یکی از اولین نشانههایی که خشکسالی ایران برایمان ملموستر از قبل شد وجود ریزگردها در چند سال اخیر بود و حالا شهرهای بیشتری هم درگیر این معضل شدهاند.
به گزارش به نقل از جهان صنعت، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ایلام و کرمان و سایر شهرهایی که خشکسالی بیش از پیش در آنها نمایان شده است هم از این پدیده دور نماندهاند و روزی نیست که خبری از آنها شنیده نشود. چندی پیش سازمان «ناسا» گزارشی پیرامون گرمایش جهانی و خشکسالی در 30 سال آینده جهان منتشر کرد که نشان میداد 45 کشور جهان در معرض خشکسالی شدید هستند و ایران در رتبه چهارم فهرست هشدار قرار دارد.
روزنامه «فایننشال تایمز» نیز در مقالهای با عنوان «ایران خشک شد» نوشت ایران با پیشینه هفت هزارساله تا 20 سال دیگر از بیآبی و خشکسالی نابود میشود. تلویزیون فرانسه هم در گزارشی هشدار داد که مزارع پسته ایران به دلیل خشکسالی و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی رو به نابودی هستند. موسسه بینالمللی «منابع جهانی» طی تحقیقی اذعان کرده تا سال 2040 کمآبی در خاورمیانه منجر به ایجاد بحرانهای امنیتی و اقتصادی میشود. در رتبهبندی بحران آب از 33 کشور اول، 14 کشور در خاورمیانه واقع شدهاند و ایران هم در رتبه سیزدهم قرار دارد.
روزهای سخت برای ساکنان سیستان و بلوچستان
حالا مدتهاست خبرها از این حکایت میکند که ایران به سرعت در حال طی کردن روند خشکسالی است. در سال 95 رکورد تنفس مردم در هوای آلوده، در شهرهای درگیر این معضل ثبت شده است. هموطنان ساکن در استان سیستانوبلوچستان به گفته یک عضو مجمع نمایندگان در طول سه ماه تابستان و در طول 120 روز با پدیده ریزگردها مواجه هستند که این ریزگردها باعث بروز بیماریهای ریوی شده و از این حیث این استان را در دنیا رکوردار کرده است.
شاید جالب باشد بدانید که سیستانوبلوچستان براساس رودخانه هیرمند شکل گرفت که این رودخانه همچون رود نیل است؛ رودخانهای که از افغانستان سرچشمه گرفته و در مقاطعی انبار غله آسیا و نه فقط ایران بود. در مرز این استان تجارت صورت میگرفت و دریاچه هامون نیز محل اسکان مردم بود و باد عبوری از این دریاچه نیز باعث ورود هوای خنک به منطقه میشد. با توجه به اینکه افغانها روی رودخانه هیرمند سازههایی ایجاد کردند، سهم آب ما از این رودخانه کم و حتی قطع و در نهایت به خشک شدن دریاچه هامون منجر شد. این دریاچه که روزی فرصت بود امروز به کانون بحران تبدیل شده، به طوری که با وزیدن بادهای 120 روزه و عبور از دریاچه، ریزگردهایی وارد استان میشوند که خروجی آن در بعضی از روزها به بالاتر از 100 برابر حد مجاز میرسد.
مسایل عمرانی و توسعه یکی از دلایل خشکسالی
استان سیستانوبلوچستان به دلیل قرار گرفتن در شرایط اقلیمی خاص از کمترین میزان بارش نسبت به نقاط دیگر کشور برخوردار است که این مقوله در کنار دمای گاها بالای 50 درجه هوا در استان باعث ایجاد بیابان شدهاند. شرایط اقلیم، دخالت انسان و معیشت ناپایدار جوامع محلی سه دلیل اصلی ایجاد بیابان در کشور و استان هستند اما علاوه بر آنان باید مسایل عمرانی و توسعهای را نیز از دیگر دلایل بیابانی شدن کشور دانست اما امروز کشور برای مقابله با افزایش بیابانها در راه بیابان زدایی وارد شده است و طی سالهای اخیر در این راستا اقدامات بسیاری نیز صورت گرفته که میتوان گفت برخی از آنها از موفقیت نسبی و کوتاهمدت برخوردار بودهاند.
بر اساس گفتههای رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، درحال حاضر برنامه جامعی برای مقابله با ریزگردهای سیستانوبلوچستان نداریم. بنابراین مطالعه جامعنگرانه و آیندهنگرانهای در این حوزه وجود ندارد که باید برای آن برنامهریزی دقیقی صورت گیرد. خداکرم جلالی با بیان این که سازمان جنگلها درحوزه کار خود هرچه در توان داشته، انجام داده است گفت: «با اعتبارات حدود دو میلیارد تومان اقداماتی در زمینه مقابله با ریزگردها انجام شده اما با این وجود این بحث در استان سیستانوبلوچستان باید در اولویت قرار گیرد چون وضع در این منطقه بحرانی است، بنابراین باید بودجههای مربوط به شرایط بحرانی نیز برای این استان لحاظ شود.» به گفته او، از بعد از انقلاب، یک میلیون هکتار بیابان و کانون گردوغبار درکشور ایجاد شده که حقآبه آنها تعیین نشده است.
آمار بالای مهاجرت و بیماری در سیستانوبلوچستان
یکی دیگر از دلایل ایجاد ریزگردها در کشور تالاب جازموریان است که سهم ٢٠ درصدی از منشا ریزگردهای کشور را به خود اختصاص داده است و همین موضوع دلیل دیگری است برای اینکه مساله گردوغبارها را با یک تدبیر همسو و پژوهشهای علمی چاره کنیم. از آن جا که دهها سال از این پدیده میگذرد، عدهای فکر میکنند این موضوع عادی شده است درصورتی که هزاران نفر در سیستانوبلوچستان با بیماریهای تنفسی و سل دست و پنجه نرم میکنند و استان زاهدان سومین مرکز ابتلا به سل در کشور است.
بر همین مبنا ضیاءالدین شعاعی، مدیر طرح ملی مقابله با پدیده گردوغبار از تکمیل سند ملی منشا گردوغبار در ١٢ استان غربی، البرز، اصفهان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی خبر داد و گفت: «شناسایی کانونهای گرد وغبار در ١6 استان به پایان رسیده و توانستهایم برنامه عمل را حداقل در نصف کشور به تصویب برسانیم.» او با بیان اینکه اولویت با استان سیستانوبلوچستان است، تاکید کرد: «مطالعات مربوط به این استان آماده و مکانیسمها پیشبینی شده و منشا گرد و غبار داخلی به طور کامل مشخص شده است.» اما با گذشت تقریبا یک سال از این موضوع همچنان شاهد وجود ریزگردها در سراسر این استان و حتی استانهای مجاور هستیم.
این معضلات از ایجاد بیماری تا بیکار شدن مردم و حتی در برخی موارد دفن شدن روستاهای کوچک زیر خاک و شن است. مشکلات مردم استانهای درگیر ریزگردها آنقدر زیاد شده تا جایی که نمایندگان مجلس را هم به واکنش واداشته است. چند روز پیش نماینده مردم خاش، میرجاوه، بخشهای کورین و نصرت آباد با اشاره به اینکه سیستانوبلوچستان با بحران خشکسالی و ریزگردها مواجه است که در سالهای اخیر مشکلات فراوانی برای مردم منطقه به وجود آورده است بیان کرد: در سالهای اخیر کمکهای بلاعوض دولت به دامداران و کشاورزان استان کافی نبوده و مشکلات آنها همچنان پابرجاست.
علی کرد همچنین اضافه کرد: «باید امکانات مورد نیاز برای بقای مردم روستایی و عشایر فراهم شود، مدیریت آب شرب منطقه در روستاهای فاقد لولهکشی آب شرب و رساندن آب مورد نیاز روستاییان و عشایر با تانکر از اقدامهایی است که قسمتی از مشکلات روستاییان، کشاورزان و دامداران را برطرف میکند، همچنین با ایجاد اشتغال پایدار در روستاها زمینه ماندگاری آنها فراهم میشود.»
بالا رفتن آمار حاشیهنشینی
از دیگر مشکلاتی که خشکسالی به همراه داشته مهاجرت گسترده ساکنان به شهرها یا استانهای اطراف است که به دلیل نبود کار کافی و بیکاری در حاشیه شهرها ساکن شدهاند و همین امر باعث بالا رفتن آمار حاشیهنشینها در این مناطق شده است. شمال این استان که همواره با مشکلاتی همچون خشکسالی و بیکاری دست و پنجه نرم میکند بیشترین آمار مهاجرت را از آن خود کرده است بهطوریکه طبق آخرین سرشماری در این شهرستان بیش از 10 هزار نفر از این شهرستان مهاجرت کردهاند.
امروز شرایط آب و هوایی بهگونهای رقم خورده است تا مردم نتوانند این وضعیت را تحمل کنند و به اجبار منطقهای که هزاران سال است توسط نیاکان آنها اداره میشود رها کنند و به شهرهای دیگر کشور پناه ببرند. قانون طبیعت و عدم دیپلماسی در سیستان و بلوچستان این منطقه را به ویرانهای در جنوب شرقی کشور تبدیل کرده است. خانههای خالی از سکنه گواه این مساله بوده و خشکی تالاب هامون نشان از آن دارد که حق مردم این خطه بهطور مساوی تقسیم نشده است.