سریال «ساخت ایران 2» را میتوان یکی از تولیدات شبکه نمایش خانگی دانست که در کنار «شهرزاد» بسیار موردتوجه قرار گرفته است و با استقبال خوبی روبهرو شده. سریالی که پیشینهای طولانیتر از «شهرزاد» یا باقی سریالهای نمایش خانگی دارد و پخش فصل اولش برمیگردد به سال 1390. حالا بعد از گذشت 6 سال تهیهکنندگان سریال تصمیم به ساخت فصل دوم آن گرفتند، با ترکیبی مشابه سری اول که بازیگران اصلیاش یعنی امین حیایی و محمدرضا گلزار را حفظ کرده است و علاوه بر آن کلی بازیگر معروف دیگر هم به کار اضافه شده تا تضمینی برای فروش بالایش باشد و خود اثر هم بتواند عنوان پرستارهترین سریال شبکه نمایش خانگی را از آن خود کند. کافیست نگاهی به نامهایی که به «ساخت ایران 2» اضافه شدند بیندازید: سارا بهرامی، محسن کیایی، سحر دولتشاهی، مهران احمدی و… هرچند که فصل اول «ساخت ایران» هم با استقبال چشمگیری در زمان خودش روبهرو شد اما سازندگان سریال با استفاده از حربههای رایج و مد شده در سینمای ایران برای جمع کردن پول بیشتر، ستارههای مطرح را همانطور که گفته شد به سریال اضافه کردهاند و در کنار این، از ایران هم بیرون زدهاند و با انتقال داستان به دو یا سه کشور دیگر، کنجکاوی تماشاگر را نسبت به جغرافیای جدید و مناسباتش برانگیختهاند. (تصاویر نو و تازه از جذابیتهای توریستی این کشورها، زنان بیحجابی که محدودیتها را کمی دور میزنند و پیش رفتن داستان در فضایی که رابطه تنگاتنگی با این لوکیشنهای جدید دارد و برای شبکه نمایش خانگی هم بدیع به نظر میرسد)اما این یادداشت درباره «ساخت ایران 2» نیست. به شکل خاص درباره نشستی است که عوامل «ساخت ایران 2» هفته گذشته ترتیب دادند تا نه قاطعی به دانلود غیرقانونی بگویند و مخاطبان را مجاب کنند که سریال را از طریق دانلود غیرقانونی نبینند. بگذارید اول تکلیف را با دانلود غیرقانونی روشن کنیم. اتفاقی که مسلماً ضرر مالی جدی به سازندگان یک اثر میزند و میتواند خسارات زیادی را به بار بیاورد. جدا از اینکه خسارات مالی زیادی متوجه اثر میشود، دانلود غیرقانونی میتواند فرهنگ کشور را دستخوش مسئلههایی جدی کند که البته باید اصلاح آن را پیش از هر چیز در قوانین پخش جست؛ یعنی وقتی در کشوری زندگی میکنیم که به قانون جهانی کپیرایت پایبند نیست و اصلاً کپیرایت یک اثر هنری به آن صورت در میان صفحات قانونش جایی ندارد، نمیتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم که با پاکطینتی خودشان از کپیرایت سر دربیاورند و به آن پایبند باشند. اصلاً یک مرحله قبل از فرهنگسازی و در ابتدای امر باید قانونی عمومی داشته باشیم که بر اساسش فرهنگسازی کنیم. اصلاً مگر چند سال است که سینما و خصوصاً صنف تهیهکنندگان روی مسئله کپیرایت مانور میدهند که انتظار داشته باشند مردم به آن احترام بگذارند و غیرقانونی دانلود نکنند؟ همین تهیهکنندگان مثلاً خود آقای سهرابپور چقدر برای جا انداختن این فرهنگ در شبکه نمایش خانگی تلاش کرده که امروز نشستی راه انداخته تا طلبکارانه از عموم مردم حقوق اثرش را در مقابل دانلود غیرقانونی مطالبه کند؟اینکه دانلود غیرقانونی یک حرکت ناشایست و نادرست است و به بدنه نمایش خانگی (تأکید میکنم در این مورد خاص نه به فرهنگ که فقط به شبکه نمایش خانگی و آمار فروش و بازگشت سرمایه اثر) ضربه جدی وارد میکند بر همه مبرهن است اما من برمیگردم به نقلقولی از دکتر علی شریعتی که میگفت «برای نابود کردن یک تفکر درست مجبور به مبارزه با آن نیستیم و کافی است که از آن بد دفاع کنیم.» و این را مبنای این یادداشت قرار میدهم. برگردیم به نشست عوامل «ساخت ایران 2» برای «نه گفتن به دانلود غیرقانونی». میدانید بیشترین کلمهای که در طول این جلسه به شکل بیمارگونهای از زبان عوامل تکرار میشود چیست؟ دزدی! و میدانید آنها چه کسانی را مخاطب خود قرار میدهند و دزد میخوانندشان؟ مردم را! حالا گیرم کسانی که غیرقانونی دانلود میکنند. انگار از قبل با هم هماهنگ کرده باشند که آنقدر «دزد» «دزد» میکنیم که همهکسانی که غیرقانونی دانلود میکردند، شرمنده و پشیمان شوند و بس کنند؛ اما شرم بر این گفتمان دزد و پلیسی که طرفی همهجوره خود را محق میداند و انتظار دارد همه گوشبهفرمانش باشند. چرا؟ خب به خاطر اینکه در این دوطرفه تماشاگر/ سازنده، این سلبریتیها و ستارهها هستند که گمان میکنند یک سر و گردن بالاتر از مردم قرار دارند و بیشتر میفهمند و به خودشان اجازه میدهند هر انگی بزنند و به خاطر چهار هزار تومان همه را دزد کنند. سارا بهرامی درجایی از صحبتهایش میگوید اتفاقاً فرهنگ یک کالای ضروری است و اگر امروز به اینجا رسیدیم شاید به خاطر این باشد که سبد خریدمان از فرهنگ خالی است. خب اینکه سبد خریدمان از فرهنگ همیشه خالی بوده و چه تاوانها که بابتش دادیم بهجای خود اما خانم بهرامی که اینقدر ادعای فرهنگشان میشود جالب است بداند که «ساخت ایران 2» بهعنوان یک سریال «صرفاً» سرگرمکننده و پولساز اما بیکیفیت و مهمتر از آن لوده، بیشتر به ضد فرهنگ میخورد و در همان دسته از آثاری قرار میگیرد که متولی نازل کردن سلیقه و سطحی کردن برداشت و قوه تعقل مخاطبش است. پس نه یک کالای فرهنگی (برخلاف آنچه عموماً به محصولات بصری و رسانهای تعلق میگیرد) که یک ابزار سرگرمی و پولسازی است. اینکه خود بهرامی بعد از فیلم خوب و قابلبحث «من دیهگو مارادونا هستم» و نامزدی سیمرغش برای فیلم قابلقبول و جالب «ایتالیا ایتالیا» و روی بورس آمدنش، آنقدر خود را گم میکند که فقط با تهیهکنندگانی که دستمزدهای آنچنانی میدهند فیلمهای سخیف و یا سطح پایینی مثل «دارکوب» (گیرم یک سیمرغ فرمایشی هم برای بازی اغراقشدهاش در این فیلم به جیب بزند)، «هزارپا»، سریال «پردهنشین» یا همین «ساخت ایران 2» را بازی میکند، این دقیقاً نتیجه خالی بودن سالها سبد خرید از فرهنگ در معنی درستش است. مهران احمدی بارها و بارها قاطعانه از عنوان دزدی استفاده میکند و میگوید «دانلود غیرقانونی مصداق بارز دزدی است»، یا «عین دزی است». خب این را هم که خودمان میدانیم. همه آنهایی که غیرقانونی دانلود میکنند هم میدانند اما شما که خودت و فیلم اولت «مصادره» محصول مستقیم انحصار و رانت و پولهای بادآورده است و در همان دفتری تولید شده که محمد امامی بهعنوان کسی که بیشتر از هرکسی پایش در پولشویی و رانتخواری در سینمای ایران گیر است، به آنجا رفتوآمد ثابت داشته، با چه رویی از دزدی صحبت میکنید؟ اصلاً آقای سهرابپور یا پروین حسینی بهعنوان تهیهکنندگان سریال حاضرند درباره سرمایه هنگفتی که برای ساخت در سه کشور گرانقیمت خرج کردهاند توضیح دهند و شفافسازی کنند که از کجا آمده؟ (این حرف اصلاً به این معنی نیست که بگوییم این سرمایه هم محصول رانت است، بههیچوجه. چون ما مثل سازندگان «ساخت ایران» نمیتوانیم به خودمان اجازه بدهیم الکی و بیاساس مردم را دزد خطاب کنیم، میدانید؟ اما در سینمایی که مناسبات مالی غیر شفاف سرتاپایش را گرفته تقاضای شفافسازی ابتداییترین حقی است که داریم!) اما سازندگان بهجای شفافسازی مالی یک آمار الکی از یکمیلیون و ششصد هزار دانلود غیرقانونی از خودشان در میکنند و آن را در بوق و کرنا میکنند. سؤال من اینست که از کجا به این رقم رسیدهاند؟ چطور میشود اصلاً عدد کلیکهای غیرقانونی که خودشان به آنها هیچ دسترسی ندارند را درآورده باشند که مثلاً با آنها مردم را تحت تأثیر خود قرار دهند؟ خلاصه که بیایید تعارفات را کنار بگذاریم. همه خوب میدانیم که شما نه دلسوز فرهنگ این مملکت که دلسوز سرمایه و پولهایی هستید که میتوانستید دربیاورید و حالا از چنگتان رفته. ستارههای شما هم فرهنگ مردم، مادام که دستمزدهای نجومیشان به تعویق نیفتد، پشیزی برایشان اهمیت ندارد. تنها ستاره آن نشست کذایی و توهینآمیزتان امین حیایی بود که در حرفهایش نه از مردم که از اختلاسگرانی گفت که آنها دزد واقعیاند و از آینده بچههای ایران گفت نه از جیب و دستمزد و اینکه شش هزار تومان در هفته فشار اقتصادیای روی مردم نمیآورد. خوب بود همه ستارهها از کاخهایشان بیرون میزدند تا ببینند برای کارگری که تعداد تخممرغهایی که برای شام میگیرد باید با حسابوکتاب باشد که فردایش خانواده گرسنه نماند، همان شش هزار تومان پول چند وعدهغذای یک خانوار است. مهران مدیری در «قهوه تلخ» شخصاً در برابر دانلود و تماشای رایگان سریال ایستاد. اول هر قسمت با مردمش به صحبت نشست و دوستانه از آنها خواست تا حقوق اثر را رعایت کنند و با خرید دیویدیها به تماشای سریال بنشینند. به یاد دارم که همان موقع در خانواده و میان دوستان و اطرافیان ما که همگی عادت داشتند از همدیگر فیلم و سریال قرض میگرفتند، کسی «قهوه تلخ» قرض نمیکرد و اگر هم میکرد دیگری از او میخواست که خودش بخرد و تهیه کند و ببیند. برخلاف این نشست زننده و توهینآمیز، مدیری توانست در آنجا برای اولین بار کمی این فرهنگ را با استناد به خود مردم جا بیندازد؛ اما نه آنها را دزد خطاب کرد و نه بیشرمانه و طلبکارانه مانند مهران احمدی یا امیرحسین رستمی سر همان تماشاگران دادوهوار کرد. میدانید اگر سبد خریدمان سالها از فرهنگ خالی نبود و مهمتر از آن اگر سایه سنگین ضد فرهنگهای پولسازی مانند «ساخت ایران 2» فرهنگ راستین مردم را کور نمیکرد، آنها در اعتراض به این توهینی که از جانب عوامل «ساخت ایران 2» متوجهشان بود، خرید و تماشای سریال را تحریم میکردند تا شاید سازندگان دستشان بیاید که اتفاقاً فرهنگ از جیبهای پر از پول آنان بسیار مهمتر است. نگاه کنید که در صنعت سریال سازی و فیلمسازی هالیوود فرهنگ تا چه حد بر هر چیزی ارجحیت دارد که رسوایی اخلاقی ستاره بزرگی مانند کوین اسپیسی (که واقعاً بزرگ است و جو خالص نگرفتهاش) باعث میشود که یک سریال برخلاف چارت پیشینش زودتر و با حذف کاراکتر اصلیاش تمام شود (خانه پوشالی) یا تهیهکنندهای همه سرمایهای را که خرج نیم بیشتر فیلم کرده بیخیال شود و همه صحنهها را دوباره و با حضور یک بازیگر دیگر بگیرد. چراکه قانون هم پشت فرهنگ ایستاده است. اگر چنین نکند با کلی قانون نوشته و نانوشته سرشاخ شده است. تهیهکنندگان ما اما در این سینمای دستوپاشکسته پی قانون را نمیگیرند که بعداً خودشان را خفت نکند و به ضرر جیبشان تمام نشود و بعد انگ و بدوبیراههایش را هم به مردم میزنند تا خودشان تبرئه شوند. خوب است تماشاگران را کمتر ملعبه دست خودتان و جیبهای پر از پولتان فرض کنید!
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
محل تبلیغ شما (یک ماهه 90 هزار تومان - جهت هماهنگی کلیک کنید )
کارشناس رسمی دادگستری
باروس
استروئید
جعبه لمینتی
خرید آنلاین کتاب تاپ ناچ ویرایش سوم
the real world
خرید فالوور اینستاگرام
خرید نهال انگور قرمز بی دانه
زیرپوش مردانه
مانتو پاییزه
کاغذ دیواری سفید
کاغذ دیواری مشکی
Locksmith
ปั้มไลค์
Chiropractor
تجارتخانه آراد برندینگ
دانلود روبیکا
خرید تاج گل - تاج گل - تاج گل تسلیت - تاج گل ترحیم
خرید پیپ دست ساز ایرانی
خرید توتون پیپ
آینه کنسول
کت شلوار با پیراهن مشکی
دتکتور گاز
ابزار دقیق و سطح سنج راداری
ابزار دقیق آداک فرآیند سپهر
امداد خودرو سایپا کرج
ثبت شرکت در کیش چگونه است؟
وام اینترنتی بدون ضامن
کاغذ دیواری کربن
خرید تاج گل
خرید قسطی لوازم خانگی
جوراب شلواری شیشه ای
بهترین ارز های دیجیتال برای خرید
آموزشگاه آرایشگری زنانه
다낭풀빌라 바나나풀하우스
بلک فرایدی 1403
لیزر زگیل تناسلی در یک جلسه
باحال مگ
cyprus-newlife
Cyprus کجاست