اقدامی که راه را برای شی جینپینگ هموار میسازد تا همچون مائو فارغ از به پایان رسیدن مدت زمان ریاست جمهوریاش حاکمیت خود را بر این کشور حفظ کند. اقدامی که واکنشهای متفاوتی را در سطح جهان برانگیخته است.
با این حال کاخ سفید گفته که دونالد ترامپ نگران چنین اقدامی و مادام العمر شدن حاکمیت شی جینپینگ بر چین نیست. این اظهارنظر با واکنش تند رسانهها و کارشناسان سیاسی امریکا مواجه شده است. استفان کولیسون و زاخاری کوئن، کارشناسان و تحلیلگران سیاسی شبکه خبری سیانان، در تحلیلی بررسی کردهاند که آیا ترامپ باید نگران چنین مسالهای باشد یا نه. این تحلیل، بیانگر نگاه امریکایی به مسائل چین است و به معنای تایید سیاستهای اتخاذ شده امریکاییها در این خصوص از سوی روزنامه «ایران» نیست.
دبیر مطبوعات ترامپ، سارا سندرز، در جمع خبرنگاران درباره تصمیم اخیر حزب کمونیست چین گفت: «این چین است که تصمیم میگیرد چه چیزی برایش بهتر است»، اما این مساله به امریکا هم مربوط میشود؛ زیرا شی با هموار کردن راه برای حکومت چندین و چند ساله خود، چالشی برای ترامپ ایجاد کرده که در نوع خود برای امریکا منحصربه فرد است و از زمان نیکسون در دهه 70 میلادی هیچ کدام از روسای جمهوری امریکا با چنین چالشهایی مواجه نشدهاند.
اقدام شی مبنی بر لغو محدودیت دوران ریاست جمهوری در این کشور به این معنی است که او احتمالاً برای تمام مدت زندگی خود بانفوذترین رهبر یک ابرقدرت در حال ظهور باقی خواهد ماند و به قدر کافی وقت خواهد داشت که نفوذ چین را به بهای قربانی کردن امریکا افزایش دهد. حالا ترامپ با عدم قطعیت افتخار میکند که دوران ریاست جمهوریاش مصادف شده با دوران ریاست جمهوری مقتدرترین رئیس جمهوری که چین در دوران معاصر به خود دیده آن هم در زمانی که این کشور در بهترین شرایط اقتصادی و سیاسی خود به سر میبرد.
اگر ترامپ این سناریو را برای خود چالشی عمده نمیداند، بیدلیل نیست. هرچند شی رقیب قدرتمندی برای ترامپ است، اما رئیس جمهوری امریکا در کشور خود با مشکلات عدیده مواجه است و از بحران نبود محبوبیت هم رنج میبرد، بنابراین بهدلیل موضع ضعف سیاسی خود، آنچه برای او اهمیت دارد، این است که رابطه حیاتی امریکا با چین را مدیریت کند. اما این دیدگاه باعث بروز سوالاتی درباره رویکرد بلندمدت امریکا در قبال چین و این امکان که شی در صورت افزایش قدرتش، این نیرو و روحیه را در خود ببیند که به شکلی تهاجمی ادعاهای ارضی خود در دریای چین جنوبی را عملی کرده و نفوذ سیاسی و اقتصادیاش را در آسیا و فراتر از آن اعمال کند، مطرح میسازد.
آبراهام دنمارک، مدیر مرکز بینالمللی اندیشمندان و درو ویلسون که سابقاً معاون دبیرخانه دفاع شرق آسیا نیز بوده، میگوید، «اقدام اخیر چین تنها یکی دیگر از نمونههای سلطه سیاسی او در پکن و نمایشی از اشتیاق او برای مقتدرانه و جسورانه عمل کردن بدون توجه به قواعد و سنتها است. این اقدام به شی انعطاف بیشتری میبخشد تا با قدرت بیشتری اولویتهای سیاسی و اقتصادی داخلی و بلندپروازیهای مربوط به سیاست خارجی را دنبال کند.»
دست باز «شی» مقابل امریکا
پکن، بهدلیل نبود انعطافپذیری نظام کمونیستی اش، همواره بازی دیپلماتیک طولانی تری نسبت به امریکا داشته است، این درحالی است که سیاست چین هر 4 سال یکبار دستخوش تغییرات ناشی از انتخابات ریاستجمهوری در امریکا میشود. اما ارتقای جایگاه «شی» حتی از قبل هم بیشتر به او امکان استفاده از زمان را میدهد، کالای لوکسی که رقبای امریکاییاش از آن بیبهرهاند. بهطور مثال، در صورت بروز اختلاف عقیدههای جدی، مثلاً بر سر تجارت یا کره شمالی، شی میتواند خیلی ساده صبر کند تا ترامپ از صحنه سیاست خارج شود، زیرا میداند دیر یا زود یک رئیس جمهوری دیگر بر کرسی قدرت ایالات متحده تکیه خواهد زد.
ارتقای جایگاه شی همچنین بر وجود نبود تعادل قدرت میان قدرت نسبی شی و قدرت ترامپ که ناشی از سازش سیاسی است، تاکید میکند. موقعیتی که به گفته تحلیلگران گاهی باعث نگرانی چین میشود، چرا که میترسد روابطش با امریکا قابل پیشبینی نباشد اما از طرفی سیاستمداران ارشد چینی آن را نشانی از گیر افتادن نظام سیاسی امریکا در چرخه اجتنابناپذیر قهقرا میبینند.
نتیجه یک نظرسنجی جدید نشان میدهد که نرخ محبوبیت ترامپ تا 35 درصد کاهش یافته که بدترین میزانی است که تاکنون در مورد یک رئیس جمهوری امریکا از زمانی که نظرسنجیهایی از این دست برگزار می شود، ثبت شده است. کریستوفر جانسون، یک تحلیلگر سابق سیا که اکنون در مرکز مطالعات بینالملل و استراتژیک مشغول فعالیت است، میگوید: «چین قصد دارد در رهبری خود ثبات داشته باشد، چیزی که ما تاکنون به آن دست پیدا نکردهایم.» او ادامه میدهد: «از همه مهمتر، ما با رئیس جمهوری در چین طرفیم که فارغ از هر چیزی که دیگران میگویند، در درون خود به این نتیجه رسیده که امریکا میخواهد نظام چین را ساقط کند.»
ترامپ اغلب شکایت میکند که او یک چین در حال پیشرفت را به ارث برده، او استدلال میکند حضور این غول کمونیست در سازمان تجارت جهانی به این کشور اجازه داده ثروت کلانی را به بهای قربانی شدن امریکا برای خود فراهم آورد. اما موقعیت کنونی محصول یک سیاست خارجی دو طرفه بوده که به نحوی طراحی شده تا از طرفی منجر به حضور چین در نظام بینالمللی شده و از طرف دیگر از هر نوع درگیری این کشور با امریکا ممانعت به عمل آورده است. اما سرعت خارقالعاده بالای شی که در تثبیت قدرت و ظاهر شدن بهعنوان یک مرد مقتدر مشکلی با مسائل داخلی این کشور ندارد، بسیاری از تحلیلگران را شگفت زده کرده و منجر به مطرح شدن سوالاتی درباره رویکرد امریکا در قبال شی شده است.
مرد متفاوت
بیل بیشاپ، که کتابی درباره سیاست چین، به نگارش درآورده است، میگوید: قدرت گرفتن شی آخرین مرحله از روندی بود که در آخرین کنگره حزب کمونیست چین کلید خورد. طی این جلسه «ایدههای شی جینپینگ» در قانون اساسی این کشور ثبت شد که به این معنی است که او تا زمانی که زنده است دارای مصونیت سیاسی بوده و هیچ سیاستمدار دیگری نمیتواند او را به چالش بکشد. «این مرد متفاوت است. این مرد نه تنها یک چشمانداز باشکوهتر برای چین ترسیم کرده و سبب شده ردپای این کشور در جهان مشاهده شود بلکه به وضوح میگوید، مشغول تغییر قوانینی است که ما طی چند دهه اخیر سیاست چین به آنها عادت کرده بودیم.»
این مدل جدید رهبری به احتمال قوی باعث ظهور یک چین قویتر خواهد شد و نشانههای آن را میتوان در ادعاهای ارضی این کشور در دریای چین جنوبی و زیرساختهای کمربندی و جادهای و طرحهای توسعهای و تجاری که از شرق آسیا تا آسیای مرکزی و بخشهایی از آفریقا و اروپا گستردهاند، مشاهده کرد. بیشاپ میگوید: «میتوانید ادعا کنید که کشورهای غربی با جدیترین چالشی، که از زمان جنگ سرد و اتحاد جماهیر شوروی، نظم جهانی و برتری امریکا را تهدید کرده است، مواجهاند.» با آنکه کاخ سفید و وزارت امورخارجه تصمیم گرفتهاند درباره حذف محدودیت زمانی ریاست جمهوری در چین هیچ انتقادی نکنند اما واضح است که افزایش تدریجی قدرت شی و تهدید منافع امریکا توسط چین از نظر کاخ سفید دور نمانده است.
ترامپ چه خواهد کرد؟
واقعیت این است که سیاست ترامپ در قبال چین به نفع پکن تمام خواهد شد. ترامپ در ماه ژانویه 2017 از پیمان مشارکت تجاری ترانس پاسیفیک خارج شد و به این ترتیب تمام درهای تجارت در این منطقه را، که بسیاری از اقتصادهای بسرعت رو به رشد جهان در آن واقع شدهاند، برای پکن باز گذاشت.
ترامپ همچنین در ماه اکتبر به شکلی دست و دلبازانه از شی تمجید کرد و گفت: «من چین را سرزنش نمیکنم. هر چه باشد، چه کسی میتواند یک کشور را که قادر است به منظور ارتقای رفاه شهروندانش از یک کشور دیگر به نفع خود بهره بگیرد سرزنش کند؟ من این کار چین را قویاً تایید میکنم»، ترامپ این سخنان را خطاب به رهبران تجاری در تالار بزرگ مردم در میدان تیان آنمن در پکن ایراد کرد.
ترامپ همچنین هفته پیش چین را به خاطر آنکه «احتمالاً بیشتر از گذشته اقداماتی» جهت فشار وارد کردن به کره شمالی انجام داده، تحسین کرد، اما گفت روسیه تلاشهای چین برای منزوی کردن کره شمالی را «با ارسال [اقلامی] که چین دیگر [به این کشور] نمیفرستد»، کم رنگ کرده است. ترامپ با وجود ستایش دست و دلبازانه اقدامات شی که در جهت جلوگیری از توسعه برنامه هسته ای کره شمالی انجام داده است، بارها به این مطلب اشاره کرده که امریکا به یاری قابل توجه چین برای تحریم کره شمالی و جلوگیری از رسیدن به اهدافش نیاز دارد.
بخش بزرگی از فعالیت تجاری کره شمالی، قانونی یا غیرقانونی، از طریق چین صورت میگیرد و بسیاری از این فعالیتها نیاز بهدسترسی بهخدمات بانکی دارند. اما شواهد اندکی نشان میدهد که چین به قول خود مبنی بر متوقف کردن ورود سرمایه به پیونگ یانگ عمل کرده باشد. وارون ویرا، یکی از مسئولان ارشد در C4ADS که وظیفه گردآوری دادهها درباره میزان تجارت قاچاق را برعهده دارد میگوید: «تحریمهای بینالمللی علیه کره شمالی طی 18 ماه گذشته بهصورت چشمگیری افزایش یافته و بانکهای چینی سعی دارند به همتایان خود در جهان نشان دهند کاملاً براساس مقررات عمل میکنند.»
به گفته ویرا: «باید منتظر بود و تاثیر آن را مشاهده کرد. بانکهای چینی سال هاست که ادعا میکنند حسابهای کرهشمالی را در کشور خود مسدود کردهاند، بعلاوه، بسیاری از صاحبان حساب در این موسسات که تلاش میکنند تحریمها را دور بزنند آشکارا گذرنامه کرهشمالی را ندارند. آنها اغلب افرادی با ملیت چینی یا شرکتهای چینی هستند که به نمایندگی از کرهشمالی و به نفع آن کار میکنند.»
آیا ترامپ دارد بازی میخورد؟
ترامپ هفته گذشته اعلام کرد دولت او «روابط با چین را توسعه بخشیده، به رغم اینکه آنها [چین] برای مدتهای طولانی میخواستند بر سر تجارت ما را بکشند، ما را بکشند، به معنای واقعی کلمه امریکا را بهخاطر تجارت بکشند» و همچنین بارها از روابط شخصی خود با شی تعریف کرده است.
اما بهگفته دنمارک به نقل از سی.ان.ان نظرات ترامپ مبنی بر اینکه روابط چین و امریکا اکنون از هر زمان دیگری مستحکمتر است «مضحک» است. او میگوید: «روابط ما سابقاً با چین قویتر از اکنون بوده است و اکنون مسائل مختلفی غیر از صرفاً تجارت وجود دارد که میتواند این روابط را مختل کند، از جمله مساله کره شمالی، تایوان، دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی.»
دنمارک میگوید، اما به رغم تلاشهای اخیر شی برای تحکیم قدرت در درون دولت خود، امریکا هنوز یک اهرم فشار در روابطش با چین محسوب میشود. «امریکا مهمترین رابطه خارجی کشور چین است و پکن ترجیح میدهد با این کشور وارد تنش نشود.» «این به این معنی است که چین انتظار بهوجود آمدن تنشهایی بین خود و امریکا را دارد، خصوصاً اگر ترامپ بخواهد از فضای اقتصادی بهعنوان اهرم فشار استفاده کند. در حالی که شخص شی ترجیح میدهد با ترامپ به توافق برسد، چین حاضر و مشتاق است به هر اقدام منفی از جانب دولت ترامپ پاسخ دهد.
دنمارک تاکید دارد در حالی که که پکن ممکن است از روابط شی و ترامپ به نفع خود استفاده کرده و در این بین خطراتی را نیز بهجان بخرد اما هم پنتاگون و هم وزارت خارجه امریکا نسبت به اهداف چین نگران هستند. استراتژیهای دفاع ملی و امنیت ملی دولت ترامپ هر دو میگویند رقابت قدرت با چین یک چالش اصلی برای امریکا محسوب میشود و من فکر نمیکنم ترامپ قصد داشته باشد خودش را بهدردسر بیندازد. کاملاً برعکس، او ممکن است احساس کند باید مسائل تجاری خود را پیش ببرد ، به رغم تلافیهای چین بههر شکل ممکن اش.»
منبع: روزنامه ایران