ماهان شبکه ایرانیان

شورش یزید بن مهلب و شورشی دیگر در افریقا

سی سال آخر خلافت امویان همراه با شورشهای فراوانی بود که از چند ناحیه و با انگیزه های مختلف صورت می گرفت. فرصت طلبانی چون یزید بن مهلب، عدالت خواهانی چون حارث بن سریج، علویانی چون «زید بن علی » و فرزندش یحیی، خوارج و نیز عباسیان که در نهایت این گروه از ثمره آن نبردها و مبارزات بهره مند شدند، در این شمار بودند.

سی سال آخر خلافت امویان همراه با شورشهای فراوانی بود که از چند ناحیه و با انگیزه های مختلف صورت می گرفت. فرصت طلبانی چون یزید بن مهلب، عدالت خواهانی چون حارث بن سریج، علویانی چون «زید بن علی » و فرزندش یحیی، خوارج و نیز عباسیان که در نهایت این گروه از ثمره آن نبردها و مبارزات بهره مند شدند، در این شمار بودند.

در سال 102 هجری، یزید بن مهلب در عراق شورشی را به راه انداخت. او فرزند مهلب بن ابی صفره از قبیله ازد بود که شهرتش مدیون نبردهایش با خوارج در عهد عبد الله بن زبیر و نیز عبد الملک بن مروان بود. یزید در عهد سلیمان بن عبد الملک به کومت خراسان منصوب شده و فتوحات چندی در آن نواحی و نیز گرگان داشت. با روی کار آمدن عمر بن عبد العزیز او به زندان افتاد زیرا اموالی را که گفته بود از غنایم بدست آورده به حکومت نپرداخته بود. (1) او در زندان بود که یزید بن عبد الملک به خلافت رسید و وی از ترس کشته شدن به عراق گریخت. حاکم بصره عدی بن ارطاة بود. او به دستور یزید بن عبدالملک، فرزندان و خانواده یزید بن مهلب را زندانی کرد. یزید بن مهلب توانست با سیاست مناسب شماری از قبایل را گرد خویش جمع کرده و با بذل و بخششی که از خود نشان داد حدود سه هزار نفر را بگرد خویش فراهم آورد. (2) در یک درگیری که بین عدی بن ارطاة همراه با جمعی از بصریان و نیز شامیان که در آنجا ساکن بودند از یک طرف و یزید بن مهلب از طرف دیگر رخ داد، سپاه اموی شکست خورده و بصره بدست یزید افتاد. (3) این پیروزی سبب شد تا در ناحیه شرق، اهواز، کرمان، مکران، سند، هند و. . . در اختیار او قرار گیرد. وی حاکمانی برای آن مناطق گسیل کرد. اما از طرف غرب، سپاه شام بود که امویان آنها را به عنوان «جنود الله » خطاب کرده (4) شورشیان عراق را با آن می ترساندند. تجربه های پیشین نشان داده بود که به هر روی جای ترس نیز دارد، زیرا عراق بارها طعم شکست را از آنها چشیده بود و البته این بار نیز در نهایت چنین شد.

مردم بصره که خود را از شر امویان راحت می دیدند بر اساس «عمل به کتاب خدا و سنت رسول الله (ص) » با یزید بیعت کرده و شرط کردند تا سیره حجاج فاسق را به آنها بازنگرداند. (5) یزید به مردم گفت که جهاد با امویان برتر از جهاد با کفار و دیلم است. (6)

برای برخی از بصری ها روشن بود که یزید بن مهلب تاکنون در اختیار امویان بوده و همانند آنان در حق مردم ظلم می کرده و امروز که منافعش در خطر افتاده شعار عمل به کتاب خدا و سیره رسول الله (ص) را مطرح کرده است. حسن بصری از این افراد بود و با موقعیتی که داشت مردم را تحریک می کرد تا از یزید حمایت نکنند. دلیل او همین بود که یزید تا دیروز همراه امویان به مردم ظلم می کرده است. (7) مردم در برابر او گفتند: او ما را دعوت به سنت «عمرین » می کند!آنها به حسن بصری اظهار می کردند که چرا حمایت از فساق شام می کند، فساقی که حرم خدا و رسول را از بین برده و سه روز اهل مدینه را کشتند. (8) تا زمانی که یزید بن مهلب در بصره بود حسن بصری ساکت ماند. اما با خارج شدن یزید از شهر بصره که به قصد رویارویی با سپاه اعزامی شام رفته بود، باز به تبلیغات خود ادامه داد. موقعیت او در بصره سبب شد تا کسانی از مردم از حمایت از یزید خودداری کنند. مروان بن مهلب جانشین برادرش یزید در بصره درباره حسن می گفت: او تنها فرومایگان ابله و علوج بصره- که به احتمال قوی اشاره به عجمان بوده- جذب کرده است. مردم با شنیدن این سخن بر آن شدند تا به دفاع از حسن بصری شورش کنند، اما او مانع شد. (9)

یزید بن عبد الملک که خطر را بسیار جدی تلقی می کرد مسلمة بن عبد الملک را که معمولا فرماندهی جنگهای اعراب مسلمان را با رومیان بر عهده داشت با سپاهی به عراق فرستاد. ابن مهلب قبل از تصمیم به رویارویی با او، با یاران مشورت کرد. پیشنهاد برخی از آنها این بود که به سمت شرق رفته و در حد فاصل فارس و جبل خراسان سکنی گیرند. در این صورت هم ایمن خواهند بود و هم کسانی به آنها خواهند پیوست. پیشنهاد دیگر آن بود که به «موصل » بروند. (10) اما یزید نپذیرفت، سپاه شام حدود 50 هزار نفر بود. یزید بن مهلب آن سپاه را ناچیز خواند و درباره آنها گفت: بیشتر آنان از جرامقه، انباط، جراجمه و سقالبه و نژادهای دیگرند که همگی کشاورز و اوباش می باشند! (11) این مساله با توجه به نکته ای که از قول برادر وی درباره علوج بصره گذشت، نشان می دهد که حرکت یزید جنبه عربی و حتی اشرافی داشته و در استفاده از موالی هیچ کوششی نکرده است.

در آغاز درگیری، به یزید پیشنهاد مصالحه شد، اما او جنگ را ترجیح داد. جنگ با سه هزار کشته خاتمه پذیرفت. در میان کشته شدگان جدای از یزید، چهار برادر او نیز کشته شدند. (12) بسیاری از اسرای بصری نیز با اینکه اظهار می کردند با کوتاهی در جنگ به نفع ابن مهلب، موجبات پیروزی شامیان را فراهم کرده اند، کشته شدند. (13) این جنگ در منطقه «عقر» نزدیک کوفه، در صفر سال 102 هجری رخ داد و به نام «یوم العقر» مشهور شد. بقایای خانواده ابن مهلب از بصره به سمت شرق گریختند، اما آنان نیز مورد تعقیب نیروهای شام قرار گرفته و همگی آنان در منطقه «قندایل » در هند کشته شدند. در آن درگیری، عراقیهایی چون «نعمان بن ابراهیم بن اشتر و نیز محمد بن اسحاق بن اشعث نیز حضور داشتند که کشته شدند. (14)

باید دانست که سرنوشت بیشتر عمال و حکام اموی چنین بود که یا در راس کومت بودند و یا در زندان. زندانیان آنها نیز نوعا کشته می شدند. از یزید بن ملهب پرسیدند: چرا خانه ای برای خود نمی سازی؟گفت: منزل من یا دارالاماره است و یا زندان، (15) شاید نمی توانست تصور کند که قبر منزل سوم اوست.

از جمله شاعرانی که دورادور از یزید بن مهلب حمایت می کرد «ثابت قطنه » شاعر مرجئی مذهب معروفی بود که آن زمان در فتوحاتی که در شرق جریان داشت، شرکت داشت. او از همانجا، مردم را به حمایت یزید بن مهلب تحریض می کرد، ابو الفرج اصفهانی شرح حال مختصری از او آورده و او را از مرجئه دانسته است. او در شعر مفصلی از یزید بن مهلب ستایش کرده و او را در جنگ با بنی امیه تحریض کرده است. (16) بعدها نیز که یزید شکست خورد ثابت قطنه در شعری مردمی که او را تنها گذارده بود مذمت نمود. (17)

در مجموع آنچه می توان درباره شورش یزید بن مهلب گفت اینکه او فرصت طلبی بود که بعد از سالها ظلم به مردم صرفا بخاطر آنکه مغضوب حکومت بنی امیه واقع شده بود سر به شورش برداشت. مردم نیز که از ظلم امویان و بویژه تحقیر شامیان نسبت به عراق خسته بودند چندی با او همراهی می کردند. گرچه در این کار جدیت نکرده و به همین دلیل شکست خوردند.

در ادامه سخن از شورش یزید بن مهلب در این سال اشاره به قیام دیگری نیز در افریقا ضروری است. در نقلی که طبری آورده گفته شده است که در این سال، یزید بن ابی مسلم » خواست تا سیاست حجاج بن یوسف ثقفی را در عراق که گرفتن جزیه از مسلمانانی بود که پیش از آن غیر مسلمان بوده و جزیه می پرداختند، پیاده کند. اما مردم اجازه اجرای چنین سیاست را به او نداده و او را به قتل رساندند. در عین حال آنان سلطه امویان را نفی نکردند و محمد بن یزید الانصاری را که پیش از آن حاکم آنها بود به امارت خود برگزیدند. نامه ای نیز به یزید بن عبد الملک نوشته و در آن گفتند که خلع طاعت نکرده اند. یزید بن عبد الملک در پاسخ نوشت که او از عمل یزید بن ابی مسلم راضی نبوده و محمد بن یزید را تایید می کند. (18) گفتنی است که یزید بن ابی مسلم قبل از این کاتب حجاج بوده و به تقلید از وی می خواسته است تا سیاست او را اجرا کند. (19)

پی نوشت ها:

1. التنبیه و الاشراف، ص 277

2. الفتوح، ج 8، ص 3

3. همان، ج 8، ص 5

4. همان، ج 8، صص 7، 21

5. تاریخ الطبری، ج 5، ص 335، نک: الفتوح، ج 8، ص 8

6. تاریخ الطبری، ج 5، ص 335

7. همان، ج 5، ص 336

8. الفتوح، ج 8، ص 9

9. همان، ج 8، ص 14، تاریخ الطبری، ج 5، ص 341

10. تاریخ الطبری، ج 5، ص 337، الفتوح، ج 8، ص 13

11. الفتوح، ج 8، ص 14

12. همان، ج 8، ص 19

13. همان، ج 8، صص 22- 20

14. همان، ج 8، ص 24

15. عیون الاخبار، ج 1، صص 233، 312

16. الاغانی، ج 14، صص 278- 277

17. الاغانی، ج 14، ص 279

18. تاریخ الطبری، ج 5، ص 359، الکامل التاریخ، ج 5، ص 101

19. نک: النجوم الزاهرة، ج 1، ص 245

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان