اتفاقات در حزب کارگزاران سازندگی هر روز عجیبتر میشود. هنوز از ماجرای امضای کرباسچی پای نامه پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا و تکذیب آن خیلی نگذشته که دبیرکل این حزب با یک اظهارنظر جنجالی دیگر خبرساز میشود. غلامحسین کرباسچی درحالی که هنوز تکلیف ایده پارلمان اصلاحات روشن نیست، عبدالله نوری را گزینه مناسب برای ریاست بر این نهاد و جایگزین شورای عالی سیاست گذاری و محمدرضا عارف میداند. بیگمان این یک خبر ساده نیست و پیام سیاسی مهمی در پس دارد. شاید هم چند پیام مهم.
در سطح کارگزاران اگر به موضوع بنگریم نتیجه ای حاصل نمیشود مگر آنکه این حزب دچار پارادوکس یا دودستگی شده است. کرباسچی در حالی از عبدالله نوری با آن سابقه سیاسی روشن سخن می گوید که حزب متبوع او تا همین چند ماه پیش از تقدم استراتژی بر ایدئولوژی و جانبداری از علی لاریجانی در مقابل گزینههایی همچون جهانگیری سخن میگفت. باید دید طی ماههای گذشته بر کارگزارانیها چه رفته که اینگونه در مواضع خود چرخیده و از لاریجانی به عبدالله نوری رسیدند؟
همهچیز در این تغییر رویه خلاصه نشده و این طور که به نظر میرسد وضعیت در حزب کارگزاران پیچیدهتر از این حرفها است. به نظر میرسد که آقایان به یک اختلاف نظر اساسی برخورده و با پدیده انشقاق مواجهاند. چنانچه کرباسچی بعد از آن اظهارنظر عجیب حاضر به مصاحبه نشده و توضیح بیشتری نمیدهد. محمد عطریانفر و یدالله طاهرنژاد گفتند «کرباسچی چنین چیزی نگفته است». مصطفی پهلوانی مسئول روابط عمومی کارگزاران نیز معتقد است که بحث جایگزینی عارف نبوده و باشگاه خبرنگاران جوان با پررنگ کردن بخشی از خبر و کم رنگ کردن بخش دیگر نوعی شیطنت کرده است.
در همین حال علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفت و گویی با خبرگزای تسنیم هم نظری خود با کرباسچی را اعلام کرده و می گوید: « نظر شخصی من نیز این است که شیخ عبدالله نوری، اصلح و بهترین فرد در مقایسه با آقای عارف است. وی از عارف بیشتر نماینده و وزیر بوده، نماینده حضرت امام بوده، روحانی بودن وی یک امتیاز است، بینش سیاسی بهتر و قویتری دارد و در مجموع من وی را برای ریاست پارلمان اصلاحات بسیار مناسب میدانم.»
گذشته از پارادوکس در مواضع یا اختلاف نظر میان اعضای کارگزاران، اظهارنظر کرباسچی را باید در سطح جریان اصلاحات نیز مورد توجه قرار داد. کرباسچی نظر شخصی خود را گفته باشد یا موضع رسمی کارگزران را فرقی ندارد؛ باید دید که این نگاه در جمع احزاب اصلاح طلب چقدر مورد اجماع است.
علی صوفی دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات می گوید: «مطرح کردن آقای عبدالله نوری بهعنوان گزینه جایگزین آقای عارف برای ریاست شورا نمیتواند محلی داشته باشد؛ زیرا انتخاب رئیس شورایعالی بهعهده یک حزب نیست، تمامی احزاب عضو شورای هماهنگی در یک اجماع، رئیس شورایعالی سیاستگذاری را انتخاب میکنند.» صوفی تنها اصلاح طلب مخالف کرباسچی نیست. اسماعیل گرامی مقدم نیز گفت: «یک حزب به تنهایی نمی تواند برای شورای عالی سیاست گذاری تعیین تکلیف کند». به اعتقاد او «کرباسچی نظر خود را گفته است و رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان با نظر اعضا و احزاب و نقش پررنگ آقای خاتمی تعیین میشود».
اصلاح طلبان معرفی عبدالله نوری به عنوان گزینه جایگزین کرباسچی را نظر شخصی دبیرکل کارگزاران میدانند اما برخی از تحلیلگران نظر دیگر دارند. برخی از اصولگرایان حرف کرباسچی را به معنی اطلاع او از پشتپردهها در جریان اصلاحات دانسته و به این نتیجه میرسد که اصلاح طلبان در حال فاصله گرفتن از چهرههای معتدل و میانه رو و استفاده از چهرههای تندرو است.
با توجه به شرایط موجود در کشور و وارد بودن انتقادات بسیار به دولت مورد حمایت اصلاح طلبان این تحلیل چندان دور از ذهن نیست که اصلاح طلبان یا حداقل بخشی از آنان درصدد جدا کردن راه خود از اعتدالیون باشند و بخواهند با فاصله گرفتن از امثال عارف به استقبال چهرههایی همچون عبدالله نوری بروند.
گروه دیگر از اصولگرایان اما اظهار نظر کرباسچی را اینقدرها هم جدی نگرفته و اعتقاد دارند که این یک نظر شخصی و برای فرار رو به جلو است. ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی اصولگرا می گوید : «طرح این موضوع توسط کرباسچی بیشتر جنبه احیای شخصیت سیاسیاش را دارد. به نظر من موضوع رفتن عارف یا آمدن عبدالله نوری نیست. کرباسچی با امضای آن نامه پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا به شدت جایگاه سیاسی خود را در جریان اصلاحات و به طور کلی فضای سیاسی کشور به خطر انداخت. بر همین اساس میخواهد خود را از تک و تا نیانداخته و با بیان حرف هایی مثل اینکه چه کسی برود و چه کسی بیاید حضور خود در میان سیاسیون و اصلاح طلبان را ثابت کند».
214214