ماهان شبکه ایرانیان

آیین بودایی یا بودیسم چیست؟ (۱)

بودا بی شک جذاب ترین ناپیامبر معنوی تاریخ بشر است. در میان بزرگان معنویت گرایی، بودا تنها کسی است که از حیث پرهیز از خشونت، همسنگ و همتراز عیسی مسیح است. مردم جهان بودا را به مهربانی و ملاطفت می شناسند.

هفته نامه کرگدن - هومان دوراندیش: بودا بی شک جذاب ترین ناپیامبر معنوی تاریخ بشر است. در میان بزرگان معنویت گرایی، بودا تنها کسی است که از حیث پرهیز از خشونت، همسنگ و همتراز عیسی مسیح است. مردم جهان بودا را به مهربانی و ملاطفت می شناسند. البته هر دین و آیینی همین که نهادینه شود و سازمان و تشکیلات پیدا کند، کم کم کارش به درشتی و تُرُشی هم کشیده می شود. از این حیث عملکرد خشونت بار کلیسای کاتولیک چشمگیر با این حال عقلای منصف حساب روحانیان را با حساب پیامبران و مبدعان ادیان و آیین ها یکی نمی کنند.

با ابوالقاسم اسماعیل پور، هندشناس و اسطوره شناس، درباره آیین بودا و تحولات این آیین گفتگو کرده ایم. دکتر اسماعیل پور همچنین استاد دانشگاه شهید بهشتی در رشته فرهنگ و زبان های باستانی است.

آیین بودایی یا بودیسم چیست؟

در افکار عمومی این تصور وجود دارد که آیین بودا پیروان بسیار زیادی در جهان دارد. اما مطابق آمار اعلام شده، این آیین تقریبا پانصد میلیون پیرو دارد و چهارمین دین بزرگ جهان است. دلیل تصور مذکور ظاهرا این است که بودایی ها و هندوها و پیروان شینتوئیسم و آیین کنفوسیوس در ذهن ما و احتمالا غربی ها کم و بیش یک کاسه می شوند. آیا می شود بودیسم و هندوئیسم را کم و بیش یکسان دانست؟

- مسلما این دو آیین کاملا از هم متمایزند ولی تلقی عامه مردم در جهان ممکن است این طور باشد. دین هندو که یکی از ادیان بزرگ جهان است، کاملا متمایز از بودیسم و تقریبا در جهت مخالف آن است. علت شمایل به بودیسم این است که آیینی عرفانی تلقی می شود، مبتنی بر پرهیز از هرگونه کشتار و آزار. هر کسی در دنیا، ولو این که بودایی نباشد، می تواند تمایلات عرفانی و صلح طلبانه بودایی داشته باشد. یعنی این باور که هیچ جانداری را نباید کشت یا آزار داد، برای بسیاری از مردم جهان جاذبه دارد. همچنین این آیین حقیقتا سیاسی نیست.

تفاوت اصلی بودیسم و هندوئیسم در چیست؟

- تفاوت اصلی این است که بودیسم قائل به خدایان نیست. بودا حتی ادعای پیغمبری هم نداشت. بودیسم یک آیین عرفانی است که هشت مرحله برای رهایی انسان از رنج دنیوی دارد که نهایتا انسان را به نیروانا می رساند. اما در هندوئیسم جهان خدایان وجود دارد: در رأس آنها برهما خدای آفریننده، ویشنو خدای نگهدارنده و شیوا خدای مرگ آفرین هستند. در بودیسم چنین چیزی نداریم که خدایی بیافریند و خدایی مرگ بدهد و اصلا بودیسم جهان خدایان در کیهان شناخت خود ندارد.

فرمودید بودا پیامبر نبوده. سال ها پیش مباحثه ای از جان هیک و عبدالکریم سروش منتشر شد که آنجا سروش گفته بود بودا جزو پیامبرانی بود که خودشان نمی دانستند پیامبرند ولی جان هیک گفته بود این مواجهه ای تاکتیکی با بودیسم است و ما باید بپذیریم که بودا پیامبر بوده. ظاهرا شما رأی هر دوی این افراد را باور ندارید و معتقدید بودا پیامبر نبود و خودش هم می دانست که پیامبر نیست.

- بله، ما باید ببینیم بودا چه گفته است نه دیگران. خود بودا ادعای پیامبری نکرده و نگفته است آیینی آسمانی برای هدایت بشر آورده بود. بودا نهایتا یک عارف بزرگ معنوی است که خودش به معنویت و نیروانا رسیده و بعدها پیروان بسیاری پیدا کرده است. اما این که پیروان بودا آیین وی را بعدها به یک دین بزرگ جهانی بدل کرده اند، مسئله دیگری است.

حرف های خود بودا همان «دارما» است؟

- بله، دارما و کارما. دارما یعنی آیین بودا و راه رستگاری. بودا یک راه رستگاری را پیشنهاد کرد و اسمش را دارما گذاشت. چهار حقیقت شریف در آیین بودا، معطوف به رستگاری انسان از رنج های دنیاست. با این چهار حقیقت نهایتا می توان به نهایت معنویت و رستگاری رسید که بودا پایان این مراحل رستگاری و رهایی از این جهان مادی و دلبستگی هایش را نیروانا نامیده است.

چهار حقیقت شریف یعنی این که بدانیم دنیا آمیخته به رنج است، تمایلات نفسانی رنج آورند، بریدن از رنج با بریدن از تمایلات انسانی میسر است و راه توقف رنج هم پیمودن راه اصیل هشتگانه است. یعنی دیدگاه درست و نیت درست و معاش درست و پندار درست و کردار درست و ... داشته باشیم؟

- بله، شبیه این راه هشتگانه را همه پیامبران هم گفته اند، ولی بودا بر آن تاکید دارد و زندگی دنیوی وابسته به تعلقات مادی را طرد می کند در حالی که ادیان بزرگ دیگر زندگی دنیوی توأم با پرهیزگاری و معنویت را توصیه کرده اند. یعنی به گونه ای دنیای مادی و معنوی را به هم گره زده اند و این دنیا را آینه آن جهان کاملا روحانی و معنوی برشمرده اند.

حقیقت سوم می گوید «بریدن از رنج با بریدن از تمایلات نفسانی میسر است.» تمایلات نفسانی منفی به کنار، درباره تمایلات نفسانی مثبت (مثل آمیزش جنسی و ازدواج) یک بودایی اصیل چه باید بکند؟

- بودیسم جامعه را به دو دسته خواص (راهبان) و عوام تقسیم می کند. راهبان بودایی، مثل کشیش های کاتولیک، ازدواج نمی کنند و تمام زندگی شان در راه معنویت و زهد و پرهیز صرف می شود. بزرگترین جامعه بودایی امروز در ژاپن و هند و تبت، پیرو همان کیش مهایانا است. عامه مردم در این کشورها می توانند ازدواج کنند ولی بودایی ها معتقدند کسانی که ازدواج می کنند و به دنیای مادی می پردازند، در زندگی بعدی شان می توانند رستگار شوند. یعنی بعدها باید به طبقه خواص بپیوندند و زهد بورزند تا نهایتا به نیروانا برسند و رستگار شوند.

آیین بودایی یا بودیسم چیست؟

پس بالاخره برای این که رستگار شوند، ولو در زندگی بعدی شان، باید از آمیزش جنسی پرهیز کنند؟

- بله، نهایتا راه رستگاری این است که از کل دنیا و همه چیزش پرهیز کنند. اگر عامه مردم در زندگی کنونی شان نتوانستند چنین کاری کنند، در زندگی بعدی شاید بتوانند.

فرمودید بودیسم به سه مذهب یا سه شاخه تقسیم شده است. درباره این شاخه ها کمی توضیح می دهید؟

- اولی همان «مهایانا» است که بزرگترین شاخه بودیسم است. دومی کیش «تراوادا» است که جمعیت کمتری دارد. تراوادا یعنی سنت قدیمی بودایی. مثلا در مسیحیت کاتولیک ها و ارتدوکس ها سنتی ترند. در بودیسم هم پیروان تراوادا این طورند. یعنی آنها سنت قدمایی کیش بودا را قبول دارند. شصت درصد بودایی ها پیرو شاخه مهایانا هستند و بیش از سی درصد هم پیرو شاخه تراوادا.

ولی برخلاف مسیحیت که کاتولیک ها در اکثریتند، در بودیسم شاخه سنتی تر در اقلیت است.

- بله، پیروان شاخه تراوادا در هند و جنوب شرقی آسیا هستند و در ژاپن حضور چندانی ندارند. پیروان مهایانا بیشتر در ژاپن و تبت هستند. کمتر از 10 درصد بودایی ها هم پیرو شاخه «وجرایانا»، سومین گرایش کیش بودایی هستند که در مغولستان و بوتان به سر می برند. پیروان وجرایانا مثل صوفیان ما هستند. مذهب رسمی و دولتی کشور بوتان، همین وجریاناست.

پروتستانیسم در مسیحیت محصول رفرمیسم در قبال کاتولیسیسم بود. مهایانا هم در بودیسم محصول رویکردی اصلاحی به شاخه تراوادا بود؟

- نه، کاش این طور بود. مهایانا در جهت کاربردی کردن آیین عرفانی و معنوی بودا شکل گرفت. اگر قرار بود بودایی ها همان راه معنوی بودا را بپیمایند که باید از کل دنیا پرهیز می کردند و در یک صومعه گوشه نشین می شدند. بنابراین مهایانا در پاسخ به یک نیاز اجتماعی شکل گرفت تا بودیسم را کاربردی و اجرایی کند. یعنی شریعتی را به بودیسم اضافه کردند و گفتند عامه مردم هم می توانند ازدواج کنند و مجبور نیستند حتما از دنیا کناره گیری کنند و بهشت و دوزخ را هم به بودیسم افزودند و گفتند اگر کار نیک بکنید به بهشت می روید و کار بد هم شما را به جهنم می برد.

این آموزه ها از کجا وارد شاخه مهایانا شده؟

- به نظرم از ادیان ابراهیمی به ویژه اسلام و همچنین از طریق کیش هندو وارد مهایانا شده.

د ر مسیحیت پروتستان ها به کلیسا ایراداتی داشتند و همین باعث شد پروتستانیسم به وجود آید. اگر مهایانا به قصد اصلاح تراودا شکل نگرفت، در بودیسم تقدم و تاخر زمانی با مهایانا بود یا تراوادا؟

- تقدم با تراوادا بود که از سنت قدیمی دفاع می کرد. مهایانا شاخه ای جدیدتر و کاربردی تر است.

ولی نه به قصد اصلاح تراوادا بلکه برای توسعه بودیسم شکل گرفته.

بله، به قصد کاربردی کردن یک آیین باستانی به وجود آمده. این کاربردی کردن در مسیحیت پروتستانی، توأم با اصلاحات بوده ولی در مهایانا مسیری معکوس را پیموده به نظر من. این نزاع هایی هم که بین بودایی ها و مسلمانان در دنیای امروز پدید آمده، ناشی از تعصباتی است که رهبران شاخه مهایانا در جوامع بودایی ایجاد کرده اند. بنابراین مهایانا با رفرمیسم پروتستانی اصلا قابل مقایسه نیست. همان بودیسم اصیل و قدیمی، یعنی گفته ها و آموزه های خود بودا، خیلی بهتر از آموزه های رهبران شاخه مهایانا بود. این که در دنیای کنونی، در آمریکا و اروپا، این همه به آیین بودا اقبال نشان داده شده، دلیلش معنویت جهانی آموزه های شخص بوداست نه جاذبه تشکیلاتی که مهایانا درست کرده. این تشکیلات، به نظرم، به آیین اصیل بودا صدمه زده است.

ادامه دارد...

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان