یادها و یادگارهائی از استاد

شهید آیت الله صدر از منظر حجت الاسلام سید عبدالعزیز حکیم(ره) من از دوران کودکی، آیت الله صدر را می شناختم و خانواده ما با خانواده ایشان رفت و آمد داشت

یادها و یادگارهائی از استاد
شهید آیت الله صدر از منظر حجت الاسلام سید عبدالعزیز حکیم(ره)
من از دوران کودکی، آیت الله صدر را می شناختم و خانواده ما با خانواده ایشان رفت و آمد داشت. همیشه احساس می کردم که ایشان یک فرق مهمی با بقیه روحانیونی که با آنها برخورد داشتم، دارد. کسانی هم که ایشان را می شناختند. همیشه از تفکر و درایت و ایمان ایشان، تعریف می کردند. پس از رحلت پدرم، علاقه من به ایشان بسیار بیشتر شد و جزو کسانی بودم که با آیت الله صدر کار می کردند و من این را از الطاف الهی می دانم.

مبارزات سیاسی
 

آیت الله صدر از سال 1958 میلادی و پس از کودتادی عبدالکریم قاسم در عراق، مبارزات خود را آغاز کرد و همین سالها بود که دو کتاب مهم «فلسفتنا» و «اقتصادنا» را نگاشت. شهید صدر علیه مارکسیسم، فعالیت زیادی می کرد و چند تن از علمای نجف، به دعوت ایشان جامعه روحانیت مبارز را سازماندهی کردند و از همین رو جان ایشان هم مانند سایر علمایی که در مبارزات شرکت داشتند، در معرض خطر جدی قرار گرفت. شهید صدر در جوانان مکتبی و مسلمان، تأثیر فراوانی را بر جا نهاده بود و لذا حکومت سعی داشت ایشان را طرد کند و ما حتی از منابع موثقی شنیده بودیم که کمونیسم بین الملل مطالعه کتابهای ایشان را تحریم کرده است. مبارزات آیت الله صدر ابتدا در سایه مرجعیت آیت الله حکیم و پس از فوت ایشان، همچنان ادامه پیدا کرد و همه حکومتهای عراق، به ویژه حکومت بعث، شدیداً از طرف ایشان احساس خطر می کردند، به همین دلیل بارها ایشان را دستگیر کردند و شکنجه دادندو اهانتهای بسیاری را نسبت به به ایشان روا داشتند. من و بسیاری از جوانان مسلمان و مکتی عراق اعتقاد داشتیم که آقای صدر رهبر حقیقی و تنها کسی است که می خواهد در عراق، دولتی اسلامی را اقامه کند.

تأثیر انقلاب ایران
 

شهید صدر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به طور محدودی از انقلاب تأثیر می گرفت، ولی بعد از پیروزی، این تأثیر به شکل بسیار بارزی جلوه کرد. شهید صدر پیوسته به فکر امام خمینی (ره) و مردم ایران بود. او تنها کسی بود که پس از سفر امام (ره) از نجف اشرف، درسهایش را در حوزه تعطیل و این مسئله را به شکلی واضح مطرح کرد.بعدها هم با امام و شخصیتهای دیگر انقلاب اسلامی در پاریس، تماسهای مکرر داشت و همین امر، موجبات ناراحتی شدید حکومت بعث عراق و رژیم کافر صدام را فراهم آورد. آیت الله صدر همچنین به هنگام اوجگیری انقلاب مردم مسلمان ایران علیه شاه، نامه ای نوشت و برای مردم ایران فرستاد. آیت الله صدر به این ترتیب در خط دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی حرکت می کرد. او جوانها را خصوصا در روزهای جمعه در مجالس جمع می کرد و برای آنها از انقلاب اسلامی ایران و امامت امت سخن می گفت و از آنها می خواست که در این خط حرکت کنند. شهید صدر اولین کسی بوبد که به مناسبت شهادت آیت الله مطهری، در نجف اشرف مجلس فاتحه ای برگزار کرد و حکومت بعث به شدت از این اقدام ناراحت شد.
ایشان ورود به حزب بعث عراق را آشکار تحریم کرد. همچنین پیوسته مردم عراق را به پشتیبانی از مردم مسلمان ایران و امام امت، تشویق می کرد. ایشان در همان شب پیروزی انقلاب اسلامی، در مسجد جواهری نجف اشرف برای طلاب سخنرانی و خداوند را برای این پیروزی، شکر کرد. سپس عده ای از طلاب و نزدیکانش را به بعضی از شهرهای عراق فرستاد تا در آنجا مردم را به دفاع از خط ولایت فقیه و انقلاب اسلامی تشویق کنند.

تحریم نماز جماعت بعثیون
 

از فعالیتهای مبارزاتی شهیدصدر علیه رژیم بعثی، تحریم نماز جماعت به امامت کسانی بود که از سوی مراجع انتخاب نشده بودند. این اقدام برای دولت خیلی گران تمام شد، چون حکومت بعث با تلاش پیگیر و در طی سالها توانسته بوبد مزدورانش را در بعضی از مساجد بگذارد و مردم را خدعه و نیرنگ جذب کند و لذا فتوی تحریم چنین نمازی، مشکلاتی را برای حکومت بعث ایجاد کرد.

مبارزه مسلحانه
 

شهید صدر به تدریج با شخصیتهای اسلامی داخل و خارج عراق ارتباط برقرار کرد و از آنها خواست که علیه رژیم کافر صدام از مرحله مبارزات سیاسی، وارد مبارزات مسلحانه شوند، در نتیجه، حرکت و شعارهای علما علیه این رژیم، صوت علنی و آشکار پیدا کرد و اعلامیه هایی علیه حکومت در میان مردم پخش شدند. از مهم ترین اقدامات شهید صدر در این مرحله، مهیا کرد طلاب و روحانیون متعهد برای شهادت بود. ارتباطات ایشان با انقلابیون به صورت خاص و مخفی و یا طی دروس عام ایشان انجام می شدند. کلاسهای درس ایشان ظاهرا تفسیر موضوعی قرآن‌، ولی عملا در سیاسی بود حکومت بعث هم متوجه این جریان شده بود و بسیاری از مزدورانش را می فرستاد تا این جریانات را زیر نظر داشته باشند. شهید صدر در تمام جلسات خاص و گاهی در درس تفسیر قرآن، صراحتا اعلام می کرد که برای شهادت آماده است و این سخن در مخاطبان وی تأثیر فراوان داشت. امام در آخرین تلگرامی که برای شهید صدر فرستادند، از وی خواستند که در عراق بماند و نجف را ترک نکند. جوانان مسلمان و مبارز عراقی، بسیار تحت تأثیر این پیام قرار گرفتند و گرد آیت الله صدر جمع شدند و اعلام کردند که از وی حمایت خواهند کرد. پس از این جریان، یک هفته طول نکشید که رژیم بعث، آیت الله صدر را دستگیر کرد.

یادها و یادگارهائی از استاد

واپسین روزها
 

صبح روز دوم رجب بود که مزدوران بعثی به سرکردگی «ابوسعد»، رئیس سازمان امنیت نجف، خیابانهای منتهی به خانه آیت الله صدر را محاصره کردند. آیت الله صدر به هنگام دستگیری، درباره کافر بودن رژیم بعث با مأموران صحبت کرد. پس از بازداشت آیت الله صدر و دو تن از طلبه های وی، تظاهرات مهمی در نجف، کربلا، کاظمین و شهرهای دیگر عراق صورت گرفت و حکومت بعثی از ترس گسترش تظاهرات، پس از حدود 12 ساعت، ایشان را به خانه اش برگرداند، اما خانه و همه کوچه ها و خیابانهای منتهی به آن را تحت نظر گرفت.
این وضعیت تا روز جمعه 21 رجب ادامه پیدا کرد. در این روز رژیم بعثی، حدود 80 تا 100 نفر را که در خانه آیت الله صدر جمع شده بودند، دستگیر کرد. این مسئله، شهیدصدر را بسیار ناراحت کرد. آیت الله صدر در حدود نه ماه با اعضای خانواده اش که متشکل از پنج کودک، یک مادر پیر، خواهرش و یکی از طلبه هایش بود، در خانه اش تحت مراقبت و کنترل شدید قرار داشت. اتفاق جالبی که در آن شرایط سخت روی داد این بود که در ماه اول یا دوم محاصره منزل آیت الله صدر، آقای دعایی به نجف آمد و آشکارا قصد رفتن به خانه آیت الله صدر را داشت که که در اثر ورود ایشان جنجالی به پا شد. مأموران سازمان امنیت بسیار برآشفته شدند و همه بی سیمهای سازمان به کار افتادند. همین امر نشان می داد که رژیم بعث چقدر از این گونه رشادتها می ترسد. آیت الله صدر و مردم، بسیار از این حرکت تقدیر کردند و شجاعت آقای دعایی را ستودند، اما مزدوران رژیم، ایشان را برگرداندند.
با وجود کنترل شدید، من توانستم به هر شکل ممکن با آیت الله صدر تماس بگیرم. غیر از چند تن از انقلابیون، هیچ کس از این ارتباط اطلاع پیدا نکرد. شهید صدر حتی در آن محاصره قوی هم، همچنان مردم را به حرکت تشویق می کرد. مردم عراق سالها بود که حرکت مسلحانه ای انجام نداده بودند و جز به فتوای مرجع مورد قبول و تقدیرشان، نمی شد آنها را به حرکت درآورد.

فتوای قتال و عفو حکومتی!
 

شهید صدر به شکلی آشکارا فتوای مبارزه مسلحانه و کشتن برخی از مسئولین را طبق ضوابط معین، صادر کرد و ما این فتاوی را به اطلاع مجریان امور رساندیم. همزمان با محاصره منزل آیت الله صدر، دستگیریها و زندانها و شکنجه های جوانان و مبارزان عراقی ادامه داشت. در روزهای عید بود که بعضی از مسئولین حکومتی، مسئله عفو از جانب حکومت را مطرح کردند. شهیدصدر چندان به این مسئله اعتنا نکرد و بار دیگر برای مردم درباره آزادی و ایمان و اعتقاد به مکتب سخن گفت. آیت الله صدر همچنان بر مواضع خود استوار ماند و محاصره خانه تا ماه ربیع الثانی سال 1399 ادامه پیدا کرد.

مذاکره
 

دولت عراق یکی از مزدوران خود به نام شیخ عیسی خاقانی را نزد آیتا لله صدر فرستاد تا حمایت و تأیید وی را برای رژیم بعث جلب کند، ولی شهید صدر او را رد کرد. در آن روزها، محاصره منزل اندکی رفع شد و به بعضی از مردم اجازه داده شد که وارد خانه ایت الله صدر شوند. حکومت بعث امیدوار بود با طولانی شدن محاصره، آیت الله صدر از مبارزه منصرف شود و چند تن را هم فرستاد و از وی خواست دست از حمایت از جمهوری اسلامی بردارد. همچنین از وی خواست فتوای تحریم ورود به حزب بعث را لغو و مبارزه مسلحانه را تحریم کند تا جوانان علیه رژیم بعثی فعالیت نکنند، اما در هیچ یک از این زمینه ها موفق نشد و ایت الله صدر همچنان به پشتیبانی از امام و حکومت جمهوری اسلامی ادامه داد.
سرانجام رژیم عراق نتوانست استقامت و ثبات قدم وی را بشکند و آیت الله صدر را همراه با خواهرش، بنت الهدی، بازداشت و شکنجه کرد و به شهادت رساند. گفته اند که صدام شخصا آیت الله صدر و خواهرش را به شهادت رسانده است.

سلوک اخلاقی
 

آیت الله صدر اخلاق عالیه ای داشت و رفتارش در برابر همه مردم، از بزرگ و کوچک، مانند انبیاء بود. یادم هست در یازده سالگی، کتاب بسیار کوچکی را درباره آموزش نماز خواندن نوشتم که بیشتر از ده صفحه نمی شد. در عالم کودکی فکر کردم بهترین کسی که می تواند کتاب مرا تصحیح کند، آقای صدر است. روزی که نزد ایشان رفتم، داشت درس خارج می داد. با آنکه مرتبه ام بسیار پایین بود، ایشان بسیار محترمانه از من استقبال کرد و کتابم را گرفت و بعد از چند روز با تصحیحاتی که بر آن نوشته بود، به من برگرداندو گفت، «اگر پدرت این کتاب را چاپ نکرد، من حاضرم چاپ کنم.» کسی را ندیده ام که با یک کودک این طور رفتار کند. او می توانست پیگیری کار مرا به یکی از شاگردانش بسپارد، اما این کار را نکرد و برای همیشه، خاطره ای بسیار دلپذیر و مؤثر را در ذهن من باقی گذاشت.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 18
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان