وقتی صحبت از تجرد ناخواسته به میان میآید، در ذهن اغلب ما تصویر زن مجردی نقش میبندد که علیرغم میلش امکان ازدواج پیدا نکرده است، اما واقعیت این است که در زندگی پیچدرپیچ امروزی کم نیستند مردانی که به همین وضعیت دچار هستند. اگر بخش فرهنگی و اجتماعی این قضیه را کمی پررنگتر بکنیم، متوجه مظلومیت بیشتر این دسته از مردان نسبت به گروه همتای زنانه خود نیز خواهیم شد، چرا که ما بر اساس آموختههایمان نگاه مثبتتری نسبت به یک زن مجرد داریم و در برابر او احساس رأفت بیشتری به خرج میدهیم اما در مقابل، مرد «عزب» را فارغ از واقعیات ناگفتهای که در پس قصهی مجرد ماندن او وجود دارد، با نگاهی گناهآلود و تلخ قضاوت و سرزنش میکنیم. این مقاله درباره تجردهای ناخواسته در مردان است و درباره اینکه مردهای ناخواسته مجرد، برای کاهش آسیبهای ناشی از این وضعیت چه کارهایی میتوانند انجام بدهند.
چرا بعضی از مردها ناخواسته مجرد می مانند؟
بهطور کلی مردها به دو دلیل به شکل ناخواسته مجرد میمانند:
1- دلایل فردی: یعنی اینکه مردی به دلیلی که به شخص او برمیگردد امکان ازدواج را از دست بدهد. بیماری و یا معلولیت، نداشتن شغل و یا نداشتن شغل دائمی، نداشتن درآمد کافی و نداشتن امکانات اولیه برای شروع یک زندگی مشترک از جمله دلایل فردیای هستند که به ایجاد تجرد ناخواسته برای یک مرد کمک میکنند.
2- دلایل فرافردی: عوامل محیطی هم میتوانند موجب تجرد ناخواسته برای بعضی از مردها بشوند. برای مثال مردی که باید از مادر بیمارش مراقبت کند و همسری که بتواند این وضعیت را بپذیرد پیدا نمیکند، تجرد ناخواسته را تجربه خواهد کرد.
مردان با مجردی ناخواسته چه مشکلاتی دارند؟
گذشته از دلایل متنوعی که برای مجرد ماندن ناخواسته مردها میتواند وجود داشته باشد، آنها مشکلات تقریبا مشابهی را تجربه میکنند. اگر شما هم جزء این گروه از مردها هستید، حتما چند مورد از مشکلات زیر را تجربه کردهاید:
1- احساس تنهایی: ممکن است شما همچنان با خانوادهتان زندگی کنید اما احساس تنهایی بکنید. اصلا شاید خود همین زندگیکردن با خانواده احساس تنهایی شما را بیشتر کرده باشد. اینکه میبینید بقیهی خواهر و برادرهایتان ازدواج کردهاند و شما چون مجردید به بعضی از مراسم دعوت نمیشوید و یا پدر و مادرتان مدام شما را به خاطر مجرد بودنتان سرزنش میکنند، شما را بیشتر با تنهایی، تنها میکند.
2- نقل مجلس بودن: مثلا به مهمانی میروید. هنوز از در وارد نشدهاید که یکی آن وسط داد میزند «به به داماد آینده!» همین چند کلمه حرف مثل پتک توی سرتان میخورد و یادتان میاندازد که میخواهید ازدواج کنید اما نمیشود. به هر ترتیبی شده خودتان را جمعوجور میکنید. صاحبخانه از حال و اوضاعتان میپرسد که باز یکی وسط میپرد و میپرسد: «چرا ازدواج نمیکنی؟» جملاتی را که برای چنین مواقعی آماده کردهاید نصفه و نیمه تحویل نداده، یکی دیگر شروع میکند به معرفیکردن چند مورد برای ازدواج. حرفهایشان را تحمل میکنید تا اینکه موقع شام میشود. شامتان که تمام میشود تشکر میکنید و بعد از شنیدن جمله «انشاءالله شام عروسی خودتان» دوباره بحث ازدواجنکردن شما بین آنها گرم میشود. کمکم احساس میکنید اگر در این مهمانی حضور نداشتید، آنها حرفی برای گفتن نداشتند.
3- زیر ذرهبین بودن: اگر دور و یا جدا از پدر و مادرتان زندگی کنید و بخواهید خانهای اجاره کنید، اول از همه مشاور املاک یادآوری میکند که برای مرد «عزب» به سادگی خانه پیدا نمیشود. به هر ترتیبیشده اتاقی پیدا میکنید. صاحبخانه از شما یک معرف یا ضامن معتبر میخواهد. آن را هم جور میکنید. وقتی هم که ساکن میشوید مدام تحت نظر هستید؛ چه کسانی به دیدنتان میآیند، شب میمانند یا نه، چه وقت میروید، چه وقت میآیید و…
4- بر سر میل جنسی کوبیدن: شما امکان ازدواج ندارید اما میل جنسیتان این حرفها را نمیفهمد، پس با تمام توان آن را سرکوب میکنید.
5- مورد تبعیض واقع شدن: به خاطر اینکه ازدواج نکرده اید نمیتوانید به هر کاری مشغول شوید، نمیتوانید بعضی از وامهای بانکی را بگیرید و…
6- احساس کمبود: اینکه همسری در خانه منتظرتان نیست، اینکه هممدرسهایهایتان ازدواج کردهاند، اینکه نتوانستهاید آرزوی پدر و مادرتان را عملی کنید و هزار نکتهی دیگر باعث میشوند احساس کنید که چیزی در درونتان کم است.
برای مدیریت این وضعیت چه کارهایی میتوانید بکنید؟
تجرد ناخواسته مثل موقعیتهای دیگر زندگی قابل مدیریتکردن است. مدیریتکردن به معنی از بین رفتن مشکل نیست، بلکه به این معنی است که میتوان با یکسری تمهیدات، آسیبهای ناشی از یک مشکلِ مقاوم به حلوفصل را به حداقل رساند و با کنترلکردن جنبههای قابل کنترل، یک زندگی سالم و آرام را برای خود رقم زد. برای مدیریت تجرد ناخواسته میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
1- احساس بدبختی را دور کنید. اینکه فکر کنید تجرد ناخواسته فقط قصهی شماست باعث میشود خیلی احساس بدبختی بکنید. واقعیت این است که مردهای زیادی در دنیا با وضعیت مشابه شما زندگی میکنند.
2- احساس ارزشمندی را جذب کنید. ازدواجکردن لزوما چیزی به ارزشمندی انسانی یک فرد اضافه نمیکند. عکس آن هم صادق است، یعنی ازدواجنکردن هم لزوما چیزی از ارزشمندی انسانی شما کم نمیکند. اصلا ازدواجکردن وسیلهی بهدستآوردن احساس ارزشمندی نیست، بلکه این احساس ارزشمندی است که میتواند سببساز یک ازدواج موفق باشد.
3- احساساتتان را بپذیرید. شما به دلایلی امکان ازدواج پیدا نکردهاید و به همین دلیل احساس ناراحتی، خشم، تنهایی و… میکنید. این احساسات را لمس و برونریزی کنید. اگر میتوانید با روانشناس و یا یک دوست آگاه صحبت کنید و اگر نمیتوانید حرفهایتان را بنویسید و برای خودتان چند بار با صدای بلند بخوانید.
4- نیاز جنسیتان را مدیریت کنید. در این زمینه خویشتنداری بهترین راهکار است اما اگر ادامهی این وضعیت برایتان ممکن نیست و تصمیم به ازدواج موقت گرفتهاید، با در نظر گرفتن آینده و پیامدهای اجتماعی آن، با کسی ازدواج کنید که هدفی مثل خود شما داشته باشد.
5- اجتماعی باشید. حرف و حدیثهای اطرافیان ممکن است شما را از شرکت در جمع دلزده کند و به سوی انزوا سوق بدهد. این اجازه را به آن ندهید.
6- خوشبین باشید. مهم نیست چند سالتان است و چرا تا به حال امکان ازدواج پیدا نکردهاید. در هر سنی که هستید و با هر دلیلی، دست از جستوجو برای یافتن همسری مناسب برندارید. اگر خوشبین باشید و به جستوجو ادامه بدهید ممکن است روزی بتوانید به این آرزو جامه عمل بپوشانید، اما اگر خوشبین و امیدوار نباشید، هرگز به آن نخواهید رسید.