آیا در یافتن همسر و شریک مناسب برای زندگی‌تان دچار مشکل شده‌اید؟ شاید شما هم جزء آن دسته افرادی هستید که تصور می‌کنید برای جذب و یافتن شریک دلخواه‌تان، باید خودتان را به نحوی تغییر دهید که بهترین انتخاب فرد موردنظرتان باشید ولی این امر اشتباه است چون افرادی در روابط عاشقانه‌شان بیشترین احساس خرسندی را دارند که انرژی‌شان را بیشتر از آنکه صرف درست یا غلط رفتارهایشان بکنند، روی ارتقاء عزت‌نفس خودشان کار می‌کنند. دکتر جیل وبر (Jill Weber) نویسنده کتاب " داشتن رابطه زناشویی، خواستن صمیمیت" معتقد است به ‌جای تمرکز روی نقش بازی کردن برای  جذب فرد موردنظرتان، انرژی‌تان را روی  5 اصل زیر معطوف کنید؛ به ‌این ‌ترتیب با گذشت زمان شریک مناسب برای زندگی‌تان را خواهید یافت.

1.به شناخت کاملی از خودتان دست‌یابید

اگر نتوانید به درک درستی از خودتان و احساسات‌تان دست‌یابید، قطعاً ورود شما به روابط با دیگران از جایگاه وابستگی خواهد بود، از سوی دیگر به طرف متقابل هم اجازه شناخت درست از خودتان را نخواهید داد.  صحبت مستقیم با شریک زندگیتان درباره احساسات و خواسته‌هایتان مهم است ولی امید داشتن به اینکه وی مستقیماً به شناخت خوبی از شما دست یابد، خیالی بیش نیست! همواره تلاش آگاهانه‌ای در جهت درک واکنش‌های احساسی خودتان در قبال دیگران و رخدادهای زندگی‌تان داشته باشید. درباره احساسات‌تان تأمل‌کنید و با افراد دیگر درباره چگونگی احساسات‌تان صحبت کنید.

به خودتان علاقه مند شوید

2.به آنچه افراد درباره خودشان نشان می‌دهند، اعتقاد داشته باشید

معمولاً زمانی‌که جذب شخصی می‌شویم، از درک درست و واقع بینانه رفتار او قاصر می‌شویم. اگر طرف مقابل با بی‌احترامی با شما رفتار می‌کند، همیشه شما را پائین‌تر از خودش می‌انگارد، اینگونه رفتارها را به‌عنوان نشانه‌هایی از شناخت چهره واقعی او در نظر بگیرید. اگر شما تلاش می‌کنید با شخصی صحبت کنید ولی او شما را رد می‌کند یا بدرفتاری خودش را توجیه می‌کند، این امر را جدی بگیرید و به سادگی از روی ان رد نشوید. اگر مردی به شما می‌گوید که دنبال هیچ‌چیز جدی در رابطه‌اش با شما نیست یا او به فضای بیشتری برای خودش نیاز دارد، بی‌خیال او شوید. این فرد کمتراز شما نیست و ممکن است خواسته‌های یکسانی با شما نداشته باشد. به آنچه که افراد با رفتارها و گفتارهایشان درباره خودشان انتقال می‌دهند اعتقاد داشته باشید! اگر آنها همانند یک فرد نابالغ یا بی‌ادبانه رفتار می‌کنند یا با گفتارشان شما را آزرده خاطر می‌سازند، بی‌خیال آنها شوید. وظیفه شما نیست که شما دیگران را تغییر دهید، ولی وظیفه شماست که روی رشد شخصی خودتان کار کنید!      

3.از صمیمت به‌واسطه رابطه جنسی خودداری کنید

اگر شما امید بسته‌اید که یک رابطه جنسی درنهایت منجر به صمیمیت احساسی یا رابطه‌ای تعهد آمیز شود، در اشتباه هستید؛ تحقیقات نشان می‌دهد روابطی که با رابطه جنسی قبل از بروز صمیمیت احساسی شروع می‌شوند معمولاً به روابط  تعهدآمیزی نمی‌انجامند. شما زمان و انرژی‌تان را به امید تغییر طرف مقابل‌تان صرف می‌کنید، در حالی‌که باید این انرژی را صرف رشد شخصی خودتان کرده و شخصی را بیابید که شخصیت رشد یافته شما را دوست داشته باشد.      

4.از نظر روحی و روانی از والدین‌تان جدا شوید

این امر اصلاً کار آسانی نیست و در حالیکه بسیاری فکر می‌کنند در بزرگسالی به استقلال روحی و روانی از والدین‌شان دست‌یافته‌اند ولی در واقعیت این‌گونه نیست. به‌عنوان یک فرد بالغ، اگر شما همچنان اجازه دهید که والدین‌تان تمام نیازهای روحی روانی‌تان را برآورده سازند، در این صورت شما مقداری از انرژی که باید برای روابط عاشقانه‌تان صرف کنید را دور ریخته‌اید. تا حد امکان، سعی کنید از والدین‌تان مستقل شوید. زیاده از حد خواستن نظر، تائید، راهنمایی و درنهایت کنترل زندگی‌تان توسط آنها، به معنای آن است که شما برای خودتان زندگی نمی‌کنید. اگر شما به والدینتان اجازه دهید به طور پیوسته تصمیم‌های اساسی را برای شما بگیرند، زمانی‌که شما به فرد مناسب روبه رو شوید، فرد کاملی نخواهید بود. وارد شدن در یک رابطه عاشقانه و اعتقاد به اینکه طرف مقابل‌تان به روش والدین تان از شما مراقبت می‌کند، می‌تواند یک رابطه سالم را به یک رابطه فجیع تبدیل کند. شما باید کنترل زندگی خودتان در دست بگیرید و از اهداف، نیازها و احساسات‌تان خودآگاهی داشته باشید.

قطع وابستگی از خانواده

5.خودتان را در شرایط جدید قرار دهید

یکی از اعتقادات رایج این است که به‌منظور یافتن شریک مناسب، فرد باید در ابتدا به تنهایی روی اصلاح خودش کار کند. به اعتقاد دکتر وبر، زمانی که یک زن به دنبال اصطلاحاً "یک مدت کار کردن روی خودش" است، درواقع به صورت خودسرانه خود را به انزوا همراه با احساس افسردگی و غمگینی تبعید می‌کند. اگر می‌خواهید، روی خودتان کارکنید این امر با کناره‌گیری از دیگران محقق نمی‌شود بلکه باید در ارتباطی مستمر با دیگران و ایجاد روابط جدید باشید. هر تجربه آشنایی با دیگران، درواقع اطلاعاتی راجع به اولویت‌ها، نقاط ضعف و قوت خودتان برای شما به همراه می‌آورد. اگر شما همچنان همانند گذشته فکر، عمل و تجربه کنید؛ آب از آب تکان نمی‌خورد! مغز انسان توانایی خارق‌العاده‌ای برای تطبیق و رشد در شرایط جدید دارد به شرطی که شما این اجازه را به آن بدهید. برای اینکه مغزتان رشد کند لازم است شما با تحریکات و تجربیات جدید آن را به چالش بکشید.