مدتی پیش بالاخره مایکروسافت از اکس باکس وان اکس در جریان کنفرانس خبری E3 2017 خود پرده برداشت که اگر اخبار را از دیجیاتو دنبال کرده باشید حتما از ویژگی ها و قدرت گل سر سبد ردموندی ها با خبر هستید. اکس باکس وان اکس یکی از قدرتمندترین سخت افزارهای حال حاضر را دارد و واقعا می توان از آن به عنوان قدرتمندترین کنسول تاریخ یاد کرد.
ردموندی ها هم در E3 حسابی روی قدرت کنسول تازه شان مانور دادند و سعی کردند تا همه را برای خرید این محصول تازه ترغیب کنند. اما آن ها یک نکته مهم را فراموش کرده بودند؛ کنسول ها برای بقا نیاز به بازی های ارزشمند و حتی انحصاری دارند.
شاید این جمله، در حال حاضر سرلوحه کار هر دو شرکت ژاپنی نینتندو و سونی قرار گرفته باشد. چرا که هر دو آن ها در E3 تمرکزشان را روی این مهم گذاشته بودند و سعی کردند با نمایش های خارق العاده از آثار انحصاری جدیدشان، تمامی توجه ها را به خود جلب کنند.
کنسول ها برای بقا نیاز به بازی های ارزشمند و حتی انحصاری دارند
تا حدودی هم هر دو شرکت توانستند به هدفی که برایش برنامه ریزی کرده بودند، دست یابند. مصداق این حرف هم نام گرفتن سوپر ماریو ادیسه به عنوان بهترین بازی به نمایش درآمده در E3 2017 بود. بازی هایی مانند سوپر ماریو جدید و آثار دیگری همچون گاد آو وار و اسپایدرمن آنقدر نقل محافل شدند که دیگر جایی برای بحث و گفت و گو در مورد عقرب ردموندی باقی نماند.
در قدرت اکس باکس وان اکس شکی نیست. همه ما هم عاشق گرافیک بالاتر هستیم و در این مورد هم بحثی نداریم. اما بازی ها چه شدند؟ دقیقا قرار است چه بازی هایی را روی اکس باکس وان اکس به اجرا درآوریم؟ سوپر لاکیز تیل؟ بعید بدانم که ردموندی ها بخواهند با دور ریختن این همه سرمایه، سوپر لاکیز تیل را روی اکس باکس جدیدشان اجرا کنند.
اینجاست که می فهمیم وجود بازی های انحصاری تا چه اندازه مهم است. ما کنسول می خریم که یک سری بازی انحصاری ناب بازی کنیم. چرا که اغلب بازی های انحصاری مدت های زیادی برای شان زحمت کشیده می شوند و پیش از عرضه از فیلترهای متعددی عبور می کنند تا همه چیز عالی باشد.
با این حال، واقعا وجود بازی های انحصاری تا چه اندازه مهم است؟ آیا در صورتی که یک کنسول هیچ بازی انحصاری در اختیار نداشته باشد، نابود می شود؟ این ها سوالات بحث برانگیز و مهمی هستند که جواب ساده ای برایشان وجود ندارند. اما اگر بخواهیم دقیق تر به پاسخ شان نگاه کنیم باید ابتدا به نحوه توسعه بازی های ویدیویی و انواع استودیوها نگاهی بیاندازیم.
در اصل 4 نوع توسعه دهنده داریم: توسعه دهندگان فرست پارتی، سکند پارتی، شخص ثالث یا همان ترد پارتی و استودیوهای مستقل. اما اینکه هر کدام از این ها چه تفاوتی با یکدیگر دارند موضوعی است که در ادامه به آن ها می پردازیم.
توسعه دهندگان فرست پارتی
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/25/2311360845.jpg)
این دسته از استودیوها، در واقع توسعه دهندگانی هستند که به شرکت های بزرگ سازنده کنسول ها تعلق دارند. با خواندن این جمله ساده می فهمید که اصالت بازی های انحصاری به کجا بر می گردد. چنین توسعه دهندگانی فقط بازی انحصاری تولید می کنند و اجازه کار برای ناشران دیگر را ندارند.
توسعه دهندگان فرست پارتی فقط بازی انحصاری تولید می کنند و اجازه کار برای ناشران دیگر را ندارند
حق مالکیت بسیاری از این استودیوها نیز از ابتدا متعلق به برندهای صاحب کنسول بوده و هست. به عنوان مثال می شود از پولیفونی دیجیتال، توسعه دهنده سری بازی های گرن توریسمو برای فهم بهتر این مورد یاد کرد.
از طرفی توسعه دهندگان دیگری هم در این دسته جای می گیرند که قبلا متعلق به این شرکت ها نبوده اند و بعدا توسط آن ها خریداری شده اند که ناتی داگ و استودیو ریر می توانند مثال های خوبی برای این موضوع باشند.
توسعه دهندگان سکند پارتی
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/25/2311360851.jpg)
شاید کمتر نام سکند پارتی ها یا همان توسعه دهندگان شخص دوم را شنیده باشید. چرا که در اصل این نام یک عنوان عامیانه برای متمایز کردن این استودیو ها از توسعه دهندگان فرست پارتی است. خروجی توسعه دهندگان سکند پارتی هیچ فرقی با فرست پارتی ها ندارد و بازی های هر دو دسته در نهایت انحصاری خوانده می شوند.
اما یک تفاوت عمده میان این دو دسته وجود دارد. همان طور که گفته شد، توسعه دهندگان شخص اول به برندهای صاحب کنسول تعلق دارند. اما استودیوهای سکند پارتی اینطور نیستند. آن ها تقریبا پیمان کارهای صنعت بازی های ویدیویی هستند. با شرکت های بزرگ قرار داد می نویسند و برای شان بازی انحصاری می سازند.
با این حال، در نهایت آن ها استودیوهای مستقلی هستند که به هیچ شرکت خاصی تعلق ندارند. البته عبارت سکند پارتی برای استودیوهایی هم به کار می رود که تا اندازه ای سهامشان توسط برندهای صاحب کنسول خریداری شده است.
بهترین مثالی هم که می توان برای فهم بهتر معنای توسعه دهنده سکند پارتی آورد، استودیو بانجی است. بانجی یک استودیو مستقل بود که برای چندین سال متمادی وظیفه ساخت سری بازی های موفق و جذاب هیلو را بر عهده داشت. اما این استودیو در سال 2007 و پس از عرضه عنوان تحسین شده هیلو ریچ، مایکروسافت را به مقصد اکتیویژن ترک گفت.
علاوه بر این، اینسومنیاک گیمز هم که در حال حاضر، وظیفه ساخت پروژه اسپایدرمن را بر عهده دارد، از استودیو های سکند پارتی به شمار می آید. آن ها متعلق به سونی نیستند و تنها علاقه شان را به پلتفرم پلی استیشن، با ساخت بازی های انحصاری برای این کنسول بروز می دهند.
توسعه دهندگان ترد پارتی یا شخص ثالث
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/25/2311360865.jpg)
توسعه دهندگان شخص ثالث را شاید بتوان به عنوان مهمترین و بزرگترین جامعه بازی سازان صنعت قلمداد کرد. اغلب بازی هایی که این روزها تجربه می کنیم، همگی توسط این دسته از توسعه دهندگان ساخته و پرداخته می شوند.
اکتیویژن در واقع اولین توسعه دهنده ترد پارتی است و به نوعی تاریخچه استودیوهای شخص ثالث با تاسیس آن آغاز می شود
اصولا شاید در سال، دو یا نهایتا چهار بازی انحصاری منتشر شود. آن ها را که کنار بگذاریم، فقط بازی های ترد پارتی باقی می مانند. پس از این رو، می توان فهمید که بازی های شخص ثالث بیشتر حجم آثار موجود در بازار را به خود اختصاص داده اند.
توسعه دهندگان این آثار مستقل هستند و تنها با امضای قرار داد با ناشران مختلف، پروژه های تازه شان را کلید می زنند. بهترین مثال هم برای این دسته از توسعه دهندگان، اکتیویژن است؛ چرا که اکتیویژن در واقع اولین توسعه دهنده ترد پارتی است و به نوعی تاریخچه استودیوهای شخص ثالث با تاسیس آن آغاز می شود.
استودیوهای مستقل
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/25/2311360878.jpg)
استودیوهای مستقل را شاید بتوان به عنوان جمع و جور ترین توسعه دهندگان بازی های ویدیویی معرفی کرد. اما آن ها در عین ظاهر نه چندان بزرگ شان، معجزه می کنند و از دل این استودیوها، بازی های شگفت انگیزی روانه بازار می شوند که تجربه شان برای هر گیمری لازم است.
استودیوهای مستقل این روزها کم نیستند و هر روز شاهد درخشش روز افزون آن ها هستیم. اما در میان تمامی آن ها تل تیل نام آشنا تری دارد و اگر طرفدار مجموعه واکینگ دد باشید حتما آن ها را می شناسید.
اما بازی های انحصاری دقیقا چه تاثیری بر صنعت و مخاطب دارند؟
با توضیحاتی که در مورد توسعه دهندگان ارائه شد، دیگر می دانید که یک بازی ویدیویی چطور مراحل ساخت خود را پشت سر می گذارد. اما حالا به این سوال می رسیم که واقعا بازی های انحصاری به چه دردی می خوردند و چرا تمامی برندهای صاحب کنسول به دنبال آن ها هستند.
پاسخ این سوال در واقع بسیار ساده است. بازی های انحصاری در اصل جریان سازهای رقابت های کنسولی هستند. هر سه شرکت حال حاضر سعی می کنند با انتشار بازی های انحصاری بیشتر، گوی رقابت را از یکدیگر بربایند و گیمرهای بیشتری را به سمت کنسول های خود بکشانند.
این اتفاق هم، خواسته یا نا خواسته رخ می دهد. به هر حال گیمرها به دنبال بازی کردن هستند و می خواهند از زمان شان به بهترین نحو استفاده کنند. هر چقدر هم که طرفدار یک کنسول باشید، بالاخره در یک نقطه حس تان را سرکوب می کنید و به دنبال کنسولی می روید که بتواند حس شگفت انگیز غوطه ور شدن در دنیای یک بازی ویدیویی را برایتان خلق کند.
خلق این حس شیرین هم مسلما توسط بازی ها شکل می گیرد نه یک مشت قطعه سخت افزاری. پس وجود بازی های انحصاری به طور مستقیم روی فروش کنسول ها تاثیر می گذارد و باعث داغ شدن تنور رقابتی صنعت می شوند. اما بود و نبود این آثار دقیقا چه تاثیری روی مخاطبان صنعت بازی های ویدیویی دارد؟
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/25/2311360897.jpg)
در پاسخ به این سوال باید گفت، توسعه یا عدم توسعه بازی های انحصاری روی کاربران کنسول ها تاثیر چندانی ندارد. چرا که در نهایت اکثر بازی هایی که این روزها تجربه شان می کنیم، شخص ثالث هستند و هیچ ربطی به برندهای صاحب کنسول ندارند.
مسلما برای بازی کردن اسکایریم یا سری ویچر نیازی به خرید یک کنسول تازه ندارید و با هر پلتفرمی می توانید از تجربه بی نظیری که در اختیارتان قرار می دهند، لذت ببرید. اما با حذف بازی های انحصاری رقابت میان برند ها از بین می رود و دیگر تفاوتی میان کنسول ها باقی نمی ماند.
شاید در نبود بازی های انحصاری من و شما ضرر نکنیم. اما مطمئن باشید که غول های صنعت بازی سازی مانند سونی و مایکروسافت با شکست های بزرگی رو به رو خواهند شد. بازی های انحصاری در واقع اهرم فشار اصلی شرکت ها روی خریداران کنسول ها هستند.
از طرفی انحصاری ها خیلی راحت، خود را در آمار و ارقام فروش کنسول ها دخیل می کنند و قدرت آن را دارند که یک سخت افزار ساده را از فرش به عرش برسانند. این ادعا مثال بارزی هم دارد. کافیست سری به آمار و ارقام فروش کنسول های نسل گذشته بزنید تا متوجه دلیل وجود بازی های انحصاری شوید.
انحصاری ها خیلی راحت، خود را در آمار و ارقام فروش کنسول ها دخیل می کنند و قدرت آن را دارند که یک سخت افزار ساده را از فرش به عرش برسانند
در اوایل نسل هفتم، مایکروسافت عملکرد خیره کننده ای داشت. آن ها پس از یک تلاش نافرجام با بازی های فوق العاده ای مانند هیلو و گرز آو وار، خود را برای شکست کنسول تازه سونی آماده کرده بودند. تلاش ردموندی ها هم نتیجه داد و تا نیمه نسل، اکس باکس 360 با انحصاری های خوبش فروش بیشتری را نسبت به پلی استیشن 3 قدرتمند تجربه کرد.
اما این روند تا نیمه نسل ادامه پیدا کرد و خیلی زود یا حتی خیلی دیر، ورق ها به سود سونی برگشتند. در نیمه دوم نسل هفتم، سونی روز به روز عملکرد خیره کننده تری از خود به نمایش می گذاشت. خصوصا در روزهای سرد پایانی نسل هفتم، سونی به این روند ادامه داد و با انتشار God of War: Ascension و عنوان تحسین شده The Last of US - که از نظر بسیاری یکی از بهترین بازی های تاریخ است - قدرت خود را حسابی به رخ حریف دیرینه اش کشید.
سونی در این میان نتیجه تمامی تلاش هایش را دریافت کرد و توانست هر روز به جایگاه اکس باکس 360 که در اواخر نسل حال و روز خوشی نداشت، نزدیک و نزدیک تر شود. شاید یکی از دلایل فروش بهتر پلی استیشن 4 و اکس باکس وان هم به همین تجربه اخیر کاربران از نسل پیش باز گردد.
پس مسلما وجود بازی انحصاری برای رشد و قدرت گرفتن صنعت بازی های ویدیویی، امری به شدت ضروری است. چرا که رقابت اصلی تمامی شرکت ها بر سر آن هاست و در واقع بازی های انحصاری هستند که قدرت واقعی یک کنسول را مشخص می کنند.