نزار قبانی، ازجمله شاعران عربی بوده که شکل و ساختار قصیده را از قید و بند قافیه آزاد کرد و اشعار نزار نیز درگیر وزن و قافیه نیست.
قبانی، در مجموعه «منشورات فدائیة علی جدران اسرائیل » ، نرمی و لطافت را با شجاعت می آمیزد وبا شیوه مخصوص خود، از ملت فلسطین دفاع می کند.
ای معشوقه ام، عشق
قصیده ای زیبا نوشته بر ماه است
عشق بر تمام برگهای درختان نقاشی شده
و بر پرهای گنجشک ها و قطره های باران مکتوب شده است.
نزار قبانی در سال 1923م. در دمشق متولد شد. خانواده اش از طبقه متوسط جامعه و پدرش از مدافعین آزادی وطن بود که علیه اشغالگران فرانسوی مبارزه می کرد. وی در محضر اساتید بارز و شعرای نامدار تلمذ کرد و سرانجام در رشته حقوق لیسانس گرفت. نزار در سال 1945م. پا به دنیای سیاست نهاد، اما در سال 1966 آن را ترک گفت و در لبنان، مؤسسه انتشاراتی دایر کرد. او در آغاز فعالیت ادبی خود، غزل را دست مایه کاری قرار داد و سپس شعر اجتماعی و سیاسی را نیز تجربه کرد.
زندگی ادبی شاعر
نزار قبانی در شکل و مضمون شعر معاصر عرب، تغییری مهم را ایجاد کرد و به همین سبب محافظه کاران بر او شوریدند و تهمت های مختلفی را به وی نسبت دادند. زن، موضوع اصلی شعر نزار قبانی است، به همین دلیل به «شاعر زن » لقب یافت.
نزار، ازنظر شکل و ساختار شعری ازجمله کسانی بود که قصیده عربی را از قید و بند قافیه آزاد کرد و او در بیشتر اشعارش، ابداع این سبک را پی گرفت، مثل این شعر:
ذات العینین السوداوین
ذات العینین الصاحیتین الممطرتین
لا اطلب ابدا من ربی
الا شیئین
ان احفظ هاتین العینین
ویزید بایامی یومین
کی اکتب شعرا
فی هاتین اللؤلؤتین
ترجمه:
او دارای دو چشم سیاه است
او دو چشم فریادگر بارانی دارد
فقط دو چیز را از خدایم می خواهم:
یکی اینکه این دو چشم زیبا را حفظ کند
و دوم اینکه دو روز بر عمرم بیفزاید
که شعری را دراین دو چشم شبیه لؤلؤ بنویسم.
ازجهت محتوا و مضمون تقریبا همه اشعار نزار، برگرد عشق و محبت و موضوع زن می گردد.
مثل: الحب یا حبیبتی
قصیده جمیلة علی القمر
الحب مرسوم علی جمیع اوراق الشجر
الحب منقوش علی ریش العصافیروحبات المطر
ای معشوقه ام، عشق
قصیده ای زیبا نوشته شده بر ماه است
عشق بر تمام برگهای درختان نقاشی شده
و بر پرهای گنجشک ها و قطرات باران مکتوب شده
کلمات و الفاظ اشعارش به افکار عامه مردم بسیار نزدیک است. در دیوانش، کلمات و تعبیرات نامانوس وجود ندارد. هرگاه اشعارش را می خوانی، به هیچ فرهنگ لغت و مترجمی احتیاج نداری و حتی لازم به دوباره خوانی نیست و معانی کاملا واضح و آشکار است. من پنج مجموعه از اشعار نزار قبانی را مورد بررسی قرار دادم و نقطه نظرهایی را درمورد اشعار این مجموعه ها نوشتم. این مجموعه ها عبارتند از: «قالت لی السمراء» «سمرا به من گفت «کتاب الحب » «کتاب عشق » ، «احلی قصائدی » «شیرین ترین اشعارم » ، «حبیبتی » «معشوقه ام » و «منشورات فدائیة علی جدران اسرائیل » ، «اعلامیه های انقلابی بر دیوار اسراییل.
اولین مجموعه شعری نزار قبانی که در سال 1944م. منتشر شد، «قالت لی السمراء» بود. او در این مجموعه بر طریق قدما گام نهاده است و در این اشعارش وزن و قافیه، کاملا رعایت شده است. مثل:
ترانی احبک؟ لااعلم
سؤال یحیط برالمبهم
و حارالجواب بحنجرتی
وجف النداء... و مات الغم
ترجمه:
آیا فکر می کنی دوستت دارم؟ نمی دانم
سؤال ابهام آلوده ای است
و جواب درگلویم سرگردان ماند
فریاد خشکید و... دهان باز ایستاد
ولی اشعار مجموعه های بعدی نزار، از قید وزن و قافیه رهاست. مثل:
علمنی حبک سیدتی
اسوا عادات
علمنی افتح فنجانی
فی اللیلة آلاف المرات
واجرب طب العطارین
واطرق باب العرافات
علمنی...اخرج من بیتی
واطارد طیفک
حتی حتی
فی اوراق الاعلانات
ای محبوبه ام عشق تو
بدترین عادت ها را به من آموخت
به من آموخت که شبانه هزاران مرتبه فنجانم را بگشایم.
و داروی عطارها را امتحان کنم
و در خانه فالگیرها را بکوبم.
و به من آموخت که از خانه ام خارج شوم
و سایه تو را دنبال کنم... حتی در اعلامیه ها بیشتر تعبیرات شاعر در این مجموعه های شعری، مختص به خود اوست و در دیوان های شاعران دیگر یافت نمی شود. نزار در اشعارش تلاش می کند که بر شعر عرب جامه ای نو بپوشاند. موضوع عشق در این مجموعه ها چون عشق قدیم شعرای عرب نیست که شاعر بر آثار باقی مانده از معشوق می ایستاد و ناله و زاری سرمی داد، و اشعار عاشقانه ایشان گاهی به صد و اندی بیت می رسید، ولی نزار در قصائد خود ایجاز را به کار می برد و گاهی عواطف خود را با چند کلمه بیان می کند، چون وظیفه شعر، شرح و تفصیل نیست.
شاعر در مجموعه «منشورات فدائیة علی جدران اسرائیل » نرمی و لطافت را با شجاعت می آمیزد و با شیوه مخصوص خود، از ملت فلسطین دفاع می کند. مثل:
انتظروا دائما
فی کل مالاینتظر
فنحن فی کل المطارات
و فی کل بطاقات السفر
نطلع من روما
و فی زوریخ
من تحت الحجر
نطلع من خلف التماثیل
واحواض الزهر
رجالنا یاتون دون موعد
فی غضب الرعد و زخات المطر
همیشه منتظر باشید
از جایی که انتظار ندارید [به سوی شما می آییم قدس سره
ما در همه فرودگاه ها هستیم
و در همه بلیطهای سفر
و از روم و زوریخ سربرمی آوریم
و از زیر سنگ
و از پشت مجسمه ها
و از کرت های گیاهان
و مردان ما بی وقت و ناگهان می آیند
از غرش رعد و بارش شدید باران ها
چند تعبیر و ترکیب مختص به نزار در اشعارش:
ما دمت یا عصفورتی الخضراء
حبیبتی
حین انا سقطت فی الحب
تغیرت
تغیرت مملکة الرب
صارالدجی ینام فی معطفی
و تشرق الشمس من الغرب
ای گنجشک سبز من
پیوسته تو معشوقه ام هستی
هنگامی که من در ورطه عشق تو افتادم
تغییر کردم
و کشور پروردگار تغییر کرد
تاریکی در پالتوی من پنهان شد
و خورشید از غرب طلوع کرد
تعبیرات «صارالدجی ینام فی معطفی » و «تشرق الشمس من الغرب » مختص به شاعر است.
و همچنین این شعر:
الشمس فتحت نوافذها
و ترکت هنالک مرساتی
و قطعت بحارا... بحارا
انبش اعماق الموجات
ابحث فی جوف الصدفات
عن حرف کالقمرالاخضر
اهدیه لعینی مولاتی
پنجره های خورشید را بازکردم
و لنگرگاه ام را اینجا برای تو جا گذاشتم
دریا... دریا راه پیمودم
و عمق موج ها را گشتم
و دل صدف ها را جست وجو کردم
در جست وجوی کلامی چون ماه سبز
که آن را به چشمان معشوقه ام هدیه کنم.
منابع:
شکیب، محمود، تطور الادب العربی المعاصر، ص 275، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، 1376
قبانی، نزار، احلی قصائدی، 1975.
قبانی، نزار، قالت لی السمراء، 1975.
قبانی، نزار، حبیبتی، 1975.
قبانی، نزار، کتاب الحب، 1975.
قبانی، نزار، منشورات خدائیة علی جدران اسرائیل، 1975.