ماهان شبکه ایرانیان

علم و دین؛ چالش‌ها و فرصت‌ها(۳)

گفت‌وگو با پرفسور جاب کوزامتادام   مهم‌ترین موضوعاتی که باید در گفت‌وگوی علم و دین به آنها توجه کرد چیست؟   * به نظر من گفت‌وگوی علم و دین تلاشی برای در کنار هم قراردادن جدیدترین یافته‌های علم مدرن و عمیق‌ترین بینش‌های ادیان است

علم و دین؛ چالش‌ها و فرصت‌ها(3)

گفت‌وگو با پرفسور جاب کوزامتادام
 

مهم‌ترین موضوعاتی که باید در گفت‌وگوی علم و دین به آنها توجه کرد چیست؟
 

* به نظر من گفت‌وگوی علم و دین تلاشی برای در کنار هم قراردادن جدیدترین یافته‌های علم مدرن و عمیق‌ترین بینش‌های ادیان است. می‌توان علم را موفق‌ترین و سودمندترین دستاورد بشری دانست. علم کمک‌های فراوانی به بشر کرده و به شیوه‌های مختلفی جهان‌بینی، الگوی رفتاری، سبک زندگی و تفکر ما را متحول ساخته است. علم پیشرفت عظیمی کرده است و این پیشرفت در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
دین نیز کمک فراوانی به بشر کرده است. دین نظام ارزشی ما را شکل داده، به زندگی ما معنا بخشیده و برای ما هنجارها و اصولی را فراهم ساخته است تا به وسیلة آنها زندگی آرام و موفقی داشته باشیم. دین همچنین به ما کمک کرده است تا درکی از خدا داشته باشیم و اهمیت فراتر رفتن از جهان مادی را درک کنیم. به علاوه، دین ارزش‌های بزرگی مانند از خود گذشتگی، سخاوت، عشق حقیقی و دغدغة واقعی نسبت به خواهران و برادرانمان را برای ما به ارمغان آورده است.
شکی نیست که علم موهبت بزرگی برای بشر بوده است. دین نیز نعمتی بزرگ برای انسان‌ها و جهان بوده است. اما این هم درست است که علم صدمات فراوانی به بشر وارد ساخته است. علم در آینده نیز می‌تواند به بشر آسیب برساند. دین نیز صدمات فراوانی به بشر وارد ساخته یا دست‌کم به نام دین صدمات زیادی به بشر وارد آمده است. گفت‌وگوی علم و دین تلاشی است برای جلوگیری از آسیب‌رسانی علم و دین به بشریت. گاهی دانشمندان به سبب خودخواهی و جهل، از علم بر ضد اصول محکم اخلاقی استفاده می‌کنند. در چنین مواقعی دین می‌تواند پادرمیانی کرده و آسیبِ وارده را گوشزد کند. همچنین مواقعی وجود دارد که دین تبدیل به یک منبع خرافات و باورهای غلط می‌شود؛ در چنین مواقعی این وظیفة علم است که بی‌اساس بودن این قبیل باورها را خاطرنشان سازد. بدین ترتیب علم و دین می‌توانند در کنار یکدیگر نیرویی برای رشد و تعالی بشر باشند.
در باب علم و دین موضوعات فراوانی برای بحث وجود دارد؛ مثلاً موضوع مبدأ جهان و منشأ انسان‌ها. بحث جنجال برانگیزی بین دو دسته در جریان است: در یک طرف دسته‌ای قرار دارند که معنای ظاهری (Literal) کتاب مقدس در خصوص خلقت را قبول دارند و در طرف دیگر، گروهی ایستاده‌اند که به نظریة تکاملی داروین معتقدند. دانشمندانی که معتقد به نظریة تکامل هستند با معنای ظاهری متون کتاب مقدس مخالف‌اند؛ چراکه این نوع برداشت در تعارض با یافته‌های موثق علم است؛ مثلاً عمر جهان. آنانی که معنای ظاهری کتاب مقدس را قبول دارند با تکامل داروینی مخالفت می‌کنند؛ چراکه این نظریه جایی برای خدا باقی نمی‌گذارد و خلقت موجودات را امری تصادفی می‌داند.
یک گفت‌وگوی سالم میان این دو جناح می‌تواند این مناقشه را حل کند. برای مثال برخی متخصصان کتاب مقدس یادآور می‌شوند پیام اصلی کتاب مقدس تأیید وابستگی کامل جهان و انسان‌ها به خداست: «جهان به خودی خود به وجود نیامده است؛ جهان نمی‌تواند وجود خود را تبیین کند». نمی‌توان در این پیام خدشه‌ای ایجاد کرد. کتاب مقدس از زبان و صور خیال (Imagery) به گونه‌ای بهره برده است که خوانندگان بتوانند پیام بنیادین آن را بفهمند. نباید معنای ظاهری کتاب مقدس را اصل قرار داد. بدین ترتیب می‌توان گفت بسیاری از مؤمنان حاضر به پذیرش نظریة تکامل هستند به شرطی که این نظریه برای خدا جایگاهی محوری قائل باشد. سرآخر، تکامل داروینی هیچ توضیحی برای پیدایش مادة اولیه (Primeval Stuff) که تکامل از آن شروع شده است ندارد. این مادة اولیه باید مبدئی داشته باشد. همین‌طور، نظریة تکامل نمی‌تواند مسئلة حرکت ماده (Dynamism of Matter) را به‌خوبی توضیح دهد. به دلیل این مسائل، بسیاری از دانشمندان نظریة داروین در باب تکامل را به صورت مطلق نمی‌پذیرند. تمام این مسائل را می‌توان در یک گفت‌وگوی سالم بین علم و دین تحت عنوان «مبدأ جهان» به بحث گذاشت. به نظر من مناقشة خلقت‌ـ‌تکامل (Creation-Evolution Controversy) در آمریکا وارد مرحلة خطرناکی شده است؛ چراکه اساساً این دو گروه به داشتن گفت‌وگویی سالم دربارة این موضوع اهمیت نمی‌دهند.
دومین موضوع مهم برای علم و دین مسئلة اخلاق در شبیه‌سازی خصوصاً شبیه‌سازی انسانی (Human Cloning) است.[3] در واقع انقلاب ژنتیکی، علم و دین را با مسائل زیادی مواجه ساخته است. همچنین پیشرفت‌های اخیری که در عصب‌شناسی (Neurology) و هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) صورت گرفته، مسائل زیادی را به وجود آورده است. این مسئله بسیار جدی است؛ زیرا در صورت صحت یافته‌های عصب‌شناسی و هوش مصنوعی باید در مسئلة روح و معنویت تجدیدنظر شود. این امر موجب تزلزل بنیان‌های دین سنتی خواهد شد.

به نظر شما ادیان در جهت هماهنگ‌کردن دیدگاه‌های علمی با آموزه‌های دینی و یا از بین بردن تعارض علم و دین چه نوع همکاری‌هایی می‌توانند با یکدیگر داشته باشند؟
 

* می‌توان گفت که علم و دین بیشترین تأثیر را در جهان امروز ما دارند. هر دو این قابلیت را دارند که به هم کمک فراوانی کنند. مهم‌تر از همه اینکه هر دو می‌توانند در رشد انسان‌ها نقش بسزایی داشته باشند؛ اما برای تحقق این هدف، باید هماهنگی خلاقی میان دیدگاه‌های علمی و دیدگاه‌های دینی پدید بیایند. به نظر من ادیان باید یک سری اقداماتی انجام دهند: آنها باید نگاه درستی به آنچه در علم در حال وقوع است داشته باشند و آگاهی صحیحی از آن به‌دست آورند. یک نگاهِ بدون تعصب و آماده برای یادگیری شرط کاملاً ضروری در این فرایند است. همچنین ادیان باید نگاهی مثبت به طبیعت و علم داشته باشند؛ در گذشته ادیان نگاهی نسبتاً منفی نسبت به جهان مادی داشتند، در حالی که علم بر این پیش‌فرض استوار است که دنیای مادی مطلوب و پسندیده است و ارزش آن را دارد که در مورد آن مطالبی فرابگیریم. تنها در صورت داشتن نگاه درست و همچنین مثبت به علم است که شخصیت‌های مذهبی در مقامی قرار خواهند گرفت که بتوانند نظریه‌های علم را به طور سازنده نقد کنند. این امر در مورد رهبران ادیان مختلف به طور خاص صادق است. آنان باید زمینه را برای رشد نگاهِ بدون تعصب نسبت به علم و گسترش اشتیاق به یادگیری دیدگاه‌های علمی فراهم کنند. دانشمندان نیز باید نگاهی تحسین‌آمیز و مثبت نسبت به دین داشته باشند. آنان باید بپذیرند که ارزش‌های اخلاقی و دینی نقش مثبتی در زندگی انسان‌ها ایفا می‌کنند.

آیا می‌توانید نمونه‌هایی را از تلاش صورت‌گرفته توسط آکادمی‌ها یا انجمن‌ها در خصوص گفت‌وگوی میان علم مدرن و مسیحیت بیان کنید؟
 

* همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم، رصدخانة واتیکان مهم‌ترین و بهترین دستاورد علم کاتولیک است و قدمتی بیش از چهارصد سال دارد. این رصدخانه مستقیماً تحت نظر پاپ است و توسط ژزوئیت‌ها (اعضای گروه دینی‌ای که با عنوان «جامعة مسیح» (Society of Jesus) شناخته شده‌اند که من نیز یکی از اعضای آن هستم) اداره می‌شود. سَلَف آن رُمن کالج (Roman College) شهر رم نقشی مهم در ارتقای علم ایفا کرد، خصوصاً زمانی که علم مدرن در قرن شانزدهم و هفدهم در دوران طفولیت خود به سر می‌برد. ستاره‌شناسان رمن کالج اولین کسانی بودند که مستقلاً کشفیات تلسکوپی گالیله را تأیید کردند. در حقیقت با استفاده از تلسکوپ خودشان متوجه شدند که ادعاهای گالیله درست است. گالیله را به کالج خود دعوت کرده، از او به گرمی استقبال کردند و او را مورد تمجید و قدردانی قرار دادند. حتی به افتخار او ضیافتی باشکوه ترتیب دادند. برخی از آنان خصوصاً مبلغان ژزوئیت که به کشورهای دوردستی مانند هند و چین می‌رفتند، در ارتقای نظرات گالیله هم در داخل و هم در بیرون از اروپا مؤثر بودند.
این سنت بزرگ ارتقای علم مدرن حتی امروزه هم ادامه دارد. رصدخانة واتیکان شعبه‌ای بسیار پیشرفته نیز در توسان آریزونای آمریکا دارد که با کمک ستاره‌شناسان برجسته‌ای مانند برادر گای کنسول مَنگو (Br. Guy Consolmango) کاری چشمگیر انجام می‌دهد. این رصدخانه یک بخش علم و دین دارد که به سازماندهی کنفرانس‌ها و کارگاه‌های بین‌المللی و غیره می‌پردازد که برترین دانشمندان و عالمان از جمله استیون هوکینگ (Stephen Hawking) در آن شرکت دارند. این رصدخانه آثار متعددی را نیز به طور گسترده به چاپ می‌رساند. قبلاً به آکادمی پاپی علوم اشاره شد؛ این آکادمی با صرف‌نظر از طبقة اجتماعی، رنگ و کیش و آیین، بسیاری از برترین دانشمندان جهان را در خود گرد آورده است. اخیراً با من دربارة یکی از دانشمندان بسیار برجستة هندو در کشور هندوستان برای پیوستن ایشان به آکادمی مشورت کردند. بدیهی است که آکادمی پاپی نمونة بارز تعامل فعال و در سطح حرفه‌ای میان کلیسای کاتولیک و علم مدرن است.

کلیسای کاتولیک در یک قرن اخیر چه نقشی در گفت‌وگوی میان علم جدید و دین داشته است؟
 

* کلیسای کاتولیک در سراسر قرن بیستم به صورت‌های مختلفی در گفت‌وگوی دائمی با علم مدرن بود. با وجود این باید گفت که در نیمة دوم قرن بیستم این گفت‌وگو به ویژه پس از دومین شورای واتیکان برجسته‌تر و ثمربخش‌تر شد. این شورا نقطه عطفی در تاریخ کلیسای کاتولیک در قرن بیستم، اگر نگوئیم در تمام دوران‌ها، بوده است. اسناد شورا گواه روشنی برای اثبات این نگرش مثبت و رویکرد سازنده است. برای اثبات این مطلب، قسمت‌هایی از بیانیة پایانی شورا را نقل می‌کنم؛ این بیانیه با خطاب قرار دادن دانشمندان جهان، می‌گوید: «به‌عنوان محقق دوست حرفة شما، همراه خستگی‌تان، تمجیدکنندة موفقیت‌تان و در صورت نیاز تسلی‌دهندة شما در ناکامی‌ها و شکست‌های‌تان هستیم» و یا در پایان، شورا از جامعة علمی می‌خواهد که «پژوهش خود را بدون خستگی و بدون ناامیدی از دستیابی به حقیقت ادامه دهید». پدران شورا به طور خاص تقاضا داشتند که مورد گالیله را دوباره بررسی کنند تا اطلاعات روشن شود و هر اشتباهی که کلیسا مرتکب شده است اصلاح شود. این درخواست بلافاصله پذیرفته شد و پس از شورا انجام شد.
پاپ ژان پل دوم در طول دوران پاپی خود علاقة خاصی به گفت‌وگوی علم و مسیحیت از خود نشان داد. او چندین اثر رسمی به رشتة تحریر درآورد و دربارة این موضوع برای جوامع علمی سخنرانی کرد. همچنین رصدخانة واتیکان را به جهت تلاش برای ارتقای گفت‌وگوی علم و دین تحسین کرد. بسیاری دیگر از رهبران کلیسای کاتولیک نیز تلاش‌های مشابهی انجام دادند.

از نظر شما ویژگی‌های دورة جدیدِ رابطة مثبت میان علم مدرن و ادیان جهان چه چیزهایی هستند؟
 

* تلاش صادقانه برای شناخت و فهم یکدیگر باید ویژگی دورة جدید رابطة میان علم و ادیان جهان باشد. پژوهش خود من در مورد تاریخ علم و ادیان به من می‌گوید که میان علم واقعی و دین حقیقی نباید تضاد ذاتی باشد. تنش میان کلیسای کاتولیک و علم مدرن عمدتاً به سبب نداشتن آگاهی کافی و روشن نسبت به یکدیگر به وجود آمد.
روح تواضع حقیقی، پذیرفتن ماهیت خود به همراه تمام نقاط ضعف و قوت خود، ویژگی دیگر است. علم از جهاتی کارهای شگفت‌انگیزی انجام داده است؛ اما محدودیت‌ها و ناکارآمدی‌های خود را دارد. به همین ترتیب، دین در زندگی انسان‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند؛ اما عرصه‌هایی وجود دارد که توانایی کافی برای مواجهه با آنها را ندارد. این روح متواضع و رویکرد واقع‌گرایانه عنصری ضروری برای هر
رابطة سالمی میان علم و دین است. کنفرانس‌ها، سمینارها، نشریات بیشتر، و همچنین اَشکال دیگر تعاملات باید بخشی از برنامة ارتقای گفت‌وگویی ثمربخش میان علم و دین باشد.

نظر شما دربارة رابطة اسلام با علم مدرن چیست؟
 

* تاریخ به ما می‌گوید که فرهنگ اسلامی ارتباط بسیار نزدیکی با علم یونانی خصوصاً در قرون وسطی داشته است. زمانی که اکثر فرهنگ‌های پیشگام، میراث علمی یونانی را نادیده می‌گرفتند و یا ناچیز می‌انگاشتند این فرهنگ اسلامی بود که ارزش حقیقی آن را به خوبی فهمید و در حفظ و رشد آن کوشید. فرهنگ اسلامی عامل انتقال علم یونانی به غرب در آغاز دورة مدرن بود. همه خوب می‌دانند که این علم یونانی نقش بسیار مهمی را در پیدایش و رشد علم جدید ایفا کرد. در خصوص تعامل اسلام با علم مدرن، از آنجا که دانش من در این حوزه بسیار محدود است بگذارید عالمان اسلامی در این باره برای ما توضیح دهند. من بسیاری از دانشمندان مسلمان معاصر را می‌شناسم که می‌گویند در جهان اسلام این ظرفیت وجود دارد که علم مدرن، به ویژه به علت سفارش‌های قرآن دربارة علم، کاملاً پذیرفته شود. این نکتة بسیار مهم در مورد جایگاه علم، این را به ما می‌گوید که زمینه برای تعاملی سازنده و خلاق میان علم مدرن و اسلام کاملاً فراهم است.

سخن پایانی شما به‌عنوان جمع‌بندی چیست؟
 

* در پایان، شکی نیست که دورة جدیدی از رابطة مثبت میان علم مدرن و ادیان جهانی در حال پیدایش است. این تعامل راهی بسیار طولانی برای طی کردن دارد. موانع بسیاری بر سر راه است. و باید تلاش و انرژی بسیاری صرف گردد. با وجود این، گام‌های حیاتی آغازین برداشته شده است. اینک وظیفه ماست که قدمی پیش گذاریم و دانش و تکنولوژی حیرت‌آور علم را با حکمت عمیق و تجربة گستردة ادیان بیش از پیش متحد سازیم و بدین ترتیب موجب استعلای بشر و کائنات شویم.

پی نوشت ها :
 

[3]. در این‌باره نک: شبیه‌سازی انسانی از دیدگاه آیین کاتولیک و اسلام، سیدحسن اسلامی، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1388.
 

منبع: www.urd.ac.ir
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان