سناریوی تکراری نارضایتی و دعوای مادرشوهر و عروس، حدیثی کهن و تمام ناشدنی است. دختر جوان، شوهرش را دربست برای خود میخواهد و مادر همسرش را نه یک آشنای صمیمی، بزرگتر و مشاور مهربان، بلکه حریفی زورآزما و پرکینه میپندارد و مادرشوهر هم اگر دختر تازه از راه رسیده را رباینده جگرگوشهاش نداند، دست کم همراه بیتجربه و انحصارطلب پسرش میبیند. مادرشوهر پخته و نگران، میخواهد از دختر جوان، زنی پرتلاش و مهربان برای فرزندش و دوستی بیتکلف و خوشبرخورد برای خانوادهاش بسازد و دختر نیز نگران است که استقلال و آزادی خود و همسرش از بین برود و نهال تازهرسته زندگی مشترکشان ریشه ندواند و محکم نشود. هر دو نیتهای خوب و خیری دارند، اما افکار مزاحمشان نمیگذارد با گفتاری زیبا و رفتاری نرم مقصود خود را پیش ببرند.
وظیفه اصلی و البته بسیار سخت مرد جوان و گاهی زن جوان، تنظیم روابط به گونهای است که مادر و همسرش هر دو برنده شوند. در رابطه برنده- برنده فضای زندگی خانوادگی و خویشاوندی با محبت، احترام، اعتماد و گفتوگوی دوستانه، گرم و روشن میشود.
بخشی از کارهایی که زن یا مرد جوان وظیفه دارند برای آرامش مادر و همسرشان انجام دهند:
- برنیانگیختن حساسیتها
- منتقل نکردن ناراحتیهای یک نفر به دیگری
- دفاع منصفانه از طرفی که حقش پایمال میشود
- شکیبایی و مدارا
- تنظیم برنامهها به صورتی که نه قطع رابطه شود و نه آزادی و استقلال زندگی خانوادگی آسیب ببیند
- روشن کردن برداشتها و افکار منفی که عامل قوی پنهان در شکلگیری هیجانات منفی و راهاندازی رفتارهای ناهنجار هستند و وقتگذاری و بهکارگیری روشی منطقی و ملایم برای اصلاح آن اندیشههای نادرست
- مشورت و رایزنی با مشاوری متعهد و متخصص
ریشهشناسی
از اشتباهات رایج پیش از ازدواج برخی دختران و پسران آن است که به بهانههای واهی، نقش والدین خود را در تصمیم مهم زندگی یعنی انتخاب همسر و ازدواج بیاهمیت میدانند که بیشتر وقتها ردپایش تا پس از ازدواج قابلتعقیب است؛ ازاینرو در عمل، ایشان را چونان تماشاچی کنار گود، متوقع بر حمایت مالی و مشوق خویش میپندارند؛ اگر تشویق کنند که وظیفه تلقی میشود و اگر سرزنش کنند، تماشاچینما فرض میشوند. درحالیکه بیش از هر فرزندی در داخل گود زندگی، قلب همان پدر و مادر تماشاچی است که برای هر موفقیت شاد گشته و برای هر زمین خوردنی، دلنگران میشود.
تأکید مشاوران ازدواج بر اهمیت نقش پدر و مادر در انتخاب و همراهی با ایشان در نخستین مراحل آشنایی و مهمتر از آن، مشورت با ایشان در تصمیم نهایی، غیر از فواید بسیاری که بر فرایند آشنایی تا ازدواج مترتب است، برکات بسیاری بر زندگی زناشویی و استحکام خانواده دارد.
برخی دلایل ترفیع جایگاه ارجمند پدر و مادر در فرایند انتخاب همسر توسط فرزندان و تداوم و ماندگاری آثار آن پس از ازدواج، از این قرار است:
- سلامت و ایمنی در روابط قبل از ازدواج برای انتخاب آگاهانه و زندگی پایدار
آگاهی خانوادهها در آغاز آشنایی، باعث سلامت در رفتوآمدها و در فضایی به دور از احساس و وابستگی میگردد و همین امر مانع تصمیم پرخطرعاشقانه آنها خواهد شد. گاهی برخی والدین چنین میپندارند که به سبب لزوم واگذاری انتخاب و تصمیم نهایی به فرزندان، نقش آنها کمرنگ و در این فرایند گویی وظیفهشان فقط دریافت ابلاغ نهایی است و بس! نظارت، مشورت و همراهی والدین از ضروریترین اقدامات برای یک انتخاب مناسب در ازدواج است. گویی حمایت چند جانبه والدین در دوره پس از ازدواج در گرو همراهی و همیاری ایشان از آغازین روزهای فرایند انتخاب است.
- احترام امامزاده را متولیاش دارد
وقتی پسر یا دختری در آغاز آشنایی، پدر و مادر خود را به احترام نام میبرد و در تمام امور خود، ایشان را نخستین مشاوران خویش معرفی میکند، بیتردید طرف مقابل او و خانوادهاش هم جایگاه بلند و ارجمندی برای خانواده عروس یا داماد خود قائل خواهد بود. این احترام و اکرام به تدریج و به واسطه عملکرد فرزند خانواده در نگاه همسر و والدین او شکل میگیرد. وقتی پسر یا دختری، پدر و مادرش را در حضور یا غیاب همسرش کوچک میشمارد، احترام نمیکند، مورد مشورت قرار نمیدهد، مؤدبانه نام نمیبرد، با ادبیات تکریم گفتوگو نمیکند، نباید روابط مطلوبی میان همسر با والدینش را انتظار داشته باشد! قویترین ذهنیت ما نسبت به افرادی که تازه با آنها آشنا میشویم، خواسته یا ناخواسته، متأثر از عملکرد کسی است که مدتها با آن افراد زندگی کرده است. جالب اینکه این موضوع از آنسو نیز قابلتأمل است. بهعبارتدیگر، اگر زنی در گذر زندگی و معاشرت همسرش با والدین ببیند که پدر همسرش، شوهرش را مسئولیتپذیر نمیداند، بهتدریج بر جایگاه و نقش مردانگی او در خانه و خانواده اثر منفی گذارده و روابط زناشویی آنها را به سمت تنشهای احتمالی سوق میدهد!
چه نیکوست که گوشهای از حقوق پدر و مادر را از زبان امام کاظم- علیهالسلام – بشنویم که فرمودند: مردی از پیامبر خدا ـ که سلام خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمودند:
1- او را با نام صدا نکند.
2- در راه رفتن از او جلو نیفتد.
3- پیش از او ننشیند.
4- کاری انجام ندهد که مردم پدرش را دشنام بدهند .
- بشری فراتر از مخلوق و فروتر از خالق!
جایگاه پدر و مادر آنقدر بلند و ارجمند است که خداوند در چهار آیه شریف قرآن کریم، بلافاصله پس از امر به طاعت و بندگی خویش، به نیکی و احسان والدین امر میکند و خدا چه اکسیر اعظمی در انس و مهرورزی فرزند با ایشان قرار داده که چیزی با آن برابری نمیکند.
مردی خدمت پیامبر اکرم ـ که سلام خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ آمد و گفت: پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم؛ ایشان فرمودند: پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست، انس یک روز آنان با تو از جهاد یک سال بهتر است.
آنچه همواره بیش از ظاهر هر چیز اهمیت دارد، برکت آن است. بارها تجربه کردهایم که گاهی اندک متاعی چنان پربرکت است که به کالای ارزشمندی مبدل میشود. خداوند برکت و اثری در دعای پدر و مادر قرار داده است که با دعای دیگران قابل قیاس نیست.
حنان بن سدیر میگوید: در حضور امام صادق- علیهالسلام- بودیم که یکی دیگر از صحابی به نام «میسر» هم در میان ما بود، از رابطه خویشاوندی سخن به میان آمد، امام صادق -علیهالسلام -فرمودند: ای میسر، چند بار اجل و مرگ تو فرا رسیده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خویشاوندانت تأخیر انداخته است، اگر میخواهی خداوند عمر تو را زیاد کند، به پدر و مادرت نیکی کن.
آیا پس از پدر و مادر خویش خویشاوندی نزدیکتر از پدر و مادر همسر وجود دارد!؟
گاهی برخی با آگاهی از اهمیت تکریم و احترام والدین و بهرههای مادی و معنوی بیشمار آن، بستر لازم برای ارتباط همسرشان با خانوادهاش را فراهم نمیآورند؛ حتی گاهی مانع از این ارتباط پربرکت میشوند! بیتردید مراعات احترام پدر و مادر همسر، مطلبی روشن است؛ زیرا کسی که همیار زندگی شما و شریک غم و شادی شماست، دستپرورده آن پدر و مادر و حاصل یک عمر رنج و زحمت آنهاست و پاره تن اوست. وقتی شما با هزار عشق و امید، دست همسرتان را میگیرید و به کاشانه نیک بختی میروید، عقل حکم میکند بهطور طبیعی، از کسانی که او را در دامن مهر و عطوفت خود پرورانده و وی را از گزند خس و خاشاک روزگار در امان داشتهاند و به وقت رسیدن و شادابی، با هزار آرزو به شما هدیه دادهاند، صمیمانه قدردان آنها باشید و احترامشان را بر خود لازم بشمارید. همواره باید خانواده همسر را همچون خانواده خود، کانون مهر و صفا بدانید و با اعضای آن بهتر و صمیمیتر برخورد کنید.
امام صادق- علیهالسلام- فرمودند: هنگامیکه حضرت موسی ـ علیهالسلامـ مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟ خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و هرگز سخنچینی نمیکرد .
اگر به حقیقت در فضای خانواده خود به این دو امر مهم ـ نیکوکاری و عدم سخنچینی ـ بهویژه نسبت به والدین یکدیگر عامل باشیم، ناز و نعمت زیر سایه عرش الهی، وعده خدا در بهشت جاوید اوست.
گاهی برخی همسران از اشتباه و خطای والدین سخن به میان میآورند و از دخالت بیمورد یا کلام ناشایست یا رفتار نامناسب ایشان، خود را ذیحق میدانند که از پدر و مادر خویش یا پدر و مادر همسر کنارهگیری کنند یا با تندی آنها را از خود برانند و سرسنگین شده یا قهر کنند.
امام صادق -علیهالسلام- فرمودند:
کسی که از روی نفرت (نگاه خشمآلود) به پدر و مادرش که به او ستم کردهاند نگاه کند، نمازش به درگاه الهی پذیرفته نمیشود.
همواره به یاد داشته باشیم: همانطور که ادای احترام و تکریم پدر و مادر بر هر فرزندی واجب است، والدین همسر، پدر و مادر اوست و حذف آنها از زندگی برابر است با سردی تدریجی روابط و از هم پاشیده شدن خانواده، فرجام آن خواهد بود.
اما چرا اختلاف؟
جان گاتمن روانشناس معاصر در کتاب «چرا ازدواج موفق، چرا ازدواج ناموفق» مینویسد: چون زنان و مردانی که باهم ازدواج میکنند در پنج زمینه توارثی، فرهنگی، تربیتی، تجربههای زندگی و هدفها و انتظارات از ازدواج تفاوت دارند، طبیعی است که باید باهم اختلاف پیدا کنند و از بروز کشمکشها و درگیریها، دست کم در سالهای اول ازدواج جا نخورند! آرون بک، شناختدرمانگر نامدار نیز در کتاب «عشق هرگز کافی نیست» از این تعجب بعضی همسران جوان که میگویند «باور نمیکردم بعد از ازدواج، با هم اختلاف پیدا کنیم» اظهار شگفتی میکند و توضیح میدهد که پس از دوران رؤیایی نامزدی و عقد ـ وقتی زن و مرد جوان زیر یک سقف قرار میگیرند ـ تفاوتهایی رخ مینماید و افکاری بهسرعت به ذهن آن دو میآیند و تفاوتهای طبیعی و رویدادهای معمولی زندگی را بهگونهای رنجآور و مصیبتبار پردازش میکند، زمینهساز تعارضهای خانوادگی میشود. طبیعی است که این تفاوتها ریشه در خانواده دو طرف دارد و مؤلفه دیگری چون فاصله نسلی بین همسران و خانواده دو طرف میتواند به بستر این اختلافات دامن بزند. غرض این نیست که بگوییم اختلاف خانوادهها بخش جداییناپذیر زندگی امروز است، بلکه هدف توجه دادن همسران به عامل اختلافات و تفاوتهای خانوادگی است که باید پیشگیرانه مدیریت شود.
برای حل اختلافات از خودمان آغاز کنیم
معمولا پس از بروز اختلافات، باب غیبت و سخنچینی آغاز میشود. برای دوری از همۀ گناهان از جمله غیبت ـ که به آبروی افراد آسیب میرساند، صمیمت را کاهش میدهد و اعتماد را بهعنوان سرمایهای خانوادگی از بین میبرد ـ باید خاستگاه روانی و زمینههای شکلگیری آنها را شناخت و نسبت به رفعشان اقدام کرد.
امیرالمؤمنین- علیهالسلام- از غیبت کردن، یعنی پشت سر دیگران سخن گفتن، بهعنوان «تلاش انسان ناتوان» یاد میکند. آری؛ این رفتار منفی نشانه ضعف در ابراز وجود است. کسی که نمیتواند بهدرستی اعتراض کند و حق خود را بگیرد، به دوگونه عمل میکند؛ یا در برخوردها کوتاه میآید و سکوت پیشه میکند و دوباره همین کوتاه آمدن و سکوت کردن باعث غیبت کردن برای جبران ناراحتی درونی میشود و یا اعتراض خود را با تندی و پرخاشگری بیان میکند که این نیز درگیری، قهر و قطع رابطه را در پی دارد.
این افراد که از مهارت ابراز وجود بیبهرهاند، باید یاد بگیرند و تمرین کنند که مؤدبانه و قاطعانه گلایه کرده و حرف خود را بزنند. مؤدبانه یعنی اینکه صدایشان را بلند نکنند و سخنان ناشایست بر زبان نیاورند، و قاطعانه یعنی اینکه ساکت نشوند و خودخوری نکنند، بلکه با لحنی آرام سخن خود را بگویند و در صورت عصبانیت طرف مقابل، خونسردی خود را حفظ کرده و باز آرام و قاطع سخنانشان را تکرار کنند. شما نیز اگر این مهارت را بیاموزید، خواهید دید که هم درونی آرام و آسوده پیدا میکنید و هم با خوشرویی و مهربانی، نه نارضایتی و خشم، با اعضای خانواده همسرتان روبهرو میشوید.
دعا برای یکدیگر
این دستهای خالی و ساده دخیلتان،ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید.
امام سجاد علیهالسلام در دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه به نیکوترین سخن بر پدر و مادر خویش دعا فرمودند و در دعای بیست و پنجم در حق فرزندان خویش دعا نمودند. چه نیکوست که به واسطه انس با این کلمات ارزشمند، در حق یکدیگر و بهویژه برای پدران و مادران خویش بهترینها را به درگاه باری تعالی عرضه بداریم:
خدایا، اگر پدر و مادرم با من به تندی سخن گفتند و رفتار نابهجایی کردند، یا حقی از من تباه کردند و یا در وظیفه خویش در قبال من کوتاهی ورزیدند، من آن حق واجب را بر ایشان بخشیدم و با این کار بر آنان جود و بخشش کردم. از تو میخواهم که پیامدهای آن حق را از ایشان برداری که من در خیرخواهی آن دو تردید ندارم و نمیپذیرم که در خوبی کردن به من درنگ کرده باشند، و دلگیر نیستم که ایشان کارهای مرا عهدهدار بودهاند؛ ای پروردگار من؛ …خدایا، چنان کن که پس از هر نماز خود و در هر ساعتی از روز، یاد ایشان را فراموش نکنم…
باشد که به دعای آن مهربانترین پدر، مشمول دعای پدران و مادران مهربانمان قرار گیریم…