ماهان شبکه ایرانیان

دانش نامه دین

کسانی که به نوعی دست اندرکار مطالعات در زمینه ادیان و مذاهب اسلامی اند به خوبی با تنگناها و محدودیت های این حوزه مطالعاتی آشنایند

کسانی که به نوعی دست اندرکار مطالعات در زمینه ادیان و مذاهب اسلامی اند به خوبی با تنگناها و محدودیت های این حوزه مطالعاتی آشنایند. یکی از این تنگناها نبود منابعی گویا و قابل استناد به زبان فارسی است که اطلاعات کلیدی مورد نیاز دین پژوهان را به سبک دانش نامه های معتبر در اختیار قرار دهد. از این رو بر آن شدیم با ضمیمه کردن بخش دانش نامه دین، در حد توان خود پاسخ گوی نیازهای تحقیقی و ارجاعی دین پژوهان و خوانندگان هفت آسمان باشیم.

این بخش دربردارنده مدخل های مربوط به ادیان مختلف است خواه جهانی باشند یا ابتدایی و محدود، توحیدی باشند یا غیرتوحیدی، و عالمانه باشند یا مردمانه. در این بخش به دور از هر نوع گزینش و محدودیتی، به مباحث زبانی، اسطوره ها، بن مایه های اسطوره ای، دین - فلسفه ها، عرفان ها، آیین ها، آداب و هنرهای دینی در معنای گسترده شان خواهیم پرداخت. مبنای گزینش ما تنها نیازهای محققان ادیان و مذاهب و نبود منابع متقن و جامع به زبان فارسی در آن زمینه خاص است. در ابتدا نمایی کلی از ادیان و مذاهب ارائه خواهیم کرد و سپس عهده دار تبیین مدخل های محتوایی و جزئی خواهیم شد.

آیین بودا

هاجیمه ناکامورا (دانشنامه ژاپن)

ع. پاشایی

آیین بودا (1) Buddhism ، (ژ. : بوکیو Bukkyo ).

بنابر سنت، سیدارته گئوتمه، بنیادگذار آیین بودا، در حدود 446 ق م به عنوان اولین پسر شودودنه شاه از قبیله شاکیه در دژ کپیله وستو، واقع در مرکز قلمرو قبیله، در نپال کنونی به جهان آمد. اما برخی دانشمندان تاریخ این تولد را یک قرن پیش از این می دانند. هر چند که سال های آغازین عمرش در ناز و نعمت می گذشت اما خشنود نبود. نگران مشکل کل هستی انسان بود، و در 29 سالگی در پی یافتن پاسخ این مشکل از خانه به بی خانگی رفت. پس از شش سال ریاضت کشی، در بوداگایا زیر درخت بو بودا شد (یعنی «کسی که چشمش به حقیقت باز شده »). از آن پس، تا زمان مرگش در کوشینارا در هشتاد سالگی، در سراسر هند مرکزی سفرکرد و معرفتش را بشارت داد. او به نام افتخارآمیز شاکیه مونی (دانای خاموش یا مقدس قبیله شاکیه) معروف شد.

آیین بودای آغازین - در حدود قرن ششم ق م در حوزه مرکزی رود گنگ و هند شرقی، چند ملت کوچک به وجود آمدند و هر یک در شهر نسبتا بزرگی متمرکز شدند. اغلب این ها شاه بودند، اما چندتایی یک شکل حکومت متحد و یک اقتصاد پولی ایجاد کردند; تجارت و صنعت رونق گرفت و مردم توانگر شدند. قدرت آیین برهمنی چون پیش نبود و نظام سنتی کاست، (cast) رو به زوال گرایید. تا آن زمان طبقه روحانی برهمن، (Brahman) بالاترین لایه یک جامعه اساسا کشاورزی را اشغال کرده بود، اما به تدریج جایش را طبقه جنگاور (کشتریه Kshatriya ) می گرفت و توانگران قدرت اجتماعی زیادی به چنگ آوردند. عام مردم گرایش به علایق مادی پیداکردندواخلاق عمومی به فسادگرایید.

اندیشه مندان بت شکن بسیاری پیدا شدند، که ارج و ارزش آیین گرایی برهمنی را نفی و مرجعیت وداها (Veda) را رد می کردند. برخی برهمنان در دفاع از خود با باورهای عامیانه سازش کردند; دیگران سفت وسخت به اعمال درست پندارشان (ارتودوکس) چسبیدند. علاوه بر این، اندیشه مندان دیگر نظرهایی آوردند که بر مادی گری، نسبیت گرایی اخلاقی، جبر و شکاکیت تاکید می کردند. یکی از «شش استاد» معروف که در آن زمان فعال بودند، نیگنته ناته پوته بود (که به مهاویره هم معروف است) که بنا بود بعدها اثر عمیقی روی اندیشه و فرهنگ هندی داشته باشد.

فیلسوفان درگیر جروبحث های بی پایانی بر سر مسائل متافیزیکی شدند که در نهایت پاسخی برای آن ها نداشتند: آیا جهان متناهی است یا نامتناهی؟ آیا تن و روان یکی اند یا جدا از همند؟ آیا انسان پس از مرگ زندگی می کند یا نه؟ گئوتمه، که از یک سویگی و سرشت نسبی این نظام های متناقض اندیشه خوب آگاه بود، اظهارداشت که چنین مسائل متافیزیکی بی معنا است. او به جای آن که پس از رسیدن به روشن شدگی از جهان رو بگرداند بر آن شد که به مردم رو کند و حقیقتی را به آنان بیاموزد که از این گونه جروبحث های متافیزیکی پرکشاکش فراتر می رفت.

آیین بودا، در شکل آغازینش، به تعیین هیچ یک از جزم های خاصی که دین گرایان حرفه ای عموما بر آن ها تاکید می کردند نپرداخت. آیین بودا می کوشید تا به تعلیم درمه، (Dharma) اشاره کند که «قانون جاوید راستین » یا «هنجار پاینده » است که در تمام عصرها برای انسان معتبر است. بنابر تعالیم بودایی، ذات یا حقیقت دین (درمه) نباید به یک مجموعه خاص آموزه ها و اعمال محدود شود. حقیقت کلی و جهانی از باورهای متخاصم فراتر می رود و درباره همه کاربرد دارد. بدین ترتیب، آموزه بودایی یک جزم خاص و مستقر نیست بلکه یک فرزانگی یا اخلاق عملی است که حالت آرمانی انسانیت را به ما مژده می دهد. هدف آیین بودا فراتر رفتن از جزم خاص هر مکتب اندیشه است.

زندگی در نظر گئوتمه رنج (سن.: دوکه duhkha ) است، و انسان در برابر آن بی چاره است. رنج را از آن رو تجربه می کنیم که نتیجه شرطها و علت های همیشه متغیر است; هستی انسان همیشه در جریان است و دستخوش نپایندگی (سن.: انیت یه anitya ; ژ.: موجو mujo ) است. از این رو، ادعای تعلق چیزی به خود و یا اظهار این که خودی (سن.: آت من atman ) هست ناممکن است. بوداییان هستی آت من را، که موضوع شناخت اوپه نیشدها، (Upanishad) و سایر مکاتب فلسفی است، و نیز دویی میان جهان ذهنی و عینی را انکار می کردند. بنا بر نظر آنان، درمه های گوناگونی بر هستی بالفعل حکمروایی دارند; در واقع، تمام باشندگان با مقید و مشروط شدن از طریق علت های بی شمار به هستی می آیند. وجود پریشان و دردآلود ما از علت های گوناگون ریشه می گیرد، و اگر آن علت ها خاموش شوند، پریشانی و رنج نیز از میان خواهد رفت. این را به ژاپنی ئن گی، ( engi ،یا همزادی پیوسته یا مقید; تولید به هم بسته، یا زنجیر علی; سن. : پرتیت یه سم اوت پاده pratitya-samutpada ) خوانند. بوداییان به یک قادر متعال یا «اصل اول » اعتقاد ندارند; درعوض فکر می کنند که ریشه وهم و پندار و بدین ترتیب، رنج، یک آرزوی کور است.

آنان که می خواهند از رنج آزاد باشند باید درباره [سه نشانه] رنج و نپایندگی و ناخود (ان آت من) و واقعیت به فهم روشنی (روشن شدگی) برسند. رسیدن به فراشناخت (پرجنیا prajna ) راستین، یعنی از میان رفتن هرگونه شهوت و دلبستگی، که ریشه پندار است. برای رسیدن به این، انسان باید یک انضباط روحی را بگذراند، دستورها را به جا آورد، و به تمرین دیانه، (dhyana) ،یعنی نظاره درون یا مراقبه، بپردازد. فقط آن موقع است که انسان می تواند خود را از بندهای بی شمار خلاص کند و به آن آزادی برسد که نیروانه،( nirvana ژ. : نه هان nehan ) خوانده می شود. باید از دو کرانه کام جویی و خودآزاری دوری جست و راه میانه نه رنج و نه خوشی را پیش گرفت. هم چنین آیین بودا بر مهر تاکید می کرد، و این آموزه را باید نه فقط درباره انسان های دیگر بلکه درباره تمام باشندگان تسری داد.

بودا چون به روشن شدگی رسید گروهی شاگرد گردش جمع شدند; این جمع اصول سازمانی سنگه، (Sangha) را پذیرفت که عموما آن را یک شکل حکومت متحد یا صنف می دانند. سنگه دینی مرکب بود از رهروان یا رهبانان و «پیش نشینان » یا پیروان غیررهبان، خواه مرد و خواه زن.

وقتی رهروی از خانه به بی خانگی می رفت از او انتظار می رفت که زندگی تجرد را پیش گیرد، از کار و پیشه دنیایی دوری گزیند و از دادوستد اقتصادی رو بگرداند. بعدها قواعدی برای زندگی دینی معین شد: 250 دستور برای مردان رهرو (بیکشو bhikshu ) و 500 دستور هم برای زنان رهرو (بیکشونی bhikshuni ).به پیش نشینان یا پیروان غیر رهبان می آموختند که خانه خدای خوبی باشند، پیشه درستی پیش گیرند، یارمند دیگران باشند، و از راه کوشش آگاهانه، شرف و سعادت به چنگ آورند تا هنگام مرگ در بهشت زاده شوند. خصوصا بر این پنج دستور تاکید می شد: (1) مکش; (2) دزدی مکن; (3) کار خلاف اخلاق مکن; (4) دروغ مگو; (5) شراب منوش. جادو جنبل و فال گیری و رمالی شدیدا ممنوع بود، و به پیروان گفته بودند که مرجعیت وداها را انکار کنند و از آدابی که مستلزم قربانی است بپرهیزند.

در مسائل اقتصادی، از شخص خواسته می شد در آنچه کسب کرده با دیگران شریک شود، وام هایش را بپردازد، و سعی کند هرگونه مشکل مالی را بدون توسل به قدرت ستمگرانه بلکه با فراخواندن حس اخلاقی کسانی که درگیر آن مشکلند حل وفصل کند. به رهرو توصیه می شود که مدافع برابری تمام مردم باشد و نظام کاست را، که از نظر اجتماعی تبعیض گذار است، رد کند. در داخل انجمن (سنگه) دینی، که هم ازکاست رانده ها و هم اعضای کاست های بافرهنگ را شامل می شد، مرتبه رهرو با طول زمان تربیت روحی او از آغاز ورود به انجمن تعیین می شد. سنگه از نظر مالی از سوی بازرگانان ثروتمندی حمایت می شد که به برچیده شدن نظام کاست برهمنی معتقد بودند.

نظر آغازین بودایی درباره دولت، شکلی از نظریه قرارداد اجتماعی بود، و بر این تاکید می کردند که شاه مقامش را از توافق مردم یافته است. مؤمنان آغازین عموما از پادشاهان بیزار بودند و آن ها را به دزدانی مانند می کردند که از مردم بهره کشی می کنند. بعدها نظری درباره پادشاهی آرمانی آوردند که در آن دولت مطابق درمه اداره می شد. گئوتمه مدافع یک شکل حکومت متحد بود.

ادبیات آیین بودای آغازین در متن های پالی و در ترجمه های چینی، و نیز به طور پراکنده به سنسکریت موجود است. عقیده بر این است که پالی در اصل شاخه ای از زبان مگده باستان بود که بودا به آن سخن می گفت، و بعد به زبان کتاب های مقدس توسعه یافت. متن های پالی، که در سری لانکا، برمه (میانمار)، تایلند، کامبوج، لائوس، و در نقاط دیگر باقی مانده، مرکب از سه بخش اصلی یا سه سبد (تری پیتکه Tripitaka ) است: وینیه، Vinaya) ) یا قواعد و توضیحات آن ها درباره تربیت و انضباط رهروان و پیروان; سووتره (سوتره/ سوره Sutra ) یا گزارش های گفتارها یا موعظات گئوتمه و نیز گفت وگوی او با شاگردانش; و شاستره Shastra که تفسیرها و رسالاتی است درباره بخش سوتره. چون این آثار پس از درگذشت گئوتمه گردآوری شد لزوما از نظر تاریخی برگردان امین تعالیم او را به دست نمی دهند.

گسترش آیین بودا - در قرن سوم ق م، هند به رهبری اشوکا شاه، به شکل یک کشور متحد شد. اشوکا به منظور برچیدن ساختار کهنه برهمنی از بوداییان حمایت کرد و آیین بودا در سراسر کشور گسترش یافت. کمابیش در همان ایام آیین بودا به دو گروه تقسیم شد، پیران محافظه کار (تیره وادین Theravadin ) ،که قصدشان حفظ قواعد سنتی بود، و دیگران که خواهان تغییرات گوناگونی در جامعه یا در نظم دینی بودند. این دو گروه خود به دسته های کوچک تری تقسیم شدند، تا آن که در قرن اول ق م در حدود 20 فرقه شدند، و حامی هر کدام یک طبقه نظامی یا بازرگان یا صنعتگر بود، که املاک بزرگ داشتند و حتی پول های هنگفت قرض می دادند. هر فرقه بنابر دیدگاه خودش متن های مقدسش را تدوین کرد، و مشغول مطالعه مسائل اعتقادی شد و رسالات حجیم در شرح تعالیم خودش (ابی درمه Abhidharma ) پدید آورد. این گروه ها تمایل به رستگاری خود داشتند و از نیازهای توده های مردم دور بودند. بعدها مخالفان این گروه آنان را «گردونه کوچک » یا «راه کوچک » (هینه یانه Hinayana ) خواندند. بودا در نظر توده های مردم موجودی برتر از انسان به شمار می آمد، محترم بود و احترام به استوپه، ( stupa ،بنایی که در اصل برای نگهداری بقایای جسد بودا بود) رواج یافت.

پس از سقوط دودمان مئوریه (ح 180 ق م)، مهاجمان بیگانه از شمال غرب و شمال هند به فرماندهی مهاجمان گوناگون به هند سرازیر شدند. در دوره دودمان کوشانه (ح قرن اول - ح قرن سوم م)، دادوستدهای فرهنگی خصوصا میان اقوام گوناگون بسیار رایج بود.

آیین بودای مهایانه،( Mahayana « گردونه بزرگ ») در میان توده های مردم و تحت تاثیر چنین فعالیت ها و دادوستدهای چندجانبه فرهنگی فراوان توسعه یافت. مهایانی ها به جز بودای تاریخی به سلسله ای از بودایان معتقد بودند - بودایانی از گذشته کیهانی و بودایان آینده، یا بوداسف هایی، ( Bodhisattva ،ژ. : بوساتسو Bosatsu ) که رستگاری شان را تا رستگار شدن تمام بشریت به تاخیر انداخته بودند. بسیاری از پیکره های بودا، که در گندهاره و ماتورا تراشیده شده اند، بازتاب روح این گروه نوخاسته است. اگرچه در آغاز بوداییان مهایانه هیچ بنیاد مالی مثل املاک بزرگ نداشتند مکتبشان سریعا در میان توده های مردم رواج یافت، خاصه پس از آن که این مکتب اعمال دینی عامیانه را به خود پذیرفت.

چندین متن مهایانی تدوین شد. اولین آن ها سوره های پرجنیا پارمتیا ( paramita Prajna ،ژ. : هان نیاکیو Hannyakyo ) بودند که می آموختند همه چیز تهی است (سن.: شوونیه تا; ژ. : کوو / shunyataku ). به دنبال این ها ویمله کیرتی- نیردیشه- سووتره (ژ. : یوییماکیو) و شری مالا دیوی- سیمهاناده سووتره (ژ. : شومان کیو)، که مبلغ آیین بودای توده مردم بود; اوتمسکه سووتره (ژ. : که گون کیو)، که راه انسان دوستانه بوداسف وایدآلیسم را تعلیم می دادند; سوتره های پاک بوم، (LandPure) ،که مدافع عقیده به امیتابه بودا، ( Amitabha Buddha ژ. : آمیدا) بود; و سوره نیلوفر (سددرمه- پوندریکه; ژ. : هوکه کیو یا هوکه کیو)، که تعلیمش این است که اعمال بودایی گوناگونی به جاآورندگان را به کمال راهنمایی خواهند کرد و نیز می آموزد که در نهایت یک بودای جاودانه وجود دارد.

در این دوره دو مکتب اصلی فلسفی نیز در شاخه مهایانه پیدا شدند. مکتب مادیمیکه، (Madhyamika) ،که پایه گذارش ناگارجونه،( Nagarjuna ح 150م- ح 250 م) بود. این مکتب بر شوونیه تا (تهیت) تاکید می کرد که آن را بر اساس تولید به هم بسته [یا، زنجیر علی] و راه میانه روشنگری می کرد. مکتب دوم، یوگاچاره بود که وسوبندو (قرن چهارم م) آن را به کمال رساند. بنابر تعلیم این مکتب، بنیاد وجود ما یک اصل معنوی، یعنی آلیه ویجنیانه، ( alayavijnyana) است که همه چیز از آن نمودار می شود. پسینیان در شجره این مکتب یک فلسفه شناخت منطقی را توسعه بخشیدند که در کتاب درمه کیرتی (شک قرن هفتم م) به اوج رسید.

در 320م دودمان گوپته تاسیس شد. یک رژیم فئودالی تمرکزیافته در سراسر هند توسعه یافت، و آیین بودا با این عناصر فئودالی و با آیین برهمنی که شاهد یک نوزایی بود، سازگار شد. این پیدایش مجدد آیین برهمنی با زوال تجارت خارجی، که با سقوط امپراتوری روم غربی پدید آمد، و با تاکید مجددش بر اقتصاد روستایی، که پشتوانه اصلی آیین برهمنی بود، پیوند خورده است. بوداییان در سازش با این عناصر، تعالیم خاص فهمی، (esoteric) را توسعه دادند که عناصر آیین برهمنی و نیز برخی پندارهای دینی عامیانه را به هم آمیخت. اما گرایش آیین بودای خاص فهم به جذب شدن در آیین هندو بود. در آغاز قرن دوازدهم، وقتی که هند به دست مسلمانان فتح شد، بسیاری از دیرهای بودایی ویران شد، و آیین بودا کمابیش از هند ناپدید شد.

گسترش آیین بودا در آسیا - اشوکاشاه مبلغان بودایی را نه فقط به کشورهای آسیایی بلکه به سرزمین های یونانی هم فرستاده بود. روشن نیست که این تلاش ها عملا چه اثری بر غرب داشت، اما یک شاخه از آیین بودای تیرواده به سیلان (سری لانکای کنونی) برده شد و از آن جا به برمه، تایلند، کامبوج، و سایر سرزمین های آسیای جنوب شرقی رسید. نت بودایی در این حوزه ها عموما «آیین بودای جنوبی » خوانده می شود. این آیین به کهن ترین مجموعه کتاب های بودایی که به زبان پالی نوشته شده، معروف به کانون پالی، (Pali Canon) ،وابسته است. این کانون را بهترین نماینده هم عصر آیین بودای آغازین می دانند و هنوز در جهان بدان عمل می شود.

در نواحی کشمیر و گندهاره در شمال غرب هند، شجره تیره وادین، خصوصا تعالیم سرواستی وادین، ( Sarvastivadin) ،عمومیت داشت. بعدها آیین بودای مهایانه آن جا رواج یافت و از آن جا هم در سراسر ناحیه غربی پراکنده شد. در نپال هم آیین بودای مهایانه، خصوصا شاخه خاص فهم آن، رواج یافت. این سنت متن های بودایی سنسکریت را تا امروز حفظ کرده است. در این آیین مردان دین اجازه دارند ازدواج کنند و موروثی بودن منصب روحانیت مجاز است.

از قرن هشتم آیین بودای مهایانه، بیشتر به شکل آیین بودای خاص فهم، به تبت راه یافت و از آمیزش با باورهای عامیانه بومی به چیزی توسعه یافت که عموما به لاماییسم یا آیین لامایی معروف است. در آیین لامایی یا آیین بودای تبتی، برخی لاماها («برتران ») را تجسمات (تول کوها tulku ) پیشینیانشان دانسته، می پرستیدند. دالایی لاما بر فعالیت های دینی و حکومتی هر دو فرمان می راند. آیین لامایی سرانجام حتی در سراسر مغولستان و ناحیه جه هول شمال شرق چین گسترش یافت.

آیین بودا در قرن های اول و دوم میلادی پا به چین گذاشت. بنا بر یک افسانه، این معرفی در سال 67م در عهد پادشاهی امپراتور مینگ از دودمان هن پسین بود. درنتیجه، ادبیات بودایی از اصل سنسکریت (یا زبان بومی اش) به چینی ترجمه شد. در واقع بیشتر ترجمه ها از زبان دیگری به چینی برگردانده شده بوند. اما نخستین ترجمه ها همیشه به متن اصلی وفادار نبودند چراکه می خواستند از دیدگاه چینیان درباره وجود انسان یا از منطق کنفوسیوسی پیروی کرده باشند، ازاین رو تعالیم بودایی تغییر یافت و بخش های بلند آن ها ساده شد. آیین بودایی که در چین شکوفا شد بیشتر مهایانه بود: درمیان به اصطلاح سیزده مکتب بزرگی که در چین تحول یافتند سه فرقه هینه یانه و مابقی همه فرقه های مهایانه بودند، از جمله پاک بوم (چ.: جینگ تو یا چینگ- تو; ژ. : جودو Jodo ) ،چن،( Chan ،ژ. : ذن Zen ) ،تیئن تایی،( Tiantai ،ژ. : تن دایی Tendai ) ،هواین،( Huayan ،ژ. : که گون Kegon ) ،جن ین، ( Zhenyan ،ژ. : ،ژ. : سان رون Sanron ). هر فرقه ای به تعالیم گوناگون سوتره ها ارزش می نهاد و نظام اعتقادی خود را بر آن ها بنا می کرد. گاهی این ها حجت های فلسفی انتزاعی بودند اما گرایش به بازی با جنبه های ادبی کتاب های مقدس نیز عمومیت داشت.

پس از دودمان سونگ (960-1279)، خصوصا فرقه چن (ذن) (که می گویند از قرن ششم یا پیش از آن در چین وجود داشته) رونق گرفت و به پنج خط و هفت فرقه تقسیم شد. بعدا آیین بودای چینی تا حد زیادی از مکتب چن بود با آمیزه ای از آموزه های آیین بودای پاک بوم و عناصری از باورهای عامیانه دائوی.

در آغاز آیین بودای چینی غالبا دین مهاجران هند و آسیای میانه بود. اما از نیمه دوم قرن سوم در میان چینیان گسترش یافت. در دوره دودمان تانگ (618-907)، که عموما آن را عصر طلایی آیین بودا در چین می دانند، بسیاری از مردم طبقات بالا ترک جهان گفتند و به انجمن های بودایی پیوستند. از زمان دودمان سونگ، وقتی که متفکران اشرافی سنت کنفوسیوسی را از نو تدوین و از آن دفاع کردند (که معروف است به آیین نوکنفوسیوسی)، از تعداد بوداییان این طبقه کاسته شد. سرانجام عضویت در این آیین محدود به مردم طبقات پایین شد. آیین بودا به تدریج تغییر کرد تا با شیوه تفکر چینی سازگار شود، یعنی کم تر نظری و بیشتر مجسم و عینی شد; بیان مستقیم و شهودی را بیش از نظریه انتزاعی می پسندید; و برای حفظ اخلاق کنفوسیوسی و گرایش به تمرکز توجه بر انسان و زندگی در جهان روزمره، رابطه انسان با دیگران را، در خانواده و در سلسله مراتب جامعه تاکید می کردند.

معرفی آیین بودا به ژاپن - بنا بر یکی از نخستین گاه نگاره های ژاپنی، یعنی نیهون شوکی (نوشته شده در 720)، آیین بودا در سال 552 از کره به ژاپن آورده شد، یعنی وقتی که پادشاه پائکچه رسولانی به دربار امپراتور ژاپن فرستاد، و این ها هدایایی با خود داشتند که «یک پیکره شاکیه مونی از طلا و مس، چند پرچم و چتر (که هر دوی این ها در آداب بودایی به کار برده می شد)، و تعدادی سوره بود. اما دانشمندان کنونی تاریخ معرفی رسمی آیین بودا به ژاپن را به طور دقیق تری پیش از این تاریخ و در یک تاریخ سنتی دیگر، یعنی در سال 538 می دانند.

واکنش دربار ژاپن جورواجور بود. می گویند امپراتور از خوش حالی از جا پرید; برخی وزیرانش، خصوصا خاندان سوگا، استدلالشان این بود که ژاپن باید نمونه کشورهای متمدن دیگر را سرمشق قرار دهد; دیگران، خصوصا خاندان مونونوبه و خاندان ناکاتومی، مدعی شدند که خدایان بومی از احترامی که به یک خدای بیگانه گذاشته می شود خواهند رنجید. پس از آن که سوگا در نبردی مونونوبه را در هم شکست آیین بودا پذیرفته شد.

آیین بودا در عهد امپراتوریس سویی کو مشهور شد. نایب السلطنه اش، شاهزاده شوتوکو (574-622)ی مؤمن را بنیادگذار واقعی آیین بودای ژاپنی دانسته اند. او به خواهش امپراتوریس سویی کو درباره سه سوره مهایانه سخن گفت، و پس از آن تفسیرهایی بر آن ها نوشت. هم او دیرهایی بنا نهاد که هوریووجی یکی از آن ها است که کهن ترین بنای چوبی موجود جهان است.

در دوره نارا (710-794)، آیین بودا تحت حمایت امپراتور شومو، دین دولتی شد. دیرهای رسمی شهرستانی (کوکوبون جی) در هر استانی تاسیس شد، و در تودای جی، سر دیرها، پیکره عظیمی از بودا (ئ دای بوتسو) بر پا شد. در این دوره شش مکتب از چین معرفی شدند و مطالعات تعالیم بودایی با شوق و شور آغاز شد. فرقه ریشوو یا ریتسو ( Ritsu / Risshu) رعایت انضباط رهبانی شدید، و بالاتر از همه انتقال درست احکام مقدس را به عنوان مهم ترین اصول خود نگاه داشت. رهروان این فرقه سعی کردند به انضباط یک خط محافظه کار آیین بودای آغازین بچسبند، که شبیه انضباط تیره وادین ها در آسیای جنوبی بود. کانون توجه مکتب کوشا، که این هم از خط محافظه کار بود، بر رساله کوشارون (سن.: ابی درمه کوشه) ساخته وسوبندو بود. مکتب جوجیتسو، (Jojitsu) ،مبتنی بر جوجیتسورون (سن.: ستیه- سیدی- شاستره Satya-siddhi-Shastra ) نوشته هری ورمن (ح 250 م- ح 350 م) بود. مکتب سان رون برگرفته از مکتب مادیمیکه در هند بود، این مکتب مهایانه بر آموزه شوونیه تا (تهیت) تاکید می کرد. سان رون («سه رساله »)، چنان که از نامش پیدا است، مبتنی بود بر مادیمکه- شاستره و دوا دشه موکه- شاستره ناگارجونه و شته- شاستره آریه دیوه. فرقه هوسو نماینده نوعی ایدالیسم بودایی بود برگرفته از مکتب یوگاچاره هند، که یک فرقه مهایانه بود. بنا بر این مکتب، هر چیز تجلی یا نمودارشدگی یک اصل بنیادی جان است که بنیاد تمام نمودها یا پدیده ها است. فرقه که گون مبتنی بر که گون کیو (سن.: اوتمسکه- سووتره Avatamsaka Sutra ) بود. پرسته اصلی این فرقه مهایانه، بوداویروچنه، (Buddha Vairocana) بود. تمام این شش فرقه در درجه اول دانش پژوه بودند، زیرا که حوزه نفوذ آن ها محدود به رهبانان بود و به توده های مردم نمی رسید.

در آغاز دوره هی آن، ( Heian 794- 1185) ،دو فرقه تن دایی و شین گون به ژاپن آورده شد. حتی این دو فرقه نیز با آن نظام های فلسفی بسیار توسعه یافته شان به خاطر آداب فرضامفیدشان ارزشمند بودند این ها در اصل از سوی طبقه اشرافی حاکم حمایت می شدند. در آغاز دوره کاماکورا (1185-1333)، آیین بودایی ذن از چین معرفی شد که خصوصا از سوی طبقه نظامی حاکم پذیرفته شد. فرقه های مردمانه نیچی رن و آیین بودای پاک بوم نیز در حدود همان زمان سازمان یافتند. بدین ترتیب تا قرن سیزدهم، تمام فرقه های اصلی آیین بودای ژاپنی که امروزه فعالند پیدا شده بودند: فرقه تن دایی ، فرقه شین گون، ذن، فرقه های پاک بوم، و فرقه نیچی رن.

فرقه تن دایی. فرقه تن دایی را سای چو ( Saicho 766-822) رهبان، که به دن گیو دای شی هم معروف است، به ژاپن آورد. او در سال های آغازین عمرش دیرنشین گشت و در هجده سالگی (785) رهبان شد، اما چون زندگی دینی نارا را دلخواه خود نیافت، شهر را ترک گفت و نخست در کوه هی ای (هی ای زان Hieizan ) بیرون کیوتو و نزدیک زادگاهش خلوت گزید. او به تدریج گروهی از یاران را به خود جلب کرد و دیر کوچکی آن جا بنا نهاد.

در 804 امپراتور او را به چین فرستاد تا بهترین شکل آیین بودا را جست وجو کند. او مکتب تیئن تایی (ژ. : تن دایی) را در مقرش، و هم چنین مکاتب جن ین (شین گون) و چن (ذن) را مطالعه کرد. سال بعد برگشت و با خود کتاب ها و دانش آورد. سرانجام دیر کوچکی که او بنا کرده بود شکل یک حوزه دینی به خود گرفت، به نام ئن ریاکوجی، که سه هزار معبد داشت.

فرقه تن دایی ، که بر بنیاد سوره نیلوفر (ژ.: هوکه کیو ل Hokkekyo ) نهاده شده، آموزه اش این است که هر کسی می تواند بودا شود و هر کسی را برمی انگیزد که برای رسیدن به این مقصود مجاهده کند. اما برجسته ترین مشخصه تن دایی خصلت جامع و نظام مند آن است; جایی برای تمام کتاب های مقدس دارد و آن ها را مراتب مکاشفه ای می داند که بودا آن را مطابق فهم بالنده نیوشندگانش به تدریج آشکار نموده است.

فهم عام مان به ما می گوید که اجزا وابسته به یکدیگرند و همه مبتنی بر کلند. اما آموزه (ژ. : ئن گیو) به اصطلاح کامل و تمام مکتب تن دایی از این اندیشه فراتر می رود و کل و اجزا را یکی می بیند. کل عالم و تمام بوداها در یک دانه شن یا نوک یک تار مو حاضرند. بنا بر یک حکم معروف، یک اندیشه سه هزار سپهر (یعنی، کل عالم) است، و سه هزار سپهر فقط یک اندیشه است. به بیان دیگر، رابطه هایی که در ساده ترین اندیشه هستند چندان بی شمارند که مستلزم کل عالمند، ادراکات و اندیشه های ما با واقعیت مطلق یکی اند. این ما را به نظریه هستی شناسی تن دایی می برد. هستی یا وجود سه مرتبه دارد: تهی (سن.: شوونیه)، نپاینده [یا لحظه پای یا موقتی]، و میانه. هرچه هست بستگی به رابطه های متقابل دارد. اگر سعی کنیم که چیزی را جدا کنیم و آن را هم چون وجودی بدون هیچ رابطه درنظر آوریم در این صورت اندیشیدن به یک چنین حالتی ناممکن است، و در واقع چنین حالتی از هستی نیست است. اما چیزها به مثابه اجزای سازنده نپاینده یا موقتی کل، وجود ندارند; کل اگر در اجزا یا در جزیی ها نمودار نمی شد سرشت حقیقیش را تحقق نمی بخشید. بنا بر این در این معنا، چیزها همه وجود نمودین دارند. چیزها بسته به نظر ما درباره بستگی یا نسبتشان وجود دارند یا ندارند، اما میانه به طور مطلق هستی دارد. چون نیک بنگریم، نمودها یا پدیده ها و آن یک حقیقت مطلق مترادفند. هرگاه معنای هر یک از این سه به درستی فهمیده شود این همان روشن شدگی است که خود بودا به آن رسیده است.

فرقه شین گون. آیین بودای شین گون را کووکایی (774-835) یا کوبو دای شی به ژاپن آورد. او به چین رفت و دو سال (804-806) آن جا زیر نظر هویی گوئو، پیر مشهور معبد چینگ لونگ، در چانگ- آن، به مطالعه شین گون پرداخت. هم چنین می گویند که او به هدایت یک رهبان هندی به نام پرجنیا به آموختن سنسکریت پرداخت، و عقیده بر این است که او شکلی از خط اندکی دست کاری شده سنسکریت، معروف به سیدم (ژ. : شیتان) را به ژاپن آورد که در ستون های عمودی نوشته می شد و وسیعا در کتاب های شین گون به کار رفته است. عقیده بر این است که پرجنیا با کشیشان نسطوری در کار ترجمه همکاری داشته و از طریق او بود که کووکایی شاید با مسیحیان تماس داشته است.

کووکایی در 806 به ژاپن برگشت و در 816 زمینی در کوه کویا (کویاسان) در استان کی یی (اکنون استان واکایاما) به او دادند که در آن دیری بنا کند. او در 835 در معبد کون گوبوجی در کویاسان درگذشت. اما بنابر سنت شین گون او نمرد بلکه فقط وارد یک حالت دیانه شد تا چشم به راه زمان ظهور مای تره یه، ( Maitreya ،ژ. : میروکو)، بودای آینده، باشد. در سال نامه ها و افسانه های آیین بودای ژاپنی، نامی پرآوازه تر از او نیست، او خواه در مقام یک قدیس، دانشمند، شاعر، خوش نویس، نقاش و خواه چون یک پیکرتراش برای تمام ژاپنی ها آشنا است.

شین گون به معنی «کلمه حقیقی » است، یعنی ورد مقدس یا منتر (یا، منتره mantra ). آیین های مرموز، حرکات و هجاها (سن.: دارانی) و نیز ترسیمات مقدس (مندله ها) را وسیعا به کار می برند. این جلوه ها برای توده مردم ژاپن جاذبه داشت، چرا که آنان دینی می خواستند که از شر جلوگیری کند، از این رو فرقه شین گون را پذیره شدند.

در شین گون آموزه های خاص فهم، (esoteric) معینی هست که تنها به طور شفاهی از استاد به شاگرد می رسد. آن که هنوز تشرف نیافته نمی تواند مدعی فهم این تبیینات باشد. در آیین تشرف، که کان جو (یا کان چو; سن.: ابی سیکه abhisheka ) خوانده می شود، پشنگ آب مقدس بر مشرف زده می شود. چون این آداب به غسل تعمید مسیحی شباهت دارد برخی به غلط کان جو را «باپتیسم » (تعمید) ترجمه کرده اند. موقعی که کسی عضو فرقه می شود پشنگ آب مقدس بر او نمی زنند، بلکه این کار شکلی از تشرف به اسرار بالاتر است، و آن را یک امتیاز استثنایی به شمار می آورند.

آیین بودای پاک بوم. آیین بودای پاک بوم، (Pure Land Buddhism) در قرن اول یا دوم میلادی در هند پیدا شد. بنیادش بر سوره های سوکاوتی- ویوهه و امیتایوردانه- سووتره بود. این سوتره ها از بهشت خاوری پاک بوم (سن.: سوکاوتی; ژ. : گوکوراکو) سخن می گویند و عقیده بر این بود که مؤمنان پس از مرگ در آن بهشت زاده خواهند شد و این پاداش ایمان و کردارهای نیک آنان است.

رستگارکننده این مکتب آمیدا (سن.: امیتابه) یا بودای فروغ بی کران است که در پاک بوم اقامت دارد. آمیدا در گذشته، وقتی که هنوز بوداسف بود، 48 سوگند خورد که هجدهمین سوگندش این است: «اگر من به بوداییت برسم تمام موجودات در ده گوشه [عالم] باید با ایمان پاک دلانه آرزو کنند که در بوم من (یعنی، پاک بوم) زاده شوند، و اگر با ده بار اندیشیدن به من زاده نشوند من به برترین روشن شدگی (یعنی، بودا شدن) نخواهم رسید.» مؤمنان می گویند اکنون که آمیدا بودا شده پس به سوگندهایش وفا خواهد کرد و هر که با خلوص و ایمان نامش را بخواند رستگار خواهد شد.

آیین بودای پاک بوم در قرن ششم به ژاپن آورده شد; از قرن دهم تا سیزدهم مکاتب بسیاری شکل گرفت: ریونین (1073-1132) فرقه یووزوو نم بوتسو، هونن (1133- 1212) فرقه جودو، شین ران (1173- 1263) فرقه جودو شین، و ایپن (1239- 1289) فرقه جی را بنیاد نهادند.

فرقه نیچی رن. فرقه بومی نیچی رن را نیچی رن (1222-82) بنیاد نهاد، که پسر یک ناظر دون پایه املاک بود. در سال های آغازین زندگیش رهروی پیش گرفت، نخست در مکتب شین گون مطالعه کرد و سپس در مکتب تن دایی، آن جا بود که به این نتیجه رسید که فقط به یک متن، یعنی، نیلوفر آیین نیک (سددرمه پوندریکه- سووتره) یا سوره نیلوفر نیاز است، و رهایی کشور از رنج هایش می تواند با عبادت درست سوره نیلوفر و شاکیه مونی بودا به بهترین شکل حاصل شود.

نیچی رن پیامبر مادرزاد دین بود; سراسر کشور را درنوردید، و به راستی بر طبلش می کوفت که مردم را به حقیقت سوره نیلوفر بیدار کند. چون از فرقه های دیگر و نیز از حکومت سخت انتقاد می کرد چیزی نگذشت که با مراجع قدرت درگیر و گرفتار زنجیره دراز آزارها شد، اما هر بار به طور معجزه آسایی جان به در برد. شوق و شورش مریدان بسیاری را گرد او جمع کرد; و تا امروز شوق و شور دینی مشخصه پیروان این فرقه است.

پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از گروه های دینی، معروف به شین کو شوو کیو (دین های نو)، سازمان یافت. برخی از بزرگ ترین این گروه ها (سوکا گکایی، ریشو کوسه کایی، ری یووکایی، میوچی کایی، و مانند این ها) تعالیم نیچی رن و سوره نیلوفر را به کار می برند، و ذکر دای موکو، یعنی، «نامو میوهو رن گه کیو» («من به سوره نیلوفر آیین نیک ایمان دارم ») را می پذیرند.

آیین بودای ذن. ذن به عنوان یک شکل خاص آیین بودا، نخست در چین پیدا شد و یک صورت خصوصا چینی آن نوع آیین بودا بود که بودی درمه (ژ. : داروما)ی فرزانه آن را در حدود 527م از هند [یا، ماورالنهر] به چین برد. آیین بودای بودی درمه شکلی از مهایانه بودا که بر دیانه (چ: چن; ژ. : ذن) متمرکز بود. نزدیک ترین برابرنهاد برای واژه دیانه، نگرش و نظاره درون یا مراقبه است، اما این ها چندان رسانای معنای دیانه نیستند. دیانه بینش بی واسطه به سرشت واقعیت یا حیات است. آیین بودایی دیانه در چین قویا زیر نفوذ آیین دائو و آیین کنفوسیوس بود و در قرن هفتم به شکل پیکره ای از اعمال دینی که ما امروزه می شناسیم پدید آمد.

ای سایی (1141-1215) رهبان تن دایی نخستین بار آیین بودای دیانه یا چن را در 1191 از چین به ژاپن معرفی کرد. آیین بودایی ذن او فرقه رین زایی خوانده می شود. شکلی که دوگن (1200-1253)، که او نیز در چین مطالعه کرد، به ژاپن آورد به فرقه سوتو معروف است.

فرقه رین زایی که در پنج معبد اصلی کیوتو و پنج معبد کاماکورا (گوزان) متمرکز بود، در میان طبقه حاکم، از جمله جنگاوران (سامورایی) و نیز نجبای درباری حامیانی یافت. از سوی دیگر، فرقه سوتو نخست در میان خاندان های نیرومند شهرستانی پیروانی یافت، اما پس از آن که کی زان جوکین (1268 -1325)، بنیادگذار سوجی جی، آیین هایی را از فرقه شین گون خاص فهم پذیرفت، فرقه سوتو سریعا در میان توده ها رواج یافت.

در دوره ئه دو (1600-1868) این گن (چ: یین یوان; 1592-1673)، رهرو چینی، ذن دیگری از چین آورد و فرقه ئوباکو را بنیاد گذاشت. آداب این فرقه کمابیش با اعمال فرقه رین زایی یکی بود، اما آدابی از آیین بودای پاک بوم را نیز در خود داشت، چون که مکتب چن در عهد دودمان مینگ (1368-1644) ایمان به آمیدا بودا را جذب کرده بود.

در دوره شوگون سالاری توکوگاوا از آیین بودا و شبکه معابدش برای از میان بردن مسیحیت استفاده کردند. اما خود این آیین نیز زیر نفوذ ضوابط شدید شوگون سالاری درآمد. تقسیمات فرقه ای، که در زمان های پیشین برقرار شده بود، ادامه یافت و سازمان گروه های دینی گوناگون قویا تثبیت شد. اعتقادات مکاتب گوناگون نیز به صورت رسمی درآمد. هر جنبش اصلاحی که هدفش نظام سیاسی توکوگاوا و یا نظام اندیشه هایی بود که او از آن حمایت می کرد تقریبا از هیچ حمایتی در داخل آیین بودا برخوردار نمی شد، اگرچه نشانه هایی از اندیشه تجدد وجود داشت مثل اخلاق شغلی سوزوکی شوسان. هم چنین باید از همه فهم کردن ذن از سوی شیدو بونان (1603-76)، بان که یوتاکو (1622-93) و هاکویین (1685-1769)، و نهضت بازگشت به معنای حقیقی آیین بودا چنان که در متن های اصیل سنسکریت تجلی یافته، به رهبری فوجاکو (1707-81)، کای جو (1750-1805) و جیون ئون کو (1718-1804) یاد کرد. پس از بازگشت می جی (1868) حکومت در صدد برآمد که شین تو را دین ملی بداند، و همین باعث شد که بسیاری از معابد بودایی برچیده شود. از آن پس سازمان های بودایی می بایست برای بقایشان بجنگند و با تحولات عصر جدید سازگار شوند، و در میان روحانیان بودایی خوردن گوشت و ازدواج عمومیت پیدا کرد.

مشخصات آیین بودای ژاپنی - چند مشخصه آیین بودا که به طور متمایزی ژاپنی اند چشم گیرند. اول آن که آیین بودای ژاپنی گرایشی به تاکید بر اهمیت نهادهای انسانی دارد. آن جا که آیین بودای هندی و تا حدی هم چینی گرایش به زهد و ریاضت داشتند آیین بودای ژاپنی بر اخلاق عملی و اخلاق کاری همراه با آن تاکید کرده است. آیین بودا در هر سطح از جامعه پیچیده و سلسله مراتبی ژاپن درگیر شده بر اهمیت مناسبات انسانی، اصول اخلاقی خانوادگی، و احترام به نیاکان تاکید می کرد. هم چنین گرایش به آن داشت که به نام چین گو کوکا، یا صلح ملی از طریق انضباط دینی، با گرایش های ملی گرا سازش کند. هم سو با تمایل ژاپنی ها به احترام نهادن به شخص صاحب کرامت، پرستش بنیادگذاران فرقه های گوناگون رواج یافت. هر فرقه ای یا مکتبی گرایش به بسته بودن دارد و بر شجره استاد شاگرد تاکید نالازمی می کند.

آیین بودای ژاپنی خصلتی ناعقل اندیش دارد. ژاپنی ها عموما به بحث نظری عقل اندیشانه رغبتی نشان نمی دهند، و در دین نیز در توسعه بخشیدن به یک نظام اعتقادی بزرگ کامیار نبوده اند. آنان می خواهند پاسخشان به پیام رستگاری بخش آیین بودا بیشتر شهودی و عاطفی باشد. چون محاکات نمادین ساده را ترجیح می دهند به نوآوری هایی چون نامو آمیدا بوتسو («من به آمیدا بودا ایمان دارم ») یا نامو میوهو رن گه کیو («به سوره نیلوفر آیین نیک ایمان دارم ») کشانده شده اند.

مشخصه دیگر، گرایش به پذیرش کارها است چنان که هستند. بوداییان ژاپنی درپی آنند که مطلق (بودا) را از طریق چسبیدن به جهان نمودین بفهمند، که نتیجه اش تمایل به یکسان دانستن جهان یا خود فردی با آن فرجامین است. درنتیجه، ژاپنی ها عموما از خود تساهل دینی نشان می دهند، اما در عین حال میلی به روبه رو شدن با مسائل ندارند. دیگر آن که گرایش انضباط دینی و قواعد دیرنشینی به تحکیم و تقویت نبود بلکه گذاشت منحرف و تباه شود.

سرانجام آن که بلندنظری زیادی به سازگاری با آداب شمنی باستان، و بیش از آن با کیش بومی شین تو در آیین بودای ژاپنی وجود داشته است. آیین بودا خیلی زود با شین تو به تفاهم و هم زیستی رسید. حتی امروزه هم ژاپنی ها هیچ تناقضی در این نمی بینند که در آن واحد هم بودایی باشند و هم شین تویی. گرچه معابد بودایی (ته را) و ایزدکده های شین تویی (جین جا)، و نیز پریستاران هر دو دین سخت با هم فرق دارند، اما اندکند پرستندگانی که خود را پیوستگان یک دین دانسته آن دیگری را طرد کنند. در واقع کاری غیرعادی نیست که یکی به شیوه شین تو ازدواج کند وبه شیوه بودایی دفن شود.

آیین بودای ژاپنی امروز - ازنظر آماری، ژاپن کشور بوداییان است. بیش از شش هفتم جمعیت معتقد به ایمان بودایی اند. آیین بودا در ژاپن، به 13 فرقه اصلی تقسیم می شود که 000/80 معبد و 000/150 روحانی دارند. چندین کالج و مؤسسه در کیوتو و توکیو اساسا وقف مطالعه الهیات بوداییند.

البته می توان بر آیین بودای کنونی این انتقادها را روا دانست: نفوذ بودایی روی روشن فکران ژاپنی کمابیش ناچیز است; جزمیات آن برای مردم قابل فهم نیست; و مردم چندان تعلق فعالی به این دین نشان نمی دهند. روحانیان در آیین ها سوتره ها و کتاب های مقدس را با وقار درخوری می خوانند، اما این ها کلماتی میان تهی به نظر می آیند. آرمان های بودایی زندگانی انسانی از یاد رفته است، و این دین را چندان دارای ارزش معنوی یا اخلاقی نمی دانند. اگرچه شمار انتشارات درباره این دین رو به افزایش است، اما شمار دین پژوهان رو به کاهش است.

پیش گویی چندوچون چشم انداز آینده آیین بودا در ژاپن دشوار است، چون تاحد زیادی بستگی دارد به کوشش های خود بوداییان ژاپنی، چه روحانیان و چه پیروان، و نیز کوشش های دانشمندان. مطالعه علمی فلسفه بودایی، که در سال های اخیر پیشرفت قابل توجهی در ژاپن کرده است هنوز خیلی دور از فهم عام مردم است چرا که گرایش برخی دانشمندان به تمرکز بر جنبه های فنی این جزم است.

اما نشانه های نویدبخشی برای بقا پدید آمده است. سازمان های جدیدی برای عمل و گسترش راه بودا در نقاط گوناگون شکل گرفته است. شمار موعظه ها و سخنرانی ها، کتاب های بودایی، و حتی کودکستان ها و مهدکودک هایی که روحانیان بودایی آن ها را می گردانند رو به افزایش است. بسیاری از دین های نو که از جنگ جهانی دوم پیدا شده اند مبین تاثیرات بودایی اند. فعالیت های بین المللی بوداییان ژاپنی نیز منظما رو به افزایش است. مبلغانی به خارج می فرستند، خصوصا به آمریکای شمالی. کتاب ها و مقالات بسیاری به زبان های غربی چاپ و نشر می کنند، و دانشمندان ژاپنی با دانشمندان بیگانه در تدوین دانشنامه ها به زبان های غربی همکاری می کنند. تمام مجموعه کتاب های مقدس تبتی را یک مؤسسه ژاپنی چاپ کرده است، و یک کتاب نامه کامل مقالات بودایی که در کشورهای گوناگون چاپ شده اکنون به ژاپنی چاپ شده است، و دانشمندان و دانش پژوهان از آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا، و کشورهای آسیایی، مثل هند، چین و سری لانکا، برای مطالعات بودایی به ژاپن می آیند. چندین گروه سازمان های کمک به پناهندگان و برنامه هایی برای کمک به کشورهای درحال توسعه آسیایی برای بهبود بخشیدن به استانداردهای زندگیشان ترتیب داده اند، و بوداییان در تلاش برقراری صلح در جهان فعال بوده اند.

پی نوشت:

1) کوته نوشت ها: پا: پالی; چ.: چینی; سن.: سنسکریت; ژ.: ژاپنی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان