منابع:
کتاب: تفسیر و شرح صحیفه سجادیه جلد یازدهم
نویسنده: استاد حسین انصاریان
گناهان، آفاتى هستند که حیات معنوى انسان را تهدید مى کنند و مانع شکوفایى آن مى شوند، پس حضور گناه در تکامل بشر سدّى در راه رشد معنوى انسان است.
روزه هم مانند دیگر عبادت ها به تنهایى نمى تواند موجب تحوّل معنوى در انسان شود، بنابراین روزه دار مبتلا به آفت گناه، از روزه اش بهره نمى برد هر چند گرسنگى و تشنگى و شب بیدارى بسیارى را تحمّل کرده باشد.
آدابى که رعایت آنها، شرط ضرورى براى بهره بردارى از ضیافت ماه رمضان در جهت تجدید حیات معنوى خویش و رسیدن به تکامل روحى و جامع همه آداب روزه است، پرهیز از محرّمات الهى مى باشد.
در خطبه معروفى که پیامبر صلى الله علیه و آله در آستانه ماه رمضان بیان فرموده، آمده است که امام على علیه السلام در حین آن خطبه پرسید:
یا رَسُولَ اللَّهِ!، ما أَفْضَلُ الْأَعْمالِ فِى هذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ: یا أَبَا الْحَسَنِ! أَفْضَلُ الْأَعْمالِ فى هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. «1»
اى پیامبر خدا! بهترین کارها در این ماه چیست؟ فرمود: اى أباالحسن! بهترین کارها در این ماه، پرهیز از محرّمات الهى است.
به همین مناسبت درباره واژه رمضان از ریشه رَمَضَ و رَمَضى ، دو معنا بیان شده است:
1- بارانى که اول پاییز مى بارد و هوا را از خاک و غبارهاى تابستان پاک مى کند.
2- داغى سنگ و شن ریزه که از شدّت گرماى آفتاب بدن را مى سوزاند.
بسیارى از روایات این نامگذارى را به سبب نقش ماه رمضان در پاکسازى آئینه جان از آلودگى هاى گناه و شویندگى روان از زنگار خطاها دانسته اند.
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله فرمود:
وَ إِنَّمَا سُمِّىِ رَمَضَانُ رَمَضَانُ لِأَنَّهُ تُرْمَضُ فِیهِ الذُّنُوبُ أَىْ تُحْرَقُ. «2»
و همانا رمضان را رمضان نامیده اند؛ زیرا گناهان در آن زدوده مى شود، یعنى مى سوزد.
فوائد روزه در روایات
معصومان علیهم السلام در باب فوائد روزه احادیث و گفتارهاى ارزشمند بسیارى دارند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در پاسخ به فرد یهودى که از پاداش روزه دار پرسیده بود، فرمود:
هیچ مؤمنى نیست که به خاطر خدا ماه رمضان را روزه بدارد، مگر آن که خداوند متعال، هفت ویژگى را براى او حتمى مى سازد:
1- حرام در بدنش ذوب مى شود.
2- به رحمت الهى نزدیک مى گردد.
3- کفّاره خطاى پدرش آدم علیه السلام را ادا مى کند.
4- خداوند دشوارى هاى هنگام جان دادن را بر او آسان مى کند.
5- از گرسنگى و تشنگى روز قیامت، ایمن مى گردد.
6- خداوند به او از آتش امان مى دهد.
7- خداوند به او از نعمت هاى پاکیزه بهشت مى خوراند. «3» امام على علیه السلام مى فرماید:
صَوْمُ النَّفْسِ إمْساکُ الْحَواسِّ الْخَمْسِ عَنْ سائِرِ الْمَآثِمِ وَ خُلُوِّ الْقَلْبِ عَنْ جَمِیعِ أَسْبابِ الشَّرِّ. «4»
روزه نفس، نگهدارى حواسّ پنجگانه از دیگر گناهان و تهى کردن دل از تمام اسباب بدى است.
حجاب ها در ماه رمضان
لغزش ها و معصیت هاى گوناگون، حجاب هایى هستند که آدمى را از مشاهده جمال حضرت محبوب محروم مى کند، راستى انسان با این مصیبت بزرگ چه کند؟
انسانى که در طول سال در اثر خطاها و لغزش هاى نفس از درگاه حضرت دوست فاصله گرفته است باید در صدد کم کردن این فاصله ها برآید. و بهترین موقعیّتى که او را به این هدف نزدیک مى سازد روزه دارى حقیقى در رمضان است.
روزه دارى در تغییر رفتار و اصلاح شخصیّت انسان مؤثّر است.
بر اساس مطالعات علمى و تحقیقات روانشناسان و گزارش هاى قضایى که در ایران و کشورهاى مختلف مسلمانان به عمل آمده است، نشانگر این است که رفتارهاى ناهنجار و جرایم اجتماعى و خشونت خانوادگى و ... در ماه رمضان به مقدار زیادى کاهش مى یابد.
و این به خاطر تسلّط بر نفس است که انسان ها در این ماه بر افکار و اعمال خود دارند و ترسى که در اثر خوف از غضب الهى و رحمت بیکران پروردگار، در دل افکنده مى شود.
ریشه این دگرگونى در حال انسان به طبیعت روزه برمى گردد که زمینه اى را که شیطان بر اساس آن انسان را به گمراهى مى کشاند، از بین مى برد، زنجیرى که در ماه رمضان شیطان را به بند مى کشد، همان جهاد با نفس و گرسنگى و تشنگى و فروکشى غضب است.
حکمت این نکته را پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چنین بیان مى فرماید:
إِنَّ الشَّیْطانَ لَیَجْرى مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ فَضَیِّقُوا مَجارِیَهُ بِالْجُوعِ. «5»
شیطان از جایگاه خون آدمى در انسان وارد مى شود، پس با گرسنگى، محلّ هاى ورود او را تنگ کنید.
یعنى شیطان از راه شهوت خوراک و لذّت جنسى و غضب نفس و خیالات آدمى، در اطراف رگ هاى قلب و مغز او جاى مى گیرد و سپس براى طرح هاى شیطانى خود برنامه ریزى مى کند.
بنابراین شیطان به تنهایى زمینه ساز گناهان نیست و در بند بودن شیطان ها نسبى است. هر چه روزه کامل تر باشد، زنجیرى که شیطان را اسیر مى کند و جلوى نفس أمّاره را مى گیرد؛ محکم تر خواهد بود و از میزان غفلت و انحرافات ناشى از آن خواهد کاست.
بر این پایه مى توان گفت: روزه آنانى که در ماه رمضان، گناهانى را از روى غفلت یا عمد مرتکب مى شوند، کامل و مقبول نیست.
امام على علیه السلام، خطاب به بندگان در خطبه روز فطر مى فرماید:
وَ اعْلَمُوا عِبادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَى ما لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ أَنْ یُنادِیَهُمْ مَلَکٌ فى آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، أَبْشِرُوا عِبادَ اللَّهِ! فَقَدْ غُفِرَ لَکُمْ ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکُمْ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ فِیما تَسْتَأنِفُونَ. «6»
اى بندگان خدا! بدانید کمترین چیزى که براى مردان و زنان روزه دار مى باشد این است که: در روز آخر ماه رمضان فرشته اى به آنان ندا مى دهد:
بشارت باد بر شما اى بندگان خدا! که خداوند گناهان گذشته شمارا بخشود، پس مواظب باشید که از این پس چه مى کنید!
[ «16» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ إِنْ مِلْنَا فِیهِ فَعَدِّلْنَا وَ إِنْ زُغْنَا فِیهِ فَقَوِّمْنَا وَ إِنِ اشْتَمَلَ عَلَیْنَا عَدُوُّکَ الشَّیْطَانُ فَاسْتَنْقِذْنَا مِنْهُ ]
خدایا! بر محمد و آلش درود فرست؛ چنانچه ما در این ماه از حق و عدالت و بندگى و طاعت منحرف شویم، به دایره عدل و درستى برگردان، و اگر از راه هدایت به گمراهى افتیم، استوارمان ساز، و اگر دشمنت شیطان بر ما چیره شود، از کید و مکرش ما را رهایى بخش.
[ «17» اللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبَادَتِنَا إِیَّاکَ وَ زَیِّنْ أَوْقَاتَهُ بِطَاعَتِنَا لَکَ وَ أَعِنَّا فِى نَهَارِهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ فِى لَیْلِهِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْکَ وَ الْخُشُوعِ لَکَ وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّى لَا یَشْهَدَ نَهَارُهُ عَلَیْنَا بِغَفْلَةٍ وَ لَا لَیْلُهُ بِتَفْرِیطٍ]
خدایا! این ماه را با بندگیمان براى حضرتت پُر کن، و اوقاتش را به طاعتمان براى وجود مبارکت زینت ده، و در روزش ما را به روزه داشتن، و در شبش ما را به نماز و زارى به درگاهت، و فروتنى به پیشگاهت، و خوارى در برابرت یارى فرما تا روزش به غفلت ما از روزه، و شبش به کوتاهى ما از عبادت گواهى ندهد.
ارزش عبادات در رمضان
انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همان گونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است. هویّت و حقیقت انسانى او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.
روشن است که خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّى دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا که بدن هاى آنان مانند همه در ضیافت همیشگى خدایند.
جناب سعدى مى سراید:
ولیکن خداوند بالا و پست
|
|
به عصیان درِ رزق بر کس نبست
|
|
|
|
ادیم زمین، سفره عام اوست
|
|
چه دشمن بر این خوانِ یغما چه دوست
|
|
|
|
(سعدى)
این در حالى است که همه دشمنان خدا از این سفره گسترده بیش از دیگران بهره مى برند. پس ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواسته هاى مادّى هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمى رسد.
بلکه خداى متعال در میهمان سراى رمضان، جان ها و افکار مؤمنان را به ضیافت فرا خوانده است؛ و ارزش آن را تنها پروردگار منّان مى داند.
از سوى دیگر شرایط و آداب این میهمانى باید هماهنگ با ضیافت معنوى و روحانى بوده و غذا و نوشیدنى آن متناسب با تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى و تقویت بنیه روانى انسان باشد.
از برجستگى هایى که در فضاى این ماه با فضیلت جلوه گر است؛ زمینه ها و ظرفیّت هایى است که خداوند سبحان براى دعوت فراهم ساخته است؛ آن گونه که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در توصیف دعوت فرمود:
هُوَ شَهْرٌ دُعیتُمْ فِیهِ إِلى ضِیافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کِرامَةِ اللَّهِ. «7»
ماهى که در آن به میهمانى خدا دعوت شده اید و از اهل کرامت خدا قرار گرفته اید.
فقیه و فیلسوف و عارف وارسته؛ مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانى در «الرسالة المجدیة» در شرح فراز فوق از خطبه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درباره دعوت مى فرماید:
«دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو میهمان خانه خدایند؛ لیکن نام میهمان سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آن جا غرفه هاى بهشتى؛ این جا غیب است و آن جا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آن جا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمت هاى پوشیده و اندوخته هستند و آن جا «میوه اى از آنچه برمى گزینند و گوشت بریان پرنده اى که میل دارند. «8» پس نعمت در هر جهان با پوشش همان جهان آشکار مى شود و گاهى هم هست که نعمت ها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان علیهم السلام به شکل آن جهان آشکار مى شوند.
آنچه در روایات آمده که: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا علیها السلام یا امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام میوه اى از میوه هاى بهشت یا جامه اى از جامه هاى بهشت آورد، گواه این مطلب است.
شراب طهور در زندگى دنیا محبّت خداست و بهترین وقتى که براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است که ساقیش همان میزبانش است.» «9» جایگاه و پاداش عبادات و امور خیر معنوى دراین ماه چندین برابر مى شود و از آنجا که پیامبر حق صلى الله علیه و آله فرموده اند:
هر کار آدمیزاد چند برابر مى شود. کار نیک، ده برابر تا هفتصد برابر مى شود، خداوند فرموده است: مگر روزه که براى من است و خودم پاداش آن را مى دهم و روزه دار خواسته دل و خوراکش را به خاطر من وامى گذارد. «10» از جمله خطابه هاى رسول اللّه صلى الله علیه و آله در هنگام ماه رمضان این بود که:
مَنْ تَطَوَّعَ بِخَصْلَةٍ مِنْ خِصالِ الْخَیْرِ فى شَهْرِ رَمَضانَ کانَ کَمَنْ أَدَّى سَبْعینَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ وَ مَنْ أَدَّى فِیهِ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ کانَ کَمَنْ أَدَّى سَبْعینَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ تَعالى فِیما سِواهُ مِنَ الشُّهُورِ. «11»
کسى که در ماه رمضان یکى از کارهاى نیک را انجام دهد همچون کسى است که هفتاد واجب از واجبات خدا را انجام داده است. و هر کس در این ماه، واجبى از واجبات خدا را انجام دهد همچون کسى است که هفتاد واجب از واجبات خداى متعال را در ماه هاى دیگر انجام داده است.
بحث هاى علمى در شب قدر
از بهترین فضایل و عبادت هاى برتر در شب هاى قدر رمضان؛ مذاکره علمى و گفتگو درباره اعتقادات و مسائل آخرت است، تا عبادت و نیایش همراه با بینش و آگاهى باشد. به ویژه در شب هاى قدر که از سوى دانشمندان دینى هم مورد سفارش قرار گرفته است.
شیخ صدوق در این زمینه نوشته اند:
وَ مَنْ أَحْیا هاتَینَ اللَّیْلَتَینِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهْوَ أَفْضَلُ.
هر که این دو شب را با گفتگوى علمى زنده بدارد؛ پس آن برتر است.
ارزش عبادى کسب دانش و کمال در این شب ها به اندازه اى بالاست که چنانچه انسان همه کارهاى خود را رها کند و به بحث علمى و دینى بپردازد، نیکوست؛ زیرا دریافت فضل فکرى و معرفت حق و معارف دینى، از قدرشناسى ماه مبارک رمضان است.
دراین باره رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله به ابوذر فرمود:
عَلَیْکُمْ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَعْرِفُونَ الْحَلالَ مِنَ الْحَرَامِ، یا أَباذَرٍّ! الْجُلُوسُ ساعَةً عِنْدَ مُذاکَرَةِ الْعِلْمِ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ صِیامٍ نَهارُها وَ قِیامٍ لَیْلُها. «12»
بر تو باد به گفتگوى علمى، پس به سبب دانش حلال از حرام شناخته مى شود.
اى اباذر! یک ساعت نشستن براى گفتگوى علمى، براى تو از عبادت یک سال که روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بایستى، بهتر است.
از دیدگاه معصومان علیهم السلام و متون اسلامى، عبادات، نقشى بنیادى در پیدایش و پیوستگى فروغ دانش و معرفت دارند. از این رو احادیثى که علم را برتر از عبادت مى دانند، تخریب یا انکارِ نقش سازنده عبادت در کنار علم نیست؛ بلکه تأکید بر همراه ساختن عبادت با علم براى دورى جستن از عبادت ناآگاهانه است که نه تنها بى ارزش بلکه خطر ساز است.
بنابراین با بررسى سیره عملى اهل بیت علیهم السلام درباره شب قدر و عنایت ویژه که آنان به راز و نیاز و عبادت و اذکار، در چنین شب هاى حساس داشته اند و رهنمودها و سفارش هایى که به بهره گیرى بیشتر از آن شب ها فرموده اند، به دست مى آید: به غیر از موارد استثنایى، باید زمانِ محدود، صرف عبادت و ذکر و تلاوت قرآن و نیایش و انس شبانه با خداى متعال گردد. و از سرگرمى و تفریحى که انسان را از یاد خداوند غافل مى سازد، دورى نمود.
امام حسن علیه السلام در روز عید فطر بر گروهى گذشت که سرگرم بازى و شادى بودند، بالاى سر آنان ایستاد و فرمود:
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود قرار داد، تا به سبب طاعت او به سوى خشنودیش از یکدیگر سبقت گیرند. پس گروهى پیش گرفتند و کامیاب شدند و گروهى عقب ماندند و ناکام شدند، بسیار بسیار جاى تعجّب است از کسى که در این روزى که نیکوکاران پاداش داده مى شوند و هرزه کاران زیان مى بینند در حال سرگرمى است. به خدا سوگند! اگر پرده کنار رود، خواهند دانست که نیکوکار به نیکوکارى خود مشغول است و بدکار به بدکردارى خود گرفتار گردیده است. «13» سپس حضرت به راه خود ادامه داد و رفت.
چشمان گریان در قیامت
یوسف بن اسباط مى گوید:
«پدرم براى من تعریف کرد که نیمه شبى به مسجد الحرام رفتم. صداى سوزناک جوانى که سر به سجده داشت توجّه مرا به خود جلب نمود. نزدیک تر رفتم. شنیدم که در حالت سجود مى گفت: صورت خاک آلودم براى آفریدگارم سجده کرد و او سزاوار سجده است. چون به نزدیک جوان رسیدم با کمال تعجّب دیدم که او امام عارفان حضرت سجّاد علیه السلام است که خاضعانه با خالق خویش نیایش مى کند.
چون هوا روشن شد به سوى او شتافتم و عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! چرا آن همه خود را زحمت مى دهى و در مشقّت مى اندازى، با اینکه بر همگان معلوم است که خداوند تو را برترى داده و در نزد خود عزیز و ارجمند نموده است. امام چون این سخنان را شنید، صدا به گریه بلند کرد و فرمود: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
تمامى چشمان در روز قیامت گریانند مگر چهار چشم:
1- چشمى که از ترس خداوند بگرید.
2- چشمى که در راه خدا نابینا شده باشد.
3- چشمى که به نامحرم نگاه نکرده باشد.
4- چشمى که شبانه و سحرگاه در حال سجده براى خداوند گریسته باشد.
آنگاه فرمود: خداوند چون بنده شب زنده دارش را مى بیند به فرشتگان مباهات مى کند و به آنها مى گوید:
بنده ام را بنگرید که روحش نزد من و پیکرش در اطاعت من است. بستر خواب را از ترس من رها کرده و رحمت مرا طلب مى کند. شاهد باشید که من او را آمرزیدم.» «14»
[ «18» اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنَا فِی سَائِرِ الشُّهُورِ وَ الْأَیَّامِ کَذَلِکَ مَا عَمَّرْتَنَا وَ اجْعَلْنَا مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» «15»، وَ الَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ» «16»، وَ مِنَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ» «17»]
خدایا! ما را در دیگر ماه ها، و دیگر ایام، مادامى که زنده مان مى دارى چنین قرار ده، و هم چنین ما را از بندگان شایسته ات قرار ده؛ آنان که بهشت را به ارث مى برند و در آن جاودانند، و از اموال خود در راه خدا مى بخشند، و عمل شایسته انجام مى دهند، در حالى که دل هاشان از اندیشه بازگشت به سوى پروردگارشان ترسان است، و از کسانى قرار ده که به سوى خیرات مى شتابند، و نسبت به آن از دیگران پیشى مى گیرند.
[ «19» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی کُلِّ وَقْتٍ وَ کُلِّ أَوَانٍ وَ عَلَى کُلِّ حَالٍ عَدَدَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى مَنْ صَلَّیْتَ عَلَیْهِ وَ أَضْعَافَ ذَلِکَ کُلِّهِ بِالْأَضْعَافِ الَّتِى لَا یُحْصِیهَا غَیْرُکَ إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ.]
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست، در همه وقت و در همه دم و در هر حال، به شماره درودى که فرستاده اى، بر هر که درود فرستاده اى و چندین برابر همه آنها، به چندین برابرى که جز تو نتواند آنها را بشمارد؛ همانا تو آنچه را بخواهى، انجام مى دهى.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بحار الأنوار: 42/ 190، باب 126، حدیث 1؛ عیون أخبار الرضا: 1/ 297، حدیث 53.
(2)- مستدرک الوسائل: 7/ 546، باب 26، حدیث 8851؛ المصباح، کفعمى: 513، باب 42.
(3)- بحار الأنوار: 93/ 369، باب 46، حدیث 49؛ الخصال: 2/ 346، حدیث 14.
(4)- غرر الحکم: 176، حدیث 3362.
(5)- بحار الأنوار: 60/ 332، باب 3؛ عوالى اللآلى: 1/ 273، حدیث 97.
(6)- بحار الأنوار: 87/ 362، باب 1، حدیث 13؛ مجموعة ورام: 2/ 158.
(7)- بحار الأنوار: 93/ 356، باب 46، حدیث 25؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام: 1/ 295، حدیث 53.
(8)- اشاره به سوره واقعه (56): 20- 21.
(9)- جامع الدّرر، حسین فاطمى: 335- 336، به نقل از رساله مجدیه.
(10)- کنز العمال: 8/ 448، حدیث 2359؛ الدرّ المنثور: 1/ 179، ذیل آیه 184 سوره بقره.
(11)- المقنعه، شیخ مفید: 341، باب 18؛ الینابیع الفقهیه: 2/ 66.
(12)- بحار الأنوار: 1/ 203، باب 4، حدیث 21؛ جامع الأخبار: 38.
(13)- الکافى: 4/ 181، حدیث 5؛ بحار الأنوار: 75/ 110، باب 19، ذیل حدیث 4.
(14)- کشف الغمة: 2/ 99؛ بحار الأنوار: 46/ 99، باب 5، حدیث 88.
(15)- مؤمنون (23): 11.
(16)- مؤمنون (23): 60.
(17)- مؤمنون (23): 61.