هیولاهای خون آشام در فرهنگ اساطیری کشورهای مختلف!

خون آشام ها یکی از معروف ترین هیولاهای اسطوره ای در فرهنگ های مختلف هستند. آن ها همزمان، هم انسان هستند و هم جزء انسان ها به حساب نمی آیند

هیولاهای خون آشام در فرهنگ اساطیری کشورهای مختلف!

خون آشام ها در افسانه ها و فرهنگ کشورهای مختلف

خون آشام ها یکی از معروف ترین هیولاهای اسطوره ای در فرهنگ های مختلف هستند. آن ها همزمان، هم انسان هستند و هم جزء انسان ها به حساب نمی آیند. در اساطیر و فرهنگ کشورهای مختلف، گاهی این خون آشام ها موجودات خوبی اند که به مردم فقیر کمک می کنند و گاهی، هیولاهای بی رحم و بسیار خشن هستند که به هیچ بشری رحم نمی کنند. این موجودات هر چه که باشند، موجوداتی هستند که غذایشان خون است! در فرهنگ و افسانه های اکثر کشور های جهان، موجودی وجود دارد که از خون انسان تغذیه می کند. با الی گشت همراه باشید تا با عجیب ترین هیولاهای خون آشام در افسانه های جهان آشنا شوید.

هیولاهای خون آشام

ماندوروگو ؛ Mandurugo

تا حالا در رابطه ای بودید که با تلخی به پایان برسد؟! در کشور فیلیپین، زنان بسیار زیبا و بالداری وجود دارند که “کیناری” (Kinnari) نامیده می شوند. این زنان، شخصیت مهربانی دارند و به وفاداری به همسرانِ از جنس انسان خود مشهور هستند. این موجودات در عشق نمونه اند. اما اگر مردی به آن ها خیانت کند و قلب آن ها را بشکند، این موجودات بسیار مهربان به یکی از وحشتناک ترین موجودات کره زمین یعنی ماندوروگو تبدیل می شوند.

شاید این زنان در طول روز ظاهر زیبای خود را حفظ کنند، ولی شب هنگام به هیولایی زشت تبدیل شده و با زبان تیز و تو خالی خود، گردن همسرشان را سوراخ می کنند و خونش را می مکند. در افسانه های فیلیپین، ماندوروگوها ممکن است چندین بار ازدواج کنند. هر کدام از مردان آن ها یکی پس از دیگری از بین می روند. در بسیاری از داستان های فیلیپینی، یک مرد باهوش که شک دارد همسرش ماندوروگو است یا انسان، با یک چاقو در دستش می خوابد. هنگامی که زبان همسرش را بر روی گردنش احساس می کند، چاقو را در قلب او فرو می کند. فقط تصور کنید که این افسانه، چه بلایی بر سر زوج های جوان فیلیپینی و ماه عسل های آن ها آورده است!

ماندوروگو

ایمپوندولو ؛ Impundulu

ایمپوندولو که نام دیگرش پرنده رعد و برق است، یک ساحره معروف در جنوب قاره آفریقاست که همواره تشنه خون است. جادوگری که با ایمپوندولو متحد شود، دو راه پیش رویش قرار می گیرد: می تواند او را برای کشتن دیگران مامور کند، یا اینکه خودش بمیرد! در فرهنگ اساطیری آفریقا، معمولا جادوگران گزینه اول را انتخاب می کنند و اول از همه دختران جوان خود را به ایمپوندولو هدیه می دهند.

این موجودات گاهی به شکل یک مرد یا زن زیبا و گاهی به شکل اصلیشان یعنی پرنده رعد و برق ظاهر می شوند. هر گاه که این پرنده بال می زند، رعد و برق ایجاد می شود و صاعقه نیز به این معناست که این موجود برای تخم گذاری بر روی زمین آمده است. در فرهنگ اساطیری آفریقا، این موجود معمولا خون انسان را می خورد ولی گاهی نیز به گله گاو ها و گوسفندان حمله می کند.

ایمپوندولو

یارا ما ها وو ؛ Yara-Ma-Yha-Who

این موجود یکی از هیولاهای خون آشام در فرهنگ استرالیاست. این موجود در واقع حیوان خطرناکیست که گاهی مردم را وحشت زده می کند. یارا ما ها وو یک حیوان خون اشام است که در طول روز شکار می کند. در اسطوره های این کشور، هرکس که بخواهد یارا ما ها وو را ببیند، باید زیر یک درخت انجیر توقف کند.

این حیوان که 1 متر و 20 سانت قد دارد، درون درختان زندگی می کند و منتظر طعمه خود می ماند تا به درخت نزدیک شود. هنگام شکار با استفاده از مکنده های بر روی دستش، شروع به مکیدن خون شکارش می کند. این موجود شکار خود را نمی کشد تا شاید دوباره بتواند آن را شکار کند. کسانی که چندین بار توسط این موجود شکار شوند، شاید خودشان هم به یکی از آن ها تبدیل شوند.

یارا ما ها وو

کاپا ؛ Kappa

کاپا هیولای اساطیری ژاپنی هاست که عادات عجیب و غریبی دارد. این حیوان نه تنها تمامی خون انسان را می مکد، بلکه روح آن را از قسمت زیرین او خارج می سازد! کاپا یک موجود آبزی است که در بیشتر نقاشی های اساطیری ژاپن، به شکل یک لاکپشت بدون لاک کشیده شده است. این حیوان، اندام های کشیده ای شبیه به یک خزنده دارد. کاپا با یک جهش شکارش را به زیر آب می کشد و تمامی خونش را می مکد. سر این موجود شبیه یک میمون است که تاجی بر سر گذاشته باشد. درون این تاج، مایع حیات کاپا قرار گرفته است. هرکس که قصد کشتن این موجود را داشته باشد، باید جلوی آن تعظیم کند تا مایع حیاتش از سرش بیرون بریزد!

در فرهنگ اساطیری ژاپن، گویی درون روده افراد قرار دارد که حاوی روح آن هاست. کاپا با خارج کردن این گوی، روح شکارش را از بدن خارج می سازد.

کاپا

جیانگشی ؛ Jiangshi

جیانگشی، موجودی وحشی در اساطیر چینی است که با نام خون آشام های پرشی هم شناخته می شوند. جیانگشی زندگی دوم خود را در قالب اجساد عادی انسان ها آغاز می کند. هنگامی که انسانی توسط خشونت و با ابزارهای خشونت آمیز کشته شود، یا خودش خودکشی کند، روحش به طور کامل از بدنش خارج نمی شود و پس از مدتی به جیانگشی تبدیل می شود. در برخی افسانه ها هم آمده است که جنازه ای که سوزانده نشود، به جیانگشی تبدیل می شود. اگر گربه ای هم از روی جسدی بپرد، ممکن است باعث تبدیل آن به این موجود شود.

جیانگشی ها همانند هیولاهای خون آشام ومپایر در فرهنگ غربی، قطعا مرده اند. ولی مشکلات یک جسد را همراه خود دارند. یعنی به درستی نمی توانند حرکت کنند. روش هایی که توسط آن ها می توان این موجود را دفع کرد، یکی همراه داشتن آینه، چوب درخت هلو، ادرار یک پسر بچه یا تاج یک خروس است.

جیانگشی

استریگوی ؛ Strigoi

این موجود، یکی از هیولاهای خون آشام رومانیایی است. می گویند که دراکولای آمریکایی را با مطالعه فرهنگ اساطیری رومانی ساخته اند و از این موجود الهام گرفته است. استریگوی ها کسانی اند که قبل از فرا رسیدن زمان مرگشان می میرند و به همین دلیل قادر به رفتن به دنیای دیگر نیستند. این موجودات از گورها بر می خیزند و تبدیل به موجوداتی خون آشام می گیردند.

استریگوی

در کشور رومانی به این هیولاهای خون آشام خیلی اهمیت می دهند. در سال 2003 مردی به اسم پیتر توما در رومانی مرد. پسر این مرد ادعا کرد که پدرش هر شب به دیدن تو می آید و اذیتش می کند. پسر پیتر به همراه 5 مرد دیگر به گورستان رفتند جسد او را درآوردند و قلبش را سوزاندند! از آن پس، پسر پیتر ادعا کرد که دیگر مشکلی برایش پیش نیامده است!

منبع: listverse.com

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان