رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره بالینی
به نظر شما نگاه به چه معناست؟ آیا همان چیزی است که در اشعار و غزل ها و در نثر و داستانها درباره آن بسیار گفته و نوشتهاند؟ همان که با یکی از آنها انسان ناگهان عاشق و دلباخته میشود؟ یا چیزی است که باعث میشود دست و دل انسان بلرزد یا روحش به پرواز در آید؟ شاید هم مقولهای است روانشناسانه که با آن میتوان نیمی از لیوان را پر یا خالی تلقی کرد؟!
نگاه، از نوع مولاناییاش هم وجود دارد و آن نگاهی است که میتواند موجودی به بزرگی فیل را فقط یک ناودان یا یک بادبزن یا حتی یک ستون بداند. نگاه، چه بدانیم و چه ندانیم تعیینکننده بسیاری از برداشت ها و احساسات ماست. شما ممکن است از یک زاویه به یک ساختمان یا یک کوه یا یک خیابان نگاه کنید و نمایی از آنها را ببینید؛ اما اگر جای خود را عوض کنید و از زاویه دیگری به همان مکان نگاه کنید چیزهای دیگری را خواهید دید.
به همین ترتیب اگر دور بزنید و نگاه خود را چرخش دهید و از زوایای بیشتر و متفاوتتری نگاه کنید؛ چیزهای بیشتر و متفاوتتری خواهید دید؛ چیزهایی که نظر و حتی احساستان را تغییر میدهند. ممکن است در سمت دیگر کوه، یک تکه ابر، لانه پرندگان، یک کوهپایه سرسبز یا هر چیز دیگری ببینید که اصلا انتظارش را نداشتهاید.
ممکن است در سوی دیگری از خیابان، یک تصادف یا منظره افتادن یک کودک بر سطح آسفالت ، لحظاتی دلتان را ریش کند یا وقتی از سوی دیگر ساختمان بدان نگاه کنید با ویرانه ای که نصفش فروریخته روبهرو شوید! وقتی نگاه و جهت و راستای آن را تغییر میدهیم، نظر و عقیدهمان هم تغییر میکند.
بسیاری از افرادی که درباره دیگران قضاوت میکنند و آنها را زیر سوال میبرند، وقتی جایگاه خود را عوض میکنند و خود را به جای همان دیگری میگذارند، رفتاری مشابه او دارند.
وقتی خود را در شرایط زندگی و تصمیمگیری فرد دیگر میگذاریم، نگاهمان تغییر میکند و به تبع آن تصمیماتی که میگیریم و انتخابها و رفتار و احساسمان نیز تغییر جهت میدهد و این بدان معناست که نگاه، تعیینکننده سرنوشت و آینده ما نیز هست. وقتی نگاهمان را عوض میکنیم، وسعت گستره دیدمان هم بیشتر و حتی کل زندگیمان دگرگون میشود. اما متاسفانه اکثر ما نگاههایمان تکبعدی است و بدتر اینکه تا آخر عمر تکبعدی میماند.
نگاه تکبعدی، نگاه چندبعدی
اگر نگاه شما تکبعدی باشد، تنها یک زاویه از سیصد و شصت زاویه موجود را خواهید دید. در نتیجه تصمیم یا انتخابتان بر اساس همان یک زاویه اتخاذ خواهد شد. اما اگر زوایای بیشتری را ببینید، تصمیم و انتخاب کاملتری خواهید داشت. حتی اگر فقط از یک بعد به خودتان نگاه کنید و تنها کاستیها یا نقاط مثبت خود را ببینید، دچار افسردگی یا برعکس، دچار خودشیفتگی میشوید.
چون دیدن زاویه یا زوایای منفی به شما احساس افسردگی میدهد و دیدن زوایای مثبت بدون در نظر گرفتن منفیها، باعث ایجاد نوعی حس کاذب خودبزرگبینی یا خودخواهی میشود. که البته هیچ یک از این دو کامل نیستند. به همین دلیل یکی از وظایف ما این است که نگاه خود را کاملتر و پختهتر کنیم و زوایای بیشتری را ببینیم.
گاهی ما به طور کاذب تنها یک بعد از توانمندیها و استعدادهای خود را میبینیم و میشناسیم؛ در نتیجه ابعاد دیگر استعدادمان بر ما پوشیده میماند و چون آنها را نمیشناسیم، تا آخر عمر نمیتوانیم از آنها بهره ببریم.
نگاه دیگران به ما چه میگوید؟
اطرافیان ما اکثراً، تنها با چند بعد از وجود ما آشنا هستند. حتی خودمان هم همه ابعاد وجود خود را نمیشناسیم. بعضی از ما وقتی خودمان را در شرایط خطر یا شرایط غیرعادی میبینیم، تعجب میکنیم. وقتی شجاعت، سرسختی، قدرت مبارزه یا حتی خشم شدیدی از خود میبینیم، شگفتزده میشویم. در حالیکه تواناییهای ما بسیار بیش از این حرفهاست...
برای خواندن بخش دوم- نگاه تو زندگیات را میسازد- اینجا کلیک کنید.