فرزین پورمحبی
ما که نفهمیدیم در حادثه پلاسکو کی مقصر بود؛ چون نه کسی محکوم شد، نه کسی عذر خواست و نه کسی استعفا کرد. راستش خیلی هم پیگیر نیستیم چون دیگه به این جریان عادت کردیم. ما مثل ژاپنیها و کرهایها از این قرتیبازیها هم بلد نیستیم که بیاییم جلوی دوربین و به نشانه معذرت، دولا راست بشیم و استعفا بدیم!
اصولا یک ایرانی رو هیچوقت نباید تهدید کرد. حالا چه تهدید به اخراج باشه و چه تهدید به قبول اشتباه! چون ایرانی جای حق نشسته و اشتباه نمیکنه، پس لزومی هم نداره معذرت بخواد! البته این رو هم بگیم که اگه هم زبانمان لال، روزی روزگاری یک ایرانی اشتباه کرد نباید کم بیاره و عذرخواهی کنه چون اون وقت بقیه دور برمیدارن و پررو میشن و یک ایرانی نباید به دیگرون اونقدر رو بده که اونها آسترشو بخوان!
اما اینطوری هم نیست که یک ایرانی الا وبلا و تحت هیچ شرایطی معذرتخواهی نکنه. اتفاقا ما در خیلی از مواقع عذرخواهی میکنیم اما با شرایط ذیل:
وقتی به درستی کارمون مطمئن باشیم! مثل خانمی که 12 نوع غذا پخته و بعد به مهموناش میگه: «تو رو خدا میبخشیدها ... دیگه بیشتر از این نتونستم بپزم»!
وقتی اشتباهمون خیلی کوچیک باشه و مطمئن باشیم که مجازات و یا عواقبی برامون نداره! مثل له کردن مورچه! که بعدش میگیم: «بله؛ خودم میدونم چه جنایتی در حق محیط زیست کردم کردم. به همین دلیل به نشانه عذرخواهی و شرمندگی در پیشگاهتان پیشانی به خاک میسایم!»
وقتی اشتباهمون متوسط باشه اما بهجاش بدونیم با این معذرتخواهی (و مظلومنمایی) محبوبیتمون بیشتر میشه و مردم ما رو بهعنوان یک منصف و عادل میشناسن و میگن: «وای ببین چقدر آدم شریف و پاکیه که شجاعانه عذر خواست! حق این بابا خیلی بیشتر از این حرفاست!» مثل معذرتخواهی یک قهرمان ورزشی از شکست و یا عذرخواهی یک مسئول بهخاطر ده دقیقه قطعی برق!
وقتی بخواهیم با عذرخواهی بقیه رو خفه کنیم و یا بهشون کنایه بزنیم! مثل موقعی که میگیم: «آره جونم شما درست میگید و من غلط کردم! اصلا تو خوب، من بد! حالا راحت شدی؟!»
وقتی منافعی برامون داشته باشه: مثل بنری که بساز و بفروشها میزنن جلو ساختمونی که ساعت 2 نصفهشب تیرآهن خالی میکنن و توش مینویسن: «از اینکه آسایش شما را برای ساختمانسازی خودمان بههم زدیم معذرت میخواهیم!»
بعضی از معذرتخواهیهامون هم زورکی است. یعنی بچههای بالا بهمون میگن: «اگه بهخاطر عذرخواهی استفعا ندی، استعفات میدیم!» مثل تصادف قطار.