(متولد1247-متوفی 1337 ه.ق)
آیة الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی،فرزند مرحوم سید عبد العظیم یزدی،یکی از فقهای بزرگ و نامدار قرن چهاردهم است که از نظر جامعیت در مسائل فرعی فقهی،کم نظیر می باشد.
او عالمی متبحر و فقیهی مدقق است که جامع کمالات علمی و عملی بود و درفقه جعفری یکی از مفاخر و از فقهای نامدار و برجسته عصر اخیر می باشد.
ولادت و تحصیلات او:
او به سال 1247 هجری در یکی از قراء یزد به نام «کسنویه »پا به عرصه وجودنهاد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع نمود،سپس به اصفهان رفت و مدتی نزد آیة الله شیخ محمد باقر،و در محضر صاحب روضات الجنات و برخی از اکابردیگر تلمذ نمود تا به مرحله عالیه اجتهاد و استنباط احکام شرعی نائل آمد و اجتهاد اومورد تایید اساتید خود قرار گرفت.سپس به نجف اشرف رهسپار گردید و تمام اوقات خود را صرف تحصیل و تکمیل علوم و اندوخته های علمی خود نمود و به حوزه درس مرحوم میرزا محمد حسن شیرازی پیوست.پس از درگذشت او در سال 1312 ه.ق،خود به تدریس و تشکیل حوزه درسی پرداخت.
تالیفات او:
تالیفات و آثار قلمی او مطابق آنچه صاحب ریحانة الادب آورده است،به این قرار می باشد:
1-بستان راز و گلستان نیاز(در مناجات و دعا)متن این رساله 35 صفحه ای درمجله نور علم،دور دوم،شماره سوم آمده است.در آغاز آن گوید:
کاظما تا کی به خواب غفلتی؟ فکر خود کن تا که داری مهلتی کاظما عمرت هدر شد در خیال شرم بادت از خدای لا یزال کاظما برخیز و فکر راه کن توشه ای از بهر خود همراه کن کاظما از بی خودی سوی خود آی خرده خرده روی کن سوی خدای
2-تعادل و تراجیح(در اصول)
3-حاشیه مکاسب شیخ انصاری
4-حجیة الظن فی عدد الرکعات
5-السؤال و الجواب(مسائل فقهی)
6-صحیفة الکاظمیة
7-رساله ای در منجزات مریض
8-العروة الوثقی، در برگیرنده ابواب فقهی:طهارت،صلوة،زکات،خمس،صوم،حج و نکاح می باشد و مجموعا دارای 3260 مساله فرعی فقهی است.کتاب عروة به علت محتوی بودن مسائل فرعی ضروری،مستند و مورد مراجعه و دقت فقهاءو مراجع بعدی واقع گردیده است و بارها از سوی فقهای عالی مقام محور بحث وتحشیه قرار گرفته است.شاید تا کنون دهها جلد کتاب استدلالی بر اساس اصل و محورقرار دادن عروه از سوی فقهای بزرگ به صورت مستند عروه،مستمسک عروه یاحاشیه و نقد و بررسی و توضیح مسائل آن چاپ و تکثیر شده و در اختیار علاقمندان احکام فقهی قرار گرفته است.
نمونه ای از اشعار او:
مرحوم سید طبع روان داشت و در ایام فراغت،اشعار معنوی و عرفانی می سرود.نمونه ای از اشعار او،رباعی زیر است:
الهی دلی ده،در آن دل تو باشی به راهی بدارم که منزل تو باشی به دریای فکرت فرو برده ام سر الهی چنان کن که ساحل تو باشی
بناهای خیریه:
او در کنار اشتغال به تربیت دانشجویان و تهذیب نفس و نشر احکام الهی به تاسیس ابنیه خیریه،مساجد و مدارس نیز اهتمام داشته است و از آثار خیریه او،مدرسه بزرگی است در نجف اشرف،به نام مدرسه «سید»که در تاریخ بنای آن شیخ علی مازندرانی،یکی از شاگردان او گفته است:
اسسها بحر العلوم و التقی محمد الکاظم من نسل طبا «و فی بیوت اذن الله اتی » تاریخها الا بحذف ما ابتدا
(ترجمه:آن را دریای علم و تقوی،سید محمد کاظم از نسل طباطبا تاسیس نمود.در دودمانهایی که خداوند اذن داده است که عبادت شود،تاریخ آن آمد،فقط باحذف آغاز جمله)یعنی از آیه/و فی بیوت اذن الله/اگر«واو»را حذف کرده باشیم،به حساب عدد ابجدی،تاریخ ما بقی آن که 1325 می باشد،نشانگر تاریخ بنای آن مدرسه می تواندباشد. (1)
شهادت فرزند:
در حمله انگلیسیها به عراق و مقاومت دلیرانه ای که مردم مسلمان عراق در اثرفتاوی و رهبری مراجع عالیقدر در مقابل نیروهای مهاجم انجام دادند،فرزند رشید او به نام «آیة الله حاج سید محمد طباطبائی یزدی »نیز شرکت جست و در حمله سختی که به قوای انگلیس نمودند،تعداد چهار هزار تن از نیروهای بیگانه را از پای درآوردند وشکست فاحشی به نیروهای مهاجم وارد آوردند و در این حمله بود که فرزند دلبند ومورد علاقه پدر به فیض شهادت نائل آمد و جنازه او را با کمال احترام از کاظمین به نجف حمل نمودند و به صحن مطهر علوی رساندند.عده ای از شاگردان سید،متحیربودند که چگونه این خبر تاسف آور را به پدر پیر برسانند.روضه خوانی با خود همراه داشتند،اینگونه خبر را به او رساندند که جنازه ای در صحن مطهر هست که ولایت نمازاو به عهده شماست،ولی او که تحصیل کرده مکتب مبارزه و شهادت بود،هرگز ازشنیدن این خبر،آن گونه که انتظار می رفت،ناراحت نگردید و کلمه مبارکه «انا لله و اناالیه راجعون »را سردادند.مطابق نقل برخی از ثقات فتوایی هم در رابطه با دفاع از اوصادر گردیده است که از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.
شخصیت سید از زبان بیگانه:
یکی از سران انگلیس که در حدود سال 1333 موفق به ملاقات سید شده بود،در این خصوص چنین می گوید:
«سید که بسیار پیر بود و عمامه کوچک سفیدی بر سر داشت(گویا در منزلشان عمامه کوچک سفیدی بر سر می بستند)و محاسن و ناخنهایش با حنای قرمز خیلی خوب رنگ شده بود و درخشندگی خاصی داشت،بیرون آمد و با کمال سردی وبی اعتنایی به ما خوش آمد گفت و ما را روی حصیری که در بیرون اتاقش افتاده بود،نزدیک خود نشاند.من متوجه تاثیر و نفوذ زیاد و حسن شهرت او بودم،در خطوطصورت او قوه جاذبه ای وجود داشت و چشمانش خاکستری و خسته می نمود و دروجود نحیف و خسته او یک قدرت و نفوذ خارق العاده در حرکت،و بیان او سحر آمیزبود که من کمتر در کشورهای اسلامی نظیر آن را دیده بودم.»و بعد می گوید:«سید باکمال وقار پاکت پول ما را به طرف ما پس زده و با عزمی راسخ گفت که هنوز موقع آن نرسیده است »تا آنجا که می گوید:
«من اطمینان حاصل کردم که با او نمی توان صحبت کرد و مقام عالی او قابل خرید و فروش نیست و بسیار خوشوقت است که در این باب با او صحبتی ننمائیم والبته چنین وضعی را در کشورهای مصر و حجاز که همه برای پول به دنبال ما می دوندنمی توان یافت.» (2)
فتوای او درباره جهاد با استعمار غرب:
در آن هنگام که دولت ایتالیا فتوای خود را برای اشغال لیبی در شمال آفریقا به حرکت درآورده بود و مملکت ایران نیز از سوی همسایه شمالی در اشغال نیروهای روس،و از جنوب مورد هجوم استعمار انگلیس بود،آن مرحوم فتوای زیر را صادرکرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب[لیبی]حمله نموده و از طرفی روسها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند،و انگلیسیها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده اند،بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود رابرای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند.و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران هیچ فروگذار نکنند،زیرا این عمل از مهم ترین فرایض اسلامی است تا به یاری خداوند دومملکت اسلامی از تهاجم صلیبیها محفوظ بماند.»
محمد کاظم طباطبایی
وفات او:
او پس از عمری مبارزه و تلاش در راه تثبیت فرهنگ آل محمد(ص)،در 28رجب 1337 ه.ق در نجف اشرف،در نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست.و در کناردرب طوسی از صحن مقدس مرتضوی مدفون گردید و در بلاد شیعه مجالس ترحیم ترحیم متعددی به احترام او برگزار گردید و شهرستان یزد چهل روز در عزای او عزادار،و مجلس ترحیم برقرار بود. (3)
روحش شاد و رهرو راهش فراوان باد.
بسم الله الرحمن الرحیم و به ثقفی و اعتمادی
الحمد لله الذی شرح صدور العلماء و فضل مدادهم علی دماءالشهداء و صلی الله علی خیر خلقه خاتم الانبیاء و اله الائمة المعصومین الامناء و لعنة الله علی مخالفیهم و معاندیهم الی یوم الجزاء و بعد بر کافه اخوان مؤمنین و شیعیان حضرت امیر المؤمنین علیه السلام مخفی نماند که جناب مستطاب صفوة العلماءالراشدین المؤید المسدد اقای شیخ محمد اقا لنکرانی دام تاییده از قبل این جانب ماذون میباشند در تصدی امور حسبیه که جواز و نفوذ ان متوقف بر اذن فقیه جامع الشرائط است بشرط مراعات کمال احتیاط در آن و هم چنین ماذون هستنددر قبض حقوق شرعیه از خمس و زکوة و مظالم و مال امام علیه السلام و ارسال نزد این جانب و رسانیدن قبض وصول را بصاحبان حقوق زاد الله تعالی فی تاییداته الاحقر محمد کاظم الطباطبائی
دستخط مرحوم صاحب عروة
پی نوشتها:
1- ریحانة الادب،ج6،ص 392
2- مجله نور علم،دوره دوم،شماره سوم،ص 82.
3- الذریعه،ج 15،ص 352.
در مورد بررسی زندگی ایشان می توان به منابع زیر مراجعه نمود:
احسن الودیعه فی تراجم مشاهیر مجتهدی الشیعه،ج 1،ص 152 تا156- اعیان الشیعه،ج 46،ص 206 و207- الفوائد الرضویه،ص 596 تا 598- معجم المؤلفین،ج 11،ص 156 تا157- معجم رجال الفکر والادب خلال الف عام،ص 285- علمای معاصرین،ص 113 و 114- ماضی النجف و حاضرها،ج 3،ص 8،9،121 و 198- مجله نور علم،دوره دوم،شماره 3،صفحات 76 تا86.