عباس آخوندی این روزها بیش از هر زمان دیگر موضوع «بد مسکن»ها را مطرح می کند. شاید باور آن کمی سخت باشد که طبق گفتههای آقای وزیر حدود 19 میلیون نفر در کشور جزو بد مسکن ها باشند.حاشیه نشینی،بی خانمانی و سکونت در بافت های خطرناک شهری از مصادیق بد مسکنی است که شاید چندین دهه است که گریبان کشور را گرفته است.
به گزارش ، روزنامه ابتکار در ادامه نوشت: راه حل دولت پیشین ساخت مسکن مهر بود که نه تنها به حل مشکل کمکی نکرد که در بسیاری موارد این خانه ها تبدیل به حاشیه های بی امکانات شدند. هشدار آقای وزیر البته با پیشنهادهایی نیز به رئیس جمهور همراه بوده است. چنانچه نگاه همه جانبه به وضعیت شهرنشینی در ایران متغیرهای فراوان اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی را با خود به همراه دارد. با این حال برخی کارشناسان معتقدند به دلایل مختلفی نمیتوان حاشیه نشنی را به طور کامل محو کرد. مهاجرت از روستا به شهر و مشکلاتی مانند بحران آب و نبود اشتغال موجی از حاشیه نشنی را از دهههای قبل با خود همراه کرده است. عباس آخوندی نیز این موضوع را عمیق و پیچیده می داند و میگوید: «امیدوارم اهل علم و سیاست گذاران بتوانند پوسته شعاری این موضوع را بشکافند و وارد عمق مساله شوند چرا که امنیت ملی ایران در آینده به این موضوع بستگی دارد.
آخوندی با بیان اینکه در حال حاضر 27 میلیون واحد مسکونی و 24 میلیون خانوار در کشورمان وجود دارد، می افزاید: در حال حاضر در حالی که خانه از خانوار بیشتر است با وضعیت بدمسکنی مواجه هستیم و این توزیع قابل قبول نیست.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به آخرین آمارهای به دست آمده از خانههای خالی و خانههای دوم اظهار می کند: در حالی که دو میلیون و 500 هزار واحد خانه خالی و 2 میلیون و 100 هزار واحد خانه دوم در کشور وجود دارد 19 میلیون نفر در بدمسکنی مطلق هستند واین نشان دهنده یک عدم تعادل بسیار بزرگ در بخش شهرنشینی است.
کلاف پیچیده بد مسکن ها
برای حل معضل حاشیه نشینی و ایجاد سقف ایمن برای 19 میلیون نفر ایرانی چه راه حلی وجود دارد؟ پاسخ این سوال شاید کمی دشوار باشد. مهدی سلطان محمدی اقتصاددان در گفت و گو با «ابتکار» می گوید: «باید به واقعیت های اقتصاد خود نگاه کنیم. بیش از 95 درصد از ساختمانهای کشور توسط بخش خصوصی و خانوارها ساخته می شود و دولت سهم اندکی در ساخت و ساز دارد. در حالی که دولت بیشتر وظیفه سیاستگذاری و فراهم کردن زمینه های فعالیت بخش خصوصی و بهبود فضای کسب و کار را برعهده دارد.
وی می افزاید: ما چیزی حدود 11 میلیون حاشیه نشین داریم و حدود 9 میلیون نفر ساکنین بافتهای فرسوده هستند. این افراد از طبقات ضعیف جامعه هستند که برخی از روستاها کنده شده و به سمت شهرهای بزرگ آمدند و توان رفتن به بافت اصلی شهر را ندارند. بخشی از این افراد هم مهاجران خارجی از کشورهای همسایه هستند.
سلطان محمدی در ادامه اظهار می کند: سوال این است که برای این اقشار چه اقدامی می توان انجام داد؟ پاسخ به آن کار آسانی نیست چرا که ما از دهه 30 تا به امروز مشکل حاشیه نشینی را داریم. تقریباً تمام کشورهای جهان سوم که حجم زیادی مهاجرت از روستا به سمت شهر دارند با این مشکل مواجه هستند. جمعیت شهرنشین ما از سال 1335 تا به امروز حدود 10 برابر شده است.
وی با بیان اینکه طی این سال ها فعالیت خوبی در بافت شهری شده و کیفیت مسکنها بهبود پیدا کرده است، میگوید: بافت فرسوده نیز بنا بر شاخصهای مسکنهای خانوار به لحاظ استحکام و وضعیت خدمات به مراتب بهتر شده است اما این به معنای آن نیست که ما بتوانیم جمعیت عظیمی که به شهرها سرازیر می شود را پوشش دهیم. بنابراین معضل حاشیه نشینی همواره با کشور همراه خواهد بود. باید گفت دولت منابع کافی برای ساخت مسکن همه 19 میلیون نفر ندارد. ضمن اینکه همان منابع محدود را بهتر است صرف سرمایه گذاریهای بهتر شود. چرا که اگر در حالت ایدهآل دولت بتواند برای همه این افراد مسکن بسازد و مجانی در اختیار آن ها قرار دهد بقیه بافت روستایی هم برای دریافت مسکن مجانی به شهر مهاجرت خواهد کرد.
رابطه مسکن و امنیت کشور
این کارشناس مسائل اقتصادی می افزاید: این موضوع سبب شده تا برای رسیدن به راه حل قطعی دچار مشکل باشیم. در حال حاضر شهرک های حاشیه ای شکل گرفته که امکانات لازم برای مردم ساکن در آن ندارد و خدمات اولیه شهری را نیز ندارند. در این شهرها درجه آسیب بسیار بالاست. و بدون این که این افراد کار درستی داشته باشند و بدون اینکه با اجتماع رابطه خوبی داشته باشند در حال زندگی هستند. عدم توجه به آنها مشکلات اجتماعی و حتی امنیتی را به وجود میآورد. وی یادآور می شود: اقدام آقای آخوندی برای جلب توجه به موضوع حاشیه نشینی درست است. حدود 25 درصد جمعیت ما از مسکن مناسب برخوردار نیستند اما این فقط مربوط به مسکن نیست و در بقیه ارکان زیست نیز دچار مشکل هستند. حاشیه نشینی به معنای آن است که فرد از شبکه روابط اجتماعی و اقتصادی دور هستند و این فرد رانده شده همیشه در معرض آسیب قرار می گیرد که به بحرانهای اجتماعی و امنیتی منجر خواهد شد.
چشم خود را به واقعیت باز کنیم
سلطان محمدی در ادامه تاکید میکند: بهتر است حداقل بپذیرم این افراد وجود دارند و چشم خود را به واقعیت نبندیم. به نظر می رسد وزارت راه شهرسازی باید مسکن این افراد را تا جای امکان سازماندهی کند اما نیاز هست که همه نهادها یک بسیج همگانی برای رسیدگی به این حاشیهها داشته باشند. همچنین به این بخش تسهیلات ارزان قیمت بپردازند. به طور قطع نمی توان این بافت حاشیه ای را به طور کامل کنار زد و در واقعیت میلیون ها نفر در این حاشیه ها زندگی میکنند. باید این حاشیه ها را نه به لحاظ جغرافیایی که باید به لحاظ اقتصادی و فرهنگی نیز در جامعه ادغام کرد. وی می افزاید: مشکل این است که اقتصاد ما نتوانست برای رشد یک باره جمعیتی اشتغال ایجاد کند و برخی از افراد در حاشیه مانده اند اما این طور نیست که این یک موضوع جدید باشد طی دهه های اخیر حاشیه نشینی با همین اندازه حضور داشته است. در حال حاظر نمی تواند این پدیده را محو کرد تنها در چارچوب اقتصاد کلان باید توان ایجاد اشتغال در بخش های مختلف کشور برای این افراد وجود داشته باشد و طبیعتاً برای این افراد تهیه مسکن راحت تر خواهد.
خبر خوب برای بد مسکن ها
تعداد بد مسکن ها به معنای واقعی کم نیست. اگر تا به امروز صحبتی درباره آن نمی شد کتمان واقعیت صورت می گرفت. اما وزیر راه وشهرسازی برای بهبود این معضل می گوید: «کاری که ما میتوانیم به عنوان دولت انجام دهیم این است که برای ساخت این واحدهای مسکونی تسهیلات و زمین در اختیار بنیاد مسکن قرار دهیم و معتقدیم امام خمینی (ره) برای همین گروه این بنیاد را تاسیس کردند و از این رو به فرمان و حساب 100 حضرت امام (ره) برگشتهایم و بنیاد مسکن را برای حل این مشکل محور قرار دادهایم.خبر خوشی که برای گروههای کم درآمد داریم این است که سالی 100 هزار واحد مسکونی در قالب این طرح در برنامه داریم و امسال احداث 100 هزار واحد مسکونی اول را برای گروههای کم درآمد عملیاتی خواهیم کرد.»