ماهان شبکه ایرانیان

امید و رجا

انسان و هر موجود زنده ای با امید به آینده ای بهتر زنده است و یأس و ناامیدی در مسیر زندگی است که او را از زندگانی بالنده بازداشته به یک عنصر بی خاصیت و بی تحرک تبدیل می کند. در این مقام مطالبی هرچند کوتاه در مورد امید و اثرات آن عرضه می شود.

امید و رجا

انسان و هر موجود زنده ای با امید به آینده ای بهتر زنده است و یأس و ناامیدی در مسیر زندگی است که او را از زندگانی بالنده بازداشته به یک عنصر بی خاصیت و بی تحرک تبدیل می کند. در این مقام مطالبی هرچند کوتاه در مورد امید و اثرات آن عرضه می شود.

تعریف امید

امید عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست، به شرط آنکه وقوعش متوقع و منتظر بوده و سببی عقلائی داشته، و انتظار انسان به آین خاطر باشد که اکثر اسباب آن فراهم است. در این صورت نام امید بر این انتظار، صادق است که در این صورت برای رسیدن به آن تلاش خواهد کرد.[1]

امید از منظر قرآن و سنت

آیات و اخباری که باعث امیدواری می شود و ترغیب به آن می نماید بسیار است که بر چند قسم تقسیم می شوند:

قسم اول: آیات و اخباری که در آنها از یأس و نومیدی از رحمت خدا نهی شده است.[2]

قسم دوم: احادیثی که در خصوص رجاء و امیدواری وارد شده است. چنانکه از حضرت رسول(ص) روایت شده است که: «خدای تعالی فرمودند که عبادت کنندگان به عبادتی که به امید ثواب من می کنند مطمئن نشوند. به درستی که اگر نهایت سعی خود را در عبادت بکنند و در تمام عمرشان، خود را در مسیر بندگی من به زحمت بیندازند در مقابل آنچه از نعمتهای بهشت من و از درجات والایی که در نزدم است از من می خواهند باز حق عبادت مرا بجا نیاورده اند و مقصّر خواهند بود و لیکن باید به رحمت من مطمئن بوده به فضل و کرم من امیدوار باشند و مطمئن و خاطر جمع به حسن ظن به من باشند که هر گاه چنین باشند رحمت من ایشان را در می یابد و خشنودی و آمرزش خود را به آیشان می رسانم و خلعت عفو خود را به ایشان می پوشانم. به درستی که منم خداوند رحمن و رحیم و به این نام خود را نامیده ام».[3]

قسم سوم: از چیزهائی که باعث امیدواری مؤمنین است آن است که در آیات قرآنی و احادیث نبوی تصریح شده که ملائکه مقرّب و انبیاء مرسل(ص) برای طایفۀ مؤمنین طلب مغفرت می نمایند و از خدا آمرزش ایشان را می طلبند[4] و البته دعای ایشان مقبول درگاه پروردگار است. چنانکه حضرت رسول(ص) فرمودند: «حیات و مرگ من برای شما خیر است. اما در حیات، برای شما احکام شریعت را بیان می کنم و طریقه و آداب را به شما می آموزم و اما بعد از مرگم، اعمالی که از شما صادر می شود بر من عرضه می کنند. آنچه را که دیدم نیک است حمد خدا را می کنم و آنچه را که دیدم بد است طلب آمرزش آن را از خدا می کنم».[5]

قسم چهارم: در روایات آمده است که چون بنده گناهی کند ملائکه در نوشتن آن تأخیر می کنند که شاید نادم و پشیمان شود و استغفار کند.[6]

قسم پنجم: از اموری که وسیله نجات مؤمنان و باعث امیدواری گناهکاران است شفاعت پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) است. چنانچه خداوند مهربان به آن برگزیدۀ جهانیان وعده داده که شفاعت او را قبول خواهد فرمود. «هر آینه زود باشد که پروردگار تو، این قدر به تو بخشش و عطا کند که تو راضی و خشنود شوی».[7] در تفسیر این آیه بیان شده که «محمد(ص) راضی نخواهد شد که یک نفر از امت او در جهنم باشد».[8]

قسم ششم: بشارات و مژده هائی که به شیعیان داده شده است که ایشان در جهنم همیشگی نخواهند بود و دوستی پیغمبر و اهل بیت، ایشان را از عذاب خلاص خواهد کرد هر چه قدر گناه که داشته باشند.

قسم هفتم: آیاتی که دلالت می کند بر اینکه خداوند عالم آتش جهنم را به جهت کفار خلق کرده و به غیر از دشمنان خدا کسی داخل جهنم نخواهد شد و دوستان خود را به آن می ترساند.[9]

قسم هشتم: آنچه که در خصوص وسعت عفو و مغفرت خداوند وارد شده است. در احادیث وارد شده است که «در روز محشر خداوند عالم چنان آمرزش و مغفرت کند که به خاطر هیچ کس خطور نکرده باشد تا اینکه شیطان هم به طمع افتد.»[10]

قسم نهم: اخباری رسیده است که هر بلا و ناخوشی و مرضی که در دنیا به مؤمن می رسد حتی پای او که به سنگی بخورد کفارۀ گناه او می شود.[11]

قسم دهم: اخباری که وارد شده است در خصوص اینکه «با وجود ایمان، گناهی ضرر نمی رساند. همچنان که با وجود کفر، هیچ عملی نفع نمی بخشد.»[12] اینکه گاهی است که خدای تعالی به جهت مقدار ذره ای از ایمان، با عمل خوبی از اعمال صالحه، بنده را می آمرزد و داخل بهشت می کند.

قسم یازدهم: روایاتی که در تشویق به حسن ظن به خدا رسیده است.[13]

قسم دوازدهم: احادیثی وارد شده است که در روز قیامت، کفار و دشمنان اهل بیت رسالت، فدای مؤمنین و شیعیان خواهند شد و گناهان شیعیان را به پای ایشان نوشته آنها را به عوض ایشان به جهنم خواهند برد. در احادیث اهل بیت وارد است که «ناصبین و دشمنان ما را به سبب ظلمی که به شیعیان ما کرده اند و بدی ایشان را گفته اند فدای ایشان خواهند کرد».[14] آنچه گفته شد دربارۀ رجاء و امیدواری به رحمت و مغفرت بعد از طاعت و عبادت است و بدون آن غرور و حماقت است.[15]

امید یا بیم، کدام بهتر است؟! برنامه دین مبین اسلام در مورد حالت خوف و رجا این است که باید یک نوع توازن و تعادلی در این دو صفت ایجاد شود.[16]

جامی گوید:

غرّه مشو که مَرکب مردان مرد را درسنگلاخ بادیه، پی ها بریده اند

نومید هم مباش که رندان جرعه نوش ناگه به یک ترانه به منزل رسیده اند

بلی، چون معاصی و غرور بر مردم، بخصوص بر مردم این زمان، غالب است شایسته تر است که خوف بر آنان غلبه داشته باشد؛ به شرط آنکه آنان را به ناامیدی و قطع عمل نکشاند بلکه ایشان را به عمل وادارد و شهوات را بر آنها تلخ و ناگوار سازد و آنان را به کناره گیری از دنیا فرا خواند. پس با وجود غلبۀ معاصی بر طاعات شکّی نیست که خوف شایسته تر است. البتّه پیش از آنکه مُشرف بر مرگ شده باشند و امّا در وقت مردن مفید به حال آنها این است که رجاء و خوش گمانی غالب باشد، و انسان به اخباری که در زمینه رجاء و امیدواری رسیده مشغول گردد تا شوق لقاء حضرت ذو الجلال بر او فزونی گیرد و از ملاقات با پروردگار هراسان نباشد. زیرا که خوف فی نفسه از صفات نیک نیست بلکه تازیانۀ عمل است و به این خاطر بر آن سفارش شده که آدمی را از شهوات و معاصی باز دارد و چون وقت عمل بپایان رسد دیگر وجهی برای وجود آن باقی نمی ماند تا مایه کدورت لقاء محبوب و لذت انس با او گردد. بلکه در این حال ضررش بیش از نفع آن است و بخاطر همین گفته شده که عمل بخاطر رجاء، بالاتر از عمل بخاطر خوف است. زیرا رجاء، محبت انسان را به معبود زیادتر می گرداند و لذت انس با او را بیشتر می نماید.[17]

راه های تقویت امید

1ـ توجه در آیات و روایات مرتبط: بررسی آیات[18]و اخباری که درباره فضیلت رجاء وارد شده مخصوصاً دقت در عباراتی که در ادعیه ائمه هدی علیهم السّلام آمده[19]برای کسی که در جستجوی رجا است داروی نیکویی است.[20]

2ـ تأمل و تفکر در نعمت های بی پایان خداوند: یعنی در نعمتهای شگفت آور او که در این دنیا نصیب بندگان خود کرده، تأمّل و تفکّر کند که چگونه خداوند آنچه را که برای ادامۀ زندگی آنها ضروری است آماده ساخته است بلکه هیچ چیز جزئی را که گاه و بی گاه بدان محتاج اند و بودن آنها بهتر است رها نکرده است. بالاترین چیزی که باعث امیدواری بندگان می شود این است که خدای تعالی خیر محض است و هیچ شرّی در او وجود ندارد و بخشایندۀ علی الاطلاق است و خلق را آفریده تا بر ایشان جود و احسان کند. از خیر محض جز نکوئی ناید خوش باش که عاقبت نکو خواهد شد[21]

3ـ ایمان: حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خود گفت: «ای فرزندان، بروید (به سرزمین مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کنید و از رحمت بی منتهای پروردگار ناامید نباشید که هرگز به غیر از افراد کافر هیچ کس از رحمت خداوند مأیوس و ناامید نمی شود».[22]

4ـ حب الله: نزدیک ترین بندگان به خدا کسی است که او را بیشتر دوست داشته باشد. زیرا دوستی امید را در دل افزون می کند. چرا که دوستدار، مشتاق و امیدوارِ وصال به محبوب خویش است.[23]

آثار امید

1ـ افزایش محبت: همانطور که قبلاً اشاره شد.[24]

2ـ مراقبه بر اعمال خود: در روایت آمده که هر کس امیدوار بچیزی باشد در طلب آن بکوشد و هر کس از چیزی بترسد از آن گریزان است.[25]

3ـ احساس لذت از مناجات با خدا: از دیگر آثار امید احساس لذت از رو به خدا کردن و بهره مندی از مناجات او و خشوع در تملّق اوست.

پی نوشت ها


[1] جباران‌، شیخ محمدرضا؛ اخلاق (ترجمه‌ى اخلاق)، انتشارات هجرت،‌ چاپ : چهارم‌،: 1378 ش، ص : 380 ؛ فیض کاشانى،‌ ملا محسن؛ المحجة البیضاء، تصحیح و تعلیق، على اکبر غفارى، چاپ: دفتر انتشارات اسلامى‌، چاپ : چهارم‌،1417ق، ج 7، ص 249; نراقى‌، ملا مهدى؛ جامع السعادات‌، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت‌، چاپ : چهارم‌،: تصحیح و تعلیق، سید محمد کلانتر ج 1، ص 290

[2] زمر:53

[3] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص71،ح1

[4] غافر:77

[5] علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق ،ج17،ص149،ح45

[6] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص437،ح1 و2

[7] ضحی:5

[8] طبرسى فضل بن حسن‌؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن‌، تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغى،‌ انتشارات ناصر خسرو، چاپ: سوم‌،1372 ش‌، ج10،ص765

[9] زمر:16؛آل عمران:131؛اللیل:15 ـ 16

[10] فیض کاشانى،‌ ملا محسن؛ المحجة البیضاء، تصحیح و تعلیق، على اکبر غفارى، چاپ : دفتر انتشارات اسلامى‌، چاپ : چهارم‌،چاپ دوم،ج7،ص264

[11] همان ص259

[12] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص463

[13] بحار، علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق‌،ج70،ص395

[14] علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق‌، ج7،ص190،ح51

[15] نراقى‌، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‌‌،1377 ش، صص:203 ـ 209

[16] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش، ج : 2 ص : 87،ح6

[17] ملکى تبریزى‌، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پیام آزادى‌، چاپ : هشتم،‌1378 ش ،ص : 257 ؛ مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ : چهارم‌، 1377 ش،ج2،ص316

[18] همچون سوره حجر:56،شوری:28و...

[19] مانند دعای کمیل،ابوحمزۀ ثمالی و...

[20] نراقى‌، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‌‌،1377 ش ،صص :214و 215 ؛ ملکى تبریزى‌، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پیام آزادى‌، چاپ : هشتم،‌1378 ش ص254

[21] مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ : چهارم‌، 1377 ش،ج : 2 ص : 318 ؛ جباران‌،محمدرضا؛ اخلاق (ترجمه‌ى اخلاق)، مؤسسه‌ى انتشارات هجرت‌، چاپ : چهارم‌،1378 ش ،ص : 386 ؛ نراقى‌، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‌‌،1377 ش صص :214و 215

[22] یوسف:87

[23] مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ : چهارم‌، 1377 ش،ج : 2 ص : 315

[24] ملکى تبریزى‌، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پیام آزادى‌، چاپ : هشتم،‌1378 ش، ص : 257

[25] ترجمه‌اخلاق ص : 382 ؛ ملکى تبریزى‌، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پیام آزادى‌، چاپ : هشتم،‌ 1378ش، ص : 244

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان