شناسه : ۳۰۸۱۴۲ - پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۲۳
تفسیر تنزیلی معرفتزا نیست
گروه اندیشه: فرشچیان معتقد است که پایههای تفسیر تنزیلی ظنی است و نمیتواند معرفتزا باشد؛ لذا چه تضمینی هست که قداست قرآن با چنین تفسیری در میان مردم حفظ شود؟ بلکه بالعکس، غلبه دید غیردقیق، چنین احتمالی را بالا میبرد.
رضا فرشچیان، دانشیاردانشگاه شهید باهنر کرمان و نویسنده مقاله «نقدی بر تفسیر به ترتیب نزول»، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان با تفسیر تنزیلی به تربیت قرآنی دست یافت؟ گفت: تفسیر تنزیلی عملا امکان پذیر نیست و اگر شدنی بود احتمال داشت که ما به تربیت قرآنی دست پیدا بکنیم.
تفسیر تنزیلی ممکن نیست
فرشچیان ادامه داد: جامعه امروزی، جامعه روزگار نزول نیست که بتوانیم احکام قرآن را به همان صورت چه در مسائل فردی و یااجتماعی اجرا کنیم. اگر پیامبر (ص) شراب را طبق قرآن کریم، و بنا به حکمتی به صورت تدریجی در جامعه آن روز تحریم کرد، جامعه امروز، آن محیط عصر نزول نیست که بتوان همان راهکار را پی گرفت.
فرشچیان افزود: بنابراین تفسیر تنزیلی دو مشکل اساسی دارد، اول این که عملا امکان ندارد و دوم اینکه اگر امکان داشته باشد هم دیگر این جامعه آن جامعه نیست و نمیتوانیم محتوا را در ظرفی پیاده کنیم که تفاوت عمده با جامعه عصر نزول دارد.
نویسنده مقاله «نقدی بر تفسیر به ترتیب نزول» در پاسخ به این پرسش که آیا بیان شما در این خصوص که نمیتوان راهکار به دست آمده از تفسیر تنزیلی را در زمان حاضر اجرا کرد، با فرازمان و فرامکانی بودن قرآن در تعارض نیست؟ گفت: بحث آموزهها و معارف قرآنی که جاودان است یک بحث است و راه کار اجرای آن بحثی دیگر، آیا لازمه جاودان بودن معارف قرآنی، جاودان بودن راهکارها نیز می باشد؟ آیا دعوت قرآن کریم به آمادگی برای مبارزه امروزه با ساخت نیزه و شمشیر پاسخ داده میشود یا راهکار متفاوت است؟ بله اگر بتوانیم چنین راهکاری را استخراج کنیم به شرط فراهم بودن سایر شروط میتوانیم آن را انطباق دهیم. اما چگونه چنین امکانی وجود دارد؟ زمانی که ما روایت متقنی از ترتیب نزول نداریم و جامعه و شرایط حاکم برآن نیز تغییر کرده است.
تاریخ نزول ظنی است
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه داد: در نامهای به یکی از نویسندگان تفسیر تنزیلی بیان کردم که دلیل متقنی وجود ندارد که ترتیب نزولی که در دست داریم، همان ترتیبی باشد که قرآن به آن صورت نزول یافته است برای نمونه دکتر رامیار در انتهای کتاب تاریخ قرآن خود 17 فهرست برای ترتیب نزول سورهها ارائه داده است، این فهرستها با هم متفاوت هستند. حتی روایاتی که از امیرالمومنین(ع) درباره ترتیب نزول سور قرآنی وجود دارد با هم و با دیگر فهرستها تفاوت دارد و وقتی تاریخ گزارش واحدی به ما نمیدهد و مسئله ظنی است، چطور میتوان به تفسیر نزول دست پیدا بکنیم و ایشان به من جواب داد که خود به دنبال تهیه فهرست ترتیب نزول سورهها هستیم. در صورتی که ایشان جدول تازهای ارائه دهند، به فهرستهای موجود یک فهرست اضافه خواهد شد.
راهکارهای قرآنی مربوط به دوران نزول است
فرشچیان تصریح کرد: عملا امکان ارائه تفسیر تنزیلی نیست، اما اگر بتوانیم راهکاری استخراج کنیم، باید ببینیم در این ظرف جواب میدهد و یا نمیدهد و دلیلی وجود ندارد که تمام راهکارهایی که پیامبر اکرم(ص) در جامعه عصر نزول داشتند امروز هم جواب بدهد. بالاخره در آن زمان افرادی با افکار و فرهنگ متفاوت میزیستهاند که آن افراد و آن شرایط و ظروف اکنون وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه باهنر کرمان افزود: نکتهای که وجود دارد این است که آیا ما اجازه داریم همه چیز را با دلایل و استدلالهای عقلی، توجیه کنیم و یا خیر؟ منظور بنده این نیست که نقش استدلال عقلی را کم بدانم و یا اصلا آن را نادیده بگیرم، اما بحث اینجاست که هر علمی راهکارهای خودش را دارد. در این مورد آیا میتوان پیشفرضهای کلامی را برای اثبات صحت یک نوع از تفسیر اعمال کرد؟ کما اینکه ما نمیتوانیم با یک پیشفرض صرفا کلامی به اثبات یا نفی یک بحث تاریخی اقدام کنیم.
فرشچیان تصریح کرد: فرض کنید شبههای تاریخی وجود دارد که آیا واقعهای روی داده است و یا خیر، راه اینکه بدانیم این واقعه اتفاق افتاده است، چیست؟ راه این کار این است که باید به منابع تاریخی رجوع کرده و ادعای خود را اثبات کنیم. عدهای میگویند چون قبول این رویداد با معتقدات کلامی هماهنگ نیست، پس در عالم واقع نیز اتفاق نیافتاده است. این یعنی خلط مباحث تاریخی و کلامی و در تفسیر هم این مسئله ممکن است روی داده باشد.
وی با بیان اینکه ما نمیتوانیم برای اینکه روشی تفسیری را صحیح بیانگاریم به پیش فرضی کلامی استناد کنیم، گفت: راه این است که به مبانی شناخته شده در روششناسی تفسیر مراجعه بکنیم و نمیتوانیم مباحثی را که مفسران و قرآن پژوهان پی افکندهاند را نادیده بگیریم و به راهی متمسک بشویم که خارج از آن مبانی است. باید در باره این مسئله تأمل کرد و بعید میدانم با پیشفرضی کلامی بتوان روش تفسیری را اثبات یا رد کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان افزود: وقتی ما میگوییم یک روش تفسیری درست است و یا خیر، باید مبانی محکمی داشته باشیم که بر اساس این مبانی ادعایی را اثبات و یا رد کنیم.
اینکه کدام آیات «ناسخ و منسوخ»اند؛ مشخص نیست
فرشچیان در پاسخ این پرسش که ارزیابی شما از اینکه برخی معتقدند تقسیم آیات به «مکی و مدنی» و «ناسخ و منسوخ» پیشینه تفسیر تنزیلی در سنت ماست چیست؟ گفت: این مسئله متوقف بر این است که ما چنین تقسیم روشنی داشته باشیم، در حالی که قطعا مشخص نیست که این آیات کدام آیات هستند.
وی ادامه داد: سیوطی 20 آیه را منسوخ دانسته است و این در حالی است که حضرت آیتالله خویی در البیان تنها یک آیه را نمونه منسوخ دانستهاست. بله این تقسیمات وجود داشته است، اما چگونه میتوان بر این مبنا اقدام به تفسیر تنزیلی برای کل قرآن کرد؟ بلی «مکی و مدنی» و «ناسخ و منسوخ» داشتهایم، اما مشخص نیست این سور و آیات دقیقا کداماند. با وجود این اختلافها در خصوص مکی و مدنی و ناسخ و منسوخ چگونه میتوانیم تفسیری برای تمام قرآن با این فرض بنویسیم؟
فرشچیان در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه بر اساس باور مشترک تاریخی، قرآن به تدریج نازل شده است، آیا گفتن این که ما روایت قطعی از تفسیر نزول نداریم، میتواند دلیل موجهی برای تلاش نکردن برای شناختن این تدریج باشد؟ گفت: بله این دلیلی برای این نیست که ما به دنبال شناختن تدریج نزول نرویم، اما وقتی این ترتیب را پیدا کردیم می توان به تفسیر تنزیلی اقدام کرد. ما که نمیتوانیم بر مبنای یک فرض، دورهای کامل از تفسیر قرآن کریم را بنویسیم. اگر بخواهیم همانند برخی معتقدان به درستی شیوه تفسیر قرآن کریم بنا بر ترتیب نزول وارد مباحث کلامی شویم، میتوان گفت اگر چنین روشی درست بود و حکمت خدا آن را اقتضا میکرد، چرا قرآن بر این اساس تنظیم نشده است؟ چرا معصومان مردم را به این شیوه فرا نخواندهاند؟
وی ادامه داد: البته من موافق نیستم که این مباحث را با مبانی و روشهای تفسیری خلط کنیم، اما اگر قرار است توجیهی کلامی در خصوص این تفسیر بشنویم، میتوانیم این سوال را بپرسیم که اگر این مبنا این همه مهم است که ما مجبور باشیم چنین کاری انجام دهیم، چگونه با حکمت الهی سازگار است و چرا قرآن بر همین اساس تنظیم نشده است.
تفسیر تنزیلی؛ تضعیف قداست قرآن
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در پاسخ به این پرسش که با توجه به آنچه در رویکرد هرمنوتیک گفته میشود، مفسر با مجموعهای از پیشفرضها به سراغ قرآن میرود، در این صورت چه اشکالی دارد که مفسر با پیشفرض قرار دادن یک جدول از نزول به تفسیر بپردازد و بر این اساس تفاسیر تنزیلی متفاوتی داشته باشیم؟ گفت: به نظر میرسد این کار اشکالی نداشته باشد اما اگر بخواهیم آن را به عنوان یک تفسیر که عموم مردم آن را تعبیرواقعی کلام خداوند میدانند، مطرح کنیم چه اتفاقی روی میدهد؟ مردم ما به تفاسیر چگونه نگاه می کنند؟ بیشتر فکر میکنند آنچه مفسر گفته است، بیان همان چیزی است که خداوند گفته است. حتی مفسر در پی بیان و کشف معنای آیات قرآن است که بتواند پرده ابهام را به کنار زده و به مراد الهی دست پیدا کند. بله میتوان الگویی را مطرح کرد و کتابی نوشت اما نباید اسم آن را تفسیر قرآن گذاشت.
فرشچیان ادامه داد: چه اطمینانی است که اگر تفسیری از سوره علق شروع شود مردم به اصل قرآن شک نکنند و بگویند نکند قرآن این بوده و قرنها به ما قرآن دیگری را معرفی کردهاند. آیا تضمینی است که قداست قرآن با چنین تفسیری در میان مردم حفظ شود؟ متاسفانه غلبه دید غیردقیق، چنین احتمالی را بالا میبرد.
وی افزود: فردی را دیدم که با توجه به جدولی از ترتیب نزول سورهها که در انتهای یکی از ترجمههای قرآن کریم مشاهده کرده بود، این طور فکر کرده بود که ما قرآنی با چنین ترتیبی داریم. اگر ما این باور را گسترش بدهیم، مردم به چه چشمی به قرآن نگاه خواهند کرد؟ آیا ما یک سند بیشتر در دسترس داریم که ماندگار و معجزه پیامبر(ص) باشد، بنابراین نباید آن را دستخوش تردیدها بکنیم و با یک پیشفرض ظنی، مردم را دچار تردید سازیم. زمانی که مبنای محکمی وجود ندارد، طرح چنین جداولی و القا ترتیبهای دیگری چه نتیجهای به دنبال خواهد داشت؟
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در پاسخ به این پرسش که مفسران تنزیلی چه بحثی در خصوص نزول تدریجی آیات و یا سور دارند، گفت: از گذشته این اختلافات بوده است که ترتیب آیات و سورهها در قرآن کریم توقیفی است و یا اجتهادی. بیشتر مسلمانان معتقد هستند که ترتیب آیات توقیفی است و اما درباره ترتیب سورهها و اجتهادی بودن آنها اختلافها گستردهتر است.
فرشچیان افزود: بنده در مقالهای با عنوان «نقدی بر تفسیر به ترتیب نزول» به این مسئله پرداختهام. نگاه نویسندگان سه تفسیر نزولی: «بیان المعانی»، «التفسیر الحدیث» و «پا به پای وحی» را به این مسأله نشان داداه ام. در تفسیر سوم مولف حتی با فرمولی به دنبال دستیافتن به ترتیب نزول آیات هم میباشد.
فرشچیان افزود: با این حال دو نفر از اینان خود به توقیفی بودن ترتیب آیات اصرار دارند و در آن مقاله بیان کردهام که نمیتوان تعجب خود را پنهان کرد که چطور این افراد با اعتقاد به این مسئله، قرآن را به صورت تنزیلی تفسیر میکنند.
وی تصریح کرد: اختلافات در این زمینه وجود دارد، ولی از دید بنده درست نیست که اختلافات را دامن بزنیم. توجه میفرمایید که مسلمانان نخستین حتی با گذاشتن علائم اعرابی قرآن نیز مخالفت میکردند و معتقد بودند که صرفا باید تنها متن قرآن کریم در اختیار مردم قرار بگیرد. مسلمانان چنین دیدی دارند و نمیخواهند که قداست قرآن خدشهدار شود و چیز دیگری از قرآن در ذهن مردم جای بگیرد و به دنبال آن هستند که قرآن همانطور که روز اول نوشته شده است، حفظ شود. حال اینکه ما بیاییم و ترتیب سور یا آیات را در تفسیر جابجا کنیم، هر چند به دنبال آن نبودهایم که کل قرآن را زیر سوال ببریم، اما خود به خود این ذهنیت ایجاد میشود.
وی در پایان گفت: زمانی می توان درستی دیدگاهی را باور کرد که بر پایههای یقینی استوار باشد و این در حالی است که پایه اصلی این دیدگاه فرضی است و معتقدان به آن بنا بر حدس و گمان، ترتیبی از چندین فهرست از سور را مبنا قرار داده و به تفسیر قرآن روی میآورند، آیا می توان به حقیقت رسید؟ و به تعبیر زیبای قرآن کریم «…إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ
شَیْئًا …: گمان به هیچ وجه [آدمى را] از حقیقت بى
نیاز نمى گرداند»(یونس/36).
میثم قهوهچیان