به گزارش ایسنا در مطلب این نویسنده، شاعر، مترجم و روزنامهنگار ایلامی آمده است:
«در ازدحام نوشتههای سرگردان و پیام های بی اثر گاه و بی گاه شبکههای اجتماعی، چه مایه خرسند می شویم وقتی برای اولین بار میبینیم و میخوانیم که هنوز اهل قلم در ژرفای مفاهیم انسانی و فرهنگی، در عرصه رسانه، غور میکنند و قلم، فهم و عقلانیت را پیشقراول همه روشنیها و بهروزیها بازتعریف میکنند. تا جایی که فرهمندان و نخبگان روشن ضمیر به وجد میآیند و گفتمان و استدلالهای منطقی و عقلی آنان را تحسین میگویند با ایماها و اشارههای خاص تلگرامی. چرا که اینان همواره چراغی فراروی تاریکزار بشریت روشن نگه داشتهاند بی مزد و منت بلکه از سَر تعهد و مسئولیت.
از سوی دیگر گاه گاهی مشاهده میکنیم که جماعتی نویسنده بَدَلی نیز با قلمهای خسته و بیرمق و با صبغه نمامی و چاپلوسی، وقیحانه قلم فروشی میکنند تا رقمی بابت مزد کُلنگ کاری فرهنگی خود ارتزاق کنند و سفارشدهندگان سوژههای سیاسی را راضی و خشنود نگه دارند و انعامی مضاعف به کف آرند. و در این رهگذار، هر مقدار که واژهها و پاراگرافهایشان به رنگ وقاحت، توهین، دشنام، هتاکی و ... نگاشته شوند، مبلغی و رقمی افزونتر کاسبی خواهند کرد.
در واقع این اهل قلم بدلی نه تنها به دنبال بیداری و آگاهی جامعه نیستند بلکه خود نیز در خواب غفلت فرو رفتهاند و به قول نیمایوشیج :
"غمِ این خُفتهی چَند خواب در چشمِ تَرَم میشِکَنَد ..."
اینان همان راهزنان فرهنگیاند که به خانواده شریف رسانه و اهل قلم، همچون مهمانانی ناخوانده ورود یافتهاند چراکه دروازه شبکههای اجتماعی، زیاده از حد باز است و هر کسی از هر قشری، با نگاشتن چند پاراگراف فاقد مقدمه و مؤخره، خود را نویسنده و صاحبنظر حوزه فرهنگ و رسانه تلقی میکند و گناه این جریان ضدفرهنگی بر گردن کسانی است که بیقاعده به این جماعت جمود اندیش، بَه بَه و چَه چَه میگویند و به قول شاعر؛
جز احسنت از ایشان نشد بهرهام ...
وقص علی هذا ...
باری در فضای مشوش و مخدوش تلگرام، تولید محتواهای نوشتاری برخی از شبه روشنفکران و روزنامهنگاران به اصطلاح اهل قلم، به گونهای جهت دار و مفهومی خاص شکل می گیرد یعنی اینکه همواره نگران امن عیش خود و حزب سیاسی متبوع خود هستند و در مقابل آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که زندگی مردم را دستخوش ناملایمات و تلخکامی ها نموده است، سر در گریبان فرو برده و با ژستهای نامتعارف ژورنالیستی، فقط در راستای تأمین منافع شخصی خود و کارفرمایان رسانهای که خود درواقع از نوچگان سیاسی آنان محسوب می شوند، از عنوان صاحب قلم، نویسنده مطبوعاتی، روزنامه نگار و ... استفاده ابزاری میکنند و در بزنگاه حادثه و مخاطره، در خانه موش اتراق میکنند این در حالی است که مردم متنفر و آزردهاند از قلمهای بی دوات خاموش که جوهره وجودیشان تهی است و واقعیات مشهود، فاصله طبقاتی، آسیبهای اجتماعی، ناجوانمردیهای سیاسی، رنجهای مکرر مردم و خاصه مسائل مبتلی به فرودستان جامعه را فریاد نمیکشند !!!
در واقع این جماعت مخاطب "ابوحنیفه اسکافی" هستند که؛
با دوات و قلم و شعر چه کار است ترا
خیز و بردار تش و دستره و بیل و پشنگ»
ابراهیمی در پایان یادداشت خود آورده است:
«در خاتمه با نکوداشت اهل قلم راستین که هیچگاه در همه دولت ها و در هیچ آیین رسمی، فرش قرمز زیر پایشان گسترانیده نشده است باید گفت که روز قلم فرصتی است تا یک بار دیگر بیندیشیم و بنویسیم که قلم قداست و جایگاهی ربانی و افلاکی دارد و اهل قلم از مقربان درگاه حضرت دوست هستند؛ چرا که قلم را به عنوان امانتی بی بدیل و مسئولیت بار به آنان سپاردهاند که جهان را سرشار از مهر و مودت و پاکی و امیدرقم زنندو مگر نه این است که این قلمها هستند که شهدا را می سازند؟!»