خبرگزاری مهر، گروه فرهنگی-امیر هاشمی مقدم
چندی پیش، برپا داشتن تندیس ابنسینا در دانشکده پزشکی دانشگاه آنکارا و نوشتن «پزشک بزرگ ترک» بر روی آن تندیس، با واکنشهای بسیاری از سوی ایرانیان روبرو شد. نگارنده نیز در یادداشتی در رسانهها (http://www.ensafnews.com/113932) ضمن نشان دادن مستند اینکه ابنسینا به هیچ وجه ترک نبوده و هیچ سند یا گواهی هم که کمترین اشارهای به ترک بودن وی داشته باشد در دسترس نیست (برخلاف ادله سیاری که زبان وی را فارسی نشان میدهد)، به این نکته اشاره شده بود که بیگمان وقتی ترکیه وی را ترک مینامد، به هیچ وجه منظورش نمیتواند ابنسینا بهعنوان یک پزشک ترک ایرانی باشد. چه اینکه شخصیتهای برجسته ترک ایرانی هم در تاریخ ایران کم نبودهاند. اما ابنسینا نه از اینها بود و نه هنگام ترک نامیده شدن از سوی ترکیه، میتوان بهعنوان «ترک ایرانی» تعبیرش کرد.
در پایان آن یادداشت، از رایزن فرهنگی ایران در ترکیه درخواست شده بود که این مسئله را پیگیری کند. سپس آن یادداشت برای رایزن فرهنگی وقت ایران در سفارت آنکارا (آقای صفرخانی) هم فرستاده شد و ایشان هم قول پیگیری دادند.
اما به تازگی بر روی صفحه رسمی فیسبوک رایزنی فرهنگی ایران در آنکارا، خبر کوتاهی درج شده که نه تنها نشان از بیتوجهی رایزنی فرهنگی به این مسائل دارد، بلکه به نوعی تایید تلویحی ادعای ترکیه در این زمینه نیز هست. خبر کوتاه این است:
«برای شادی روح ابنسینا در مساجد 200 کشور مراسم دعا برگزار خواهد شد. در سالروز تولد ابنسینا؛ پزشک نامدار جهان اسلام، بنیاد هماهنگی جهان ترک مراسم دعا و نیایش در 1001 مسجد در 200 کشور مختلف جهان برگزار خواهد کرد».
شگفتانگیز و البته اسفبار است که رایزنی فرهنگی ایران این خبر را منتشر کرده، بدون آنکه واکنشی به آن داشته باشد. در همین چهل واژه منتشر شده، تفاوت نگاه ترکیه و جمهوی اسلامی ایران به فرهنگ و مفاخر فرهنگی را میتوان دید. رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از ابنسینا بهعنوان «پزشک نامدار جهان اسلام» یاد میکند؛ در حالیکه ترکیه او را همه جا (از جمله تندیسی که در دانشکده پزشکی دانشگاه آنکارا برپا شده) «پزشک نامدار ترک» مینامد. در همین پیام هم مشخص شده که «بنیاد هماهنگی جهان ترک» این مراسم را برپا کرده است. بنیادی که برایش ترک بودن مهمتر از ایدههای امتگرایانه است. تنها در ایران است که بر مفاخر فرهنگی چشمپوشی شده و آنان را به دیگران ارزانی میدارند. وقتی «بنیاد هماهنگی جهان ترک» برای ابنسینا در هزار و یک مسجد در دویست کشور مراسم برگزار میکند، معنایش این است که در هزار و یک مسجد در دویست کشور او را بهعنوان پزشکی ترک میشناساند نه پزشکی ایرانی.
اصولا این یکی از وظایف «بنیاد هماهنگی جهان ترک» است که بقیه فعالیتهایش هم با همین هدف و کاربرد است. بنیادی که شوربختانه هیچ نمونه مشابهی در ایران ندارد (مثلا برای کشورهای حوزه تمدن ایرانی. از کشورهای حوزه فارسیزبان سخن به میان نمیآوریم که متهم به نژادپرستی نشویم. هرچند وقتی از بنیاد هماهنگی جهان ترک یا اتحادیه کشورهای عرب سخن به میان میآید، نژادپرستی نیست!).
نگارنده پیش از این هم اشاره کرده که مشکل رایزن های فرهنگی ایران در دیگر کشورها این است که تصور می کنند وظیفه شان برای نمایندگی فرهنگی ایران در سایر کشورها فقط برگزاری چندین و چند مراسم روتین و مناسکی مذهبی آن هم با حضور معدود خانواده های وابسته به رایزنی است و نه تنها تعمیق و ترویج مفاهیم عمیق دینی ربطی به آنها ندارد بلکه بقیه عناصر فرهنگی را اگر نادیده نگیرد، آنچنان کمرنگ است که به چشم نمیآید. همین است که مثلا میبینیم در میان یکصد مطلب آخری کانال تلگرامی رایزنی فرهنگی ایران در آنکارا، 85 مطلب مربوط به برگزاری مراسم و مناسک های مذهبی (برگزاری دعای کمیل، تلاوت قرآن، شب قدر و...) است و تنها 15 مطلب تقریبا غیرمناسکی که همه این 15 مطلب، تنها به دو رویداد اشاره دارد: برگزاری مراسم شب ایران در یکی از محلههای آنکارا به مناسبت ماه رمضان (دو خبر فارسی و ترکی و 11 عکس از همان مراسم که البته شهرداری آنکارا از همه کشورهای مسلمان دعوت به برگزاری این مراسم در شبهای ماه رمضان میکند و هر شب به نام یک کشور است) و برگزاری نمایشگاه هنری دو ایرانی (دو خبر و پوستر). بنابراین شگفتانگیز نیست این کانال نتوانسته از جمعیت چند ده هزار نفری ایرانیان ساکن ترکیه و چند هزارنفری دانشجویان ایرانی، بیش از پانصد نفر جذب کند.
به تازگی رایزن فرهنگی ایران در آنکارا عوض شده است. امیدواریم این بار فرجی حاصل شود؛ هرچند امید چندانی نیست. سیاستهای فرهنگی ایران (اگر سیاست فرهنگیای وجود داشته باشد) نیازمند تغییر نگرش است و با تغییر فرد، مشکلی حل نمیشود. همانگونه که سه سال پیش که رایزن فرهنگی عوض شد، نگارنده نزد ایشان رفته، مشکلات را مفصلا بیان کرده و قول همکاری گرفت؛ اما اوضاع بهتر که نشد هیچ...