نحوهی تعامل شما با رئیستان بسیار بااهمیت است. گاهی یک عبارت ساده، مقدمهای برای سوءتفاهم و اختلاف ایجاد میکند و نهایتا ممکن است باعث برکناری از یک شغل خوب شود. در این مقاله عباراتی را که میتواند رابطه شما و رئیستان را دچار مشکل کند بررسی میکنیم.
رایجترین دلیل برای بسیاری از طلاقها این است که شخصیت دو طرف باهم هماهنگ نیست و به اصطلاح تفاهم ندارند؛ درحالیکه مهمترین دلیل برای ترک کار این است که افراد، خودشان مایل به اتمام آن هستند، اما در هر دو مورد، مجموعهای از مشکلات و اشتباهات در پس این کلمات، مخفی است. همانطور که مقالههای زیادی در مورد رابطهی رمانتیک بین زوجها منتشر میشود و تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است، روابط کارمند و کارفرما نیز مورد توجه محققان قرار گرفته است.
در این مطلب ده مورد از اشتباهاتی را که در روابط بین کارمند و کارفرما، مشکلات بزرگی ایجاد میکند، عنوان میکنیم. این اشتباهات و عبارتهای نادرست میتوانند یک رابطهی خوب را به کلی خراب کنند و باعث شوند که شغل خود را از دست بدهید. با کمک این مقاله میتوانید تا حدودی از بروز این مشکلات پیشگیری کنید. در ادامه عبارت مورد نظر را باهم مرور میکنیم:
1. حقوق من باید افزایش پیدا کند؛ چون باید خانهام را تعمیر کنم
شما میتوانید و باید در مورد افزایش حقوق خود با رئیستان صحبت کنید، البته در شرایطی که این درخواست شما به دنبال موفقیتها و دستاوردهای ارزشمندی در زمینهی کار باشد. مشکلات و نیازهای شخصی شما ربطی به فرایندهای شغلی ندارد و باعث نمیشود که به خاطر آنها از کارفرما درخواست افزایش حقوق کنید. مهم نیست که چقدر ممکن است بیادبانه به نظر برسد، ولی در نهایت رئیس شما به هیچ عنوان به مسائل و مشکلات شخصیتان اهمیتی نمیدهد. البته در شرایط بسیار دشوار میتوانید درخواست مساعده کنید، ولی در سایر موارد بهتر است که ثابت کنید، لیاقت افزایش حقوق را دارید؛ بهجایاینکه برای دریافت پول بیشتر، ترحم رئیس را برانگیزید.
بهترین عبارت برای درخواست افزایش حقوق، میتواند جملهای شبیه این باشد:
«در شش ماه گذشته، بهرهوری من سه برابر شده است و فکر میکنم این تلاش مضاعف، نیازمند افزایش حقوق است.»
2. میتوانم بعد از ناهار محل کار را ترک کنم؟ چون کاری برای انجام دادن ندارم
اگر برنامهی کاری شما به نحوی است که یک برنامهی روزانه برای انجام برخی از موارد مشخص شده دارید، بعد از انجام آنها میتوانید از این عبارت استفاده کنید و محل کار را بعد از انجام وظایف محوله ترک کنید. در سایر شرایط که ساعت کاری مشخصی دارید، استفاده از این عبارت میتواند به روابط کاری شما آسیب جدی بزند. در درجهی اول با گفتن این جمله نشان میدهید که به کار و محیط کاری خود علاقهای ندارید و از طرف دیگر به جای اینکه مجوز خروج از محل کار بگیرید، با انبوهی از وظایف جدید مواجه میشوید.
بهترین عبارت برای دریافت اجازهی خروج این است که به سادگی بگویید: «آیا میتوانم بعد از ناهار محل کار را ترک کنم؟»
این جمله معمولا با ذکر یک دلیل ادامه مییابد، ولی در واقع ذکر دلیل مشخص تا زمانی که از شما خواسته نشده، غیرضروری است. فراموش نکنید که هنگام ذکر دلایل خود به بیکاری و بیحوصلگیتان در آن زمان، اشاره نکنید.
3. تقصیر همکارم بود
توانایی پذیرش اشتباهات بدون توجیهکردن و مقصردانستن دیگران، یکی از نشانههای بلوغ فکری در افراد است. چنین کارمندی شایستهی اعتماد و احترام است؛ حتی اگر گاهی اوقات اشتباهاتی مرتکب شود. حتی اگر اشتباه از دیگران باشد، روشهای بسیاری وجود دارد که این نکته را به کارفرما اعلام کنید، بدون اینکه این مسئله شخصی شود و زمانی که نتیجهی نهایی به ذکر این نکته وابسته باشد. در مجموع، غیبتکردن و بدگویی از دیگران، رفتاری مضموم و ناپسند است؛ مگر اینکه شرایط خاصی به وجود آمده باشد.
اگر به شما در مورد اشتباهی تذکر داده شد، بهترین عبارت میتواند این جمله باشد:
«بله حق باشماست. باید به این نکته توجه میکردم. از الان به بعد تلاش و دقتم را بیشتر میکنم. بههرحال شاید از روش دیگری بتوان این مشکل را حل کرد.»
4. من این کار را رها میکنم
اگر واقعا قصد دارید که کارتان را ترک کنید، این کار را انجام دهید. اگر از تهدید به رفتن، سوءاستفاده کنید تا حرف خود را به کرسی بنشانید، بعد از یک یا دوبار که چنین رفتاری از خودتان نشان دهید، دیگر کسی شما را جدی نمیگیرد و البته باید بدانید که هیچ فردی نیست که غیرقابل جایگزینی باشد و بههرحال کسی پیدا میشود که جای شما را بگیرد. بنابراین اگر بعد از ترک محل کار، کسی جای شما را گرفت، تعجب نکنید.
بهترین روش برای اینکه نظر مخالف خود را عنوان کنید، استفاده از عبارتی شبیه به عبارت زیر است:
«به نظر میرسد که ما در این مورد، اختلاف نظر داریم.»
5. همیشه این کار را به همین شکل انجام میدادیم
فرقی نمیکند که در مورد تصمیمات رئیس سابقتان حرف بزنید یا در مورد عادات فردی خودتان. این عبارت را اگر به این شکل استفاده کنید معانی مختلفی دارد که تقریبا برابر است با این جمله که «رئیس سابقم این کار را بهتر انجام میداد» یا برای مثال به همسرتان بگویید «آشپزی مادرم خیلی بهتر است.»
هیچکس این مقایسهها را دوست ندارد. در واقع نوعی تنبلی و عدم تمایل به تغییر، در پس این عبارات وجود دارد. دنیای مدرن، به سرعت درحال رشد و توسعه است و افرادی که تفکر انعطافپذیر دارند، نسبت به افرادی که به سختی محافظهکاری میکنند، گرانبهاترند.
برای اینکه نظر مخالف خود را در مورد یک رویکرد بیان کنید، میتوانید از چنین عبارتی استفاده کنید:
«روشی که شما پیشنهاد میکنید، غیرمعمول است. این کار ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند.»
6. سعیام را میکنم
این عبارت معمولا اینگونه برداشت میشود که چندان مایل نیستید وظیفهای را که به شما محول شده، به انجام برسانید و اگر کارها درست پیش نرود، این عبارت به شما کمک میکند که از زیر بار مسئولیت در محیط کار، شانه خالی کنید. وقتی شما میگویید: «سعیم را میکنم»، رئیستان این عبارت را میشنود: «نمیخواهم این کار را انجام دهم.»
تنها جملهای که از این عبارت بدتر است، این است که بگویید نمیتوانم این کار را انجام بدهم. بسیار اهمیت دارد که در محیط کاری، نتایج واقعی را نشان بدهید. به همین دلیل است که باید قبل از انجام هر کاری، در مورد مشکلات احتمالی بحث کنید و در مورد اینکه چه زمانی و چه موقع مشکلاتی پیش میآید، صادق باشید.
بهترین کار این است که با جملات مثبت پاسخ دهید. برای مثال «بسیار خوب، من این کار را انجام میدهم» یا اینکه «تصمیم گیری در این مورد به زمان نیاز دارد و پنجشنبه جواب خواهم داد.»
7. سرم خیلی شلوغ است
همهی کارمندان برای دستیابی به اهداف اصلی شرکت تلاش میکنند. آیا همهی وظایف فعلی شما در جهت رسیدن به این اهداف است؟ اگر رئیستان کار جدیدی به شما محول میکند، احتمالا برنامهی عملکرد شرکت تغییر یافته است. به همین دلیل است که بهتر است ابتدا مشخص کنید که کدام وظیفهی محوله، دارای الویت است. گاهی بعضی از این وظایف آنقدر اهمیت دارند که باید سایر کارهای خود را کنار بگذارید و بر وظیفهی جدید محول شده، تمرکز کنید. اما گاهی اوقات وظایف عادی و روتین شما از اهمیت بیشتری برخوردارند، به همین دلیل باید به رویهی کارکردن خود و انجام وظایف همیشگی ادامه دهید تا رئیستان فرد دیگری را برای انجام وظیفهی جدید پیدا کند.
با چنین عبارتهایی میتوانید اولویت کارها را مشخص کنید و نشان دهید که وظایفی در دست انجام دارید:
«من هنوز روی پروژههایی کار میکنم که دیروز به من محول کردید. آیا این وظایف جدید، نسبت به کارهای قبلی، الویت دارند؟»
8. این کار چه نفعی برای من دارد؟
شما برای کاری که انجام میدهید باید دستمزد بگیرید، ولی درخواست پاداش برای انجام وظایف کوچک کار شایستهای نیست، وقتی میتوانید آن را رایگان انجام دهید و برای موفقیت شرکت تلاش کنید. اما در این مورد بسیار مراقب باشید. اگر همیشه برای کمکرساندن به بقیه پیشقدم باشید، احتمال این وجود دارد که از مهربانی شما سوء استفاده شود. منظور از کمک به دیگران، کمکهایی در حد اصلاح یک گزارش یا کمک به یک همکار جدید است، نه اینکه مجبور باشید تعطیلات خود را صرف این کار کنید.
در پاسخ به درخواست کمکهای کوچک، فقط میتوانید با یک بلهی ساده، موافقت خود را اعلام کنید.
9. این مشکل من نیست
قرارداشتن در یک تیم به معنی حضور در یک کشتی است. هر مشکلی که امروز مستقیما با شما ارتباطی نداشته باشد، به مرور زمان بزرگتر میشود و شرکت محل کارتان را با مشکلات جدیتری مواجه میکند که فردا، روی شغل شما تأثیر میگذارد. اگر میدانید که مشکل را چطور حل کنید، راه حل آن را ارائه کنید. حتی اگر با راه حل شما، این مشکل حل نشود، حداقل اشتیاق خود را برای حل مشکلات شرکت نشان دادهاید. دفعات بعد، رئیس روی شما و راهحلهایتان حساب ویژهای باز میکند و از شما توصیه میخواهد که این نکته، برای یک کارمند بسیار ارزشمند خواهد بود.
در چنین شرایطی میتوانید از این عبارت استفاده کنید:
«من تخصصی در این زمینه ندارم، ولی شاید این راهحل بتواند مشکل را حل کند.»
10. من فکر میکردم…
هر کارفرما معمولا بعد از شنیدن این جمله زیاد خوشحال نمیشود. اگر چیزی برایتان واضح نیست، باید قبل از شروع وظایفتان کاملا در مورد آن صحبت کنید تا همه چیز برایتان جا بیافتد. نه اینکه مطابق با میل خود رفتار کنید و بعد به کارفرما بگویید که «فکر میکردم این کار، صحیحتر باشد». همانطور که قبلا هم گفتیم، توانایی پذیرش اشتباهات و پذیرفتن مسئولیت آنها، از هر توجیه و عذر و بهانهای ارزشمندتر است.
بهترین پاسخ در چنین شرایطی، عبارتهایی مثل عبارت زیر است:
«به نظر میرسد که منظور همدیگر را درست متوجه نشدهایم. من این اشتباه را تصحیح میکنم و دفعهی بعد، حواسم را بیشتر جمع خواهم کرد.»
البته همواره کارفرماها و رؤسایی وجود دارند که عکسالعملهای تند و شدید دارند و ممکن است واکنشی نشان دهند که انتظار ندارید. وقتی با افرادی که دارای شخصیتهای سخت هستند، سروکار دارید، باید مجموعهای از قوانین ارتباطی خاص را در نظر بگیرید و از عباراتی که ممکن است آنها را دچار سوءتفاهم کند، استفاده نکنید.
آیا شما تا به حال در چنین شرایطی قرار گرفته اید؟ به جای عبارتهای فوق چه جایگزینهای بهتری سراغ دارید؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با ما درمیان بگذارید.
نکاتی که کارمندان معمولی از آن بیخبرند
28000تومان
16000تومان