ماهان شبکه ایرانیان

به بهانه حسرت های بی پایان یک نسل فوتبال سوغاتی بدون امید/ شاید حسرت المپیک بازهم دست به دست شود

حسرت کشیدن از شرایط تیم امید تقریبا به عادت فوتبالی ها تبدیل شده است و این بار به شکل و شیوه دیگر، تلخ حذف شدیم تا یادمان باشد کار را آن کرد که تمام کرد.

به بهانه حسرت های بی پایان یک نسل فوتبال			سوغاتی بدون امید/ شاید حسرت المپیک بازهم دست به دست شود

به گزارش فارس، نوشتن و نوشتن از یک اتفاق تکراری و شکست خورده نه تنها دردی را دوا نمی کند بلکه زخم کهنه و سرطانی ناکامی تیم فوتبال امید را بیش از پیش ملتهب می کند. انگار نوشتن و نقد شرایط امیدها نمکی است بر یک دمل چرکین.

یک معادله ساده و دو دو تا چهار تای ساده است. اصلا نیازی به واکاوی خیلی عمیق و پیچیده ای ندارد. سالهاست دم بازی های آسیایی و مقدماتی المپیک که می شود فدراسیون فوتبال و  وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک اقدام به جلسات کذایی می کنند و اتفاقا در این جلسات هم اندیشی های بس کارشناسانه بروز پیدا می کند و همه چیز در سطح عالی و خوب پیش می رود. 

فقط فقط کافی است یک کارشناسی ساده در مورد ناکامی های تیم امید در 16 ساله گذشته برای بازی های آسیایی و 40 ساله برای عدم راه یابی به المپیک انجام شود تا نشتی کار مشخص شود اما وقتی اراده ای برای رسیدگی به این مشکلات نیست و همه چیز قرار است سطحی بررسی شود و سپس در همان دید سطحی هم به آن پرداخته شود همین می شود که خیلی راحت و مفت مقابل کره جنوبی می بازیم تا سرمربی این تیم در نشست خبری با کنایه بگوید خوشحال است که تیم صدرنشین را شکست داده است. او حق دارد به ما ریشخند بزند و این طور ما را مورد طعنه قرار دهد. او درست و به جا به ما کنایه زده است. ما صدرنشین های بی خاصیت و ترسویی بودیم که حتی بلد نبودیم ترس خود از رویارویی با رقیب سنتی را پنهان کنیم و نگذاریم کل دنیا بفهمند که از ترس رویارویی با چشم بادامی ها می خواستیم به میانمار درجه چندمی ببازیم. حتی بلد نبودیم این استراتژی غلط را درست توجیه کنیم. بلد نبودیم روحیه جنگندگی را به بازیکنانمان تزریق کنیم تا حداقل برای معافی از سربازی هم شده با همه توان خود بجنگند. 

وقتی رد صحبت های مسئولان تیم امید و فدراسیون فوتبال را دنبال می کنیم از اینکه کره جنوبی با بازیکنان با تجربه اش که در جام جهانی هم بازی کرده اند و پا به اندونزی گذاشته اند می رسیم و این موضوع را عاملی بر موفقیت این تیم مقابل ایران می دادند درحالی که طبق قانون بازی های آسیایی همه تیم ها این شرایط را داشتند که از سه بازیکن زیر 23 سال استفاده کنند و این خود کادرفنی و فدراسیون فوتبال و مسئولان کمیته ملی المپیک بودند که تصمیم گرفتند با همین بازیکنان زیر 21 سال به جاکاراتا بروند. سوال این است آیا اساسا بابت چنین تصمیمی همه جوانب امر در نظر گرفته شده بود و یا فقط بر یک فرضیه احساسی و میدان دادن به جوان هایی که باید میدان بزرگتری به نام مقدماتی المپیک و خود المپیک را تجربه کنند این تصمیم گرفته شد؟ 

آیا غیر از این است که مدال طلای فوتبال هر کاروانی را پر رونق تر و در چشم تر قرار می دهد؟ آیا اصلا برای مسئولان ورزشی کشور کسب مدال طلای بازی های آسیایی توسط فوتبال اهمیت دارد یا خیر. به نظر نگارنده یک بار برای همیشه مسئولان ورزشی کشور باید با خودشان این موضوع را روشن کنند که اصلا مدال طلای فوتبال را می خواهند یا نه؟ اگر می خواهند راهکارها و قدم های رسیدن به این موفقیت چیست و اگر نمی خواهند اصلا اعزام تیمی که کسب مدال برایش مهم نیست و در این همه سال کمکی هم برای رسیدن به المپیک نکرده چه سودی دارد؟ بی شک که نگاه مسئولان ما به فوتبال در بازی های آسیایی در سال های اخیر نشان داده کسب مدال نبوده است که اگر بوده از هر دوره ناکامی که در این 16 سال بعد از قهرمانی در بوسان کره داشته ایم درسی گرفته می شد. بازی ایران و کره جنوبی در شب گذشته حکایت از تفاوت فکری و ذهنی مدیران ورزشی و حتی سیاسی کشور کره جنوبی با ایران دارد و اینکه ما چقدر دوریم از چنین تفکراتی. 

چطور می شود کسب مدال طلا و قهرمانی فوتبال در بازی های آسیایی برای کره جنوبی این قدر مهم می شود که هم از سهمیه استفاده سه بازیکن زیر 23 استفاده می کند و هم وقتی پای بازی ایران وسط می آید بهترین هتل جاکارتا برایشان رزرو می شود و رئیس جمهور این کشورهم به ملی پوشان خود پیام می دهد که اگر ایران را ببرید و قهرمان شوید از سربازی معاف خواهید شد. 

حالا این شرایط را با شرایط اردوی تیم امید ایران مقایسه کنید. در آستانه بازی مهم یکی از بازیکنان تیم ملی با یک ناهنجاری بی موقع باعث می شود هم خودش اخراج شود و هم آبروی نظمی ایران به خطر بیفتد. از رئیس فدراسیون و عوامل مهم فدراسیون هم که خبری نیست که نیست. 

درست است که مهدی تاج بعد از بازی و حذف تلخمان از ادامه رقابت های بازی های آسیایی پیامی من باب حمایت از این تیم جوان صادر کرد اما آیا با همین یک پیام همه مشکلات تیم امید برطرف می شود و مسیر برای رسیدن به المپیک هموار؟

اصلا رسیدن ما به المپیک چرا به هدف غایی تبدیل شده در حالی که ما نمی توانیم در آسیا به پله اول برسیم؟ اساسا خود فوتبال در رقابت های المپیک نسبت به سایر رشته ها از اهمیت کمتری برخوردار است و ما در حال تلاش برای رسیدن به رقابت هایی هستیم که شاید خیلی نگاه دنیا به فوتبال المپیک نیست اما درست در یک قدمی خود در آسیا برای رسیدن به مقام اولی خیلی تلاش نمی کنیم و دمی دستی ترین شرایط را برای تیم امید فراهم می کنیم.

وقتی فقط 6 ماه مانده به شروع مسابقات اقدام به انتخاب مربی و تیم می کنیم آن هم با نصفی از تیم به دلیل عدم تعامل باشگاه ها با تیم امید و عدم تمایل عجیب لژیونرها برای حضور در تیم امید و ناتوانی فدراسیون فوتبال برای حضور این بازیکنان در اردو و مسابقات دیگر چه توقعی می رود؟ 

به نظر می رسد خیلی زیادی سرکار هستیم. هر چه به تدارکات تیم امید نگاه می کنیم رویه منطقی برای رسیدن به موفقیت در آن نمی بینیم. همچنان مشکلات سربازی بازیکنان وجود دارد و هیچ راه حلی در طی این همه سال برای آن نداریم. همچنان باشگاه ها تکلیف خود را با برنامه های تیم امید نمی دانند و اصلا در برنامه های سازمان لیگ هم تیم امید دیده نمی شود و یا دیده می شود اما نظارتی بر این دیده شدن ها نیست. در جریان بازی ایران و کره جنوبی در صحنه ای که بازیکن ایران برای پرتاب اوت کنار زمین آمده بود پیراهنش خیس آب شده بود و سوالی که در ذهنمان آمد این بود که آیا تیم کی روش هم بود حاضر می شد چنین پیراهن های بی کیفتی را بر تن کند؟ 

ما قافیه این بازی ها را همان جا از کف دادیم که خواستیم به میانمار ببازیم تا با کره جنوبی روبرو نشویم اما خبر نداشتیم عربستان سعودی یک قدم از ما جلوتر به فکر کار خرابی بوده است. 

بی شک بیش از همه بازی های آسیایی برای حمید استیلی و کرانچار یک درس بزرگ داشت که برای رسیدن به هدف های بزرگ باید فکر بزرگتر هم داشت و اینکه باختن و کوتاه کردن مسیر همیشه و همیشه تا ابد بد و مشمئز کننده است. ایستاده مردن به از صدها بار صعود با ذلت. 

تیم امید بچه یتیمی است که یا باید منحل شود  و خیال همه از این همه اما و اگر و ای کاش ها راحت شود یا باید به چشم تیم ملی به آن دیده شود و برای حل شدن مشکلاتش فکر عاجل شود. 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان