به گزارش خبرنگار
حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قضاوت و دادرسی از روزگار قدیم که به صورت ساده و ابتدایی و در قالب داوری و قضاوت خصوصی جریان داشته و تا به امروز که به صورت نظام پیچیده در آمده است، متناسب با درجه تمدن نوع حکومت و مقتضیات و ملاحظات سیاسی، اجتماعی و علمی جوامع تغییر و تحول یافته است؛ به عبارت دیگر پویایی و تحول جز لاینفک و غیرقابل اجتناب هر یک از عناصر و مولفه نظام قضایی است.
فضاوت و داوری گسترهای به پهنای تاریخ دارد. قانونگرایی از زمان هخامنشیان و زیر نظر پادشاه و با در نظر گرفتن قوانین الهی دین زرتشت انجام میگرفته است و در زمان اشکانیان دچار تغییراتی جزئی شد که قانون کلام پادشاه بود و غیرقابل نقد و نقض. همین منوال تا زمان قاجار و پهلوی اول ادامه یافت که در هر حال پادشاه در جایی از قانون قرار داشت با این تفاوت که قوانین تنها دچار تغییراتی کوچک میشد.
دوره زمامداری مصدق ( از اردیبهشت 1330 تا مرداد 1332 ) یکی از بحثانگیزترین ادوار تاریخ معاصر ایران است. در یک سال نخست زمامداری مصدق تحول قابل توجهی در نظام قضایی رخ نداد و مهمترین برنامه دولت مصدق اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت بود و کمتر به اصلاحات داخلی توجه داشت.
پس از قیام عمومی 30 تیر 1331 مرحله جدیدی از زمامداری دکتر مصدق که ویژگی اصلی آن پرداختن به اصلاحات داخلی بود، آغاز شد که در برنامه پیشنهادی دولت مصدق ایجاد رفورم و اصلاحات در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قضایی مورد تاکید قرار گرفت.
تغییرات قضایی در دوره زمامداری مصدق به معنی دگرگونی اصول و چارچوب نظام قضایی مملکت نبود. لایحه تحول شامل مجموعهای از تغییرات ساختاری و شکلی بود که متناسب با فضای سیاسی آن روز و با هدف دموکراتیک کردن دستگاه قضایی صورت گرفت. در حقیقت تحول نظام قضایی دوره مصدق خارج کردن دستگاه قضایی از حال و هوای حکومت استبدادی رضاخان بود.
سازمان دادگستری شامل تشکیلات قضایی و اداری دادگستری بیش از سایر جنبههای نظام قضایی در این دوره در معرض تغییرات قرار گرفت.
تلاش در جهت تقویت دستگاه قضایی، تأمین استقلال آن، تأمین جایگاه واقعی قوه قضاییه در سازمان حکومت و در رابطه با قوای مقننه و مجریه و افزایش کارآیی دستگاه قضایی از طریق تجدید نظر در قوانین قضایی مهمترین نقاط مثبت اصلاحات قضایی دکتر مصدق بود.

وظایف قوه قضاییه
رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین میکند.
احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع.
نظارت بر حسن اجرای قوانین.
کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام.
اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.
وظایف رئیس قوه قضائیه
رئیس قوه قضاییه با حکم رهبر معظم انقلاب و به مدت پنج سال منصوب میشود و این زمان قابل تمدید است.
ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسئولیتهای اصل یکصد و پنجاه و ششم.
تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی.
استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری، طبق قانون.
پیشنهاد عفو و یا تخفیف مجازات مجرمان(بر اساس بند11اصل 110 قانون اساسی)
معرفی شخصی جهت تصدی مقام وزارت دادگستری .
رسیدگی به دارایی های مقامات سیاسی.
تعیین نماینده در صدا و سیما.
پیشنهاد اعضای حقوقدان شورای نگهبان.
نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب
در اوایل انقلاب به علت عدم شکلگیری نظام و نبود قانون اساسی تغییرات چندانی در سیستم قضایی بوجود نیامد. بعد از مدتی کمیته انقلاب در دادگستری تشکیل و به شکایات مردم از مسئولان سابق رسیدگی میکرد.
در 17 اسفند سال 1357 لایحه قانونی اصلاح سازمان دادگستری و قانون استخدام قضات به تصویب شورای انقلاب رسید که اختیارات گستردهای از جمله حق انحلال محاکم و مراجع قضایی و ادارات زائد دادگستری و تشکیل مجدد آنها پس از تصفیه را دارا بود.
25 اسفند 1357 طبقه لایحه قانون دیوان عالی کشور و دادسرای آن، دادگاههای انتظامی و تجدید نظر منحل و در 15 فروردین 1358 دیوان عالی کشور با ترکیب جدیدی ایجاد شد.
طبق اصل 174 قانون اساسی سازمان بازرسی کل کشور به جای اداره کل بازرسی وزارت دادگستری و سازمان شاهنشاهی زیر نظر قوه قضاییه به منظور نظارت بر اجرای صحیح قوانین و مقررات در دستگاههای اداری تشکیل شد.
به استناد ماده 156 قانون اساسی قوه قضاییه به عنوان یک قوه مستقل و جدا از وزارت دادگستری شناخته شده است، در حالی که در قانون اساسی مشروطه وزارت دادگستری به عنوان عالیترین تشکیلات و وزیر دادگستری به عنوان عالیترین مدیر دستگاه قضایی هدایت و مدیریت قوه قضاییه را از زمان مشروطه تا انقلاب عهدهدار بود و سازمان قوه قضاییه جایگاهی در سازمان حکومت نداشت.
در اصل 157 نحوه مدیریت کلان قوه قضاییه که به صورت شورایی به نام شورای عالی قضایی تبیین شده بود. در ساختار جدید اختیارات وزارت دادگستری کاهش یافت و عمده کارهای آن به شورای عالی قضایی انتقال یافت. وزیر دادگستری نسبت به امور قضایی و تشکیلاتی قوه قضاییه اشراف و تسلطی نداشت؛ بلکه حکم نماینده قوه قضاییه در جلسه هیئت دولت و مجلس بوده که از طرحها و لوایح قضایی دفاع کند.
قوه قضاییه انجام وظایف قانونی خود را بر اساس ارکان و سازمانهایی انجام میدهد که عبارتند از:
1. دادسراها ودادگاهها
2. دیوان عالی کشور
3. دیوان عدالت اداری
4. سازمان بازرسی کل کشور
5. سازمان قضایی نیروهای مسلح
6. سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی
7. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور
8. سازمان پزشکی قانونی
صدور فرمان 8 ماده توسط حضرت امام خمینی(ره) در 25 آذر 1361 نقطه عطفی در تحول نظام قضایی پس از انقلاب بود که در بند اول این فرمان جاری شدن قوانین شرعی به ویژه در امور قضایی مورد تاکید واقع شده و در بند 2 رسیدگی به صلاحیت مأموران قضایی و پاکسازی دستگاه قضایی و در بندهای بعدی مصونیت و امنیت قضایی افراد مورد تاکید قرار گرفت.