به گزارش " ورزش سه" شب گذشته "ورزش سه" و "آنتن" میهمانان ویژه ای داشتند. مجید جلالی سرمربی حال حاضر پیکان و یکی از مربیان مطرح فوتبال ایران در شب تولدش حرف های جالبی را درباره مسایل مختلف فوتبال زد. در اینجا بخش هایی از صحبت های مجید جلالی را می خوانید:
مربیگری مقابل سرخابی ها
وقتی در تیم های کوچک هستید در بازی با تیم های بزرگ حقتان ضایع می شود. در بازی پرسپولیس و وحدت در دهه شصت که با حضور نزدیک صدهزار نفر در ورزشگاه آزادی برگزار شد ، پرسپولیس یک بر صفر جلو بود که در دقیقه نود خطای محمد پنجعلی روی ایوب سلیمی را داور عملا سوت نزد و از پنالتی گذشت. آقا عسگری داور بازی بود و من در پایان بازی خیلی اعتراض کردم. بعد از آن اما در جلسه ای که گذاشتند آقای عسگری گفت اگر در آن دقیقه پنالتی می گرفتم شاید نمی شد آن صدهزار نفر را کنترل کرد و من بعد از آن دیگر شرایط داوران را بهتر می فهمم.
بیانیه به محمود احمدی نژاد
من هنوز دیدگاهم همان است که در آن بیانیه نوشتم هرچند که به خاطر آن خیلی لطمه خوردم و اگرآن نامه را نمی نوشتم می توانستم خیلی کارهای بهتری را در این مدت داشته باشم. این نامه مربوط به حدود دوازده سال پیش است و در آن منظور من این نیست که خارجی ها بد هستند. ما در کل یک مربی خوب و بد داریم و مربی ایرانی و خارجی نداریم. خیلی خارجی ها آمدند که خوب نبودند و خیلی ها هم خوب بودند. ایرانی ها همینطور. اما مشکل اینجا است که شیوه ارزشیابی عملکرد نداریم که بفهمیم این مربی خارجی خوب است یا نه؟ شیوه ارزشیابی ما فقط نتیجه است. اما نمی دانیم حاصل جمع بندی ده سال کارفلان مربی چیست؟ همه سطحی هم به این موضوع نگاه می کنند در حالی که باید بستر را برای رشد مربیگری در ایران و در نهایت ارتقا فوتبال مهیا کنند. پول را هزینه آموزش مربیانتان بکنید. حرف من این است وقتی برای مربیان سرمایه گذاری نمی کنید چه چیزی را می خواهید برداشت کنید؟ یک مربی ایرانی را تا جایی که ممکن است اذیت می کنید اما مربی خارجی چون یک شب خانه اش آب گرم نداشته برای مدیر باشگاه و خیلی از رسانه ها دغدغه می شود.
در این نامه من به این موضوع خیلی ریشه ای اشاره کردم و گفتم چرا این سرمایه ها را صرف بهینه سازی نیروهای انسانی نمی کنید. زمانی من به دوره های خارج از کشور رفته بودم و دیده بودم اروپایی ها چه دیدگاهی نسبت به ما دارند. هجده مربی از هجده تیم آسیایی به انگلستان رفتیم و آنجا بالاترین سطح آموزش را دیدیم اما فهمیدم که آن ها به فوتبال به چشم یک تکنولوژی نگاه می کردند و اصلا به ما کدهای اصلی را نمی دادند. بله بازی در زمین کوچک خوب است اما اینکه چگونه انجام شود را نمی گویند. مثل اینکه می گویند موشک بدنه ش آیرودینامیک است اما نمی گویند چگونه می توان آنرا ساخت؟
نمی توانیم تمرین های منچستر یونایتد را ببینیم؟
شما نمی توانید تمرینات اصلی تیم منچستر یونایتد را ببینید. فوتبال برای آن ها تکنولوژی است یک سری مسایل کلی را می گویند. مثلا می گویند این تمرین ، تمرین گرم کردن است اما هرگز نمی گویند که گواردیولا چگونه تیمهایش را اینقدر برای پاس دادن ترغیب می کند. رئال مادرید هرگز تمرینات اصلی اش را نمی گذارد پخش شود و آنچه می بینیم تمرینات معمولی و فردی آن ها است. شما وقتی در دوره های مختلف شرکت می کنید و می توانید به واقعیت های خیلی بیشتری برسید. این ها می خواهند از طریق فوتبال و خیلی چیزها که تکنولوژی اش را دارند استیلای خودشان را روی کشورهای مختلف حفظ کنند و شما به عنوان یک مربی ایرانی باید آنقدر کار تحقیق کنید و آنقدر باهوش باشید تا بتوانید بعضی چیزها را پیدا کنید.
مربی خارجی خوب کیست؟
رایکوف مربی بزرگی بود، حتی کی روش هم در هفت سال یک چیزهایی به تیم ملی داده است. اینکه بگوییم آن نامه من برای این است که بازار کار مربی ایرانی خراب شده سمت بدبینامه ماجرا است و باعث می شود من مربی هم فکر کنم که روزنامه نگارها هم به خاطر منافعشان از حضور مربی های خارجی حمایت می کنند. ما باید این ها را کنار بگذاریم. ما اگر منصفانه نگاه کنیم می توانیم با هم صحبت کنیم. هیچکس نمی تواند منکر تاثیرگذاری مربیان خارجی شود اما مشکل اصلی این است کسانی که سی سال کمیته آموزش دستشان بوده در تلویزیون می گویند ما مربی نداریم. آن هایی که سال ها فوتبال را مدیریت کردند می گویند ما مربی نداریم. این اذیت کننده است.
ما قبول می کنیم مربی نداریم اما من دوست دارم یادبگیرم ، کسی نیست به من یاد بدهد. اینهمه مربیان جوان هستند که کسی نیست آن ها را آموزش بدهند و برای یک کلاس پول کلاس و لباس را هم می گیرند. ابتدایی ترین اصول نیروی انسانی در هر کشوی این است که روی نیروی انسانی سرمایه گذاری کنند. اما نه تنها در زمینه تربیت مربی و بازیکن سرمایه گذاری نمی کنند سرمایه اندوزی می کنند و از کلاس مربیگری پول در می آورند.من دوست داشتم یادبگیرم اما روی من سرمایه گذاری نشد و کسی به من یاد نداد. من می توانستم از خیلی مربیان بهتر باشم اما نشدم و این تقصیر من نیست تقصیر محیط است. شما رسانه ها به این نگاه نمی کنید اما من را محکوم می کنید ودر عوض درباره من ابهام ایجاد می کنید. همه اینهایی که می گویید، می گویم درست اما کی سرمایه گذاری کرد؟ کی یاد داد؟ برای ویسی، گل محمدی و تارتار چکار کردیم.می دانیم ده سال دیگر این ها کجا هستند؟ اینهمه مربی جوان و با استعداد را چکار کردید؟ این هزینه ای که آن بخش آوردن مربی خارجی می کنید یک پنجمش را برای مربیان ایرانی بکنید.
5مربی میلیاردی می گیرند
16هزار مربی در کل کشور داریم و از این 16 هزارتا 5 نفر میلیاردی نمی گیرند. معیار نباید 5 نفر باشد ،به مربیان جوان برای یکسال ، ماهی دویست هزارتومان می دهند. درباره خودم صحبت نمی کنم و برای جوان ها می گویم. یکی از همکاران شما پرسید چرا در آسیا حذف می شویم و من گفتم اصل موضوع چرایی است که نمی دانیم؟ هرروز چرایی اش را پیدا کردیم حذف نمی شویم. ما مربی نداریم؟ با اطمینان دیگر می گویم بیست سال دیگر چهل سال دیگر هم نداریم. چون پروسه مربی سازی و بازیکن سازی نداریم.
کلروفونتن در فرانسه
کلروفونتن را در فرانسه یک شخص یا یک گروه شخصی درست نکرده است. مرکزیت یا هسته اصلی این محل را یک کشور درست کرده است. کلروفونتن در کمپ تیم های ملی فرانسه و بهترین آکادمی تربیت مربی در دنیا است. من با مسئول آموزش فدراسیون فوتبال فرانسه صحبت کردم و او تمام کلروفونتن را نشان داد. برای دیدن همه آنجا یک روز کامل زمان می خواهید و این جایی نیست یک نفر درست کرده باشد . فدراسیون فوتبال فرانسه چنین مکانی را درست کرده و مدیریت آموزشی را می دهد به کسی مثل حسن حبیبی، بیژن ذوالفقارنسب نه مدیریتش را بدهد به کسی که اصلا اهل فوتبال نیست. باز هم می گویم نیاییم بگوییم تو مربی نیستی! من دوست داشتم کسی من را مربی نکرد. من دوست داشتم در کشورهای دیگر مربیگری کنم، حتی راضی شدم بروم به افغانستان و پاکستان، صحبت هم کردم اما یکی از اقوامم که در وزارت خارجی بود گفت به دلیل اینکه شیعه هستی سرتمرین تک تیراندازها ممکن است با تیر تورا بزنند. درباره پاکستان هم همین را گفتند، کنسول ایران در لاهور به من گفت نیا در حالی مسئولان فدراسیون پاکستان با من صحبت کرده بودند.
شاید بخندید اما ...
من به همه کسایی که این جملات را می شنوند بگویم که می خواهم با تمام وجود و تمام اعتقادم چیزهایی را بگویم و شاید به من بخندید اما با اعتقاد کامل می گویم که قلعه نویی از مورینیو بهتر است. علی دایی از دشان بهتراست و فقط فرقش در محیط است. این مربیان را محکوم نکنید. یک نفر در نازی آباد و با فرهنگ آنجا بزرگ شده و دیگری در بارسلون کنار بابی رابسون رشد کرده است. من و امثال من را محکوم نکنید. من در حوزه رسانه کسانی را می شناسم که اگر در محیط دیگری بودند می توانستند برجسته ترین نویسنده ها باشند اما الان کنار شما هستند و دارند برای آب باریکه ای تلاش می کنند.
عاشق فوتبال هستم
ما همیشه برای مربی های خودمان ابهام ایجاد کردیم. هرکدام یک جوری، یکی را گفتیم با بازیکن ساخت و پاخت می کند و دیگری با داور ...ببینید از نظر فوتبال من کی روش را اصلا مقصر نمی دانم، کی روش کاری را انجام داد که ما می خواستیم. اگر ما می خواهیم در جام جهانی نتیجه بگیریم با اطمینان غیر از این روشی که تیم ملی بازی کرد در فوتبال هیچ روش دیگری وجود ندارد. سال 2000 در کلاسی بودم که جام جهانی 98 را روی تیم های آسیایی بررسی می کردند. ایران در جام جهانی 98 بیستم شده اما ژاپن 32 شده بود. این اولین حضور ژاپن در جام جهانی بود اما مدرس به ما گفت در آسیا آینده مال ژاپن است و ایران همچنان با این فوتبال سرگرم خواهد بود. این را براساس آیتم هایی که ازنحوه بازی استخراج کرده بودند می گفت. مربی های خارجی وقتی به ایران می آیند در اولین اقدام می روند پیش رایزن های فرهنگی سفارت هایشان و می گویند اینها چی می خواهند؟آن ها می گویند پول خوب بگیر، روی آن ها مسلط باش و برنده شو.
مطمئن باشید 8 سال یک گروه متخصص با کی روش حرف می زد و می گفت ما باید بعد از هشت سال فوتبال متفاوتی داشته باشیم کی روش چنین توانایی را داشت، چون کارش را بلد است اما وقتی همه جامعه می خواهند تیم را نتیجه بگیرد او هم همین کار را می کند. من هم در لیگ همین کار را می کنم . من یک فلسفه ای دارم می گویم دوتا جوان را می آورم و به زعم خودم خدمت می کنم اما او می گوید اگر در جام جهانی یک مساوی هم بگیرم خوب است چرا که مردم و رسانه ها را می شناسد. متاسفانه کار دست متخصص نیست و در 8 سال دو تا مختصص با او حرف نزدند. من به مسئولان فدراسیون گفتم اجازه بدهید ما هم بخشی از راه حل باشیم اما هیچوقت نبودیم. کی آمدند بگویند شماها بیایید درباره فوتبال نظر فنی بدهید.
پاسخ های کوتاه جلالی درباره افراد مختلف:
کی روش: قابل احترام
برانکو: متین
پروین: خودمونی
شفر:درس خوانده...( می خندد) درباره اتفاقات کنار زمین با شفر نمی خواهم زیاد صحبت کنم چرا که باید هفته بعد در همین ورزشگاه ها بازی کنیم. من در طول این سال ها دوباراز پرسپولیس ، دوباراز استقلال و دوبار از سپاهان پیشنهاد داشتم. دوبار شب سرمربی تیم ملی شدم و صبح برگشت. راجع هیچکدام از این ها نمی توانم حرف بزنم چرا که خودم محکوم می شوم.
قلعه نویی: باهوش خوب
خداداد: خلاق
عادل فردوسی پور: خیلی زیاد دلخورم از او و دلخوری ام رفع نشده است. ما وقتی می خواهیم درباره کسی قضاوت کنیم باید راجع به موضوع اطلاعات بیشتری بگیریم. بی گناه درباره کسی ابهام درست کردن کار درستی نیست.
جواد نکونام:دوستش دارم...ببینید من این ها را بازیکنانم می دانم ، شاید دلخور باشم، اما خدا می داند من دوستشان دارم. خداداد و جواد مثل بچه هایم هستند و احساس قلبی م را درباره شان گفتم. از جواد ناراحت هستم اما دوستش دارم. یک بخشی از زندگی و افتخارات ما این ها بودند و نمی توانند آدم های ناخوشایندی باشند.
علی دایی: علی دایی را خیلی دوست داشتم و دارم. خیلی با او صحبت کردم و گفتم در حوزه مدیریت ورود کن تا رئیس ای اف سی شوی اما او همیشه به من می گفت دوست دارم توی زمین باشم.
علی کریمی: بهترین. یادم هست علی کریمی مرد فوتبال آسیا و رونالدینیو در همان سال مرد سال فوتبال جهان شد. من با یک تیم پانزده نفره سه ماه یک کار تحقیقی روی رونالدینیو و کریمی انجام دادیم تا ببینیم آیا می توانیم از درون این یافته ها به عقب ماندگی فوتبال آسیا برسیم. یکی از افسوس های بزرگ این است که علی کریمی اگر این شانس را داشت که از یازده سالگی تحت آموزش قرار بگیرد قطعا می توانست از رونالدینیو بهتر شود اما او در 22 سالگی کشف شده است.
مصطفی آجرلو: دوست خوب. یکی از نویسنده ها می گفت بعضی ها شما را دوست دارندو بعضی ها به شما اعتماد می کنند. امکان دارد خیلی از زمان ها با آقای آجرلو اختلاف نظر داشتیم اما او یکی از سه نفری است که در مقطع بسیار حساس به من اعتماد و به پیشرفت من کمک کرد.
حمید مطهری: آینده فوتبال، باهوش ،بسیار فعال و فوق العادده با صداقت. خوشحالم دارم طوری کار می کنم که در کنار این که یک تعداد بازیکنان جوان می آوریم و مربیان جوانی کنارم هستند مثل حمید مطهری که می توانند در آینده بسیار موفق شوند. به باشگاه پیکان گفتم اگر من رفتم این کادرفنی آینده پیکان است و باید از آن ها استفاده کرد.
من خیلی به فوتبال مدیون هستم
ما سال های سال کار کردیم، حرف زدیم و جاهایی حرفهایمان تلخ بود و برخی با ما دشمن شدند.اما در تمام این مدت و هر موقع یک چیزی نوشتم و صحبت کردم تنها هدفم فوتبال بوده است تا بعدها بگویند جلالی خدمتگزار فوتبال بوده است. البته من به فوتبال مدیون هستم، فوتبال من را بین المللی کرد ، یک سوم کشورهای دنیا را از طریق فوتبال رفتم، فوتبال من را معروف کرد، من را پولدار کرد و خیلی به فوتبال مدیون هستم و همیشه دلم می خواسته دینم را به فوتبال ادا کنم.