ماهان شبکه ایرانیان

پاسداشت فریم های ماندگار دفاع مقدس

روایتی از جانبازی هنرمند که تاریخ دفاع مقدس مدیون اوست

دفاع مقدس ما برای همیشه مدیون ایثارگرانی است که وقایع جنگ را ثبت کردند؛ آنانی که با حضور به موقع در متن حادثه، تاریخ دفاع مقدس را جاودانه کردند.

روایتی از جانبازی هنرمند که تاریخ دفاع مقدس مدیون اوست

خبرگزاری مهر گروه فرهنگ: او از فعالترین عکاسان دفاع مقدس است؛ ایثارگری هنرمند که به عنوان یک "عکاس مورّخ" مشهور است و عکسهای متنوع و دقیقش از سالهای دفاع مقدس، بارها مورد تحسین اهل فن قرار گرفته است.

دوازدهمین روز از اسفند ماه سال 1344 بود که به دنیا آمد.

دفاع مقدس مردم ایران که در شهریور ماه سال 1359 آغاز شد؛ تنها 15 سال داشت؛ اما خیلی زود به جبهه ها شتافت تا افتخار دفاع از وطن را از دست ندهد.

وی در سال 1362 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به واحد تبلیغات جنگ رفت.

از همان موقع بود که عکاسی در جنگ را در سرلوحه کارهایش قرار داد و قابها و فریم هایی ثبت کرد که بسیاری از آنها جاودانه شده اند.

کارشناسان امر، دلیل این جاودانگی را در دید درست او به عکاسی می دانند؛ چراکه او در اساس، با باورهایش می اندیشید و تلاش داشت تا أسنادی تصویری از دفاع مقدس مردم بر جای گذارد که هم بازگوکننده حقیقی تاریخ باشد و هم بتوان در جای لازم به عنوان سند از آن استفاده کرد.

اینجاست که کارشناسان، عکاسان دفاع مقدس بویژه در سالهای ابتدایی جنگ را به دو گروه عکاسان حرفه ای و عکاسان بسیجی و مردمی دسته بندی می کنند و نقش گروه دوم را در ثبت وقایع جنگ بیشتر می دانند؛ چراکه آنها بر اساس ایمان و اعتقاد قلبی خود، دوربین به دست می گرفتند و البته همین امر هم سبب می شد تا تصاویر و قابهای آنان، تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.

او در واقع در همین گروه دوم جای می گرفت؛ اما آرام آرام به سمت حرفه ای شدن هم پیش می رفت.

تاریخ نشان می دهد که متأسفانه در آن سالها، نگاه جامع و دقیقی به عکاسی جنگ وجود نداشته است و بیشتر تصاویر ثبت شده موجود و یا از بین رفته، نه از روی برنامه ریزی دقیق، بلکه از روی احساس وظیفه عکاسان مردمی و بسیجی بر نگاتیوها حک شده است؛ حتی مشهور است که نگاه برخی از مسئولان در آن دوره، این بوده است که نشان دادن عکسهای غم و درد جبهه ها، به روحیه مملکت صدمه خواهد زد!

اینچنین بود که با وجود این نگاه و البته همه محدودیت ها و موانع، عکاسان مردمی دفاع مقدس و از جمله او، به فعالیت خود ادامه دادند و با حضور به موقع در مناطق عملیاتی و خطّ مقدم، به ثبت وقایع پرداختند.

همان سال 1362 در عملیات بدر، شیمیایی شد؛ اما پس از معالجه ای مختصر باز هم در جبهه بود.

ادامه حضورش در منطقه، باز هم با مجروحیت و جانبازی سپری گشت؛ آنجا که گوشش مورد اصابت ترکش قرار گرفت تا سوت کشیدن گوش و البته گوش درد، تا پایان عمر با وی همراه باشد.

شاید بتوان نقطه اوج فعالیت عکاسی این هنرمند ایثارگر را در عملیات والفجر 10 و ثبت جنایت و فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه دانست. او در حالی نخستین و بلکه مهمترین عکسهای این جنایت بشری رژیم بعث را ثبت و ضبط کرد که خود نیز در معرض استنشاق مجدد این گازها بود تا ضایعه شیمیایی قدیمی او باز هم سر باز کند.

همین عکسها بود که در کمتر از چند ساعت، به همه دنیا مخابره شد و البته چند سال بعد از آن هم، به عنوان سند جنگی در دادگاههای بین المللی و علیه جنایات ددمنشانه رژیم بعث مورد استفاده قرار گرفت و سبب محکومیت و اثبات تجاوز ناجوانمردانه دشمن و اثبات مظلومیت ایران سربلند شد.

و اما هشت سال دفاع مقدس که سپری شد؛ او به دانشگاه رفت و به تحصیل در رشته عکاسی پرداخت و این در حالی بود که در آن سالها، به عنوان دانشجوی نمونه هم انتخاب شد.

سال 1371 نقطه عطف دیگری در زندگی این هنرمند جانباز است؛ در تدارک ازدواج بود و اصرار داشت تا عقد آنان توسط رهبر معظّم انقلاب جاری شود.

همسرش نقل می کند که حضرت آقا در آن مجلس مبارک و پیش از خواندن خطبه‌های عقد، چند دقیقه ای از زندگی امام امیرالمومنین  (ع) و حضرت فاطمه زهراء (س) گفتند و سفارش کردند تا زوجهای جوان، مسائل دینی را به یکدیگر آموزش دهند؛ معظم له همچنین سفارش کردند به جهیزیه ساده و مهمانی کوچک و مهریه کم.

حضرت آقا همچنین خطاب به زوجهای جوان فرموده بودند:

"اصل زندگی شما دو نفر هستید.

سعی کنید رضایت همدیگر را به دست بیاورید."

او در آن سالها، نمایشگاههایی هم از عکسهای خود برپا کرد که با استقبال رو به رو شد.

همچنین نسبت به فیلمهای دفاع مقدس هم حساس بود و بسیاری از آنها را غیرواقعی توصیف می کرد؛ اما در عین حال، فیلمهایی مانند "آژانس شیشه ای" و "از کرخه تا راین" را بسیار دوست می داشت و با دیدن آنها می گریست.

و امروز، پانزدهمین سالروز شهادت این هنرمند جانباز شیمیایی، سعید جان بزرگی است.

او در مانند چنین روزی یعنی در بیست و دومین روز از تیر ماه سال 1381 و پس از سپری کردن چندین عمل جراحی در بیمارستان شهید مصطفی خمینی، به همرزمان شهیدش پیوست و جاودانه شد.

حُسن ختام این گفتار، جمله قصاری از اوست که همسرش نقل می کند؛ آنجا که همیشه می گفت:

"اسلام دین تعادل است؛ نه افراط؛ نه تفریط."

  

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان