فاطمه جاناحمدی
مدیرگروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به معرفی شخصیت حضرت خدیجه(س) و سبک زندگی ایشان به عنوان نمونهای کامل
از سبک زندگی اسلامی پرداخت. وی در این خصوص گفت: حضرت خدیجه از ویژگیهای روشی
خاص و سبک زندگی ویژه خودشان برخوردار بودند که ایشان را در زمان حیاتشان از سایر
زنان هم عصرشان جدا کرده بود. به نظر میرسد حضرت خدیجه با درپیش گرفتن یک سبک
زندگی کاملا متفاوت که بیرون ساختاری عصر خودشان بوده است، توانستند با امتیازات
ویژهای که بهعنوان یک بانو یا یک شهروند در میان جمع زنان مکّی داشتند خود را
ممتاز کنند.
وی درباره
جایگاه اجتماعی حضرت خدیجه(س) در عصر جاهلی اظهار کرد: ایشان طبق روایات مختلفی که در
تاریخ آمده است تاجر بودهاند. به عنوان یک بانوی شناسا در درون جامعه مکه، به
عنوان فردی شناخته میشدند که موفقیتهای اقتصادی و اجتماعی متفاوتی را کسب کرده
بود. منتهی نوع منش ایشان موجب شده بود در جامعه مکه در زمره زنان احرار قرار
بگیرد. «حرّ» بودن به معنی اینکه از یک نیای برتر نَسَبی برخوردار بودند. همین امر
در درون جامعه جاهلی یک امتیاز بوده. ایشان از نسب خوب و سلامتی برخوردار بودند.
نوع منش ایشان متناسب با زنان حر در جامعه مکه بوده است که عمدتا گسیختگی رفتار را
برنمیتابیدهاند. هیچ گزارش تاریخی مبنی بر این که از حضرت خدیجه(س) در عصر جاهلی گسیختگی
رفتار مشاهده شده باشد، وجود ندارد.
وی افزود: حضرت خدیجه(س)
از یک نوع مدیریت اجتماعی هم برخوردار بودند. طبق برخی از اقوال، ایشان قبل از
پیامبر اکرم(ص) در جامعه مکه ازدواج کرده بودند. در کتاب «طبقات ابن سعد» و «سیره
ابن هشام» به نحوی از حضرت خدیجه یاد میشود که میتوان دریافت ایشان توانسته آن
مدیریت رفتار و مدیریت اجتماعی را در جامعه به حدی برساند که هر کسی را یارای این
نبوده است که به ایشان پیشنهاد ازدواج بدهد؛ عمدتا افراد طراز اولی را ذکر کردهاند
که از نام و نشان خوبی در آن جامعه برخوردار بودهاند. این نشان میدهد حضرت خدیجه
از یک موقعیت کاملا متفاوت در جامعه برخوردار بوده است.
عضو هیئت علمی
دانشگاه تربیت مدرس در رابطه با اهتمام حضرت خدیجه به مباحث علمی نیز عنوان کرد: برگزاری
کلاسها یا «قعده» یا نشستهای علمی در منزل ایشان گزارش شده است. آخرین شکل این
نشستها زمانی است که پیامبر(ص) از کنار خانه خدیجه میگذشت. عدهای از دانشمندان
و اهل فکر آن عصر، در حیاط خانه خدیجه(س) بودند. پیامبر(ص) را میبینند و میخواهند
که با ایشان وارد گفتوگو و مناظره شوند. حضرت خدیجه این امکان را فراهم میکند و
در آنجا باب آشنایی ایشان با پیامبر اکرم(ص) آغاز میشود. این نشان میدهد که
خدیجه نسبت به مباحث علمی بی اعتنا نبوده است. این اقتضای تجارت است. به نظر میرسد
ایشان از یک آگاهی اجتماعی و علمی از عصر خودش بهرهمند بوده است. البته این غلوّ
نیست. اگر ما کمی از سبک زندگی تجار موفق آن دوره مطلع باشیم که عمده اطلاعات آن
در کتاب «المفصل فی تاریخ العرب الجاهلی» ذکر شده به نظر میرسد عمده تجار طراز
اول باید از یکسری دانشهای بیرون از جامعه
خودشان مطلع میشدند تا در تجارت خود موفق شوند. خدیجه از جامعهی بستهی مکه
فراتر رفته بود و به یکسری آگاهیهای اجتماعی و توانمندیهای اقتصادی دست یافته
بود.
وی اضافه کرد: اگر
هرکسی در زندگیاش هدفی داشته باشد و آن را دنبال کند و البته آن هدف منطبق با
فطرت و منطبق با خواستهای اجتماعی و عرف و شرع باشد میتواند او را به عنوان فردی
سرآمد در زندگی اجتماعی مبدل سازد. من خودم به این قائل هستم که حضرت خدیجه به
عنوان یک زن نمونه در جامعه فلاکت بار مکه که عمدتا زنان از موقعیت پستی برخوردار
بودند توانسته بود به عنوان یک زن شناسا و دارای منش اجتماعی پذیرفته شده خودش را بهعنوان
یک الگو و سرآمد نشان دهد. خردههایی که از حضرت خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر(ص)
میگیرند حاکی از همین سرآمدی اجتماعی حضرت خدیجه(س) است. حتی بایکوتهای اجتماعی نشان
میدهد ایشان از یکسری توانمندیهای اجتماعیای برخوردار بود که میتواند در هر
جامعهای ایشان را بهعنوان الگو معرفی کند.
وی در ادامه راه
شناخت صحیح از زندگی حضرت خدیجه را آشنایی با وضعیت جامعه مکه عنوان کرد و افزود: ما
برای شناخت حضرت خدیجه باید موقعیت ایشان را در متن جامعه مکه رصد بکنیم. از طریق
گزارشات تاریخیای که از آنها سبک زندگی اجتماعی درون مکه بهدست میآید، باید
ببینیم جامعه مکه چگونه بوده و حضرت خدیجه به عنوان یک بانو که در این جامعه زیست
میکرده، جامعهای که هنوز اسلام در آن معرفی نشده بود، چگونه خودش را با سبک
زندگی پیامبر(ص) و آموزههای قرآنی منطبق کرده بود. تاحدی که ایشان امروزه به
عنوان یک زن نمونه مسلمان برای ما شناخته شده است. ما باید اول متن جامعه مکه را
بشناسیم. سپس رفتارهای اجتماعی حضرت خدیجه(س) را تحلیل کنیم. در نهایت رفتارهای منطبق
با منش اسلامی را از سیره حضرت خدیجه بیرون بکشیم تا بتوانیم رفتارهای الگوی ایشان
را بشناسیم و البته نسبت آن را با همسرش، نسبت آن را با اجتماع و نسبت آن را با یک
جامعه بزرگتر دریابیم.
آسیبهای
اجتماعی جامعه مکه در زمان حضرت خدیجه(س)
جان احمدی در
خصوص آسیبهای اجتماعی جامعه مکه در زمان حضرت خدیجه(س) اظهار کرد: ساختار خانواده در
جامعه آن روز مکه بسیار ضعیف بود. وجود انواع ازدواجها در آن جامعهی بسته، حکایت
از تخریب بنیادهای اجتماعی و خانوادگی در آن عصر دارد. در کتاب «المفصل فی تاریخ
العرب الجاهلی» حدود 50 نوع ازدواج معرفی میشود که در جامعه مکه وجود داشته و
برخی از آنها اصلا دور از ذهن به نظر میرسند. این گزارشات تاریخی، خبر از روابط
اجتماعی کاملا گسیخته در آن جامعه دارد و به عنوان معضلات یک جامعه بزرگ تمدنی نیمبند
که بر ساختار خانواده و ساختار قبیلهای بنا شده بوده حکایت از تخریب ساختار
خانواده درون جامعه مکه دارد. در جامعه مکه نظام خانواده یا نظام «اُسرة» کاملا
ساختارهای خودش را از دست داده بود. نه زن در جایگاه خودش بود و نه مرد. بی
محابایی رفتارهای اجتماعی، بیماریهای متعددی را در درون جامعه رواج داده بود. وجود
انواع ازدواجها مثل «نکاح شغار» که بسیار زشت و نامیمون هستند خانواده را در
پایین ترین سطح خودش قرار داده بوده است.
وی افزود: ازدواج
حضرت خدیجه(س) با پیامبر اکرم(ص) در متن همین جامعه صورت گرفت. هنوز اسلام ظهور پیدا
نکرده بود. پیامبر اکرم(ص) 25 ساله است و به یک روایت حضرت خدیجه باید 35 تا 40
ساله باشد. به نظر میرسد رفتارهای اجتماعی حضرت خدیجه به حدی کمال یافته بود که «اربعین
سنة» را به خودش پذیرفته بود و الاّ بنابر بسیاری از روایات، قطعا سنّشان کمتر از
این است. این ازدواج امروزه یک ازدواج کاملا متفاوت است. یک زنی 5 سال از همسر
خودش بزرگتر است آن هم در جامعه جاهلی که اصلا سن ملاک عمل نبوده است. بلکه عقل اجتماعی، رفتارهای متناسب با قبیله و نسب و حسب میتوانسته بر ازدواج و گزینش همسر تأثیر بگذارد.
وی ادامه داد: اما
در ازدواج با پیامبر(ص) این گزینش همسر به صورتی انجام گرفت که برخی منابع آوردهاند
حتی پیشنهاد از جانب حضرت خدیجه(س) بود. البته این پیشنهاد ضد عرف نیست به خاطر اینکه
«نفیسه» که دایه و خدمتکار حضرت خدیجه بود مأمور میشود که نظر پیامبر(ص) را برای
ازدواج جلب کند، نه اینکه پیشنهاد ازدواج بدهد. زیرا چنین چیزی را نه آن جامعه و
نه هیچ جامعه دیگر نمیپذیرفته. این نوع ازدواج یک ازدواج کاملا شناخته شده است و
بر اساس حب و عشق بوده. حضرت خدیجه از نظر اجتماعی و اقتصادی چیزی را کم نداشت و
به لحاظ موقعیت اجتماعی و نسب به زنان هاشمی شناخته شده بود که در جامعه از یک
رتبه بالا برخوردار بودند. چیزی که او را متمایل به پیامبر میکند رفتارهای متناسب
با شأنیت پیامبر(ص) است. یعنی رفتارهای اجتماعیای که اساساً مخالف با ساختارهای
ناپسند آن عصر به شمار میآید.
جاناحمدی در
ادامه به ذکر نمونهای از رفتارهای ناپسند عصر جاهلی پرداخت و گفت: به عنوان مثال،
دروغ مسلط بر جامعه مکه بود. جامعه تجارت پیشهای که عمدتا برای غالب کردن متاع
ناصواب خودش از هر دروغی برای فروش استفاده میکند. پیامبر چنین روشی را نمیپسندید
و در سفر تجاری که از طرف خدیجه مأمور به انجام آن شده بود، مناسبات اجتماعی خودش
را نشان داد و خودش را به عنوان یک فرد سالم به حضرت خدیجه معرفی کرد. بر اساس
همین رفتارها علاقه حضرت خدیجه(س) به پیامبر(ص) متضایف شده بود. بعد از این که این
ازدواج شکل میگیرد، پیامبر بعد از چندی به خاطر رفتارهای ناپسند اجتماعی و این که
دیگر کاری از دست او بر نمیآید از جامعه جدا میشود و عزلت میگزیند. هنوز ابزاری
به عنوان ابزار دعوت از ناحیه خداوند به او داده نشده بود تا این مردم را هدایت و
تبلیغ و تبشیر کند.
شدت علاقه حضرت
خدیجه(س) به پیامبراکرم(ص)
وی در ادامه
افزود: من باور ندارم که رفتارهای پیامبر(ص) یکباره بعد از سال بعثت ایشان ظهور
یافته باشد بلکه پیامبر(ص) از همان ابتدا برگزیده خدا بود و چنان شأنیت و شخصیتی
داشت که خداوند قرآن را به عنوان یک معجزه کبیر برای تغییر اجتماع در اختیارش قرار
داد. لذا در این مدت 15 سال ازدواج پیامبر(ص) و حضرت خدیجه، ایشان به گونهای
متفاوت از جامعه رفتار کرد. خصوصا در سالهای واپسین که به بعثت منجر میشود، عمدتا
پیامبر(ص) معتکف در غار حرا بود. حضرت خدیجه هرگاه دلش برای پیامبر تنگ میشد که
این فاصلهها بسیار هم کوتاه بود، علی(ع)، جعفر و گاهی زید را به غار حرا میفرستاد
برای اینکه خبر از احوال پیامبر بیاورند. این نشان میدهد که ایشان بسیار به
پیامبر(ص) علاقهمند بود و حتی این علاقه به حدی بود که خدیجه بارها و بارها به
دلیل ندیدن پیامبر(ص) بیمار شد.
وی در خصوص نقش
حضرت خدیجه(س) در همراهی با پیامبر(ص) بیان کرد: این رفتارهای حضرت خدیجه نشان میدهد
با این که پیامبر(ص) از جامعه جدا و مشغول تزکیه نفس بود، همسرش هرگز او را از این
اعمال نهی نکرد و با او همراه بود. حضرت خدیجه هرگز پیامبر(ص) را از مجاهدتهای
اجتماعی که انجام میداد باز نداشت. حضرت خدیجه بانویی است که راه پیامبر(ص) را
باز کرد برای اینکه بتواند اهداف پیامبر(ص) به سرعت حاصل شود. بعد از بعثت اولین
کسی که به پیامبر(ص) ایمان آورد حضرت خدیجه بود. به نظر من سالها پیش از این، حضرت
خدیجه به پیامبر(ص) ایمان آورده بود؛ از همان زمانی که پیامبر(ص) را به عنوان همسر
انتخاب کرد. دفاعهای حضرت خدیجه از پیامبر(ص) به یکی دو مورد خلاصه نمیشود. میگویند
نخستین باری که حضرت خدیجه خواست پیامبر(ص) را تأیید بکند یا دست کم مطمئن شود که
او پیامبر است، کما این که بنده به عنوان یک مورخ اصلا این نظر را قبول ندارم اما
در منابع آمده، مراجعه خدیجه به پسرعمویش «ورقةبننوفل» است. «ورقة» یکی از شاخصهای
عصر جاهلی در مکه و تابع دین مسیح بود. حضرت خدیجه رفتارهای پیامبر(ص) را هم از
نوع وحی و هم از نوع دعاوی او با ورقة در میان گذاشت و ورقة تأیید کرد که او
برگزیده خداست و همان پیامبر موعودی است که مسیح و دیگر پیامبران سلف از او یاد
کردهاند.
همراهی حضرت
خدیجه(س) با پیامبراکرم(ص) حتی در بدترین شرایط اقتصادی
وی ادامه داد: اگر
به تاریخ علم توجه کنیم میبینیم که همیشه در کنار مردان بزرگ، زنان بزرگ هم بودهاند
«وراء کل رجل عظیم امرأه عظیمه». زنان بزرگ میتوانستند شرایط را تسهیل کنند تا
مردان فعالیتهای خود را سر و سامان دهند. ما درتاریخ علم زنانی را داریم که
همسران خود را از امور علمی بازداشتهاند. موارد آن هم زیاد است. به نظر میرسد حضرت
خدیجه در آن شرایط بهترین راهکارها را برای سلامت خانوادهاش برگزیده بود. یعنی
درک دقیقی از رفتارهای اجتماعی پیامبر(ص) داشت. حتی در عزلت گزینی پیامبر(ص) همراه
او بود، در زمان ایستادگی در برابر بزرگان قوم، همراه پیامبر(ص) بود. حتی در منابع
آوردهاند از یک جا به بعد ضعف اقتصادی بر حضرت خدیجه مستولی شد چراکه پیامبر(ص)
بیشتر ثروت او را مصروف دعوت میکرد. خیلی مواقع پیامبر(ص) طبق آموزههای اسلام،
بردگان مسلمانی که تحت فشار بودند را میخرید و آزاد میکرد. اگر ازدواج خدیجه را 15 سال قبل از بعثت و در سن 40 سالگی بدانیم
، در سال 10 بعثت که واقعه شعب ابیطالب اتفاق افتاد ایشان باید 60-65 سال سن
داشته باشد.
وی در خصوص
همراهی حضرت خدیجه با پیامبر(ص) در شعب ابیطالب گفت: در شعب ابیطالب بدترین
شرایط برای حضرت خدیجه و پیامبر(ص) حاصل شد. اما ایشان دست از حمایت از پیامبر(ص)
بر نداشت. این حمایت تا جایی ادامه پیدا کرد که حضرت خدیجه بیمار شد. در سه سالی
که در شعب ابیطالب بودند بیشترین فشار روحی و جسمی بر حضرت خدیجه وارد شد. انتهای
شعب ابیطالب مصادف است با رحلت حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه که پیامبر آن سال را
عامالحزن نامید. بعد از وفات این دو شخصیت، هرگز پیامبر(ص) در مکه آن توفیقات و
حمایتها را نداشت و دعوتهای پیامبر بیرون از مکه شروع شد.
جاناحمدی با
اشاره به این که پیامبر(ص) همواره پس از وفات حضرت خدیجه از مجاهدات او تجلیل میکرد
خطار نشان کرد: در منابع آمده است که عایشه میگوید ما روزی چیزی درست کرده بودیم.
پیامبر(ص) فدیه و خیرات حضرت خدیجه را از آن جدا کرد. من به پیامبر(ص) گفتم یارسول
الله! خدیجه دیگر نیست اما من هستم و بعد جملاتی گفتم که آن شب چنان پیامبر(ص)
عصبانی شدند که من هرگز پیامبر(ص) را به این حالت ندیده بودم و از آن به بعد دیگر
راجع به خدیجه چیزی به پیامبر(ص) نگفتم. در همان وقت، پیامبر(ص) فرمودند آن زمانی
که هیچ کس مرا تأیید نکرد، خدیجه مرا تأیید کرد، آن زمانی که هیچ کس مرا نپذیرفت
خدیجه مرا پذیرفت، هیچ کس با سختیهای من کنار نیامد اما خدیجه این کار را کرد. پیامبر(ص)
تا زمانی که حیات داشتند هرگز مجاهدات خدیجه را فراموش نکرد و از او به عنوان یک
بانوی الگو یاد میکرد.
حضرت خدیجه(س) و
تربیت فرزندان صالح
وی درباره
فرزندان حضرت خدیجه نیز اظهار کرد: حضرت خدیجه طبق روایات 3 دختر به نامهای زینب،
رقیه و فاطمه(س) و 2 پسر برای پیامبر آورد که پسران هر دو فوت کردند. سبک زندگی
این دو بانو یعنی رقیه و زینب با اینکه در بیرون از جامعه اسلامی به دنیا آمدند و
قبل از بعثت ازدواج کردند نشان میدهد که در زندگی به درستی از مادرشان تبعیت
کردند و رفتار مادر در آنها تأثیر کرده بود. بارها و بارها ابوجهل گفته بود ما
برای این که پیامبر(ص) دست از دعوت بکشد یا دست کم مشغول امور خانه بشود، بهتر است
تا دختران او را آزار بدهیم و آنها را به خانه پدر بفرستیم تا پیامبر اذیت بشود و
مشغول به امورات جاری خود بشود. جالب اینجاست که هرگز این اتفاق نمیافتد. با این
که بیشتر منابع تأکید دارند که ابوجهل بارها به آزار دختران پیامبر(ص) پرداخته بود
اما همسران آنها از ایشان راضی بودند. یعنی
همسرانشان از اینکه آنها را به خانه پیامبر(ص) بفرستند ابا داشتند و در
برابر فشارهای جامعه جاهلی مقاومت میکردند.
وی در پایان گفت: این سبک زندگی پیامبر(ص) و حضرت خدیجه در زندگی
دخترانشان جاری و ساری بود و البته بهترین نمونه آن حضرت زهرا(س) است که توانست یک
گفتمان فاطمی ایجاد کند. بهمین خاطر تا زمانی که فاطمه(س) زنده بود اکثر منابع ذکر
کردند که مردم میگفتند خانه فاطمه(س)، بیت فاطمه؛ هیچ کس نگفت خانه علی(ع). یعنی فاطمه(س)
کانون توجه در جامعه بعد از پیامبر(ص) بوده است.