تسبیح و تحمید و فرق این دو

وقتی در نماز می گوییم «سبحان ربی العظیم و بحمده »که خلاصه اش این است «تسبیح پروردگارعظیم می کنم و حمد پروردگار عظیم »یا می گوییم:«سبحان ربی الاعلی و بحمده »یعنی تسبیح می کنم پروردگار برتر را و حمد می کنم او را،«تسبیح می کنم »یعنی چه؟و«حمد می کنم »یعنی چه؟

وقتی در نماز می گوییم «سبحان ربی العظیم و بحمده »که خلاصه اش این است «تسبیح پروردگارعظیم می کنم و حمد پروردگار عظیم »یا می گوییم:«سبحان ربی الاعلی و بحمده »یعنی تسبیح می کنم پروردگار برتر را و حمد می کنم او را،«تسبیح می کنم »یعنی چه؟و«حمد می کنم »یعنی چه؟

ثنای خدا به دو شکل است:یکی تسبیح و دیگری تحمید.

تسبیح یعنی تنزیه،یعنی خدا را از آنچه که ذات او مبراست منزه کردن،و برتر دانستن او از آنچه که شان مخلوقین است،از آنچه که حاکی از نوعی نقص و ناتوانی و نارسایی است.اصلا کلمه «سبحان »معنایش این است که من او را تسبیح و تنزیه می کنم ازاینکه به چشم دیده شود،با دست لمس شود،او را جسم بدانم وبگویم در جایی قرار گرفته است،او را محتاج و نیازمند بدانم به هرچیزی از جمله به عبادت خودم،خیر،او منزه است از نیاز و احتیاج،تنزیه می کنم او را از اینکه به او نسبت ظلم و ستم بدهم،برای اوشریکی قائل باشم،او را مرکب و دارای اجزاء بدانم،بگویم از چه درست شده و از کجا آمده است.پس تسبیح یعنی یک سلسله چیزهایی را که من می فهمم که خدا از اینها برتر و بالاتر است،باکلمه «سبحان »از او نفی می کنم. ثنای الهی نظیر اقرار به توحید است که مجموع نفی و اثبات است،وقتی می گوییم «لا اله الا الله »نفی می کنیم معبودیت غیر را واثبات می کنیم ذات او را.ثنای الهی هم همیشه نفی است و اثبات،نفی اش همین است:منزه است از...، ولی «حمد»توصیف پروردگار است به صفات اثباتی،او را ستایش می کنم که همه نعمتهااز اوست،همه کمالات از اوست و به او بر می گردد،او به هر چیزی داناست: «بکل شی ء علیم » ،بر هر چیزی تواناست: «و هو علی کل شی ء قدیر» ،او سمیع است، او بصیر است،او حی است،اوقیوم است،او ملک است،او مؤمن است،مهیمن است،عزیزاست،جبار است،متکبر است (1).این صفات اثباتی.پس ما با یک «سبحان ربی العظیم و بحمده »،یا یک «سبحان ربی الاعلی وبحمده »یک دنیا نقص را به نظر می آوریم و می گوییم خدای ما ازاینها منزه است،و یک سلسله کمالات را[به نظر می آوریم ومی گوییم]خدای ما دارای چنین صفاتی است.در نماز وقتی سوره توحید را می خوانیم می گوییم: «قل هو الله احد،الله الصمد،لم یلدو لم یولد و لم یکن له کفوا احد» هم صفات اثباتی در آن است وهم صفات سلبی.بعد می گوییم:«کذلک الله ربی »چنان است پروردگار من، آن صفات کمالی اثباتی را دارد و من او را به آن صفات ستایش و حمد می کنم.نقصی در او نیست،اینکه فرزندداشته باشد، فرزند چیزی باشد،مثل و مانند داشته باشد،در اونیست «کذلک الله ربی ».

قرآن می گوید این کار تسبیح و تحمید که شما در این شعور ظاهری و انسانی تان باید آن را با تعلیمات انبیاء یاد بگیرید و با اراده و اختیار خودتان انجام دهید،تمام ذرات عالم وجود،خدا را تسبیح می کنند و حمد می کنند.این یک آیه از آیات قرآن[راجع به تسبیح وتحمید موجودات].

همچنین ما در قرآن پنج سوره داریم-بلکه با سوره «سبح اسم » به اعتباری شش سوره داریم-که با تسبیح شروع می شوند واینها را«مسبحات »می گویند.سوره حدید این طور شروع می شود:

«سبح لله ما فی السموات و الارض » هر چه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح می کند.

سوره حشر و سوره صف به این شکل شروع می شود: «سبح لله ما فی السموات و ما فی الارض » .در اینجا کلمه «ما»تکرار شده است.باز مفاد همان است:هر چه در آسمانهاست و هر چه-نه هرکه-در زمین است خدا را تسبیح کرده است.

سوره جمعه و سوره تغابن[اینطور شروع می شوند:] «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض و هو العزیز الحکیم » .

«سبح اسم » نیز امر به تسبیح است.

پی نوشت

1. حشر/32-34.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان