خبرگزاری تسنیم: الجزیره در مقالهای که به قلم دیگمس گورنکی منتشر کرده، آورده است که به نظر میرسد دنیا پیچیدگی بالایی پیدا کرده و در آینده این پیچیدگی افزایش خواهد یافت.
گورنکی مینویسد: البته در این میان یک نکته روشن برای من به عنوان یک شهروند آمریکایی مرتبط با مسائل داخلی و خارجی وجود دارد و آن این است که من نمیتوانم نفرت جهانی از خودم در زمان سفرهای خارجی را جدا کنم. این پدیده برای من یا هر آمریکایی دیگری که به شکل موقت یا دائمی به خارج سفر کرده و در کشور دیگری زندگی میکند، پدیده تازهای نیست و موجودیت ما در کشورهای خارجی به ویژه بعد از تغییر گفتمان سیاسی آمریکا با پیچیدگی بیشتری مواجه شده است.
ما عادت کرده ایم که هنگامی که به سرزمینهای دیگری سفر میکنیم، مردم به ما خیره میشوند یا ما را فریب میدهند یا البته در صورتی که شهرها و پایتخت آن کشورها را ترک کرده و به روستاهای کوچک و دوردست میرویم، از ما به خوبی پذیرایی میکنند. وی میگوید این تجربهها را به خودی خود در سفر به مناطق مختلف به دست آورده و این تجربهها شیرینترین لحظات این سفرها به شمار میرود.
وی میگوید که در بسیاری از موارد در گفتگوهایی که با خارجیها داشته است، از مواضع سیاسی آمریکا به ویژه مواضع روسای جمهور این کشور سوال میشود، اما من همواره سعی میکنم در خصوص این مطالب صحبت نکنم. من به آنها میگویم که کانادایی هستم و اخبار گاوچرانها را دنبال نمیکنم.
متاسفانه من نمیخواهم بگویم که ما به عنوان آمریکایی متمایز از دیگران هستیم و شایسته توجهیم، اما این واقعیت وجود دارد که دنیا با نگاه دیگری به ما توجه میکند. موضوع غم انگیزتر تغییر ریشهای در میزبانی و تعامل مردم با ما بعد از به قدرت رسیدن ترامپ در این کشور است.
در حال حاضر بیشتر مردم وقتی متوجه میشوند من آمریکایی هستم، به صورت جدی از من میخواهند مواضع یا اظهارنظرهای ترامپ را تفسیر یا توجیه کنم، گویا من سخنگوی کاخ سفید هستم.
با وجود اینکه از دفاع در رابطه با مسائلی که ارتباطی به من ندارد، ناراحت هستم، اما تلاش میکنم برای آنها شرح دهم که سیاستهای آمریکا و مواضع و گفتمانهای این کشور در یک شب نمیتواند سبب وجود دگرگونیهای جهانی شود.
این نویسنده آمریکایی در مقاله خود میافزاید: در جریان سفرهایی که طی سال گذشته به خارج از کشور داشتهام، دیدهام که اتهامات زیادی متوجه آمریکا شده است. بسیاری از مردم میگویند که آمریکا مملو از اشخاص نژاد پرست است و آمریکاییها همواره به دنبال تبعیض نژادی یا عملیات کشتار جمعی هستند. آنها بیثباتی در جهان به ویژه در خاورمیانه را ترویج میکنند، چرا که دین مردم این منطقه اسلام است.
هرگاه که این اتهامات مشمئز کننده را بیشتر میشنوم، بیشتر به این نتیجه میرسم که میزبانیهای خوبی که از آمریکاییها در گذشته صورت میگرفت، پایان ناخوشایندی داشته است.
ممکن است دنیا نداند که بیشتر آمریکاییها اهمیتی به اخبار روزانه سیاسی یا رسواییهای جهانی حتی در میان نزدیکان و آشنایان خود نمیدهند. آمریکاییها معمولاً از کاهش دستمزدها و بالا رفتن قیمت کالاهای اساسی و بی اعتمادی در حاکمیت و تبعیض اعمال شده در نیروهای پلیس و تاخیرهای طولانی در دفاتر کاری و مالیاتهای بالا و نسبت بالای طلاق و بیتوجهی به پدیده نگرانکننده آوارگی و شکست در نظام آموزش و پرورش و بالا رفتن بدهیهای دانشجویان و ناتوانی در ساماندهی شبکههای اجتماعی رنج میبرند.
من نمیتوانم برای کسی که از سیاستهای داخلی و مواضع خارجی آمریکا عصبانی است، بگویم که ما به عنوان شهروندان آمریکا نیز از همان مشکلاتی رنج میبریم که بیشتر مناطق دنیا گرفتار آن هستند. ما نمیتوانیم از لذتهای دنیا استفاده کنیم، چرا که در آستانه فقر زندگی میکنیم و تنها اقلیت مشخصی از ملت ما بالاتر از این خط هستند. من چگونه میتوانم به یک شخص خارجی بگویم که پیامهای خیالی آمریکا از نحوه زندگی بسیار خوب در این کشور تنها برای حفظ نفوذ این کشور در دنیا به کار میرود و بیشتر شهروندان آمریکایی اخبار را دنبال نمیکنند و نمیدانند که نام نمایندگان آنها در کنگره چیست.