ماهان شبکه ایرانیان

فلسفه ابتلاء به امتحانات الهی (۱)

طبیعت و ماهیّت انسان و دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، همراه با سختی‌ها و مشقّات است. زیرا خداوند خلقت انسان را با زحمت و سختی قرار داده است:

فلسفه ابتلاء به امتحانات الهی (1)  

طبیعت و ماهیّت انسان و دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، همراه با سختی‌ها و مشقّات است. زیرا خداوند خلقت انسان را با زحمت و سختی قرار داده است:

{ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ فی کبَدٍ }[1]؛

همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم.

همان‌گونه که امیرمؤمنان علی(ع) دنیا را سرایی آکنده از سختی‌ها و محصور به بلاها می‌داند:

«دَارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفُوفَةٌ وَبِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ لا تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَلا یسْلَمُ نُزَّالُهَا»[2]؛

دنیا خانه‌ای پیچیده به بلا و معروف به خیانت است. احوالش پایدار نمی‌ماند و اهلش جان سالم به در نبرند.

با دقت در جهان هستی و بررسی جوانب خلقت آفرینش، به این نتیجه خواهیم رسید که چون هدف از خلقتِ جهان، تکامل و پرورش استعدادها است، بنابراین امتحان الهی هم شامل تمامی بندگان خداوند رحمان می‌شود. بر این‌ اساس فرقی میان هیچ‌یک از انسان‌ها نمی‌باشد و همه مورد آزمایش خداوند قرار می‌گیرند. از عموم مردمان تا پیامبران و امامان و اولیای الهی، هریک به گونه‌ای مورد امتحان و آزمایش الهی واقع می‌شوند. ممکن است نوع آزمایش‌ها متفاوت باشد، به‌گونه‌ای که نسبت به بعضی سخت و یا برخی آسان، بعضی با نعمت، عده‌ای با مصیبت، برخی نیز در ارتکاب گناه و معصیت و یا به گونه‌های متفاوت دیگر باشد. اما به‌طور قطع آزمایش الهی حتمی است و شامل تمامی افراد می‌شود.

امیرمؤمنان علی(ع) اصل آزمایش الهی در دنیا را از مسلمات امر خداوند می‌داند و می‌فرماید:

«ایهَا النَّاسُ، إنَّ اللهَ قَدْ اعاذَکمْ مِنْ انْ یجُورَ عَلیکمْ وَلَمْ یعِذْکمْ مِنْ انْ یبْتَلِیکم وَ قَدْ قالَ جَلَّ مِنْ قائِلٍ: (إنَّ فِی ذَ لِک لَأَیتٍ وَ إِن کنَّا لَمُبْتَلِینَ)؛»[3]

ای مردم! خدا شما را پناه داده از این‌که بر شما ستم روا دارد، ولی به شما این تأمین را نداده‌است که در معرض آزمایش قرارتان ندهد، آن بزرگ‌ترین گوینده در قرآن فرمود: «در این برنامه نشانه‌هایی است و ما آزمایش کننده‌ایم».

آری، امتحان الهی از برنامه‌های حتمی است که هیچ تفاوت و گذشتی برای هیچ انسانی وجود ندارد، همان‌گونه که پیامبران و نیز اولیای خدا(ع) با درجات معنوی والای خود آزمایش شده‌اند. حتی شیطان هم در اطاعت از حق آزموده شد.

شخصی به امیرمؤمنان علی(ع) عرض کرد آیا امکان دارد خداوند ما را امتحان نکند؟! حضرت در جواب فرمودند:

«لایقُولَنَّ احَدُکمْ: اللَّهُمَّ إِنّی اعُوذُ بِک مِنَ الفِتْنَةِ؛ لِانَّه لَیسَ احَدٌ الَّا وَ هُو مُشْتَمِلٌ عَلی فِتْنَةٍ وَلکنْ مَنِ اسْتَعاذَ فَلْیسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ»[4]؛

کسی از شما نگوید: «الهی! از امتحان به تو پناه می‌برم». چه این‌که کسی نیست؛ مگر این‌که مشمول امتحان است. اما اگر کسی خواست از خدا پناه جوید، باید از فتنه‌های گمراه‌کننده پناه جوید. هدف و مقصود حضرت این است که از خدا نخواهید شما را امتحان نکند؛ چراکه امتحان یقینی و همگانی است، بلکه از او سرافرازی و موفقیت در امتحان را طلب کنید.

در جای‌جای کلام نورانی قرآن کریم به سنت امتحان و ابتلاء اشاره شده است. این کلام خداوند حکیم است که در قرآن می‌فرماید:

{ أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یفْتَنُونَ } [5]؛

آیا مردم گمان کرده‌اند همین‌که بگویند ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟

و نیز فرمود:

{ وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَی‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ* الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ* أُولئِک عَلَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ }[6]؛

و بی‌تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می‌کنیم و صبرکنندگان را بشارت ده. همان کسانی که چون بلا و آسیبی به آنان رسد، گویند: ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او بازمی‌گردیم. آنانند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته‌اند.

{ کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکم بِالشَّرّ وَ الْخَیرِ فِتْنَةً وَ إِلَینَا تُرْجَعُونَ }[7]؛

هرکسی چشنده مرگ است و ما شما را [چنان‌که سزاوار است] به نوعی خیر و شر [که تهی‌دستی، ثروت، سلامت، بیماری، امنیت و بلا است] آزمایش می‌کنیم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید.

{ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً }[8]؛

مسلماً ما آن‌چه را [از درخت، نبات، حیوان، دریا و دیگر آثار] روی زمین است، زینت زمین قرار دادیم؛ تا آنان را آزمایش کنیم، که کدامشان از جهت عمل نیکوترند.

مال و فرزند دو عامل مهم امتحان و ابتلائات الهی نزد خداوند است، آن‌چنان‌که حق‌تعالی می‌فرماید:

{ وَاعْلَمُواْ أَنَّمَآ أَمْوَالُکمْ وَأَوْلدُکمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ }[9]؛

و بدانید که اموال و فرزندانتان فقط وسیلة آزمایش شماست و خداست که پاداشی بزرگ نزد اوست.

اما برخی مردمان از این آزمایش‌ها و ابتلائات پروردگار عالم غافل هستند. از این‌رو آن‌گاه که سختی می‌بینند، از مسیر عبودیت و بندگی خداوند متعال جا مانده و حقیقت نورانی و علت آفرینش خویشتن را فراموش می‌کنند. خداوند در این زمینه می‌فرماید:

{ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسنَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنهُ نِعْمَةً مّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ بَلْ هِی فِتْنَةٌ وَ لکنَّ أَکثَرَهُمْ لَایعْلَمُونَ }[10]؛

پس چون انسان را آسیبی رسد، ما را [برای برطرف کردنش] بخواند، سپس هنگامی که [برای برطرف شدن آسیب] از سوی خود نعمتی به او می‌دهیم، می‌گوید: فقط آن را بر پایه دانش و کاردانی خود یافته‌ام! [چنین نیست که می‌پندارد] بلکه آن نعمت آزمایشی است [که آیا به‌خاطر آن سپاس‌گزاری می‌کند، یا به طغیان برمی‌خیزد؟] ولی بیشتر آنان [به این واقعیت] معرفت و آگاهی ندارند.

{ وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبّی أَهانَنِ }[11]؛

و اما چون او را بیازماید، پس روزی‌اش را بر او تنگ گیرد، گوید: پروردگارم مرا خوار و زبون کرد.

{ وَلِیبْتَلِی اللهُ مَا فِی صُدُورِکمْ وَلِیمَحَّصَ مَا فِی قُلُوبِکمْ وَاللهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ }[12]؛

و [محقق‌شدن این برنامه‌ها] به سبب این است که خدا آن‌چه را [از نیت‌ها] در سینه‌های شماست، [در مقام عمل] بیازماید و آن‌چه را [از عیوب و آلودگی‌ها] در دل‌های شماست، خالص و پاک گرداند و خدا به آن‌چه در سینه‌هاست، داناست.

قرآن‌کریم در سورة بقرة برای حضرت ابراهیم(ع) جایگاه فوق‌العاده‌ای قائل شده است. این مرد الهی که دوّمین پیامبر اولوالعزم می‌باشد، بر اثر سربلند بیرون آمدن از امتحانات دشواری که خداوند برای او در نظر گرفته بود، ویژگی‌های منحصر به فردی یافت که قرآن دربارة آنها به تفصیل سخن می‌گوید:

{ وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتِی قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ }[13]؛

و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به‌طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به‌خاطر شایستگی و لیاقت او] فرمود: من تو را برای همة مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستم‌کاران نمی‌رسد.

چنان‌که ملاحظه می‌شود آیات امتحان، بلا را به کلیه امور مربوط به انسان تعمیم می‌دهد؛ چه آنهایی که به وجود و اعضای وجودی او مربوط می‌شود، مانند گوش و چشم و زندگی و چه آنهایی که از حیطه وجود او خارج است؛ اما به‌نحوی با او ارتباط دارد،
مانند فرزند و همسر و خانواده و دوست و مال و مقام و هرآن‌چه به نوعی از آن بهره‌مند می‌شود. نیز نقطه مقابل این امور، مانند مرگ و دیگر مصیبت‌هایی که به انسان می‌رسد. خلاصه آن‌که این آیات هر جزئی از اجزای عالم و هر حالتی از حالات انسان را که
با او ارتباط پیدا می‌کند، وسیله امتحان و آزمایش خداوند از انسان برمی‌شمارد. [14] چراکه براساس آیات قرآن مجید، انسان در همه مراحل زندگی مورد آزمایش‌های گوناگون قرار می‌گیرد.

 

پی نوشت ها:

[1]. بلد(90): 4. «الکبَد؛ المَشِقَّة، قال: { لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کبَدٍ } تَنبِیهَاً أَنَّ الإنسَانَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعالَی عَلَی حَالَةٍ لَاینفَک مِن المَشَاقِّ». المفردات: ماده «کبد».
[2]. نهج البلاغه: خطبه 226.
[3]. مؤمنون(23): 30؛ نهج البلاغه: خطبه 103.
[4]. نهج البلاغه: حکمت 93. هم‌چنین در روایت نقل شده است :«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ؛ یوْماً لِأَصْحَابِهِ أَیکمْ یحِبُّ أَنْ یصِحَّ وَلَایسْقَمَ قَالُوا کلُّنَا یا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ أَ تُحِبُّونَ أَنْ تَکونُوا کالْحَمِیرِ الضَّالَّهِ أَ لَا تُحِبُّونَ أَنْ تَکونُوا أَصْحَابَ الْکفَّارَاتِ وَالَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إِنَّ الرَّجُلَ لَتَکونُ لَهُ دَرَجَهٌ فِی الْجَنَّهِ مَا یبْلُغُهَا بِشَی‌ءٍ مِنْ عَمَلِهِ وَ لَکنْ بِالصَّبْرِ عَلَی الْبَلَاءِ وَ عَظِیمُ الْجَزَاءِ لِعَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً ابْتَلَاهُ بِعَظِیمِ الْبَلَاءِ فَإِنْ رَضِی فَلَهُ الرِّضَا وَ إِنْ سَخِطَ فَلَهُ السَّخَطُ وَ قَالَ  لَوْ یعْلَمُ الْمُومِنُ حَالَهُ فِی السُّقْمِ مَا أَحَبَّ أَنْ یفَارِقَ السُّقْمَ أَبَداً»؛ روزی پیامبراکرم؛ به اصحاب فرمود: کدام یک از شما دوست دارد که سلامت باشد و مریض نشود؟ عرض کردند: یا رسول اللَّه همه ما چنین هستیم. فرمود: آیا می‌خواهید مانند خران گم شده باشید؟ آیا دوست ندارید که به واسطه بلاها گناهان شما برطرف شود و بلاها کفّاره گناهان شما باشد. قسم به خدایی که جان من به دست قدرت اوست، برای شخص درجاتی در بهشت هست که به آن نخواهد رسید؛ مگر به صبر بر بلا و جزای بزرگ در مقابل بلای بزرگ است. به درستی که خداوند متعال چون بنده را دوست دارد، او را مبتلا می‌کند به بلای بزرگ. پس اگر راضی شد، خدا از او راضی است و اگر به غضب آمد و ناراحت شد، خدا بر او غضب خواهد کرد. (إرشاد القلوب: ‌1/42)
[5]. عنکبوت(29): 2.
[6]. بقره(2): 155- 157.
[7]. انبیاء(21): 35.
[8]. کهف(18): 7.
[9]. انفال(8): 28.
[10]. زمر(39): 49.
[11]. فجر(89): 16.
[12]. آل‌عمران(3): 154.
[13]. بقره(2): 124.
[14]. المیزان: 4/ 31- 36، کلام فی الإمتحان و حقیقته.

ادامه دارد...

 

مطالب فوق برگرفته شده از

کتاب: گوهر شکیبایی

نوشته: استاد حسین انصاریان

 

فلسفه ابتلاء به امتحانات الهی (2)



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان