ورود پسابهای صنعتی به تالاب و دپوی زبالههای شهری و بیمارستانی، بلای جان شادگان شده است.بسیاری از آبزیان منطقه که ماهیهای نادر و بومی را تشکیل میدهند، بهدلیل شوری آب درحال انقراضند. اگر شادگان و هورالعظیم بهصوت کامل خشک شوند ،باید منتظر سونامی نمک در خوزستان باشیم.پساب انتقالی به هورالعظیم حاوی فلزات سنگین و شیمیایی است. در هیچ کشوری تالابها را با پساب کشاورزی یا فاضلاب آبگیری نمیکنند.
به گزارش ، روزنامه قانون نوشت: شاید باورش کمی سخت باشد؛ ایرانی که روزگاری بنیانگذار نخستین کنوانسیون حفاظت از تالابها در جهان، یعنی کنوانسیون رامسر بود، این روزها خروج تکتک تالابهایش را از فهرست این کنوانسیون بهنظاره نشسته است. داستان با از نفس افتادن گاوخونی، جازموریان و پریشان شروع شد و با سیاهبخت شدن بختگان، خشکی هامون، نابودی هورالعظیم، بیجان شدن تالاب انزلی، صابری ، هیرمند ، یادگارلو و دهها تالاب دیگر ادامه پیدا کرد و این داستان همچنان ادامه دارد. اینبار نوبت به شادگان رسیده است؛ تالابی که نفسهای آخر خود را میکشد.
آخرین نفسهای شادگان
احداث هشت سد درحوضه آبریز تالاب شادگان آن را به ورطه خشکی کشانده است.
حجم آب شیرین ورودی شادگان بهدلیل کاهش نزولات جوی، خشکسالی و ذخیره آب در پشت سد ماورن کاهش چشمگیری داشته است. کاهش آب شیرین موجب تغییر اکوسیستم تالاب شده است. آبهای شور و نیمهشور شادگان نیز که از طریق جزر و مد دریا و کارون تامین میشد، بهشدت کاهش یافته است.
اما کاهش آب ورودی به شادگان همه ماجرای آن نیست، بلکه ورود پسابهای صنعتی به تالاب نیز مشکل دیگر شادگان است. همچنین دپوی زبالههای شهری و بیمارستانی نیز بلای جان شادگان شده است.
آبگیری سیاسی، نه محیطزیستی
آبگیری هورالعظیم و احیای دریاچه ارومیه از بزرگترین مانورهای تبلیغاتی روحانی در هنگام انتخابات بود. آبگیری که در آن زمان، بسیار آن را دروغ بزرگ خواندند.
ناصر عبیات فعال محیطزیست در خوزستان درباره آبگیری هورالعظیم، میگوید: «برخلاف ادعای مسئولان استانی و کشوری تنها پساب کشاورزی و فاضلاب عاید هورالعظیم شده است و این آبگیری صرفا سیاسی بوده تا محیط زیستی».
تالابی که با فاضلاب آبگیری شد!
عبیات با تاکید بر اینکه آبگیری ازطریق پساب نیشکر انجام شده، ادامه میدهد: «پساب انتقالی به هورالعظیم حاوی فلزات سنگین و شیمیایی است. در هیچ کشوری تالابها را با پساب کشاورزی یا فاضلاب آبگیری نمیکنند، اما در ایران بهراحتی این اتفاق رخ میدهد.آبگیری با پساب و فاضلاب غیربهداشتی و غیرمنطقی است که سلامت مردم را بهخطر میاندازد».
انقراض ماهیها بهدلیل آبگیری با پساب
او با اشاره به اینکه میزان آبگیریای که دولت اعلام کرده، در حدود 40 سانتیمتر است، بیان میکند: «این آمار درست است اما هنگامیکه این کار از طریق پساب نیشکر انجام میشود؛ با تبخیر آب، تاثیرات بسیار نامطلوبی روی محیطزیست منطقه خواهد گذاشت. متاسفانه بسیاری از آبزیان منطقه که ماهیهای نادر و بومی را تشکیل میدهند؛ بهدلیل شوری آب درحال انقراض هستند».
وزارت نفت؛ متهم اصلی خشکی هورالعظیم
عبیات درباره عوامل خشک شدن هورالعظیم میگوید: «در سال 1361 مساحت هورالعظیم بیش از 90 هزار هکتار بوده است اما پس از روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم متأسفانه شرکت نفت تا آزادگان امتداد پیدا کرد و عامل اساسی خشکشدن هورالعظیم بود».
شرکت نفت از یادآوران در هویزه شروع شده و تا مرز ایران که نفت مشترک بین ایران و عراق است، ادامه دارد. شرکت نفت پروژههای بسیاری را اجرا کرده است. براساس آمار سازمان حفاظت محیطزیست کشور، مساحت هورالعظیم 122 هکتار اعلام شده است که در حدود 70 هزار هکتار از پساب کشاورزی و فاضلاب تغذیه شده است. اگر آنها ادعا میکنند آن را آبگیری کردهاند؛ من از همه خبرنگاران دعوت میکنم تا از هفت رودخانهای که هورالعظیم را تامین میکنند؛ بازدید کنند. این رودخانهها که تامینکننده اصلی آب هورالعظیم هستند، درحال حاضر بیآب و خشکند. اگر هورالعظیم تغذیه شده است حال پرسش اینجاست که با کدام حقابه این کار را انجام دادهاند».
زهاب نیشکر در شادگان
عبیات درباره وضعیت فعلی تالاب شادگان میگوید: «درحال حاضر شادگان از زهاب نیشکر تغذیه میشود. حقابه شادگان از رودخانههای خوزستان اختصاص داده نمیشود و علت اصلی خشکی آن همین مساله است. اگر شادگان و هورالعظیم بهصوت کامل خشک شوند باید منتظر سونامی نمک در خوزستان باشیم. آن زمان دیگر ادامه زندگی در این استان غیرممکن خواهد شد».
این فعال محیطزیست با اشاره به اینکه آبزیان تالاب شادگان در آب شیرین زندگی میکنند و هماکنون با آب شور پساب کشاورزی نمیتوانند زندگی کنند؛ یادآور میشود: «پساب کشاورزی موجب بالا رفتن شوری آب و در نتیجه مرگ بسیاری از آبزیان شده است؛ آبزیانی که نادرند».
امان از ریزگردهایی داخلی
بسیاری از مردم هورنشین و تالابنشین خوزستان به کلانشهرهای کشور مهاجرت کردهاند؛ یکی از مهمترین دلایل این مهاجرت مساله ریزگردهاست.
عبیات در اینباره میگوید: «سه منشأ برای ریزگردها وجود دارد: منشأ داخلی، محلی و خارجی. دلیل ریزگردهای خوزستان آن طور که مسئولان اعلام کردهاند، فقط خارجی نیست، بلکه بیشتر ریزگردهای خوزستان داخلی و محلی است. منشأ محلی آن 15 کیلومتر در منطقه تاثیر دارد، اما منشأ داخلی بیشتر از آنچه تصور میکنید تاثیرگذار است».
وضعیت تالابهای عراق بهتر از ایران است
او ادامه میدهد: «ریزگردهای داخلی بهدلیل خشکی تالابها و بیآبی بهوجود آمده است. براساس آمار سال گذشته، وضعیت تالابهای عراق که در مجاورت خوزستان قرار دارند، بسیار بهتر و مطلوبتر از ایران است. چرا که حقابه ایران از رودخانههای عراق قطع شده و آنها توانستهاند از این مساله استفاده کرده و تالابهای عراق را آبگیری و احیا کنند. درحال حاضر، برخی از تالابهای عراق بهدلیل شرایط مساعد در کنوانسیون رامسر ثبت جهانی شدهاند».
وزارت نیرو مانع اصلی ثبت جهانی هورالعظیم
تفکر سازهای در مدیریت منابع آبی بلای جان کشور شده است. بحران آبی و خشکسالی ایران نتیجه همین غلبه تفکر سازهای است. چند سال اخیر کشمکشهای بسیاری برای ثبت هورالعظیم در کنوانسیون رامسر وجود داشته است. عبیات در اینباره گفته است:« متاسفانه مسئولان از این مساله غافلند و وزارت نیرو نیز مانع ثبت هورالعظیم در کنوانسیون رامسر شده است. آنها نمیخواهند هورالعظیم ثبت بینالمللی شود، چرا که اگر این اتفاق رخ دهد؛ وزارت نیرو مجبور به اختصاص حقابه آن خواهد شد. وزارت نیرو باید حقابه هورالعظیم از سد کرخه را بدهد، اما میزان آبی که بهاسم حقابه هورالعظیم اختصاص میدهند، صرف کشاورزی میشود. آنها حقابهای جدا برای تالاب هورالعظیم اختصاص نمیدهند».
تالابهای خشکیده در خوزستان
این فعال محیطزیست با تاکید بر اینکه تالاب شادگان، هورالعظیم و رودخانههای یراهی خشک شدهاند؛ میافزاید:« وضعیت کرخه نیز نگرانکننده است. سرشاخههای آن بهسوی هورالعظیم خشک شدهاند. حال و روز کارون نیز بسیار بد است ».
75 درصد تالابهای کشور خشک شدهاند
بهگفته پژوهشگران آب، کری مصلحتی کارگزاران دولتی و بخش خصوصی درباره مدیریت ناصحیح بر منابع آبی، درحال حاضر کشور را در بطن فاجعه قرار داده است. از میان یکهزار تالاب موجود در کشور، براساس تعریف کنوانسیون بینالمللی رامسر، 75 درصد از تالابهای کشور ما یا در وضعیت بحرانیاند و یا در معرض خطر قرار دارند.
تمامی این اتفاقها درحالی رخ میدهد که ارزش اکولوژیک تالابها 10 برابر جنگلها و 200 برابر زمینهای زراعی است. براساس آمار ،تالابهای 30 کشور در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر (فهرست قرمز) قرار گرفتهاند که به ترتیب ایران و یونان با هفت تالاب و پس از آنها جمهوری چک با چهار تالاب، بیشترین مونترو تالابها را دارند. همچنین نام 27 تالاب 17 کشور جهان نیز بهدلیل بهبود شرایط اکولوژیکی تالابهایشان از این فهرست خارج شده است. براساس تحقیقات انجامشده، دخالتهای انسانی علت اصلی خشک شدن تالابهای کشور است که خشکسالی نیز مزید بر علت است.