یکی از بزرگترین اهداف هر انسان در زندگی، داشتن شغلی مناسب است. شغلی که از طریق آن هم چرخ زندگی بچرخد و هم باعث آرامش و رضایت خاطر فرد شود. هیچ کارمندی دلش نمیخواهد دو یا سه ماه پس از آنکه شغلی را بهدست آورد (آن هم در شرایط امروزی که پیدا کردن شغل مناسب ساده نیست) از خودش بپرسد: «واقعا من اینجا چه میکنم؟»
متأسفانه بسیاری از افراد جویای کار بهویژه جوانان، بهجای آنکه در جستوجوی شغل مناسبی باشند، بیشتر به فکر دریافت پیشنهاد شغلی هستند و معمولا بدون توجه به مناسب بودن شغل، بهسرعت آن را میپذیرند. انتخاب شغل نامناسب اشتباهی بسیار رایج است که افراد را چند ماه پس از شروع کار دلسرد میکند.
آیا راهی برای جلوگیری از این اشتباه وجود دارد؟
پاسخ مثبت است. خوشبختانه نشانههای هشداردهندهای وجود دارند که میتوانند به شما کمک کنند چشمتان را باز کنید و حقایق شغل جدید را ببینید. بنابراین اگر با هر یک از نشانههای زیر مواجه شدید بلافاصله آن پیشنهاد شغلی را رد کنید.
1. فهرست مسئولیتها حالت افزایشی دارد (اما حقوق ثابت است)
فرض کنید برای مصاحبه استخدامی، وظایف و شرح شغل را مطالعه کردهاید و اکنون آماده هستید تا به مصاحبهکننده توضیح دهید که چگونه صلاحیتهایتان با آن وظایف مطابقت دارند، اما هنگامیکه به صحبتهای مصاحبهکننده در رابطه با سِمت شغلی موردنظرتان گوش میدهید، متوجه میشوید مسئولیتها تمامی ندارد. قرار است بعدها نیز کارهای اضافیای به شما محول شود که ظاهرا هیچ ارتباطی با کار اصلی ندارند (بهعنوان مثال، متقاضی شغل منشیگری شرکت هستید و مصاحبهکننده به شما میگوید هر زمانی که نیاز باشد باید پرداخت قبوض منزل شخصی کارفرما را نیز شما انجام دهید) اما حقوق و دستمزد برخلاف مسئولیتها افزایش نمییابد.
اگرچه بیشتر مشاغل طوری هستند که فرد جویای کار باید انتظار شنیدن جملهی «در صورت لزوم ممکن است این وظیفه را هم بعدها به شما محول کنیم» را داشته باشد، اما این وظایف حتما باید قبل از پذیرش شغل بهطور دقیق برایتان توضیح داده شود. آیا این وظایفی که بعدها به شما محول خواهد شد، فرصتی برای کسب مهارتهای جدید است؟ یا یک فهرست تمامنشدنی است که نشان میدهد هرگاه نیاز بود باید وظایف مختلفی را که دیگران انجام نمیدهند شما انجام بدهید؟ اگر برای انجام این کارهای اضافی به یک موقعیت شغلی کاملا متفاوت نیاز است، چرا مدیران شرکت این نقش را در نظر نگرفتهاند و این کارها را به این و آن محول میکنند؟
بهعنوان مثال، فرض کنید قرار است بهعنوان مدیر امور داخلی شرکت استخدام شوید. مصاحبهکننده به شما میگوید هروقت لازم شد باید کارهای بانکی شرکت را شما انجام بدهید. این کارها با نقش شما در شرکت ارتباطی ندارد و بابت آن به شما حقوق هم نمیدهند (چون جزء وظایف رسمیتان نیست). حال این سؤال پیش میآید که چرا شرکت کسی را برای انجام امور بانکیاش استخدام نمیکند؟
از کارفرما بپرسید دیدگاهش دربارهی نقش شما در شرکت چیست. از او بخواهید دربارهی مسئولیتهای اضافی، تناسب آنها با نقش شما و همچنین نحوهی تقسیمبندی زمان بین این مسئولیتها توضیحات بیشتری ارائه دهد. اگر احساس میکنید شغلی که متقاضی آن هستید، در بین مسئولیتهای دیگر محو شده است یا اینکه فکر میکنید نمیتوانید تمام این وظایف را همزمان بپذیرید، بیهیچ تردیدی این شغل را رد کنید.
2. فقدان فرصتهای آموزشی
همانطور که کشف مهارتهای شغلیتان پس از آنکه کار جدیدتان را پذیرفتید ارزش زیادی دارد، مدیر شرکت نیز باید از طریق ایجاد فرصتهای یادگیری و پیشرفت، به موفقیت شغلی شما کمک کند؛ بهویژه اگر یک کارمند جوان هستید. شرکت میتواند با آوردن افراد بانفوذ و حرفهای بهمنظور سخنرانی برای اعضای تیم کارکنان یا با کنارگذاشتن بودجه برای کارمندان بهمنظور گذراندن دورههای آموزشی خارج از کار برای پیشرفت شغلی آنها سرمایه گذاری کند. شما باید بتوانید این را از همان ابتدای کار احساس کنید.
اما اگر متوجه شدید که در محل کار جدیدتان هیچ فرصتی برای پیشرفت و یادگیری وجود ندارد و فقط انتظار میرود که در همان وظیفهای که به شما محول خواهد شد درجا بزنید، کمی بیشتر فکر کنید. بررسی کنید آیا آمادگی کنار آمدن با چنین شغلی را دارید؟
3. پذیرش کار به هر قیمتی، گامبرداشتن در جهت نادرست است
حتی اگر چشمانداز تیره و تاری از مسیر شغلیتان داشته باشید، باز هم میتوانید با کمی دقت نشانههایی بیابید که نشان میدهد آیا این موقعیت شغلی جدید برایتان پیشرفت به ارمغان خواهد آورد یا دچار رکود میشوید. بهعنوانمثال، اگر میخواهید در مهارت های حل مسئله پیشرفت کنید، نباید شغلی را انتخاب کنید که وظیفهی شما در آن فقط انجام کارهای فیزیکی است.
گاهی برخی از کارفرماها در بین صحبتهایشان به نامتناسببودن اهدافتان با شغل جدید اشاره میکنند. ممکن است بگویند: «میخواهم از همین حالا برایتان روشن کنم که متقاضیان دیگری مانند شما بودهاند که از این کار دلسرد شدهاند» یا «این نقش ممکن است برای شما جای پیشرفتی نداشته باشد و درواقع شغلی نیست که شما به دنبالش هستید.» اگر مصاحبهکننده به شما چنین چیزی را گفت، بیبروبرگرد باید این پیشنهاد را رد کنید، زیرا او از همین حالا میداند که شما رضایت شغلی نخواهید داشت.
4. آمار چشمگیر تعویض نیروی کار
تعویض مداوم نیروی کار در یک شرکت نشانهی خوبی نیست؛ بهویژه اگر آن کسبوکار تازهتأسیس نباشد. این میتواند نشانهی ضعف مدیریت یا فرهنگ کاری نادرست باشد.
هنگامیکه یک پیشنهاد شغلی دریافت میکنید، بهطور مستقیم از کارفرما پرسشهایی نظیر «آیا چیزی هست که کارکنان انتظار بهبود آن را در شرکت داشته باشند؟» یا «آیا اخیرا این کسبوکار مشکلاتی داشته است، اگر اینطور است چگونه به آن رسیدگی شد؟» اگر کارفرما از پاسخ به سؤالات شما طفره رفت و بهانه تراشید، یا اینکه با لحن بدی گفت به شما ارتباطی ندارد و این کارتان دخالت در امور شرکت است، بروید و جای دیگری دنبال کار بگردید.
5. کارفرما دربارهی اهداف بلندمدت شغلی شما صحبت نمیکند
برای متقاضیان جوان که میخواهند بهسرعت پلههای ترقی را در شغل آیندهشان طی کنند، دانستن یک برنامهی بلندمدت شغلی از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر مصاحبهکننده سؤالاتی نظیر «در پنج سال آینده خودتان را کجا میبینید؟» یا «اهداف بلندمدت شغلی شما چیست؟» را نپرسید، باید حواستان جمع باشد یا بالعکس، اگر شما از کارفرما پرسیدید که «دستاوردهای این نقش را در شش ماه یا یک سال آینده چگونه میبینید؟» یا «فکر میکنید موفقیت های این شغل از حالا تا یک سال دیگر به چه شکلی باشد؟» و او نتوانست چیزی بگوید که نشان بدهد، این جایگاه شغلی را متفاوت از حالا ترسیم میکند، باید بدانید این کار جای تغییر ندارد. میتوانید بروید و پشت سرتان را هم نگاه نکنید.
برای افراد جویای کار داشتن تصمیمی آگاهانه دربارهی شغل جدید بسیار اهمیت دارد. بااینحال، انتخاب شغل نامناسب یک مزیت هم دارد و آن این است که میتواند برایتان تجربهی خوبی باشد که بدانید در آینده باید بهدنبال چه شغلهایی باشید. بنابراین اگر درحالحاضر در یک موقعیت شغلی هستید که برایتان مناسب نیست، سرخورده نشوید و به آن به چشم یک تجربه نگاه کنید. اگر یکی از این 5 نشانه را در شغلتان میبینید، بهدنبال شغل بهتری باشید و هرچه سریعتر این کار را رها کنید.
نکاتی که کارمندان معمولی از آن بیخبرند
24000تومان
12000تومان