ورود تکنولوژی همیشه هم مساوی با آرامش نیست. موضوع مورد اهمیت این است که ما ببینیم آیا مدرنیسمی که ایجاد شده، فرهنگاش هم در بین مردم ما به وجود آمده یا نه؟ ما نباید آسایش را با آرامش اشتباه بگیریم. آرامش یک رضایت درونی است و وقتی که فرد استرس داشته باشد، آرامش در زندگی به سراغاش نمیآید.
استرس، مشکلات روانشناختی مثل خشم و اضطراب و مشکلات جسمی مانند تپش قلب و لرزش بدن را در پی دارد. با این مقدمه میخواهم بگویم که خانه، محل استراحت و آرامش افراد محسوب میشود و همه مردم بعد از یک کار و تلاش روزانه به خانه برمیگردند تا در محیط امنی که برای خودشان ترتیب دادهاند، به دور از هرگونه هیاهو و تنشی استراحت کنند. حالا حساباش را بکنید که افراد در این محیط امن، احساس کنند که مدام تحتنظر هستند و همیشه چشمی هست که آنها را نگاه کند یا گوشی هست که حرفهایشان را بشنود. اینطوری دیگر این چهاردیواری محل آرامش افراد نمیشود و برعکس، به مکانی برای ایجاد استرس و خشم به هم خوردن آرامش تبدیل میشود و همه اینها باعث میشوند فرد مدام خودخوری کند یا هر شب با همسایههایش دعوا کند و این خشم و عصبانیت را به محیط کارش هم انتقال دهد و این طوری امنیت روانی محل کار را هم برای خود و همکاراناش از بین ببرد. استرس ناشی از نداشتن امنیت خاطر در خانه مسبب بسیاری از بیماریها مانند ناراحتیهای قلبی، گوارشی، ورم معده و تپش قلب ناشی از استرس هم میشود.
به همین دلیل ما به همه افراد توصیه میکنیم که با ورود مدرنیسم به جامعه، سعی کنند فرهنگ زندگیشان را هم ارتقا ببخشند؛ مثلاً از ساعتهای 10 و 11 شب به بعد صدای تلویزیونشان را کم کنند یا چراغهایی که به خانه همسایهها مشرف است را خاموش کنند؛ پنجرههای مشرف به خانههای دیگر را با پرده یا شیشههای مشجر بپوشانند و با پوششهای گیاهی دیدشان را نسبت به خانههای مشرف محدود کنند. ضمن اینکه ما باید از کودکی، فرهنگ آپارتماننشینی و رعایت حقوق همسایگان را به فرزندانمان بیاموزیم. شهرداریها و نظام مهندسی هم باید اصول شرعی را در ساختن ساختمانهای بلند رعایت کنند و مثلاً اتاق خواب را که باید امنترین جای خانه باشد، به دور از هرگونه هیاهو یا دیدی از خانههای اطراف بسازند و با مشرف کردن ساختمانها به یکدیگر، اسباب انتقال دایرهوار عصبانیت مردم جامعه به یکدیگر را فراهم نیاورند.
منبع:www.salamat.com