت برای فرار به درون» پیتر هاندکه نشستی برگزار شد. این کتاب بسیار قطوری است.
او توضیح داد: هرساله در اتریش نمایشگاهی با عنوان «اتریش میخواند» برگزار میشود. دعوت از راینهارد کایزر مولاکر برای خواندن بخشی از داستانش نیز برای این است که چیزی شبیه آن نمایشگاه در مقیاس کوچکتر در اینجا برگزار شود. ادبیات موضوعی جهانی است و خوشحالم که میتوانیم در این ضیافت جهانی شرکت کنیم.
نگاهی به تحولات روستا
راینهارد کایزر مولاکر بخشی از داستان خود را خواند که ترجمهاش را علیاصغر حداد برعهده داشت.
در ادامه، راینهارد کایزر مولاکر اظهار کرد: عنوان این کتاب، «روح غریب، جنگل تاریک»، را از تورگنیف، نویسنده روسی، برگرفتهام. آنجا که یکی از قهرمانهای داستان او به دیگری میگوید «میدانی روح آدمی مثل جنگلی تاریک میماند».
او درباره اثر تجربه زیستن در حوزههای شهری و روستایی در نوشتههایش گفت: این امری فلسفی است. اغلب به اینکه هر نویسندهای از چه مینویسد، توجه دارند. اما به نظر من مهمتر این است که او از کجا آمده و زادگاهش کجاست. من اولین کتابم را در سال 2008 منتشر کردم. با انتشار این کتاب، بسیار موردتوجه قرار گرفتم. اما این توجه اولیه در مورد آثار بعدی به همان شدت نبود. برای اولین کتاب مصاحبههای زیادی داشتم. در این مصاحبهها گفتم که محیط روستایی را پشت سر گذاشتهام و راجع به چیزهای دیگری خواهم نوشت. از آن زمان 11 سال میگذرد. من به جاهای بسیار متفاوتی سفر کردهام و جهانهای دیگری را تجربه کردهام. اما بعد از این مدت، میفهمم که آن جهان را پشت سر نگذاشتهام و هنوز هم آن دهکده درون من هست و برایم موضوع است. همانطور که همه جهان در حال تغییر و تحول است. دهکده من هم دگرگونیهایی را از سرگذرانده است. معمولاً در مورد تغییر و تحولات روستاها کمتر سخنی گفته میشود، چراکه دهکدهها محیطهای روستایی و در حاشیه اجتماعاند و چندان مورد توجه نیستند. اما من تصمیم گرفتم به این دگرگونیها توجه کنم و دربارهشان بنویسم.
این نویسنده اتریشی درباره پیوندش با سنت ادبی اتریش گفت: اتریش کشوری کاتولیک است. بهخصوص در محیطهای روستایی این کشور مذهب نقش بسیار مهمی بازی میکند. پیوند من با گذشته نیز از این فضای کاتولیکی در روستاها ناشی شده است، چراکه من در این فضا رشد کردهام و از آن تأثیر گرفتهام. بارها از من پرسیدهاند که آیا نویسنده اتریشی هستی؟ من این سؤال را با نفی پاسخ میگویم، نه با آریگویی. چه بخواهم چه نخواهم، من نویسندهای ایرانی یا نویسندهای آمریکایی نیستم. البته نویسندههایی را میشناسم که میگویند نویسنده اروپایی هستند. اما من نمیتوانم تصور کنم چه چیزی آدمی را نویسندهای اروپایی میکند! هر کسی بالاخره جایی به دنیا آمده است.
او گفت: نویسندههایی برای من مهماند که وقتی اثرشان را میخوانم، آن را تجربه میکنم. اگر نتوانم اثر نویسندهای را تجربه کنم، این نویسنده چیزی به من نمیدهد. البته منظورم این نیست که فقط آثار مربوط به جایی خاص یا مربوط به موطن خودم را میخوانم. بلکه آثار جهانی را میخوانم و به دنبال اثری هستم که چیزی برای گفتن داشته باشد.
راینهارد کایزر مولاکر درباره نقد فضای کاتولیسمِ روستاهای اتریش در ادبیات اتریش بیان کرد: برخی از نویسندگان اتریشی بهشدت به فضای کاتولیسم در محیطهای روستایی اعتراض دارند و منتقد آناند. بیشتر اوقات، این نویسندگان در آثارشان بهنوعی به گذشته خودشان واکنش نشان میدهند. اما پدر و مادر من ناسیونال سوسیالیست نبودند و من چنین گذشتهای ندارم. پس، نگاهم به فضای روستایی چنین نیست. من موضع این نویسندهها و نقدهایشان به روستاها را قبول دارم و از آنها چیزهایی یاد میگیرم، اما موضع من با آنها یکی نیست. من بیشتر به دنبال دیدن و فهمیدن روستا هستم تا نقد کردن آن. من در پی آنم که ساکنان روستاها و رفتارشان را براساس ذهنیت و تاریخشان بفهمم و درک کنم. ادبیات نویسندگان منتقد این فضا ادبیات ضدوطن نامیده میشود، اما باید توجه داشت که معنای آن ضدیت با وطن نیست. انگیزه این انتقادها نیز در نهایت عشق به وطن و گشودن راهی برای بهبود وضعیت است.
در ادامه در مورد وضعیت اقتصادی و شرایط زندگی نویسندگان جوان اتریشی گفتوگویی صورت گرفت که کایزر مولاکر در این مورد توضیح داد: نخست، مانند همه جای دنیا، کتابی مینویسیم و با ناشری قراردادی میبندیم. بسته به اینکه در بستن این قرارداد چقدر ماهر باشیم، کمابیش پولی بهدست میآوریم. امکان دیگر، کمک دولت و نهادهای دولتی به نویسنده است. نویسنده میتواند در این نهادها ثبتنام کند و طبق مشخصاتی کمک مالی دریافت کند. امکان سوم کتابخوانی است. سالنها، نهادها و شرکتهای مختلف از نویسندگان جوان یا نویسندگان صاحبنام دعوت میکنند چند صفحه از اثرشان را بخوانند و برای خواندن این بخش مبلغی به نویسنده میپردازند.
او درباره آنچه ادبیات اتریش را از ادبیات آلمان متمایز میکند، گفت: به نظرم همان مکان تعیینکننده است؛ یعنی اینکه داستان در دهکدهای در اتریش اتفاق میافتد آن نوشته را اتریشی میکند.