سرویس فرهنگی فردا؛ فاطمه قرباننیا: معاونت هنری وزارت ارشاد در چهار سالی که از دولت یازدهم سپری شد شاهد فراز و فرودهایی بود که فرودهای آن بیشتر به چشم آمد. این معاونت با هدایت علی مرادخانی انتقادات بسیاری را از سوی هنرمندان به دنبال داشت و سبب ایجاد انتادات زیادی از جانب هنرمندان و رسانهها به عملکرد آن شد.
به بهانه فرارسیدن آخرین سال فعالیت دولت یازدهم به سراغ برخی از کارشناسان این عرصه رفتیم و در نظرشان را در ارتباط با عملکرد این معاونت در دولت تدبیر جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
افراد بی ربطی که قبول مسئولیت کردند
محمد محمدی کارشناس تئاتر و مسئول روابط عمومی تماشاخانه ایرانشهر عملکرد معاونت هنری را در چهارسال گذشته بسیار ضعیف ارزیابی کرد و گفت: عملکرد معاونت هنری اساساً در دولت یازدهم بسیار ضعیف و نامطلوب بوده و این نهتنها در حوزه تئاتر که در تمامی رشتههای زیرمجموعه این معاونت ارزیابی میشود، متأسفانه رویکرد دولت یازدهم به مقوله هنر کاملاً بیتفاوت و بیاهمیت بوده. کافی است روزی که وزیر سابق بهعنوان گزینه پیشنهادی این وزارت خانه به مجلس در همان سال 92 انتخاب میشود را مرور کنید، طرفداران و هواداران دولت یازدهم نیز از این انتخاب متعجب بودند زیرا فردی برای هدایت چنین وزارت خانه مهمی برگزیده شد که تنها سابقه فرهنگیاش مدیر استانی صدا و سیما بوده و مابقی سوابق او در حیطه امنیتی و اطلاعاتی بوده است و فاجعهتر زمانی است که شخص وزیر منتخب بارها و بارها اذعان میکند که من برای پست دیگری قرار بود انتخاب شوم اما بههرحال قسمت شد وارد حوزه فرهنگ و هنر بشوم!
وی افزود: مشخص است دستگاه تحت امر چنین فردی چه عملکردی قرار است داشته باشد؛ و حال در روزهای پایانی حضور دولت یازدهم نتیجه آن را میتوانید ببینید. متأسفانه رخوت، رکود و باری به هرجهت شدن اوضاع هنری کشور نتیجه بیتفاوتی و بی اهمیت دانستن این مقوله است.
شعارهایی که هیچ وقت عملی نشد
محمدی عدم وجود برنامه مدون برای پیشبرد اهداف و رسیدگی به مشکلات این حوزه ها را یکی دیگر از ضعف های این معاونت برشمرد و گفت: به نظرم معاونت هنری در چهارساله دولت یازدهم اساساً اهتمام برنامه نداشته است که بخواهد پیروز شود یا شکست بخورد. مدیران فرهنگی دولتی بهخصوص معاونت هنری این حوزه را بیبرنامه ول کردهاند و این نه مخصوص امسال که در دولت یازدهم با یک بیبرنامگی محض در مقوله هنر مواجه بودیم.
وی برنامه های مسئولان را صرفا در حد شعار توصیف کرد و ادامه داد: درواقع این برنامهها و شعاریهایی که اغلب مدیران در روزهای آغازین بیان میکنند همانطور که بیان شد شعار است و به عمل نمیرسد مضافاً اینکه دولت یازدهم از روز اول بنا خود را بر این جمله گذاشته که تمامی اشکالات ریشه درگذشته دارد و این دیگر عذر بدتر از گناه است با این اوضاع آن دسته که در گامهای نخست شعار میدهند نتیجهای نمیگیرند، دیگر این دولت که شعار هم نداد و همه را یکضرب گردن دولت قبل انداخت.
عملکرد بد و ارتباطات نامتعارف مرادخانی عامل شکست ها بود
این کارشناس تئاتر و هنرهای نمایشی در خصوص عملکرد وزیر جدید در چند ماهه ی آخر دولت گفت: آنچه از شواهد برمیآید وزیر جدید چندان تمایلی برای همکاری با معاون فعلی هنری ندارد زیرا ایشان حقیقتاً عملکرد بسیار تاریک در این حوزه دارند از مباحث اختلاسهای فامیلی گرفته تا ارتباط نامتعارف ایشان با برخی سفارتخانهها و دلالان فرهنگی خارج نشین همگی نقاط ضعفی را برای دولت یازدهم ثبت کرده از اینرو بسیار بعید میدانم وزیر جدید تمایلی برای ادامه همکاری داشته باشد اما عمر دولت نیز بسیار کوتاه است و جابهجایی هم حقیقتاً نوعی ضرر است یعنی وزارت ارشاد در جغرافیایی قرارگرفته است که هر مسیری را انتخاب کند اشتباه است و جز ضرر برای نظام انقلاب و اتلاف هزینه چیز دیگری ندارد.
او افزود: یکی از موارد بسیار مهم دوران معاونت آقای مراد خانی ارتباط نامتعارف ایشان با برخی دلالان و سفارتخانهها است که متأسفانه هیچ رسیدگی هم از طرف مراجع ذیصلاح به این رفتار نامتعارف و خارج از عرف نشده است؛ البته وقتی رویکرد تمامی دولت اینچنین باشد دیگر از معاونت هنری نیز چه انتظاری میتوان داشت اما حضور برخی عناصر مشکوک در کنار ایشان بسیار خطرناک است ولو آنکه بهتر از افعال گذشته استفاده کنیم زیرا در ماه های پایانی دولت بود و نبودشان چه توفیقی خواهد داشت آنچه نباید میشد، شد و آنچه نباید میکردند، کردند.
محمدی تصریح کرد: متأسفانه یکی از ظرفیتهای و پتانسیلهای مهم هنری در چهارساله دولت یازدهم توسط اشتباهات و منفعتطلبیهای معاون هنری وزارت ارشاد از بین رفت اما امیدواریم در دولت جدید در این حوزه فردی کاردان و مناسب و متعهد به انقلاب و نظام بر مسند کار قرار بگیرد.
عدم اطمینان کاری بین مدیران
عباس اسماعیل گل از فعالین عرصه حوزه موسیقی است که حرف های زیادی برای گفتن دارد، او هم مانند محمدی عملکرد معاونت هنری را ضعیف ارزیابی کرد و مرادخانی را مسئول ضعف و مشکلات به وجود آمده دانست:
یکی از نقاط ضعف وزارت ارشاد در طول چهار سالی که گذشت بی ثباتی در مدیران زیر مجموعه بود، موضوعی که در سال های پیش این اتفاق کمتر می افتاد اما در این دوره خیلی بیشتر بود و ما شاهد بودیم که مدیران زیر مجموعه، رئیس اداره تجسمی، رئیس مرکز موسیقی ارشاد و حوزه های دیگر مانند کتاب و قرآن تغییر و تحول در سطح مدیران خیلی زیاد بوده، مسلما این اتفاق به این دلیل بود که اطمینان کاری بین مدیران وجود نداشت و بزرگترین لطمه هم همین جابجایی در قسمت های مختلف معاونت هنری بود که باعث کاهش اطمینان بین اهالی هنر بود.
او گفت: به طور مثال وقتی که دکتر پیروز ارجمند مدیر مرکز موسیقی ارشاد شد در زمان وزارت آقای جنتی ، بالا سر ارجمند آقای مرادخانی بودند که بعد از مدتی وقتی آقای ارجمند محترمانه اخراج شدند، مصاحبه ای انجام دادند که کشف شد دلیل تغییر بیش از حد در زیر مجموعه های معاونت آقای مرادخانی چه بود؟ دلیل آن ناهماهنگی بوده که برخی مدیران بودند که آقای مرادخانی با حضور آنان موافق نبوده، این یک نقطه ضعفی و موضوعی بی سابقه در وزارت ارشاد بوده، یعنی اگر بعد از انقلاب وزارت ارشاد را بررسی کنیم این حجم از تغییر و جابجایی مدیران معاونت هنری بی سابقه بوده است.
وی افزود: حتی این موضوع به بخش های دیگر هم سرایت پیدا کرده بود و ما شاهد بودیم مدیر حراست هم عوض می شد و اطلاع رسانی هم می کردند! عموما حراست یک چیز امنیتی و سکرت است و اخبار مربوط به آن را اعلام نمی کنند اما برای اولین بار شاهد بودیم که رسما خبر برکناری رئیس حراست ارشاد و انتصاب رئیس جدید رسانه ای شد!
همه ی این ها نشان می داد که اتفاقا عجیبی در ارشاد می افتاد و هیچ چیزی سرجای خود نبود.
عدم ثبات در مدیریت ارکستر های سمفونیک و ملی
اسماعیل گل به شعارهای دولت جهت بهبود اوضاع موسیقی اشاره کرد و گفت: نکته دوم بحث ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی است. اواخر دولت آقای احمدی نژاد ما شاهد بودیم که ارکستر سمفونیک و ملی به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد و بعد از آن آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور گفتند که این دو ارکستر را به بهترین شکل راه اندازی خواهیم کرد و به ثبات میرسد؛ اولا که زمان زیادی صرف شد تا این اتفاق بیافتد، اما بعد از اینکه ارکستر راه اندازی شد ما شاهد اتفاقی عجیب تری بودیم از این جهت که شاهد بودیم در یکی دو مقطع تعطیل شد و موضوع عجیب تر اینکه با هزار سلام و صلوات آقای رهبری که یک رهبر ارکستر جهانی هستند وارد ایران شدند و رهبر ارکستر سمفونیک ملی شدند اما شاهد این بودیم که اینقدر اختلافات آقای رهبری با شخص آقای مرادخانی واضح بود به حدی که آقای رهبری مصاحبه می کردند و می گفتند اطرافیان آقای مرادخانی نمی گذارند من کارم را انجام دهم و در مسائل مالی و اجرایی دخالت می کنند، شاهد بودیم که آقای رهبری از ایران رفتند و الان در خارج از کشور رهبر ارکستر هستند. این برخلاف شعار گردآوری نخبگان و بزرگان بود که وعده داده شده بود. اما در همان زمان آقای رهبری هم شاهد بودیم که آقای کامکار به دلیل اختلافات و جروبحث ها از گروه جدا شدند که این اتفاقات به علت عدم مدیریت بود در خود معاونت هنری بود.
وی افزود: از طرف دیگر در بحث ارکستر ملی هم همین طور که شاهد اتفاقات عجیب و غریب بودیم، یک زمانی آقای فخر الدینی آمدند بعد یک سری گفتند که نه خوب نیست و دوباره کسی دیگر جایگزین شد و این جابه جایی ها ادامه پیدا کرد که همه به عدم ثبات مدیریت برمیگردد.
مرادخانی مسبب اکثر ناکامی های معاونت فرهنگی است
این فعال رسانه ای حوزه موسیقی، علی مرادخانی، معاون امور هنری وزارت ارشاد را علت اصلی ضعف و شکست های این معاونت دانست و افزود: نظرم در این چهار سال آقای مرادخانی برای معاونت هنری تمرکز نداشتند برای اینکه شخصیتی دو شغله هستند، یک معاونت هنری و دو رئیس حوزه موسیقی هستند. یعنی بارها رسانه ها به موضوع دو شغله بودن او پرداختند که باید یکی از مسئولیت هایش را طبق قانون واگذار کند که قاعدتا این اتفاق نیافتاد و در کمال اعتماد به نفس کار خود را ادامه می دهند و نسبت به انتقادات بی اعتنا هستند. وقتی از صبح تا بعد از ظهر معاونت هنری هستند و بعد از آن تا شب به موزه موسیقی می روند تمرکز لازم برای هر دو شغل ایجاد نمی شود، قحط الرجال که نیست!
جوابی که به منتقدان داده می شد توهین بود
اسماعیل گل عکس العمل مسئولان را نسبت به انتقادات توهین آمیز دانست و تصریح کرد: خصوص جشنواره موسیقی فجر که از دیگر عجایب است. بنده به قبل فلش بک می زنم در بحث خانه موسیقی در زمان آغاز به کار آقای روحانی و وزارت ارشاد که منتقدان بسیاری پیدا کرد به طوری که از آقای حسین علیزاده و دیگر اساتید و چندین هزار نفر از اهالی موسیقی نامه ای به ارشاد نوشته شد و انتخابات خانه موسیقی قبلی را تحریم کردند و گفتند که این مدیریت را قبول نداریم و غیر قانونی است و به شخص آقای نوربخش انتقاد داشتند. ارشاد تنها کاری که در این مقطع انجام داد به جای اینکه پای حرف منتقدان بنشیند از آقای نوربخش بیش از قبل حمایت کرد و در اقدامی کاملا عجیب شخص آقای مرادخانی حکم ریاست جشنواره موسیقی فجر را به آقای نوربخش به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی طی دو سال پیاپی به او دادند که به نظر من این حکم آقای مرادخانی به آقای نوربخش دهن کجی به منتقدان خانه موسیقی بود.
در این دو سال هم برخی هنرمندان جشنواره را تحریم کردند، افرادی که زحمت بسیاری در این حوزه کشیدند مانند استاد حسین علیزاده.
وی افزود: اما نکته ای که هست امسال که بعد از دو سال آقای نوربخش به ریاست جشنواره موسیقی منصوب شدند، منتقدان خانه موسیقی کمپین گواهی دست چپ راه انداختند که جشنواره را تحریم کنند و این تحریم را انجام دادند و چند هزار نفر در این کمپین ثبت نام کردند اما در آخر باز هم گفتند این چند هزار نفر از نظر ما هنرمند موسیقی نیستند! هنرمند موسیقی از نظر ما آن عده محدودی هستند که در جشنواره حضور دارند.
او گفت: بر این موضوع تاکید دارم که در دوره آقای مرادخانی ادبیات رایج در حوزه هنری کشور صرفا توهین به منتقد است، یعنی جواب منتقد با توهین داده شد و خیلی از مواقع هم با سکوت و بی توجهی، منظورم از منتقدان اهالی هنر هستند که انتقاد و بحث دارند برای عملکرد حوزه مربوطه شان.
جایزه به اثر دزدیده شده از هنرمندان خارجی در جشنواره هنرهای تجسمی فجر!
عباس اسماعیل گل این بار فلش انتقادات خود را به سمت داوران جشنواره هنرهای تجسمی نشانه گرفت و گفت: در حوزه تجمسی هم شاهد موضوع جالبی بودیم، در جشنواره هنر های تجسمی فجر امسال به آثاری جایزه داده شد که بعدا مشخص شد کپی از کار چند هنرمند ترک است، نکنه جالب از اینکه بعد از اینکه مشخص شد اثرها دزدی بوده دوستان نه تنها جایزه را پس نگرفتند بلکه سکوت کردند، این نشان می دهد که این جشنواره آبروریزی به دنبال داشته است.
چرا باید یک هنرمند مطرح ترک در اینستاگرام خود پست بزند و مصاحبه کند که در یک جشنواره ی بین المللی اثر من را دزدیده اند به آن جایزه دادند و مسئولین کماکان سکوت کنند؟
این نشان می دهد که هیئت داوران از این هنر اطلاع زیادی ندارند و آثار روز دنیا را دنبال نمی کنند و واقعا از قضیه پرت هستند و چیزی نمی دانند.
وی دستاوردهای این معاونت را در چهار سال گذشته هیچ توصیف کرد و اضافه کرد: در این چهارسال مشکلات عدیده برای هنرمندان رخ داد و اتفاقات تلخ توسط عملکرد معاونت به وجود آورد که اگر بخواهیم دستاوردی برای این معاونت اشاره کنیم در میان همه ی اتفاقات بد و سوء مدیریت ها گم می شود. من هرچه فکر می کنم دستاوردی که در مقابل اتفاقاتی که ذکر شد بخواهد عرض اندام کند به ذهنم نمی رسد، شاید کارهای روتینی بوده که انجام میشد، مثلا نمی توانیم بنویسم جشنواره موسیقی فجر یکی از دستاوردها بوده چون هرساله با کم و کاستی های مختلف برگزار می شود. در مجموع اتفاقات تلخ و خرابکاری های عجیب معاونت هنری و شخص آقای مرادخانی این قدر زیاد بود که هیچ دستاوردی نمی توان عنوان کرد.
اتفاق نظر اصلاح طلب و اصولگرا در انتقاد به معاونت هنری ارشاد
این مسئله خیلی جالب است که در هر دوره ای چه زمان اصلاحات چه زمان آقای احمدی نژاد شاهد بودیم که دوستانی که می خواستند یک ارگان را نقد کنند قاعدتا این پرچسب به آن ها زده می شد که مثلا اصول گرا هستند و می خواهند اصلاح طلبان را نقد کنند یا برعکس و انتقادات به طور جناحی لحاظ میشد، اما در حال حاضر بزرگترین نقد بعد از چهارسال عملکرد معاونت هنری این است که چپ و راست و اعتدال گرا و اصولگرا و اصلاح طلب، هر جناحی با هر نگرشی منتقد عملکرد معاونت هنری بوده. به طور مثال استاد حسین علیزاده که جناح گیری سیاسی نداشته جزو منتقدین است، از طرفی کسانی هستند که افراد دغدغه مندی هستند و آن ها هم انتقاد دارند.
او گفت: تنها کسانی جزو منتقدین حوزه هنری در این چهارسال نیستند که به نوعی در جشنواره یا جای دیگر به آنها منفعتی رسیده باشد، مثلا اگر در جشنواره امتیازی به دست آوردند ترجیح می دهند الان سکوت کنند.
وی افزود: این موضوع در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه است یک ارگان که زیر مجموعه وزارت خانه باشد منتقدانش مخلوطی از افشار مختلف جامعه هنری باشند، یعنی راست و چپ متفقا به عملکرد معاونت هنری انتقاد داشته باشند.
«ما با هنرمندان هستیم» ادعایی تو خالی برای فریب اذهان
این کارشناس حوزه موسیقی هنرمندان را قاضی بررسی عملکرد معاونت هنری و شخص مرادخانی دانست و گفت: هر نمره ای که بتوان برای معاونت در نظر گرفت را باید آن هزاران هنرمندانی بدهند که در این چهارسال نقد و صحبت هایشان را در غالب طومار ها، یادداشت ها و نامه های مختلف امضا کردند و نه تنها هیچ جواب قانع کننده ای دریافت نکردند بلکه جواب انتقادشان تو دهنی و توهین بود، این هنرمندان باید به عملکرد معاونت نمره دهند که چهار سال هرانتقاد و حرفی که زدند در کمال ناباوری سکوت شنیدند و فقط شاهد این بودند که کارها به روال قبل خود پیش رفت در حالیکه هر روز شعار میشنیدند که ما با هنرمندان هستیم!
وی تصریح کرد: شاید در این چهار سال فقط و فقط معاونت هنری ارشاد و خانه موسیقی مخصوصا حوزه موسیقی با اهالی موسیقی تعامل خوبی داشت که به نوعی از لحاظ مالی برای آنها سود آور بود.