قرآن کریم تمام آیاتش روحفزا و سرشار از امید است؛ بسیاری از آیاتش مژده به بهشت، نعمتهای جاودانه بهشتی، امید به رحمت پروردگار؛ حضور در بارگاه قدس الهی و... است. قرآن کریم با این ویژگی، آیات مژده و امیدش بر آیات خوف و انذار برتری دارد؛ لذا بیان و شرح و تفصیل آن نیاز به نوشتن چندین جلد کتاب مستقل دارد که فعلاً برایمان مقدور نیست. اما به عنوان نمونه چند آیه را در این فرصت بیان میکنیم.
1. «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم»؛[1] بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
دقت در تعبیرات این آیه نشان مى دهد که از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امام على(ع) در تمام قرآن آیه اى وسیعتر از این آیه نیست: «ما فى القرآن آیة اوسع من یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا».[2] دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا:
1-1. تعبیر به «یا عبادى» (اى بندگان من) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
1-2. تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
1-3. تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِمْ» که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مى گوید اینهمه بر خود ستم مکن.
1-4. تعبیر به «لا تقنطوا» (مأیوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معناى مأیوس شدن از خیر است، به تنهایى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از لطف الهى ناامید شوند.[3]
2. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛[4]به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام داده اند، بشارت ده که باغهایى از بهشت براى آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است. هر زمان که میوه اى از آن، به آنان داده شود، مى گویند: «این همان است که قبلاً به ما روزى داده شده بود. (ولى اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه هایى که براى آنها آورده مى شود، همه (از نظر خوبى و زیبایى) یکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
خداوند در این آیه کسانى را که ایمان و عمل صالح داشته باشند به چهار نعمت بهشتى مژده مى دهد. البته حقیقت نعمتهاى بهشتى براى ما روشن نیست، ولى براى تفهیم نسبى و ترسیم دورنمایى از آن، در قرآن و احادیث، نعمتهاى بهشتى را با نعمتهاى این دنیا مقایسه مى کند و با زبانى که براى ما قابل فهم باشد آنها را مى آورد.
آن چهار نعمتى که خداوند در این آیه به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح به ذکر آنها پرداخته، عبارتاند از:
2-1. باغهایى که از زیر درختان آن نهرها جارى است: جریان آب علاوه بر اینکه درختان و گلها و گیاهان را سیراب مى کند، خود یک حالت چشم نواز و با صفایى دارد که به تنهایى براى یک تماشاگر لذت بخش است، در بهشت نیز این لذت وجود دارد.
2-2. میوه هاى بهشتى: بهشتیان از میوه هاى گوناگونى استفاده خواهند کرد. یکى از خصوصیات میوه هاى بهشتى این است که آنها نوع نامرغوب ندارند.
2-3. همسران پاکیزه: در بهشت همسرانى داده خواهد شد که از هر گونه پلیدى و زشتى پاک و پاکیزه اند و انسان از دیدن آنها و زندگى با آنها لذت زاید الوصفى مى برد. اینها همان حوریان هستند که ذکر آنها در آیات قرآن آمده است.
2-4. جاودانگى در بهشت: هر نعمتى هر چند هم مهم باشد اگر دوام و بقا نداشته باشد، بىارزش است و انسان در عین برخوردارى از آن، غصه از دست دادن آنرا خواهد خورد و لذت یک نعمت ناپایدار به رنج دورى آن نمى ارزد. ولى در بهشت نعمتها همیشگى و جاودانه است و این خود لذتى مضاعف است.[5]
3. «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبیراً»؛[6]و مؤمنان را بشارت ده که براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است.
کلمه «فضل» به معناى عطا کردن بدون استحقاق گیرنده است. خداوند در جاى دیگر عطاى خود را توصیف کرده و فرموده: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها».[7] همچنین فرموده است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها وَ لَدَیْنا مَزِیدٌ».[8] در این دو آیه بیان کرده که او از ثواب آنقدر مى دهد که یک مقدارش در مقابل عمل قرار مى گیرد و بیشترش در مقابل عملى قرار نمى گیرد، و این همان فضل است. گفتنی است که در آیه شریفه هیچ دلیلى وجود ندارد که دلالت کند بر این کند که این اجر زیادى مخصوص آخرت است.[9]
4. «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فی رَحْمَتِهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبین»؛[10] امّا کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مى کند، این همان پیروزى بزرگ است.
رحمت الهى مفهوم وسیعى دارد که دنیا و آخرت را در برمى گیرد، و در آیات قرآن بر معانى زیادى اطلاق شده است. گاه بر مسئله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پر برکت، گاه به نعمتهاى دیگرى؛ مانند نعمت نور و ظلمت، و در موارد بسیارى نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلاق شده است.[11]
5. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیر»؛[12] امّا کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند در باغهاى بهشتاند، هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است، این است فضل (و بخشش) بزرگ.
در این آیه پروردگار مؤمنان را به «روضات»[13] (باغهاى خرم و سرسبز) مژده میدهد. از این تعبیر به خوبى استفاده مى شود که باغهاى بهشت متفاوت است، و مؤمنان در بهترین باغهاى بهشت جای دارند، اما فضل الهى در باره مؤمنان به همین جا ختم نمى شود، آنها چنان مشمول الطاف او هستند که هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ». و به این ترتیب هیچ موازنه اى بین «عمل» و «پاداش» آنها وجود ندارد، بلکه پاداششان از هر نظر نامحدود است؛ چرا که جمله «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ» گویاى همین حقیقت است.
و از آن جالبتر تعبیر «عند ربهم» (نزد پروردگارشان) مى باشد که بیانگر لطف بى حساب خداوند در باره آنها است. چه موهبتى از این بالاتر که به مقام قرب خدا راه یابند؟ همانگونه که در باره شهداء مى گوید: «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[14] در باره مؤمنان نیز مى فرماید: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ».
6. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً»؛[15]امّا کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت برین محل پذیرایى آنان خواهد بود.
«فردوس» باغى است که همه نعمتها و تمام مواهب لازم در آن جمع باشد، و به این ترتیب «فردوس» بهترین و برترین باغهاى بهشت است. از آنجا که کمال یک نعمت در صورتى خواهد بود که دست زوال بدامن آن دراز نشود، بلا فاصله اضافه مى کند: آنها جاودانه در این باغهاى بهشت خواهند ماند: «خالِدِینَ فِیها».[16]
با اینکه طبع مشکل پسند و تحول طلب انسان دائماً تقاضاى دگرگونى و تنوع و تحول مى کند، ساکنان فردوس هرگز تقاضاى نقل مکان و تحول از آن نخواهند کرد.[17]
پی نوشت:
[1]. زمر، 53.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 784، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 499- 500، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[4]. بقره، 25.
[5]. ر. ک: جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 102- 103، بیجا، بیتا.
[6]. احزاب، 47.
[7]. «هر کس کار نیک انجام ده برابر اجر دارد». انعام، 160.
[8]. هر چه بخواهند در اختیار دارند و بیش از خواستشان نیز نزد ما وجود دارد». ق، 35.
[9]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 330، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
[10]. جاثیه، 30.
[11]. تفسیر نمونه، ج 21، ص 282.
[12]. شوری، 22.
[13]. «روضات» جمع «روضة» به معناى محلى است که آب و درخت فراوان دارد؛ لذا به باغهاى خرم و سرسبز روضة اطلاق مى شود.
[14]. آل عمران، 169.
[15]. کهف، 107.
[16]. ر. ک: بهشت های هفت گانه، 1859.
[17]. تفسیر نمونه، ج 12، ص 563.
منبع : اسلام کوئست