کلمات کنار هم قرار می گیرند و می شوند شعر . همین شعرها وقتی که با نوایی آهنگین زمزمه می شوند جلوه گاه حقیقی احساسات هستند . آن دم که شنیده می شوند گویی کسی دیگر تمام آنچه در دل توست را می دانسته و آن را بر زبان جاری کرده است .
آواز همانی است که با آن هم عشق ورزیدن و محبت کردن ممکن است هم نفرت و آزار . گاهی می خنداند و گاهی غم را بر چهره ات می نشاند . می تواند ببخشد ، بترساند و یا حتی جلوه گاه آرزوهایت باشد .
امروز قصد شنیدن آوازی را داریم که مهم ترین آهنگ و سوز و ساز جنوب ایران عزیزمان است . آوازی تاریخی که هنوز هم نوایش در کشورمان شنیده می شود.
کارناوال شما را به شناختن نوای شَروه دعوت می کند .
شَروه ؛ آواز جنوب
آوازی که با عنوان شروه بر زبان ها جاری می شود در واقع یکی از اشکال موسیقی استان های بوشهر و هرمزگان است و در جلسه سیاستگذاری شورای ثبت در 23 و 24 خردادماه 1390 به ثبت رسیده است.این آواز در اطراف کرمان و فارس و مناطق خشک و کویری #ایران نیز رواج داشته و دارد.
شروه آوازی است غمگینانه و سوزناک در مایه دشتی و زیر مجموعه دستگاه شور که به صورت منفرد خوانده می شود . سازهای سنتی شروه را همراهی می کنند اما در میان این همه ساز، نی بیشتر از همه حق همراهی با شروه را دارد . غریبی نای نی و نفس فرو رونده در اجزای داخلی آن، صدای یک تاریخ است که از گلوی آن به بیرون پرتاب می شود و حس و حال هر شنونده ای را عوض می کند.
گاهی این آواز با صدای قل قل قلیان همراه می شود . تا هم صدایی در کنار شروه باشد و هم مجالی برای شروه خوان تا نفسی تازه کند . البته بر هیچ کس پوشیده نیست که شروه خوان قهار ، آوازش بدون نای نی و قل قل قلیان هم شنیدنی است.
این سروده از دل برخاسته بیشتر مواقع در مایه دشتی، شوشتری، ترک و نوا خوانده می شود. منطقه دشتی در بوشهر به عنوان خاستگاه شروه خوانی به شمار می رود.
اشتباه نکنید . شروه همان مرثیه خوانی نیست . شروه در قالب دو بیتی های عاشقانه است که بوی وصل و فراق و وصف معشوق می دهند . حتی مضمون این دو بیتی ها ممکن است از غم دور باشد اما نحوه خواندن شروه به آن حال و هوای غم می دهد .شروه گستره زندگی و مرگ را در بر می گیرد اما مرثیه خوانی همانطور که از نامش پیداست با مرثیه و مرگ همراه است .
معنای شروه
این آواز در گذشته ها با واژه هایی هم چون شرفنگ ، شرفه ،شرفالنگ ، شرفک و شرفانگخوانده شده است و اکنون مزین به نام کاملا ایرانی شروه است.
شروه بر مبنای معنایی که از واژه های یاد شده که مانند آبا و اجداد شروه امروزی هستند ،به صدای پا و هر صدای آهسته تعبیر می شود. اما واژه شرفاک علاوه بر این که معنی صدای پا را می دهد ،به مفهوم بانگ نیز آمده است شرفه نیز در معنای صدا و حرکت .
باید توجه داشت که شروه به نام های دیگری نیز شناخته می شود. در نقاط مختلف ایران شروه را به نام دشتستانی یا آواز دستشتانی می شناسند. و در بوشهر ، دشتی ، دشتستان وخوزستان به نام فائزخوانی هم خوانده می شود . شروه در منطقه دشتی به حاجیانی و شنبه ای نیز معروف است .
photo by Hassan Ahookhosh
تاریخچه شروه
از گذشته های دور در روستاها و دشت ها ، مردمان ساده دل، خونگرم و مهربان همه آرزوها و خواسته ها و عقده های خود را در شروه ها جاری ساخته اند تا این گونه گاه و بی گاه در سایه درختان و در دورهمی های دوستانه و شب نشینی ها در هنگام کار و بعد از آن دست نوازشی به روحشان کشیده شود. و آن احساس متعالی که در وجودشان رخنه می کند باعث رشد معنویشان باشد .
شواهد کمی از تاریخ موسیقی در ایران در دست است اما آن چه که از روایات تاریخی بر می آید این است که این آوای سوزناک به #دوران ساسانیان برمی گردد . گفته میشود در زمان هخامنشیان و ساسانیان جشن های ماهیانه مزین به نوای شروه بوده است . کسی چه می داند ؟ شاید در آینده رد پای شروه را از گذشته های دورتر بتوان سراغ گرفت.
photo by hassan Ahookhosh
شروه خوانی
شروه را به صورت رباعیات دو بیتی می سرایند و شروه خوان معمولا شروه را با مقدمه ای از اشعار مولانا جلال الدین آغاز می کند . اشعار امروز شروه متن اکثر ترانه های دشتی و بوشهر و اطراف آن را دربرمی گیرد که به دو شاعر محلی تعلق دارند .
یکی از آنها زایر محمد علی معروف به فائز دشتی است که در کوردوان دشتی می زیسته و احتمالا سال 1290 هجری شمسی وفات یافته است . دومین آنها سید بهمنیار معروف به مفتون است که در بخش بردخون دشتی زندگی می کرده و در سال 1341 هجری شمسی از دنیا رفته است . از دیگر شعرا نیز می توان به احمد خان دشتی، سیدعلینقی حسینی دشتی، نادم باکی اشاره نمود.
رباعی زیر نمونه ای از شعر فائز است :
دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو
بنه بر جان فایز منت از لطف
سر از من سینه از من خنجر ازتو
تصویری از سید بهمنیار معروف به مفتون
نوای شروه را در این ویدئو بشنوید
در حال بارگذاری ویدئو ...
شروه ؛ نوای زندگی دشتی
مردم دشتی از گهواره تا گور با شروه زندگی می کنند. زمزمه ی شروه در کنار گهواره مانند لالایی مادر است . شیرین ترین مراسم زندگی یعنی عروسی همان طفل در جوانی اش مزین به اشعار عاشقانه و شرح وصال شروه می شود تا نشاط مجلس بیشتر گردد و در نهایت در لحظه سوگواری ، غم انگیزترین شروه ها در وصف بی وفایی روزگار خوانده می شود .
بنابراین این آواز در لحظه لحظه زندگی مردم جنوب کشورمان جریان دارد . در تابستان ها در پناه سایه سار نخل ها، به هنگام درو ، و در پاییز و زمستان و بهار در دورهمی های دوستانه هم قدم با ابرهای مهاجر و باران های شبانه و در شب نشینی های پر از غم و شادی روستایی در همه ی این لحظات ، این شروه است که رفیق راه و هم زبان مهربان آن هاست.
در مراسم های مذهبی نیز شروه جای خود را باز کرده است . در عزاداری های محرم و صفر و در ماه رمضان شروه در مناطق جنوبی رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد و خود را با قدمت تاریخیش نمایان می سازد.
photo by Younes Razeghipour
شروه ی غم آلود
شروه ای که رد پایش در جشن های دوره ساسانی و هخامنشی پیدا می شود . امروز به نوعی نوای حزن آلود تبدیل شده است و چهره ای غم آلود به خود گرفته است .دلیل آن را می توان در تاریخ اجتماعی ایران و ویژگی های منطقه جستجو کرد .
تاریخ با سنگدلی ظلم و ستم بسیاری را بر سرزمین ایران روا داشته ، حمله اعراب و تیمور و چنگیز تنها بخش کوچکی از به تاراج رفتن را به تصویر می کشد . ایرانی که مدام در حال جنگ و تاخت و تاز اقوام بیگانه بوده است ، اندوهش را در موسیقی گنجانده و غم هایش را در آن ابراز می کند .
نظام ارباب – رعیتی یا ملوک الطوایفی هم شروه را تحت تاثیر قرار داده است . اگر چه در جای جای استان بوشهر این نظام از قدیم الایام رواج داشته اما در خاستگاه شروه یعنی منطقه دشتی پررنگ تر بوده است. داشتن چند لقمه نان و چند کله خرمای سرخ در آن زمان آرزوی هر مرد اهل دشتی بوده که خانواده چند نفره ای را تحت سرپرستی خود داشته است.
بر ظلم و تعدی و زور حاکمان در تاریخ باید ستم زمانه و نامهربانی اقلیمی و آب و هوایی را هم بیفزاییم که به مانند قوز بالا قوز دردی بر درد این مردم شریف و مظلوم می افزوده است.
تابستان های طولانی، گرمای طاقت فرسا ، گذر بادها و تداوم تنگ سالی ها و بارانی ها همه دست به دست هم می دادند و بر این مردم بی پناه هجوم می آوردند و به انواع بیماری های واگیر و همه گیر در کنار گرسنگی و بی کسی، عرضه زندگی را سخت بر آنان تنگ می کردند. با این وصف شما فکر می کنید برای یک مرد و زن جنوبی و به خصوص اهل دشتی چه چیزی باقی می ماند ؟ دست های تهی و دل های پر اندوه آیا به جز آهی و نوایی و دعایی که هر از چند گاه سر می داده اند و مصداق فریاد های خاموششان است چیزی باقی می ماند ؟
شروه برای مردم راهی برای ابرازدرد دلشان است . فریاد زدن دردهای مشترک اجتماعات در قالب شروه دل و روح را آرام کرده و مرهمی می شود بر زخم های وجودی مردمانی پرتلاش که همیشه برای زندگی پر فراز و نشیبشان جنگیده اند.
پیشنهادات کارناوال
اگر می خواهید فرهنگ مردم را در مقصد خود بشناسید یکی از ابزار در دست شما موسیقی های سنتی و تاریخی هستند . موسیقی مناطق مختلف را بشنوید تا ردپای فرهنگ و تاریخ را در آنها حس کنید . بیشتر غم ها و شادی ها در موسیقی شنیده می شود . آن را از دست ندهید.
photo by Hassan Ahookhosh
سخن آخر
چه قدر با موسیقی های محلی آشنایی دارید؟ آیا آواز یک شروه خوان را از نزدیک شنیده اید ؟ چه موسیقی تاریخی دیگری را می شناسید ؟ نظرات و تجربیات خود را با دوستان کارناوالی خود به اشتراک بگذارید.