شاید تا کنون این جمله را بارها شنیده باشید که معلولیت، محدودیت نیست. این جمله تنها یک شعار توخالی نیست. بلکه برای اثبات آن شواهد فراوانی وجود دارد. در سرتاسر جهان بسیارند افرادی که علیرغم وجود برخی معلولیتها توانستهاند در زندگی خود موفقیتهای بی شماری کسب کنند که شاید بسیاری از افراد عادی نتوانند حتی به نیمی از این موفقیتها دست یابند. نمونه بارز ورزشکاران معلول المپیکی هستند که میخواهیم در بنیتا امروز چند تن از آنها را برای شما معرفی کنیم.
بانوی تنیسور لهستانی خانم ناتالیا پارتیکا فاقد ساعد در دست راست خود هست؛ و خانم زهرا نعمتی نیز تیرانداز خوب کشورمان از روی ویلچر تیراندازی میکند. تامیکا کتچینگس ورزشکار زن رشتهی بسکتبال اهل کشور ایالاتمتحده آمریکا با وجود از دست دادن قسمتی از شنوایی خود در تیم ملی بسکتبال آمریکا در این دوره طلا گرفت. بااینوجود، این ورزشکاران معلول باوجود شرایطی که برایشان پیشآمده بود توانستند شرایط المپیک تابستانه ریو برزیل را به دست آورند و در آن حضور یابند و بعضی از آنها نیز به خوبی درخشیدند.
در اینجا چند ماجراجوی دیگر المپیکی در زمانهای قدیم را برایتان معرفی میکنیم که مانند نعمتی، پارتیکا و کتچینگس نگذاشتند که معلولیت مانع رسیدن آنها به مدال خوشرنگ طلا شود.
جرج ایسر
جرج ایسر مرد وسط تصویر است
برگزار شدن بازیهای المپیک سوم در قاره آمریکا باعث شد استقبال کشورها به دلیل مشکلات حملونقل کم شود و تنها 651 ورزشکار از 12 کشور امکان حضور در آمریکا را به دست آوردند، آنها هم در 17 رشته به مصاف یکدیگر رفتند، اما المپیک سنت لوئیس شگفتی کم نداشت و شاید مهمترین آنها کسب 6 مدال در رشته ژیمناستیک توسط ورزشکار معلول آمریکایی جورج ایسر بود. وی دارای یک پای چوبی بود.
جرج ایسر توانست در مسابقات 1904 شش مدال (سه طلا، دو نقره، یک برنز) کسب کند و این در حالی است که او تنها یک پا داشت. این ورزشکار سالهای قبل در دوران کودکی از این مسابقات بر اثر برخورد با قطار یک پایش را ازدستداده بود و بهجای آن از یک پای چوبی استفاده میکرد. این ورزشکار که متولد آلمان بود در سال 1904 به یک باشگاه ژیمناستیک پیوست، این باشگاه نیز به عنوان نماینده آمریکا در شهر خود ایسر یعنی سنت لوییس به رقابت با دیگر تیمها در قالب المپیک پرداخت.(در آن زمان در المپیک ورزشکاران نماینده باشگاه خود بودند نه نماینده کشورشان). بایسر در اولین اویل حضورش در این المپیک نتوانست بهخوبی ظاهر شود ولی بعد از آمادهساز و ریکاوری که انجام داد توانست 6 مدال در یک روز درو کند. او فعالیت حرفهای خود را تا سال 1909 ادامه داد.
کارلو اورلاندی
المپیک 1928 نیز با اتفاقات جالبی همراه بود که یکی از آنها حضور یک بوکسر خاص ایتالیایی بود. کارلو اورلاندی که سابقه ناشنوایی داشت و در ان زمان نیز با این نقص تا حدی دست و پنجه نرم میکرد، در آمستردام به عنوان نماینده ایتالیا در رشته بوکس حاضر شد. او در بخش سبکوزن 4 مسابقه را برد و توانست باقدرت مدال طلا را به خانه ببرد. او در طی 15 سالی که حرفهای کار میکرد توانست که 100 مبارزه را با پیروزی پشت سر بگذارد.
الیور هالزی
نفر اول از سمت راست وی میباشد
همانند ایسر، الیور هالزی نیز در دوران کودکی در اثر تصادف با اتومبیل قسمت زیر زانوی پای چپش را از دست داد. بااینوجود او یکی از ستونهای اصلی گروه واترپلوی نیروگاه مجارستان بود. در المپیک 1928 با درخشش این بازیکن تیم واترپلوی نیروگاه مجارستان توانست که مدال نقره را ازان خود کند و سپس در دوره متوالی المپیک یعنی در سالهای 1932 و 1936 آنها موفق شدند که طلای این مسابقات را به گردن آویزند، این در حالی بود که در این دو دوره الیور به خبی ظاهر شد و توانست در یک بازی که مقابل ژاپن برگزار شد بهتنهایی 7 گل را به ثمر برساند؛ و پس از مرگ نیز بهعنوان یک بازیکن واترپلو یکی از مشاهیر بینالمللی رشته شنا شناخته شد.
کارولی تاکاچ
Credit: Bill Diodato / Getty Images
یکی دیگر از نام آوران مجارستانی، یک گروهبان ارتشی به نام کارولی تاکاچ بود که در زمان خود یکی از بهترین تیراندازها با تپانچه بود، ولی این برتری زمان زیادی به طول نینجامید و در یک تمرین آموزشی براثر منفجرشدن یک نارنجک معیوب، دست راست او فلج شد؛ اما این پایان کار این تیرانداز نبود، او با تلاش بسیار خود درست یک سال پس از حادثه و تمرین بسیار توانست با دست چپ خود نیز دقیقاً مثل دست راست ازدستدادهاش تیراندازی کند و با قهرمانی در مسابقات ملی مجارستان در همان موقع، تعجب همه را برانگیخت و نشان دادن که معلولیت محدودیت نیست. دو دوره المپیک بعدی بر اثر جنگ جهانی دوم لغو شد ولی تاکاچ همچنان در سطح عالی خود باقی ماند.
مسابقات در سال 1948 بعد از پایان جنگ جهانی از سر گرفته شد و تاکاچ توانست که در این سال رکورد المپیک را بشکند و مدال طلای تیراندازی سریع با تپانچه را از آن خود کند سپس او در المپیک 1952 نیز مدال طلا را بر گردن آویخت و در المپیک 1956 با مقام هشتمی به کار خود پایان داد و این به معنی خداحافظی او با دنیای المپیک بود.
لیس هارتل
لیس هارتل در سال 1953 --Credit: Terry Fincher/Keystone/Getty Images
این دختر دانمارکی هنگامیکه در سن 23 سالگی فرزند دوم خود را حامله بود، دچار بیماری سخت فلج اطفال شد. ولی با درمانهای فشرده فیزیکی او توانست که دوباره سلامتی خود را در عضلات بالای زانویش به دست اورد و تمرینات اسبسواری خود را از سر بگیرد، بااینوجود او قادر نبود که بهتنهایی سوار اسب شود و یا از آن پیاده شود. در المپیک 1952 هلسینکی، جایی که زنان برای اولین بار اجازه داشتند در رشته اسبسواری حضور یابند، این بانوی دانمارکی به همراه اسبش که جوبلی نام داشت، حضور یافتند و توانستند که مقام دوم را کسب کنند با اینکه با نفر اول خیلی فاصله کمی داشت. در یکی از به یاد ماندنیترین اتفاقات ادوار مختلف المپیک نفر ا.ل که ساینت سیر از سوئد نام داشت، به لیس هارتل کمک کرد تا برای مراسم اهدای مدال از اسبش پیاده شود. در 4 سال بعد هم دقیقاً در المپیک هارتل دوباره با اختلاف کم نسبت به سنت سیر مقام دوم را به دست آورد و مدال نقره را به گردن آویخت.
لطفا در ادامه نیز ما را همراهی فرمایید