برنامه اینترنتی «عصر ما» مدتی است که در فضای مجازی جان گرفته و با استقبال نسبتاً خوبی مواجه شده، تاکنون سه قسمت آن پخش شده است و توانسته توجهات زیادی را معطوف خود کند. این برنامه گفتوگومحور توانسته در میان هجوم همه برنامههای مفرح و سرگرمکننده و عامهپسند که کارکرد اکثرشان در یک مقیاس کلی اجتماعی چیزی نیست جز نازل کردن سلیقه تماشاگران و بهتبع آن کم کردن سطح کیفی تولید آثار (از تبلیغها و تیزرها بگیرید تا برنامههای تلویزیون و تولیدات سینمایی) خودش را جا بیاندازد. در شرایطی که محصولات بصری/رسانهای روزبهروز خوشرنگ و لعابتر میشوند اما در مضمون و فهم، ناچیزتر و سطحیتر، یک برنامه اینترنتی سروکلهاش پیدا شده که در کمال سادگی و با فرمی مینیمالیستی (یک دیوار آجری، دو صندلی و یک میز)، همه تأکید را بر مضمون موردنظرش میگذارد؛ بر آن سویه اجتماعی و تأملبرانگیزی که موضوع خاص هر قسمت است و عوامل سازنده همه سعیشان را کردهاند تا این مضامین با عامه مردم گره بخورد. در این مسیر از ابزار خوبی استفاده کردهاند و البته با یک ایده درخشان توانستهاند برنامه را از برنامههای تلویزیونی معمول و عموماً کسلکننده، متمایز سازند. درباره این ایده و کلاً ساختار جذاب اثر مفصلاً صحبت خواهیم کرد اما پیش از آن باید اشارهای به عوامل سازنده «عصر ما» داشته باشیم که مهم به نظر میرسد. پیش از همه نام مرتضی فرشباف بهعنوان کارگردان برنامه است که به چشم میخورد. کارگردان فیلمهای سینمایی «برف» و «سوگ» که نشان داده است مسیر خاص خود را در سینما دنبال میکند و فیلمهایش ربط چندانی به مد روز سینما، (که درباره سینمای جریان اصلی بیشتر از هر چیزی منوط میشود به تأثیرپذیری از جریان اصغر فرهادی) و یا دغدغههای اجتماعی متداول در درامهای اجتماعی معمول، ندارد. او نهتنها بینش خاص خود را دارد و فیلمهایش حول دغدغههایی متفاوت میچرخند که حتی فرمشان هم با مدل معمول سینما ایران رابطه چندانی ندارند. فیلمهای او جنس خاص خود را دارند، هرچند هنوز به بلوغ لازم نرسیدهاند که البته فرشباف راه درازی را در پیش دارد. حالا او به سراغ ساخت یک برنامه گفتوگومحور سیاسی رفته است که در اینجا هم راه خود را میرود؛ اما آنچه عجیب به نظر میرسد این است که بهجز کارگردان برنامه، اطلاعات زیادی از سرمایهگذاران و تهیهکنندگان آن در دست نیست. نمیدانیم که با محصول کدام سازمان، نهاد و در شکل کلیترش کدام تفکر ایستاده در پشت اثر روبهروییم. هرچند که میتوان از روند برنامه، موضوعات و مهمانان و میزبانانش حدسهایی زد و آن را به شکلی منتسب به جریانهای اصلاحطلبانه یا مستقل دانست. برگردیم به خود برنامه و آن ایده درخشان که ساختاری منحصربهفردی را به وجود آورده و باعث شده برنامه در عین اینکه یک برنامه سیاسی/اجتماعی جدی و کموبیش تخصصی باشد اما بتواند با عموم مردم و دقیقاً سلیقه عامهپسند افراد ارتباط برقرار کند. (سادگی فرم اثر را فراموش نکنید.) آن ایده این است: میزبانان «عصر ما» نه مجریان معمول و متوسط و غیر هیجانانگیز که ستارهها یا آدمهایی جدی و درعینحال کاریزماتیک هستند.قسمت اول این برنامه صراحت ویژهای دارد و حضور افرادی مانند فائزه هاشمی و نرگس آبیار، لاله افتخاری، حمید رسایی و محسن غرویان انرژی خوبی به برنامه داده است. درعینحال تناقضات میان عقاید و جریانهای مختلف را بهخوبی در کنار هم نشانده؛ اما مشکل اصلیاش در انتخاب میزبان برنامه است که چون آن کیفیت از آگاهی اجتماعی و بینش سیاسی را ندارد باعث میشود تا در بسیاری از موارد، گفتمان و رودررو شدن جریانهای مختف اصولگرا و اصلاحطلب، افراطی و اپوزسیون، بهجای اینکه مجرای بیان تفکرات و دیالکتیک میان اندیشهها باشد، به شاخوشانه کشیدن و کلکل مبدل شود که البته خاصیت ناگزیر موضوع موردبحث یعنی حق ورود زنان به استادیوم هم هست. قسمت دوم این برنامه با اجرای ترانه علیدوستی شروع میشود. از معدود ستارههای باهوش و دغدغهمند سینمای ایران که همواره فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را داشته و مخصوصاً در بحث حقوق زنان کارش را با جدیت دنبال کرده است. او میزبان شهین دخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در دولت اول تدبیر و امید و دستیار ویژه رئیسجمهور در حقوق شهروندی در دولت کنونی است. این قسمت بهترین قسمت برنامه هم هست چراکه هم علیدوستی جدی و آگاه به موضوع موردبحث است و هم مولاوردی صادقانه پاسخ میدهد و مهمتر از آن با جوابهای پرده پوشانه از زیر بار پاسخ گفتن شانه خالی نمیکند. آنها در آرامش و در فضایی صمیمانه به گفتوگو مینشینند و از مواضع مخالف خود صحبت میکنند. سؤالهای علیدوستی صریحانه است و پاسخهای مولاوردی هرچند که محافظهکاری همیشگی سیاسیون را دارد اما از بحث خارج نمیشود و صراحت کلام را باطل نمیکند. (خصوصاً در رابطه با دختران خیابان انقلاب). قسمت سوم برنامه اما خشکتر از دو قسمت پیشین است. بهزاد طالبی، تندوتیز در برابر عمادالدین خاتمی، پسر سید محمد خاتمی و معاون سیاسی حرب اتحاد نشسته است. کسی که در این چندساله پیشرفت سیاسی قابلتوجهی داشته است هرچند که میتوان گفت بخش زیادش را مرهون نام و شخصیت پدر است. بهزاد طالبی با جدیتی که به تحلیلگران سیاسی شبیه است، سؤالات جالبی از پسر خاتمی میپرسد و پاسخهای او هم بسیار جالب شروع میشود. مثلاً طالبی میپرسد که شخصیت سیاسی که ایدئال خاتمی پسر است کیست و او پاسخ میدهد ترکیبی از آیتالله طالقانی، شهید چمران و مصدق. لحظه ویژهبرنامه اما وقتی است که طالبی از عمادالدین میخواهد که نقاط منفی محمد خاتمی را بگوید و او در جواب به روحیه بیشازاندازه مصالحه جو و سازشکارانه و عدم ثابتقدمی در تصمیمها و عقاید اشاره میکند و تازه بازی این برنامه جان میگیرد؛ اما هرچه جلوتر میرویم خاتمی با پاسخهای محافظهکارانهاش که تنها بهواسطه آنها از جواب دادن به سؤال اصلی طفره میرود، برنامه را نازلتر میکند و باز دست میگذارد روی همان فهم محدود و عامهپسند که مردم را گول بزند و فهمشان را کور کند و درعینحال خود را حافظ و امین آنها جلوه دهد. کاری که اصلاحطلبان سالهاست میکنند و نتیجهاش شده این قشر پرشمار از طبقه متوسط که سطحینگر، منفعل و باسمهاند و جامعه امروز با آن روبهرو است. «عصر ما» بهواسطه موضع فرامتنیش و نزدیکی آن با اصلاحطلبان (حقوق زنان، حقوق شهروندی و…) و جریانات میانهرو باید بیشتر از هر چیزی از اینکه بخواهد در این مسیر قدم بردارد، بر حذر باشد. از اینکه بخواهد مردم را گول بزند و بدون آنکه آگاهی مضاعفی به آنها ببخشد فقط سرشان را با یکسری حرف گرم کند و از کنش دورشان کند، بیگانهشان کند و قضایای جدی اجتماعی و فرهنگی را برایشان عادی و دمدستی جلوه دهد. در اینجا آن بینش خاص مرتضی فرشباف بهعنوان یک فیلمساز –نه برنامهساز- دغدغهمند انگار باید در مقابل این بستر اصلاحطلبانه گفتوگوها قرار بگیرد تا به این سم مذبذبگونه و منفعلانه اصلاحطلبانه مسموم نشود. نباید فراموش کرد که لزوم ساخت چنین برنامههایی امروز در این شرایط اجتماعی و سیاسی خاصی که در آن قرارگرفتهایم بیشتر از هر وقت دیگری احساس میشود. برنامههایی که کمی راه را برای گفتمان و پذیرش آزادی بیان و حرف زدن از ایرادات و کمبودها، از نقد کردنها و مخالفتهای جدی، در میان مردم و سازوکار حکومت و دستاندرکارانش، باز کند. هم حکومت (در همه سطوح مختلف قدرت) و هم مردم، همه مردم، نیاز دارند تا بیشتر با فرهنگ پذیرش تفکرات مخالف و شنیدن مخالفان خود دستوپنجه نرم کنند و این همان نقش مهم و ویژهایست که «عصر ما» و آثار اینچنینی میتوانند در این شرایط حساس فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بازی کنند تا کمک کند جامعه بیشتر پذیرای تناقضات اساسی و درونی خود شود که اصلاً «تناقض از ظریفترین و حیرتانگیزترین باریکههای هستی و معنویت است.»
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
محل تبلیغ شما (یک ماهه 90 هزار تومان - جهت هماهنگی کلیک کنید )
جعبه لمینتی
مانتو پاییزه
کاغذ دیواری سفید
Locksmith
ปั้มไลค์
Chiropractor
خرید تاج گل - تاج گل - تاج گل تسلیت - تاج گل ترحیم
کاغذ دیواری طوسی
کت شلوار با پیراهن مشکی
آموزشگاه آرایشگری زنانه
پارسیا موزیک
کاغذ دیواری مشکی
کاغذ دیواری تایفون
کاغذ دیواری فانتوم
چگونه رمز ثنا را بازیابی کنیم
کارشناس رسمی دادگستری
دانلود آهنگ ترکی
خرید قسطی موتور
کیف زنانه چرم
خرید ساعت مچی مردانه
منبع اخبار دیسکاور استادورک
استروئید
لوازم ورزشی
فیلمبرداری از همایش
اخبار بازی و برنامه و تکنولوژی
کیف چرم زنانه
باحال مگ
cyprus-newlife
Cyprus کجاست
سیگنال ارز دیجیتال
سیگنال فیوچرز