ماهان شبکه ایرانیان

فوائد یاد مرگ!

موضوع معاد و ضرورت آن از نظر عقل و نقل (آیات قرآن و روایات ) قابل بررسی است که در نوشتارهای متعددی مورد بحث قرار گرفت

فوائد یاد مرگ!


موضوع معاد و ضرورت آن از نظر عقل و نقل (آیات قرآن و روایات ) قابل بررسی است که در نوشتارهای متعددی مورد بحث قرار گرفت. اما نکته دیگری که ضرورت و اهمیت معاد را بیشتر می کند آثار و ثمرات و برکاتی است که بر ایمان به معاد و تفکر درباره جهان آخرت، تفکر درباره مرگ و قیامت و به یاد این مباحث بودن در انسان ایجاد می کند. در این فرصت نگاهی هر چند محدود و مختصر به این بخش خواهیم داشت.

برکات مرگ
یکی از دلایل توجه به برکات و ثمرات مرگ این است که هر کاری هر چقدر ثمراتش بیشتر و عمیق تر باشد آن کار مهمتر خواهد بود. بر این اساس ثمرات بحث معاد هم در ابعاد مختلف بسیار ارزنده است مخصوصاً در بُعد اخلاقی.
حقیقت این است که اگر بحث معاد و ایمان به آخرت در جامعه تثبیت شده و جای واقعی خود را به دست بیاورد درصد بالایی از جرائم اجتماعی حذف می شود.
به لحاظ کلامی ایمان به معاد از ارکان اعتقادات انسان هست. یعنی از نظر اعتقادی هر کس که به معاد ایمان نداشته باشد مسلمان نیست. حتی بقیه فرق و شرایع دیگر هم اعتقادشان همین است. در مسیحیت، در یهود هم همین طور است، کسی که ایمان به معاد نداشته باشد او را متدین نمی دانند
اگر نگوییم همه بداخلاقی ها و جرائم و عصیانها و نافرمانیها در جامعه به خاطر عدم شناخت معاد و عدم ایمان به معاد است می توانیم بگوییم بخش اعظم این گناهان و جرائم از عدم ایمان به معاد سرچشمه می گیرد چون معقول نیست که انسان یقین داشته باشد که کاری که می کند سمی است و به زودی این سم وجودش را نابود می کند اما ادامه دهد.
معقول نیست انسانی که به حیات خودش علاقه دارد و عاقل هم هست خود را از کوهی به پائین پرت کند زیرا گناه و جرم همانند پرت شدن انسان از یک کوه است.
چرا انسان ها این کار را می کنند؟ چون نمی دانند که این کار چیست؟ چرا نمی دانند؟ چون معاد را نمی دانند و خبر ندارند بعد از این دنیا، بعد از این زندگی یا حقیقت این گناه چیست؟ باطن و تجسم گناهان چیست؟ اگر می دانست مال مردم خوردن حقیقتش چیست هرگز مال مردم را نمی خورد. اگر می دانست حقیقت و صورت اخروی غیبت چیست هرگز غیبت نمی کرد.
بدین ترتیب اگر بحث ایمان به معاد و شناخت و معرفت نسبت به معاد خوب مطرح بشود بسیاری از جرائم از جامعه رخت بر می بندد و نتایج اخلاقی بسیار ارزنده ای دارد. حال به بعضی از این آثار اخلاقی و غیر اخلاقی اشاره می شود.
به لحاظ کلامی ایمان به معاد از ارکان اعتقادات انسان هست. یعنی از نظر اعتقادی هر کس که به معاد ایمان نداشته باشد مسلمان نیست. حتی بقیه فرق و شرایع دیگر هم اعتقادشان همین است. در مسیحیت، در یهود هم همین طور است، کسی که ایمان به معاد نداشته باشد او را متدین نمی دانند.
بنابراین به لحاظ اعتقادی ایمان به معاد از ارکان اعتقادات است و اگر کسی اعتقاد نداشته باشد مسلمان نیست و آداب اسلامی نیز بر او مترتب نیست. به لحاظ فقهی و احکام دیگری هم که بر او مترتب هست، بحث قابل توجه و تأمل است. معمولا آثار اخلاقی آن است که اگر انسان ایمان به معاد داشته باشد کمتر گرد گناه و جرائم می گردد و این یک نتیجه از این بحث است.
دومین نتیجه این است که چنین شخصی ناامید نمی شود یعنی به یأس و سرخوردگی و ناامیدی که همگی معلول عدم ایمان به معاد هستند را نخواهد داشت. اگر بخواهیم نیهیلیسم را در یک جمله معنا بکنیم و علتش را ریشه یابی بکنیم می گوییم به خاطر عدم ایمان به معاد است.
اگر انسان ایمان به معاد داشته باشد پوچی دیگر معنا ندارد. زیرا زندگی دو مرحله دارد. یک مرحله اینجاست و تکلیف ما در این مرحله این طور است. در آینده هم این جور دیگری است. بنابراین ایمان به معاد پوچ گرائی، یأس، سرخوردگی و ناامیدی و ... همه را بر می دارد.
سومین نتیجه ایمان به معاد این است که به زندگی انسان هدفمندی، جهت دهی و سمت و سو می دهد. انسان مثل خاشاک روی موج آب نیست که به هر طرف موج برود او را ببرد. انسان هدف خاصی دارد که آن هدف را دنبال می کند. اگر از او بپرسند از کجا آمدی؟ می گوید از سوی خدا. اگر به او بگویند کجا می خواهی بروی؟ می گوید إنا إلیه راجعون. این هدفمندی کاملاً انسان را در خط مستقیم حفظ می کند. این صراط مستقیم از دنیا شروع می شود همین طور ادامه دارد تا آن صراط مستقیمی که سرانجام انسان را به بهشت می رساند. صراطی که در قیامت هست در واقع چیزی جز همین صراط دنیا نیست. هدفمند شدن زندگی هم از آثار ایمان و معرفت نسبت به معاد است، چنانکه تلاش و پویایی و سر زندگی و شادابی هم نقطه مقابله آن است.
چرا انسان ها این کار را می کنند؟ چون نمی دانند که این کار چیست؟ چرا نمی دانند؟ چون معاد را نمی دانند و خبر ندارند بعد از این دنیا، بعد از این زندگی یا حقیقت این گناه چیست؟ باطن و تجسم گناهان چیست؟ اگر می دانست مال مردم خوردن حقیقتش چیست هرگز مال مردم را نمی خورد. اگر می دانست حقیقت و صورت اخروی غیبت چیست هرگز غیبت نمی کرد
نتیجه چهارم ایمان به معاد این است که چنین انسانی همیشه سرزنده و شاداب است. اگر چیزی از دستش رفت ناراحت نمی شود. اگر چیزی به دست آورد خیلی مغرور نمی شود "لکیلا تأ سواعلی ما فاتکم ولا تفرحوابما آتاکم. "
بر حسب آمارها مثلاً آمار خودکشی و بعضی از جرائم در جوامعی که به معاد ایمان ندارند خیلی بیشتر از جاهای دیگر است. از طرف دیگر آمارها به خوبی نشان می دهد که هم به لحاظ مکانی در مناطقی که ایمان به معاد هست جرائم و گرفتاری ها، خودکشی ها، سرخوردگی ها، پژمردگی ها و دل مردگی ها خیلی کمتر است و هم تعداد جرائم و کیفرها کمتر است. یعنی از لحاظ روحی وضعشان خیلی بهتر است و خودکشی در این جوامع به ندرت اتفاق می افتد و هم به لحاظ هنجار شکنیهایی که در جوامع دیگر هست در این مناطق به ندرت دیده می شود.
از لحاظ زمانی هم همین طور است. مثلاً آمار جرائم در ماه مبارک رمضان را با ماه های دیگر مقایسه بکنید، می بینید به شکل معنا داری کاهش پیدا کرده. چنانکه در فصول دیگر هم که باز بحث مذهب مثل ایام محرم و ایام دیگر مطرح است قابل تامل و بررسی است.
خلاصه کلام:
یکی از راههای شناخت معاد، شناخت آثار و برکات این شناخت در زندگی انسان است. برخی از این ثمرات که مربوط به آثار اخلاقی می باشد عبارت است از دوری از گناه، عدم یأس و ناامیدی و احساس پوچی و برعکس هدفمند شدن، پویائی، شادابی و کم شدن میزان جرائم می باشد.

بازآوری: دکتر جعفری


منبع : tebyan
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان